چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
کد خبر: 1069375
۱۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۰
یادداشت

حوزه/ اهمیت تعلیم و تربیت، پیچیده بودن و وجود ظرافت‌های زیاد در این امر می‌طلبد که مربیان و معلمان ما برای تربیت انسان‌های شایسته، آموزش کافی و مهارت لازم را کسب کنند. به همان اندازه که معلم و مبلغ مهارت پیدا کند و دغدغهٔ تربیت داشته باشد، می‌تواند در پیشرفت و تربیت مخاطبانش اثرگذار باشد.

خبرگزاری حوزه | تعلیم و تربیت مسئله‌ای پیچیده، دقیق و ظریف است. برای انجام یک کار دقیق و مهم باید به سراغ بهترین روش‌ها رفت. بحث تعلیم و تربیت در یک خانواده، مدرسه، مسجد، هیئت و محیط‌های اجتماعی دیگر، قابل‌طرح است.

ضرورت پرداختن به مسئلهٔ مهم تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست. مربیان، معلمان و مبلغان مهم‌ترین وظیفه و حساس‌ترین نقش را در آموزش‌وپرورش افراد جامعه و مخصوصاً نسل نو به عهده‌ دارند. انتقال مطالب و فرهنگ یک نسل به نسل بعد، تربیت انسان‌های متعهد و مسئول و آماده‌سازی نسلی که بتواند بار مسئولیت دوران طلایی ظهور را بر دوش خود تحمل کند، مهم‌ترین و سنگین‌ترین وظیفهٔ مسئولین فرهنگی جامعه است.

اهمیت تعلیم و تربیت، پیچیده بودن و وجود ظرافت‌های زیاد در این امر می‌طلبد که مربیان و معلمان ما برای تربیت انسان‌های شایسته، آموزش کافی و مهارت لازم را کسب کنند. به همان اندازه که معلم و مبلغ مهارت پیدا کند و دغدغهٔ تربیت داشته باشد، می‌تواند در پیشرفت و تربیت مخاطبانش اثرگذار باشد.

کارشناسان علوم تربیتی بر این عقیده‌اند که دانش و تسلط مربی و معلم بر موضوعی که به متربی و دانش‌آموز ارائه می‌دهد، تنها ۵۰ درصد از سهم یادگیری را دارد و ۵۰ درصد بقیه، سهم مهارت ارتباطی مؤثر و رابطه صمیمانه با متربی است.

یکی از این مهارت‌ها، مهارت قصه‌گویی، استفاده از داستان، حکایت و تمثیلات در تدریس و تبلیغ است.

متون غنی ادبیات فارسی پُر است از حکایات و داستان‌های پندآموز، جذاب و شنیدنی. قرآن کریم نیز منبع کاملی از داستان‌های واقعی و عبرت‌آموز است. همچنین تاریخ پرفرازونشیب کشورمان، مملو از درس‌هایی است از تجربیات تلخ و شیرین، از مجاهدت مردان بزرگ و خیانت نامردان.

داستان، فقط برای سرگرمی بچه‌ها و خواباندن کودکان نیست. داستان‌ها و حکایت‌ها برای بیداری ملت‌هاست. قرآن، داستان قوم نوح، قوم ثمود، بنی‌اسرائیل و… را بیان می‌کند تا ما معیاری برای شناخت راه از بیراهه داشته باشیم. مولوی با کمک حکایات و تمثیلات، مطالب مهم عرفانی را به ساده‌ترین زبان برای مخاطبان عام، قابل‌فهم می‌کند. سعدی در گلستان، روابط اجتماعی، نکات ناب اخلاقی- تربیتی، راه و رسم پهلوانان و منش ایرانیان گذشته را گاه به‌صورت طنز و گاه با نگاهی جدی، باظرافت و شیرینی برایمان حکایت می‌کند.

قدیمی‌ترین قصه‌ها، قرن‌ها پیش بر روی دیوارهٔ غارها نقش بسته‌شده‌اند. علاقهٔ کوچک و بزرگ به تماشای فیلم و سریال حتی وقتی تکراری هستند، به خاطر محتوای داستان گونهٔ آن‌ها است. داستان، تجربه بهتر زیستن را به ما می‌آموزد.

بهترین زبان برای انتقال مفاهیم عقلانی به بچه‌ها زبان داستان و حکایت است. وقتی مربی و مبلغ داستان می‌گوید گویا متربی در حال تجربه کردن و همراهی باشخصیت‌های داستان است و به جانش می‌نشیند. اینجا مخاطب و دانش‌آموز در مقام شنیدن سخنرانی و نصیحت نیست، او در حال شنیدن داستان است. آموختن و دریافتن از زبان حکایت و داستان بسیار عمیق‌تر است. بسیاری از خاطرات شیرین ما و آنچه در حافظهٔ ما از کلاس درس و منابر سخنرانی‌ها باقی‌مانده، حکایت‌های تلخ و شیرین آن‌ها است و دوست‌داشتنی‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌ها، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و قصه‌گوهای مهربان هستند.

قصه تنها برای سپری کردن وقت و شاد کردن بچه‌ها نیست، روانشناسان رشد معتقدند که قصه فواید زیادی در شکل‌گیری و رشد شخصیت فرزندان ما دارد.

ما در اینجا به‌طور مختصر به چند مورد، اشاره می‌کنیم:

● آشنایی با سرگذشت دانشمندان، هنرمندان، شخصیت‌های تاریخی و مذهبی و سرمشق گرفتن از آن‌ها

● یادگیری مفاهیم و آموزه‌های فرهنگی- اجتماعی و آشنایی با تمدن، میراث فرهنگی و آداب‌ورسوم جامعه

● انتقال پیام‌های فرهنگی و ارزش‌های انسانی مثل: نوع‌دوستی، همدردی، خوش‌بینی

● بالا بردن مهارت شنیداری، تقویت خلاقیت و حافظه کودکان و بهبود یادگیری تحصیلی

● کمک به تصمیم‌گیری بهتر در موقعیت‌های جدید یا دشوار

در روزگار ما که بسیاری از دانش‌آموزان و حتی والدین آن‌ها به دلیل استفادهٔ زیاد از رسانه‌های تصویری، راه درست گوش کردن را نمی‌دانند، معلم و مبلغ با به‌کارگیری ابزار قصه در تدریس و تبلیغ راه درست گوش کردن و اهمیت سکوت را به آن‌ها می‌آموزد.

تدریس داستان گونه موجب آن می‌شود که مخاطب تجزیه‌وتحلیل بهتری داشته باشد، روابط علت و معلولی را کشف کند،‌ استدلال‌ها را دریابد و درنتیجه، اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا کند.

نیره تسلیم، عضو گروه نویسندگی صریر

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha