حجتالاسلام رضوانی امام جمعه شهرستان قلعهگنج در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه از کرمان به تشریح نقش حضرت خدیجه (س) در تاریخ اسلام و وصیتهای ماندگار این بانوی بزرگوار پرداخت.
متن مصاحبه به شرح زیر است:
حضرت خدیجه (س) چه نقشی در تاریخ اسلام داشت و چگونه از ثروت خود برای حمایت از پیامبر و مسلمانان استفاده کرد؟
حضرت خدیجه(س)، به عنوان اولین همسر پیامبر و اولین زن مسلمان، از زنان مظلوم و برجسته تاریخ مکتب اسلام است. بیاییم ادای دین کنیم و در شناسایی این بانوی بزرگ و بینظیر اسلام همت نماییم، انشاءالله با تبلیغ و معرفی این شخصیت والا، بتوانیم جایگاه واقعی ایشان در تاریخ اسلام را تبیین کنیم، حضرت خدیجه(س)، طبق روایت حضرت رسول گرامی اسلام، جزء چهار زن بهشتی است که از بهترین زنان عالم در کنار حضرت مریم بنت عمران، آسیه بنت مزاحم و فاطمه بنت محمد قرار دارد. خدیجه بنت خویلد، واقعاً بانویی بینظیر بود.
بر اساس شرایط حاکم بر جامعه عصر جاهلیت، که در آن مرد صاحب اختیار همه چیز بود و زن از بسیاری حقوق محروم، خدیجه(س) زنی با موقعیتی بسیار ویژه و توانمند در همه زمینهها، از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی بود. او به عنوان یک تاجر بزرگ، ثروتی بینظیر داشت. مورخان مینویسند که حدود ۸۰ هزار شتر در کاروان تجاری حضرت خدیجه وجود داشت که روزها در طائف، یمن، شام، مصر و سایر بلاد اسلامی در حال تجارت بودند، این ثروت کلان، نشاندهنده قدرت و نفوذ این زن بزرگوار در آن دوران است.
حضرت خدیجه(س) زمانی که با پیامبر گرامی اسلام ازدواج کرد، ۴۰ سال داشت و پیامبر ۲۵ ساله بودند. این دو بزرگوار به مدت ۲۵ سال در کنار یکدیگر، دوش به دوش هم، زندگی کردند. حضرت خدیجه(س)، یار همیشه همراه پیامبر بود و در یک اقدام بینظیر، تمام ثروت خود را به پیامبر بخشید. او در بخشنامهای اعلام کرد: «همه ثروتم، تمام عمال و کارگزاران امور تجاری که به نام من، خدیجه، ثبت شده و در دست من قرار دارد یا زیر نظر من اداره میشود، همه و همه را بخشیدم به محمد بن عبدالله. پس از این، هر آنچه که از من بوده، به محمد تعلق دارد.»
این بخشش بزرگ، در شرایط سخت زندگی مسلمانان، بسیار ارزشمند بود. مسلمانان در آن زمان، سه تا چهار سال در محاصره اقتصادی شعب ابیطالب قرار داشتند و تحریمهای فلجکنندهای را تحمل میکردند. این بخشش خدیجه، به اسلام و مسلمانان کمک شایانی کرد.
سعی کنیم از این زن بزرگوار اسلام بیشتر سخن بگوییم و او را به درستی معرفی کنیم. حضرت خدیجه(س)، بانویی بینظیر و الگویی برای همه مسلمانان، به ویژه زنان، در طول تاریخ اسلام است.
چرا وفات ابوطالب و حضرت خدیجه (س) برای پیامبر و مسلمانان بسیار سخت و دردناک بود و این دو شخص چه نقشی در زندگی پیامبر داشتند؟
وفات دو یار بزرگ پیامبر، ابوطالب حامی سیاسی و پشتوانه همهجانبه پیامبر، و حضرت خدیجه(س)، حامی مالی و پشتوانه عاطفی و اولین زن مؤمنه بر پیامبر گرامی اسلام، برای پیامبر(ص) بسیار سخت گذشت، زیرا پیامبر انس و الفت عمیقی با آنها داشت، پس از وفات پدرش پیامبر، عبدالمطلب، پیامبر در خانه ابوطالب بزرگ شد و ابوطالب با تمام وجود از پیامبر دفاع میکرد، این حمایت باعث شده بود که دشمنان بزرگ پیامبر، همچون قبیله قدرتمند قریش، نتوانند به او آسیبی برسانند، ابوطالب حامی ارزشمندی برای پیامبر(ص) بود، کسی که از کودکی سرپرستی حضرت را بر عهده گرفته بود و از مدافعان و حامیان بزرگ ایشان به شمار میرفت، زمانی که پیامبر خبر وفات ابوطالب را شنید، به شدت گریست و با سرعت خود را به بالین عمویش رساند، دست بر پیشانی ابوطالب گذاشتند و فرمودند: «عموجان! در خردسالی مرا تربیت کردی، در یتیمی سرپرستیام نمودی و در بزرگی یاریم کردی. خدا به تو پاداش و اجر عطا کند.»
