پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۲
واقع گرایی یا بن‌بست‌نمایی!؟

برخی از اساتید دانشگاهی و بعضاً حوزوی و نیز صاحب نظران و کارشناسان مسایل اجتماعی و فرهنگی در موضوعات مختلف، خواسته یا ناخواسته در بیان آرا و دیدگاه های منتقدانه خویش در ورطه ای می اُفتند که ثمره آن چیزی نیست جز القای بن بست نمایی به بهانه رویکرد واقع گرایانه.

"در انتقادها مراقب باشید بن‌بست‌نمایی نشود؛ یعنی جوری انتقاد نکنید که وقتی مردم عادی میشنوند، احساس بن‌بست بکنند. نه، گاهی اوقات اشکالی که بیان میشود، جوری است که وقتی انسان آن را میشنود، احساس میکند واقعاً هیچ راهی وجود ندارد. خب، این غلط است. "

جملات فوق فرازی مهم از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی اخیر با گروه های مختلف دانشجویی است.

نقد دلسوزانه سکاندار انقلاب نسبت به برخی نقدهای مطرح شده خاصه از سوی جریان های دانشجویی و یا موسوم به عدالت خواهی در حالی مطرح می شود که متأسفانه گاه برخی از اساتید دانشگاهی و بعضاً حوزوی و نیز صاحب نظران و کارشناسان مسایل اجتماعی و فرهنگی در موضوعات مختلف، خواسته یا ناخواسته در بیان آرا و دیدگاه های منتقدانه خویش در ورطه ای می اُفتند که ثمره آن چیزی نیست جز القای بن بست نمایی به بهانه رویکرد واقع گرایانه.

یکی از مسائلی که در چند سال اخیر راجع به آن بسیار صحبت شده و همچنان به جهت موضوعی و مفهومی، کشش بحث درباره آن وجود دارد، مقوله سرمایه اجتماعی و مؤلفه ها و شاخصه های شکل گیری، تقویت و یا تضعیف آن است که البته ساحت های گوناگونی را در بحث کارشناسانه شامل می شود.

بر اساس گزارش‌های پایش سرمایه اجتماعی صورت گرفته به همت مرکز پژوهش‌های مجلس، سرمایه اجتماعی حاکمیت به تازگی در سه بستر توئیتر، تلگرام و اینستاگرام مورد سنجش و تحلیل قرار گرفته و نتایج این گزارش‌ها نشان می‌دهد سرمایه اجتماعی حاکمیت در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ رشد نسبی داشته است.

طبق سلسله گزارش‌های پایش، سرمایه اجتماعی دارای سه مؤلفه اساسی اعتماد به حکمرانی، نکویی روابط دولت و ملت و مشارکت عمومی بوده است.

آنچه حائز اهمیت است این که در مؤلفه اعتماد به حکمرانی حدود نیمی از رویدادهای مؤثر به شرایط اقتصادی مرتبط است. از طرف دیگر در این مدت شاخص مشارکت اجتماعی دچار کاهش شده و بر سرمایه اجتماعی اثر منفی گذاشته است که در جای خود نیازمند تحلیل و واکاوی جدی است، با این حال آنچه حائز اهمیت است که در تحلیل این گزارش ها که از سوی اساتید و کارشناسان صورت می گیرد به بهانه نقد، فضایی شکل نگیرد که گویی راه علاجی برای مشکلات از جمله در بحث حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی وجود ندارد.

نکته حائز اهمیت دیگر این که زاویه دید منتقدانه در این قبیل بحث ها می تواند در وهله نخست باعث شکل گیری روایت شود و روایت در دنیای امروز ناظر به ضریب دهی رسانه ای، اهمیت فوق العاده ای دارد چه آن که می تواند در مباحث مختلف هم امیدزا باشد و هم نشر دهنده یأس و نومیدی.

البته کسی منکر ایستادن بر روی اصل واقع گرایی و نقد صریح خاصه با بهره گیری از ابزار رسانه نیست اما در سالیان اخیر کم نبوده اند تحلیل هایی که ولو از منظر دلسوزانه اما به جهت شامل نبودن همه ابعاد و عدم اشرافیت ناقد و تحلیلگر به همه حقایق، به شکلی ناقص روایتگر واقعیت بوده اند و بر این اساس منجر به ارایه تحلیل و نقد و نظری شده اند که با انصاف همخوانی نداشته است.

سید محمدمهدی موسوی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha