یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
سروری

حوزه/ استاد حوزه علمیه اصفهان به تشریح آنچه روزگار امامت امام صادق(ع) را به عصر شکوفایی فرهنگی و علمی شیعه مبدل کرد پرداخت.

حجت الاسلام والمسلمین حجت الله سروری در گفت وگو باخبرگزاری حوزه،با تسلیت سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) در پاسخ به این سؤال که چرا از میان امامان شیعه، مکتب اهل بیت را مکتب جعفری نامیده اند گفت: باید دوران امامت آن بزرگوار به دقت بررسی گردد. نکته مهم در این ابتدا اشاره کنم که امامان الهی بهترین حافظان و نگهبانان دین و ادامه دهندگان راه نبوت هستند. شأن و مقام امام معصوم ، در سه محور یعنی مرجعیت دینی و رهبری اجتماع و ولایت و سرپرستی امت تعیین شده است.

وی افزود: اما مهم ترین بخش زندگی هر یک از امامان معصوم علیهم السلام، مدت امامت آن حضرات در عصر خودشان است. از آن جا که هر یک از پیشوایان دینی فعالیت های خود را با شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم عصر خودشان هماهنگ می ساختند، در این میان شناخت و بررسی اوضاع و شرایط دوران امام صادق(ع) می تواند بسیار قابل توجه باشد. البته همه ائمه دارای تدابیر ومواضع سیاسی برای حفظ دین بودند؛ مواضع امام علی(ع) ، مواضع امام حسن(ع) ، مواضع امام حسین(ع) در مقابل معاویه و قیام امام(ع) در مقابل یزید ومواضع امام سجاد(ع)وهمه ائمه ... مواضع وتدابیر هوشمندانه داشتند که درجای خود قابل بحث وتحلیل است .

حجت الاسلام والمسلمین سروری گفت: امام صادق(ع) در شرایطی شروع به تربیت شاگردان وتاسیس حوزه علمی کردند که با پنج خلیفه اموی و دو خلیفه سفاک عباسی به‌خصوص منصور دوانیقی که خودش را اعلم می‌دانست و خونریزی‌های او به‌خصوص نسبت به سادات حسنی در تاریخ معروف است هم‌زمان بودند؛ در چنین فضای متشنجی امام صادق(ع) بدون هیچ ترسی عاشورای علمی خود را برپا و شاگردان و اصحاب بزرگی را پرورش دادند.

استاد حوزه علمیه اصفهان بیان کرد: می توان گفت که عصر امام صادق(ع) از جنبه سیاسی یکی از دوران های مهم تاریخ اسلام به شمار می رود که در آن قیام ها و وقایع مهمی به وقوع پیوست.ازجمله انتقال حکومت و قدرت از بنی امیه به بنی عباس اشاره کرد.

حجت الاسلام والمسلمین سروری افزود: با روی کار آمدن منصور، اولین خلیفه عباسی اوضاع به کلّی دگرگون شد. او خلیفه ای ظالم و سفاک بود که خطر قدرت خود را تنها از ناحیه علویان و به خصوص امام صادق(ع) می دانست؛ از این رو شدیدترین فشارها را بر امام و شیعیان ایشان وارد ساخت. اواخر دوران امامت حضرت صادق(ع) یکی از سخت ترین ادوار شیعه در تاریخ اسلام بود و رابطه میان امام و یاران ایشان قطع گردید. گاه اصحاب خود را به لباس فروشنده ی دوره گرد در آورده تا بتوانند مخفیانه به منزل امام راه یافته و پاسخ سؤالات خود را از محضر آن حضرت دریافت کنند.

وی گفت: امام صادق(ع) از همه به شرایط موجود آگاه تر بود و می دانست که زمینه فرهنگی مناسب و نیروی کافی برای قیام در میان شیعیان وجود ندارد؛ از این رو سیاست کلی خود را در مبارزه ی غیر مستقیم با دستگاه خلافت قرار داد. اهتمام آن حضرت برای تبیین حقیقت دین و بالا بردن سطح بینش دینی شیعیان موجبات تعالی فرهنگ شیعه شد. عصر امام صادق (علیه السلام) عصر شکوفایی علمی فرهنگی شیعه بود.