از سوی دیگر، حضرت خدیجه(س) نیز در آن زندگی ۲۵ ساله، با عطوفت و مهربانیاش جایگاه ویژهای در قلب پیامبر داشت، این دو، دو تکیهگاه توانمند، دو یار پرنفوذ و راستین و دو اهرم قدرتمند در پیشبرد اهداف اسلامی بودند، به همین دلیل، وفات آنها پشت سر هم و در فاصله زمانی تقریباً ۳۵ روز، برای پیامبر بسیار سنگین بود، ابتدا ابوطالب و سپس حضرت خدیجه(س) از دنیا رفتند، پیامبر این سال را به عنوان «عام الحزن» (سال غم و اندوه) نامید، این سال، سال غم و غصه برای پیامبر و مسلمانان بود. وفات این دو یار بزرگ، بهویژه در شرایطی که محاصره اقتصادی و تحریمهای قریش نیز بر مسلمانان سایه افکنده بود، بسیار سخت و دردناک گذشت.
وفات حضرت خدیجه(س) برای پیامبر بسیار سخت و اندوهبار بود و این اندوه عمیق ناشی از فراق حضرت خدیجه(س)، قابل بیان با زبان و قلم نیست، پیامبر تمام خاطرات زندگی ۲۵ سالهای که هر روزش یک حماسه بود را مرور میکرد و بر آنها اشک میریخت، پیامبر، حضرت خدیجه(س) را بسیار دوست داشت و ارتباطی بسیار تنگاتنگ، هم در بُعد خانوادگی، هم در بُعد اجتماعی و هم در بُعد سیاسی بین آنها وجود داشت، پیامبر هرگز آن خوبیها و کمکهای حضرت خدیجه(س) را فراموش نمیکردند، وفات حضرت خدیجه(س)، که ۳۵ روز پس از رحلت ابوطالب، عموی پیامبر اتفاق افتاد، سال بسیار سختی را برای پیامبر گرامی اسلام رقم زد.
مسلمانان که تنها یار و یاورشان پیامبر و خانواده ایشان بودند، هرگز آن واقعه شعب ابیطالب را فراموش نمیکردند، پیامبر در آن دوران سخت، مسلمانان را یاری کردند و آنها گرسنگیهای بسیاری را تحمل کردند، حمایتهای حضرت خدیجه(س) از مسلمانان نیز واقعاً فراموشنشدنی بود، زمانی که کسی خواست پیامبر را در این مصیبت دلداری دهد و گفت: «صبر کن، خداوند بهتر از خدیجه به تو خواهد داد»، پیامبر فرمود: «سوگند به خدا که بهتر از خدیجه وجود ندارد و من دیگر بهتر از او را نخواهم دید.» سپس پیامبر فرمودند: «او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند، او مرا تصدیق کرد هنگامی که مردم مرا تکذیب کردند و آنگاه که من تنها بودم، خدیجه با مال خود ما را یاری کرد، آنگاه که مردم مرا محروم ساختند، پروردگارا، مرا از میان زنانی که از ولادت این بانو، خداوند به من فرزندانی عطا کرد.»
وصیتهای حضرت خدیجه (س) به پیامبر (ص) و دخترش فاطمه زهرا (س) چه بود و چه پیامهایی از این وصیتها برای جامعه امروز، به ویژه زنان، قابل استخراج است؟
وصیتی از حضرت خدیجه(س) نقل شده که در شدت بیماری به رسول خدا (ص) گفت: «یا رسولالله، من قاصرم و کوتاهی کردم در حق تو، مرا عفو کن.» پیامبر در پاسخ فرمودند: «یا خدیجه، تو تمام سعی و تلاش خودت را انجام دادی، هم در تربیت فرزندان و هم اینکه تمام دارایی خودت را در راه خداوند دادی.» حضرت خدیجه(س) وصیت دوم خود را اینگونه بیان کرد و به دخترش حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: «یا رسولالله، این دختر بعد از من غریب و یتیم خواهد بود، او را تنها نگذار، نگذار زنهای قریش او را اذیت و آزار کنند، نگذار به صورت او سیلی بزنند، کسی به روی او فریاد نکشد و کاری نکنند که کوه را ناراحت کند.»
وصیت سوم حضرت خدیجه(س) بسیار زیبا بود، و فرمود: «من حیا میکنم مستقیماً به تو بگویم، به دخترت عرض میکنم که این وصیت مرا به شما برساند.» پیامبر نیز اجازه داد و آنها را تنها گذاشت، حضرت خدیجه به حضرت زهرا گفت: «زهرا جان، به پدرت بگو هنگامی که من از دنیا رفتم، دوست دارم مرا در همان عبایی که میپوشیدی و وحی بر تو نازل میشد، کفن کنی و دفن کنی، من از قبر میترسم و وحشت دارم. خواهش میکنم که لطفی کن و مرا با همان عبای مبارکت کفن کنی.»
گرچه خداوند تبارک و تعالی مزد خدمات حضرت خدیجه(س) را داد و هنگامی که بدن ایشان آماده شد، خداوند جبرئیل را با کفنی از بهشت فرستاد و گفت: «یا رسولالله، کفن خدیجه با ماست. او تمام دارایی خودش را در راه دین داد و ما هم باید کفن او را بر عهده بگیریم.»
پیامهای زیبای این سه وصیت، هم در موضوع خانوادگی و ارتباط زن و شوهر، هم در دغدغهمندی برای فرزندان و هم در بعد معنویت و آیندهنگری حضرت خدیجه(س)، میتواند الگویی برای همه جامعه امروز ما، به ویژه جامعه زنان باشد. حضرت خدیجه(س) در اوج ایمان، صداقت و پاکی، این وصیتها را با پیامبر (ص) در میان گذاشت و نشان داد که چگونه میتوان با تقوا و توکل به خدا، از دنیا رفت و الگویی ماندگار برای دیگران شد.
انتهای پیام. /











نظر شما