به گزارش خبرگزاری حوزه، درگذشت جوزف نای، نظریه پرداز معروف آمریکایی، بیش از مرگ او، اذهان عمومی بخصوص نخبگان حوزه سیاست و رسانه را بار دیگر متوجه مفهوم «قدرت نرم» کرد؛ قدرتی که به ویژه در روزگار فعلی بیش از هر چیز دیگری، ریشه در رسانه و فرهنگ دارد، کما این که خود نای نیز ناظر به همین مساله معتقد بود و میگفت که فرهنگ آمریکایی از مهمترین ابزارهای نفوذ قدرت این کشور در صحنه بینالملل به شمار می رود.
او در نظریه خود بر این نکته محوری تأکید میکرد که قدرت نرم، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران از طریق جذابیت فرهنگی، ارزشهای اخلاقی و مشروعیت سیاستهاست؛ نه با اجبار و تهدید و در ادامه یادآور میشد: رسانهها، بهویژه در عصر دیجیتال، در خط مقدم این نوع قدرت قرار دارند و نقش آنها در ساخت یا تضعیف قدرت نرم ملتها انکارناپذیر است.
اینک که در کورانِ یکی از دشوارترین و پیچیده ترین نبردهای جریان حق و باطل قرار داریم و با محوریت مظلومیت غزه، در مبارزه با صهیونیسمِ ظالم و بیرحم و حامی اصلی اش آمریکای جنایتکار، عزم خود را بیش از هر زمان دیگری جزم کرده ایم، لاجرم نیاز داریم که با تحلیلی عمیق تر در لایه های جنگ نرم به بازیابی و ارتقای توانمندی های جبهه خودی در این نبرد فراگیر با نظام سلطه اهتمام بورزیم.
آنچه مسلم است این که بهرهگیری درست از ظرفیت رسانه به خصوص شبکههای اجتماعی و تلاش در راستای تولید محتوای قوی و اثرگذار از جمله مهمترین الزامات و بایستههای موفقیت در جنگ نرم است به خصوص ناظر به این مساله که به هر حال تهاجم فرهنگی به معنای دگرگونی در هویت فرهنگی افراد جامعه، زمینهساز تحق اهداف دشمن در جنگ نرم سیاسی با هدف ناکارآمد نشان دادن نظم سیاسیِ مستقر در کشور ماست.
بی شک نااُمیدی و یأس در میانهی چنین معرکه حساسی آن هم در مقطعی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و با همه مشقت ها و سختی ها به سمت قله در حرکتیم، بزرگترین مانع برای جبهه حق محسوب می شود و البته که دشمن در جنگ نرم، حساب ویژه ای بر روی این موضوع باز کرده و لذا بی جهت نیست که سکاندار انقلاب با حکمت و درایت بالای خویش بر این مساله تأکید نمودهاند که امروز بزرگترین و مهم ترین جهاد، جهادِ امیدآفرینی است.
لازمه تحقق این امید هم البته شناخت درست دشمن و موضع او و اشرافیت نسبت به برنامه ها و اهدافش است. در واقع باید گفت که پیشنیاز غلبه بر ترفندها و حیله ها در جنگ نرم، بحث دشمن شناسی است که متأسفانه گاهی اوقات آن طور که باید و شاید از سوی برخی مسئولان، این مقوله جدی گرفته نمی شود و نه فقط مسئولان گه گاه برخی فعالان رسانه ای و فرهنگی نیز آن طور که باید و شاید به اهمیت مساله التفات ندارند.
نکته بنیادین قضیه این است که به تعبیر مرحوم استاد فرج نژاد، ابتدا باید خود حق و باطل و شاخصه ها و معیارهای تشخیص آن را به درستی برای مردم و نسل جوان تبیین کرد تا بعد بتوانیم در زمینه دشمنشناسی گامهای جدیتری برداشته و حق مطلب را در این خصوص ادا کنیم و گرنه بدون تأکید بر لایهی معرفتی و شناختی مساله نمی توان به تحقق اهداف حداکثری در این باره امیدوار بود.
صدالبته در این زمینه میبایست از مبانی قرآنی و کلام نورانی اهل بیت(ع) مدد گرفت و این که این تعالیم و آموزه ها به زبان ساده و به واسطه تولیدات جذاب رسانه ای برای آحاد جامعه گفته شود.
به تعبیر مقام معظم رهبری ما باید بدانیم که "امروز، روز بیداری ذهنهاست. امروز کشور و ملت احتیاج دارد به این که مردم، تیزبین، هوشیار، بیدار و دشمنشناس باشند؛ بفهمند دشمن چه میکند. "
امید آن که توصیه ها و هشدارهای رهبر عزیزمان همواره نصب العین ما باشد و با عمل به آن ها بتوانیم با شناخت دشمن زمینه تقویت جبهه خودی را در نبرد حق و باطل فراهم کنیم و از این آزمون به امید خدای متعال سربلند بیرون بیاییم. انشاءالله
سید محمدمهدی موسوی










نظر شما