خبرگزاری حوزه | در کارنامه سینمای دفاع مقدس، آثار بسیاری به نمایش رشادتهای رزمندگان در میدان نبرد پرداختهاند، اما کمتر اثری جسارت ورود به لایههای پنهان و ناشناخته جنگ را داشته است.
فیلم سینمایی «صیاد» به کارگردانی جواد افشار، از معدود نمونههایی است که تلاش کرده به جای نبرد رو در رو، به نبرد در سایه بپردازد؛ همان حوزه حساس و کمتر روایتشدهای که به نام «اطلاعات عملیات» شناخته میشود.
بازگویی ناگفتهها
«صیاد» نه تنها یک اثر داستانی درباره جنگ است، بلکه کوششی است برای بازخوانی یکی از مهمترین و در عین حال مغفولماندهترین نقشآفرینیها در دفاع مقدس؛ نقش نیروهای شناسایی، نفوذی و اطلاعاتی که بسیاری از عملیاتهای بزرگ، مدیون تلاش خاموش و شبانهروزی آنها بوده است.
جواد افشار کارگردان فیلم با بهرهگیری از یک روایت خطی، در فضایی واقعگرایانه، داستان یکی از نیروهای اطلاعات عملیات را روایت میکند که در دل تاریکی و خطر، وظیفه شناسایی دقیق مواضع دشمن را بر عهده دارد.
این مأموریت، برخلاف تصور عامه، نه صرفاً جسارت میطلبد و نه فقط قدرت بدنی، بلکه به دقت، تیزهوشی و درک عمیق از روانشناسی جنگ نیاز دارد؛ و فیلم به خوبی توانسته این لایههای پیچیده را در قاب دوربین به تصویر بکشد.
آنچه «صیاد» را از بسیاری آثار مشابه متمایز میکند، انسانمحور بودن آن است.
قهرمان فیلم، هرچند الگوبرداری شده از شهید علی صیاد شیرازی و دیگر فرماندهان بزرگ دوران جنگ است، اما در طول فیلم، نه با هیبتی اسطورهای و دستنیافتنی که با چهرهای انسانی، دغدغهمند، گاه متزلزل و گاه درگیر با انتخابهای دشوار، معرفی میشود. این خصیصه، تماشاگر را نه به تحسین صرف، بلکه به همدلی عمیق با شخصیت اصلی سوق میدهد.
واقعگرایی؛ ویژگی بارز «صیاد»
«صیاد» از نظر زیباییشناسی تصویری نیز تلاش کرده تا واقعگرایانه عمل کند. خبری از نماهای اغراقآمیز، موسیقیهای حماسیِ بیش از حد یا جلوههای بصری پرتجمل نیست. رنگهای خاکی، نور محدود شبانه، و لوکیشنهای بکر و بیپیرایه، حس مستندگونهای به اثر میدهد که باعث میشود مخاطب خود را در دل عملیات حس کند.
افشار در این اثر، جنگ را نه صرفاً بهعنوان نبردی میان دو ارتش، بلکه بهعنوان صحنهای برای درگیریهای درونی، تصمیمهای دشوار و مواجهه انسان با مرزهای وجدان و ترس به تصویر میکشد. قهرمان فیلم با این پرسش مواجه است که کدام خطر را باید بپذیرد، چه کسی را باید نجات دهد و چه بهایی باید برای حفاظت از یک عملیات بزرگ بپردازد. این سؤالات، «صیاد» را از یک فیلم جنگی صرف، به یک درام انسانیِ تأملبرانگیز تبدیل میکند.
در روزگاری که بخش قابل توجهی از نسل جوان، نسبت به واقعیات جنگ تحمیلی فاصلهای تاریخی و احساسی دارد، تولید چنین آثاری ضرورتی انکارناپذیر است. «صیاد» نه به دنبال تکرار شعارهای دهه شصت است، نه اسیر درامهای بیاثر و کممایه. بلکه تلاشی است برای گفتوگو با نسل امروز، از دل داستانی واقعی و ریشهدار؛ داستانی که به ما یادآوری میکند در پس هر پیروزی، چهرههای نادیدهای وجود دارند که شاید هیچگاه نامشان بر سنگ مزار یا دیوار خیابان نوشته نشد، اما تاریخ را با سکوت و شجاعت خود تغییر دادند.
داوود کنشلو










نظر شما