حجت الاسلام والمسلمین سروری بیان کرد: عصر امام صادق(ع) به عصر تضارب آرا و عقاید مشهور است؛ چرا که در آن زمان فرقه ها و دسته های متعدد به وجود آمد و آشوب های فکری، اندیشه های انحرافی و عقاید گوناگون ظاهر گردید. به همین جهت بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسایلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند. به دنبال این شبهات مکتب هایی؛ همچون خوارج، معتزله، متصوفه، زنادقه، جبریه، شبهه، قصاص، تناسخیه و ... پدیدار گشت و مذاهب و فرقه های گوناگون به وجود آمد. امام صادق(ع) بر این نکته واقف بودند که مادامی که حکومت اسلامی از طرف پایگاه های آگاه و متعهد مردمی پشتیبانی نشود، اصلاحات اسلامی محقّق نمی شود. اینجا بود که امام جهت حفظ مکتب و بقای تفکر صحیح اهل بیت(ع) با یکی از مشکلات عصر خود که وجود گسترش فرقه های انحرافی بود، به خوبی برخورد کردند و راه های مفیدی را برای مقابله با این فرقه های انحرافی در پیش گرفتند.

نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام یادآورشد: وجود انحرافات عقیدتی از یک سو و فراهم شدن فضای مناسب برای بیان معارف دینی از سوی دیگر سبب شد تا امام صادق(ع) حرکتی عظیم را برای اعتلای معنوی و دینی مسلمانان آغاز کند. می توان موارد زیر را از جمله مهم ترین فعالیت های آن حضرت در مبارزه با انحرافات برشمرد.

وی افزود: نخست، بیان و شرح اصول اعتقادی صحیح؛ در این صورت مسلمانان با مبانی اعتقادی صحیح اسلام آشنا شده و از انحرافات موجود نیز آگاه می شدند. از این راه حق از باطل جدا می شد و مسلمانان راحت تر می توانستند مسیر مستقیم را شناخته و با اطمینان در آن گام بردارند و به صلاح و درست کاری دست یابند. بیشتر شبهات مطرح شده و انحرافات شکل گرفته بر اثر نبودن شناخت و درک درست از مسأله توحید و صفات و افعال الهی بود. زنادقه و ملاحده نیز افکار الحادی خود را میان مسلمانان ترویج می کردند؛ از این رو تبیین مباحث توحیدی نسبت به سایر مسایل اعتقادی بیش از هر زمان دیگر لازم و ضروری می نمود.

حجت الاسلام والمسلمین سروری عنوان کرد: از میان سخنان امام جعفر صادق(ع) در مباحث توحیدی می توان به حدیث شریف «توحید مفضل» اشاره نمود که در آن، حضرت از خاک، نبات، حیوان، انسان، گیاه، افلاک و عناصر دیگر سخن به میان آورده و به زیباترین شکل نتیجه ی آن را بیان می فرماید که موجودات در حال تسبیح و تشهید و تهلیل الهی هستند و حتی جماد و نبات همواره به عبادت و طاعت تکوینی مشغول اند.

این نویسنده و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان یادآورشد: امام صادق(ع) در جای دیگر بر اهمیت خداشناسی تأکید می فرماید: «بنده در مرحله اول باید خدای خود را بشناسد و پس از آن بداند که چگونه خلق شده است، تا پس از درک امتیازات و حکمت های به کار رفته در خلقت انسان، از خدای خود سپاسگزاری کند. این شکر و سپاسگزاری زمانی محقق می شود که انسان اوامر و دستورات پروردگار خود را بشناسد و با کمال اخلاص، اطاعت او را به جا آورد».

وی گفت: دومین مورد آنکه پاسخ به شبهات و سؤالاتی که از ناحیه مسلمانان و شیعیان مطرح می شد، شیوه ی دیگری برای تحکیم پایه های اعتقادی بود. با توجه به شرایط خاص فرهنگی عقیدتی عصر امام صادق(ع) پرسش ها و ابهام ها بیشتر پیرامون مسایل کلامی؛ به ویژه مسأله خداشناسی بود. در باب توحید و عدل الهی احادیث بسیاری از آن بزرگوار نقل شده است؛ چنان که می فرماید: «توحید آن است که آنچه بر خود روا می داری بر خدا روا نداری و عدل آن است که کاری را که اگر خود انجام می دادی مورد ملامت واقع می شدی به خالقت نسبت ندهی».

این محقق حوزوی بیان کرد: درگیری مسلمانان با برداشت های نادرست از معانی صفات ذات و افعال الهی، سبب پیدایش افکار گوناگون انحرافی گردید. گروهی صفات خداوند را همانند صفات مخلوقات معرفی کردند، دسته ای دیگر صفات خداوند را عارض بر ذات و گروهی دیگر تعبیر دیگری می آوردند. این بیراهه ها، امام صادق(ع) را بر آن داشت تا به سؤالات مطرح شده با بیانی دقیق پاسخ دهد.

