یادداشت| نجمه صالحی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی، در یادداشتی آورده است:
نهاد حوزه علمیه را باید یکی از بنیادیترین ارکان پایداری اندیشه دینی و شکلگیری هویت مذهبی در تمدن اسلامی دانست. در مکتب تشیع، حوزه نهفقط یک مرکز آموزش فقهی، بلکه نهاد تولید، پالایش و گسترش معرفت دینی بوده است. بازخوانی زندگی و میراث علمی بزرگانی چون شیخ طوسی، جایگاه بیبدیل این نهاد را در هویتسازی تشیع و پاسخگویی به نیازهای فکری جامعه اسلامی بهخوبی نشان میدهد.
محمد بن حسن طوسی، ملقب به «شیخ الطائفه»، در قرن چهارم هجری در طوس دیده به جهان گشود. او از خانوادهای ساده و غیرمرفه برخاست و با تلاش خستگیناپذیر علمی، مسیر بالندگی را پیمود. هجرت او در سن ۲۳ سالگی به بغداد، نقطه عطفی در حیات علمیاش و نیز در تاریخ حوزههای علمیه بود. بغداد در آن زمان، بهواسطه حکومت آلبویه، به کانونی برای رشد و شکوفایی تشیع بدل شده بود. حضور اساتیدی چون شیخ مفید و سید مرتضی، حوزه بغداد را به یکی از پویاترین مراکز علمی شیعه در طول تاریخ تبدیل کرده بود.
شیخ مفید، استاد برجسته شیخ طوسی، با ایجاد نظامی حمایتی برای طلاب ـ همچون پرداخت شهریه ـ فضا را برای تولید علم و تمرکز بر معارف دینی فراهم کرد. این سنتِ ارزشمند، نشاندهنده درک عمیق حوزه از رابطه معیشت، استقلال علمی و تربیت نخبگان دینی است. شیخ طوسی در همین فضا رشد کرد و با تالیفاتی نظیر تهذیب الاحکام که یکی از کتب اربعه شیعه است پاسخگوی مهمترین شبهات وارد بر حدیث شیعه شد.
در دورهای حساس، که اهل سنت با ادعای تعارض روایات، سعی در تضعیف حدیث شیعی داشتند، حوزه علمیه بغداد با تکیه بر اجتهاد اصولی، به مقابله علمی برخاست. شیخ طوسی، بهعنوان عالمی جوان، اما ژرفاندیش، کتاب تهذیب را نگاشت؛ اثری ۱۰ جلدی که نهتنها پاسخی محکم به شبهات بود، بلکه جایگاه عقل، جمع میان روایات و سازماندهی فقه روایی را در منظومه معرفتی شیعه تثبیت کرد.
ویژگی شاخص دیگر حوزه، استمرار سنت علمی و زنجیره شاگردپروری است. شیخ طوسی، شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی، خود استاد بسیاری از فقیهان نامآور شد. این انتقال نسلیِ دانش و تجربه، راز ماندگاری و پویایی فقه و حدیث در شیعه بوده است. حوزه علمیه با پرورش عالمانی مؤمن، نقاد و روشمند، توانسته است میراث علمی را هم حفظ کند و هم روزآمد سازد.
از سوی دیگر، تألیف الفهرست و الرجال توسط شیخ طوسی، بیانگر نگاه ساختاریافته و علمی حوزه به متون حدیثی است. شیخ در مقدمه الفهرست مینویسد: «فلا بد من أن أشیر إلی ما قیل فیه من التعدیل و التجریح»؛ یعنی موظفم در کنار معرفی صاحبان کتاب، به آنچه در مورد وثاقت یا ضعف ایشان گفته شده نیز اشاره کنم. او اگرچه جرح و تعدیل را بهطور گسترده دنبال نکرد، اما گزارشهایی مستند و قابل اعتماد ارائه کرد که تا امروز مبنای داوری رجالیان شیعه است. این نشان میدهد که حوزه، نهادی دقیق و هدفمند در ارزیابی منابع و راویان بوده است.
هجرت شیخ طوسی به نجف، پس از حمله سلجوقیان به بغداد و سوزاندن کتابخانهاش، سرآغاز دورهای نو در تاریخ حوزه است. او با تأسیس حوزه علمیه نجف، بنیان یکی از مهمترین مراکز علمی تشیع را گذاشت؛ حوزهای که قرنها منبع تغذیه فکری شیعه و محل تربیت مرجعیت دینی بوده است. بدینگونه، حوزه علمیه، در عین پیوند با تاریخ، توانسته است با تکیه بر هجرت، اجتهاد، تألیف و تربیت، نقشی تمدنساز ایفا کند.
آنچه امروز از انسجام فقهی، نظم رجالی و غنای حدیثی در مکتب امامیه به چشم میخورد، حاصل مجاهدتهای عالمانی است که در بستر حوزههای علمیه رشد یافتند. این نهاد، در حقیقت قلب تپنده هویت شیعه است؛ نهادی که هم میراثدار و هم نوآفرین معرفت دینی است.
با نگاهی به زندگی پربرکت شیخ طوسی، میتوان دریافت که اگر هدف انسان الهی باشد، عمرش برکت مییابد، آثارش ماندگار میشود، و نامش در حافظه تاریخی یک مذهب، جاودانه خواهد ماند. حوزه علمیه، بستر چنین برکتی است؛ اگر به آن اعتماد کنیم، از آن حمایت کنیم، و مسیرش را با تدبیر و اخلاص تداوم بخشیم.
انتهای پیام










نظر شما