حجت الاسلام والمسلمین سروری اظهارکرد: مسأله رؤیت خداوند در دنیا، یا آخرت به سرعت به یکی از مسایل مورد بحث مسلمانان تبدیل شد. در پی تفسیرهای ظاهری از برخی آیات، نظرات گوناگونی رخ نمود. امام صادق(ع) حقیقت واقع را چنین فرمود: «چشم ها او را نمی بینند؛ ولکن قلب ها با حقیقت ایمان او را در می یابند. خداوند با حواس ظاهری درک نمی شود و قابل مقایسه با مردم نیست و بدون تشبیه شناخته می شود».

وی افزود: قضا و قدر الهی، اختیار، یا بی اختیاری انسان از جمله مسایلی بود که باعث ایجاد فرقه های گوناگون میان مسلمانان شد. امام صادق(ع) پس از بیان حدیث «لاجبرو لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» در شرح آن چنین فرمود: «زمانی که فردی انجام گناهی را اراده می کند و تو او را نهی می کنی و سپس رهایش می سازی و او گناه را مرتکب می شود، این ترک کردن تو به معنای امر او بر گناه نیست».

این استاد حوزه بیان کرد: سوم، جلسات درس، یا دانشگاه بزرگ جعفری را می توان از مهم ترین اقدامات آن بزرگوار در جهت گسترش و نشر معارف و علوم اهل بیت: دانست. قیام ها و شورش های متعدد که سرتاسر سرزمین اسلامی را در برگرفته بود فضای مناسبی را برای امام صادق(ع) پدید آورد تا از سرگرمی حکومت به امور سیاسی نهایت استفاده بشود و با تأسیس حوزه بزرگ علمی، علوم مختلفی را ـ که برخی از آن ها در اسلام سابقه نداشت ـ معرفی نماید.

حجت الاسلام والمسلمین سروری یادآورشد: حاصل تلاش های علمی امام(ع) و جلسه های درس ایشان، تعلیم و تربیت چهار هزار شاگرد بود. دانش آموختگان محافل علمی اقدام به جمع آوری بسیاری از احادیث متروک و فراموش شده کردند و کتاب های بسیاری را تألیف نمودند. گردآوری چهارصد اصل از سوی چهارصد تن از اصحاب آن حضرت را نمونه ای از مهم ترین اقدامات علمی آن زمان می توان برشمرد.

وی گفت: امام جعفر صادق(ع) در این حرکت علمی بزرگ توده های مردم را با معارف حقیقی دین اسلام آشنا نمود. آنان دریافتند که چگونه حاکمان و خلفای جور با غصب خلافت، مسیر جانشینی پیامبر اکرم(ص) را منحرف ساخته و مسلمانان را به تباهی و گمراهی کشاندند؛ از این رو توجه به اهل بیت و خاندان رسالت: روز به روز بیشتر شد و به دنبال آن قیام های متعدد برای مبارزه با ظلم و ستم دستگاه حاکمه به وقوع پیوست و مخالفت ها به اوج خود رسید.

حجت الاسلام والمسلمین سروری چهارمین عرصه را تعلیم و تربیت شاگردان متخصص توسط امام صادق(ع) برشمرد و افزود: آن بزرگوار از استعداد شاگردان خود به خوبی آگاه بود و برای هر یک از آنان در خور ادراک و استعدادشان مطالب مهم و دقیق هر رشته علمی را در جلسات خصوصی در میان می گذاشت و به آموزش آنان می پرداخت. یکی از آنها که مایه افتخار ماست شاگرد ایرانی مکتب امام صادق(ع) که پدر علم شیمی «جابربن حیان» است. که جزء یکی از معروف ترین شاگردان امام صادق(ع) می باشد. دانشمندی که در میان ۴هزار شاگرد پیشوای ششم شیعیان و در دوران شکوفایی علمی و کلاس های درس پرشمار امام صادق(ع) در علم کیمیاگری چهره شد و حالا سالهاست که از او به عنوان «پدر علم شیمی» یاد می شود. چهره ای که یکی از مشهورترین دانشمندان ایرانی نیز به شمار می رود.

وی گفت: جابربن حیان ، کتابی مشتمل بر هزار برگ و ۵۰۰ رساله ، تالیف کرده است. جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصی والا و مهربان یافت؛ بطوری که نمیتوانست از او جدا ولی بی نیاز بماند. جابر میکوشید تا با راهنمایی استادش ، علم شیمی را از بند افسانه‌های کهن مکاتب اسکندریه برهاند و در این کار تا اندازه‌ای به هدف خود رسید. برخی از کتابهایی که جابر در زمینه شیمی نوشته عبارتند از : الزیبق ، کتاب نارالحجر ، خواص اکسیرالذهب ، الخواص ، الریاض و ... . «برتلو» شیمیدان فرانسوی که به «پدر شیمی سنتز» مشهور است هم، سخت تحت تاثیر جابر واقع شده و می گوید: «جابر در علم شیمی همان مقام و پایه را داشت که ارسطو در منطق .» جورج سارتون می گوید: «جابر را باید بزرگترین دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطی دانست.»

حجت الاسلام والمسلمین سروری افزود: مساله پنجم مناظرات علمی امام جعفر صادق(ع) بود که نقش به سزایی در پیرایش و اصلاح اعتقادات و مبارزه با عقاید انحرافی داشت. آن بزرگوار همواره از دعوت متفکران و سران فرق و ادیان مختلف برای مناظره استقبال می نمود؛ چرا که بدین وسیله نه تنها بطلان عقاید و آرای منحرف آشکار می گردید، بلکه ثبت و ضبط مناظره ها دسترسی دیگران را به این مطالب آسان می نمود و بدین وسیله سایر مسلمانان در نقاط دیگر از آن بهره مند شدند. این گونه بود که فن گفت وگو و مناظره در میان مسلمانان به شیوه ی صحیح و مطلوب شکل گرفت و جایگاه ویژه ی خود را باز یافت.

این استاد حوزه با ذکر این مطلب که شیوه امام صادق(ع)در مناظرات علمی بسیار حایز اهمیت است، اظهارکرد: دقت، متانت و علم امام به گونه ای بود که حتی تحسین مخالفان را بر می انگیخت. آن بزرگوار براساس امور مورد قبول طرف مقابل استدلال می نمود و چنان قاطعانه دلایل خود را بازگو می فرمود که طرف گفت وگو جز اعتراف به بطلان رأی و نظر خود و تسلیم در برابر امام(ع) راه دیگری نداشت.

وی گفت: آن حضرت در مناظره با گروه های ملحد، بطلان عقاید آن ها را به اثبات می رساند و درک و شناخت صحیح از توحید و صفات الهی را ارائه می فرمود.

حجت الاسلام والمسلمین سروری یادآورشد: سرانجام پس از ۳۴ سال تلاش بی وقفه امام جعفر صادق(ع) در راه بیان حقایق و معارف دینی، حقیقت دین ـ که دچار انحرافات بسیاری شده بود ـ بار دیگر زنده شد و اصول اعتقادی صحیح دین اسلام تبیین گردید. این حرکت عظیم علمی سبب شد تا هرگونه شک و شبهه پیرامون مسایل دینی رخت بندد و در پی پاسخ های روشن و کافی به حاشیه رانده شود. از آن زمان تاریخ مذهب شیعه با نام مبارک امام جعفر صادق(ع) همراه و ملازم شد.

وی با ذکر این مطلب که در این میان باید به یک نکته اساسی توجه و دقت کرد، یادآورشد: امام صادق علیه السّلام فرمودند: اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِسُ؛ آن کس که به زمان خویش دانا و آشنا باشد، شبهات به او هجوم نمی آورند. تحف العقول، ص۳۵۶؛ «لوابس» به معنای شبهات است، یعنی اموری که بر انسان مشتبه می شود و او درست و نادرست، حق و باطل و راه و بیراهه را نمی شناسد و دچار فتنه و فساد و گمراهی می گردد.

وی گفت: «زمان شناسی»، به انسان بصیرت و آگاهی می دهد. زمان شناس، کسی است که ویژگیهای عصر و زمان خود را بشناسد، از دشمنان، دشمنیها، خطرها و خطرآفرینان باخبر باشد، نفاق را بشناسد، حیله های رایج را بداند، دستهای پنهان در پشت قضایا و حوادث را بشناسد، مردم شناس باشد و ریشه حوادث و بحرانها را بداند. بصیرت و شناخت، مثل چراغی است که راه انسان را روشن می کند.

حجت الاسلام والمسلمین سروری اظهارکرد: شناخت سبک امام صادق (علیه السلام) در مواجهه با جریانات فکری و فرقه های انحرافی لازم و ضروری است تا فرهیختگان متوالیان فرهنگی روحانیون واساتید دانشگاه ، مبلغین و پژوهشگران دینی، با این سیل شبهات وامپراطور رسانه ای دشمنان مکتب اهل بیت وکشور عزیزمان ایران ، جا دارد از روش های اهل بیت برای دفع شرّ از جریانات و انحرافات فکری دشمنان بهره بگیرند. با مراجعه به کتب تاریخی و روایی این مطلب به دست می آید که امام صادق (علیه السلام) با توجه به شرایط فرهنگی – سیاسی حاکم بر جامعه عصر خود دو نوع برخورد با فرقه ها و جریانات انحرافی داشتند که عبارت اند از: ۱- تربیت شاگردان مستعد و با ایمان وخوش سلیقه در علوم مختلف برای پیشرفت جامعه ۲- برخورد دلسوزانه و هدایتی و جذب مخالفان غافل ۲- برخورد دفعی و مبارزه منفی با مغرضان معاند.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha