به گزارش خبرگزاری حوزه، مستشرقان چه کسانی هستند و چه اهدافی را دنبال می کنند؟ نگاهی به شرق شناسان، نقدها و روش های نفوذ آنها.
سوال:
مستشرقین چه کسانی هستند و مذهب آنها چیست؟
پاسخ:
مستشرق در لغت به معنای روشن و تابان آمده است. ولی منظور از مستشرقان معنای اصطلاحی آن است که عبارت است از: شرق شناس ها، خاور شناسان، عالمان و محققان و دانا به مسائل مشرق زمین.[۱]
مستشرقین مذهب خاصی ندارند بلکه محققین غربی هستند که در مورد مشرق زمین و دین و مذهب آنها تحقیق می کنند.
البته می توان گفت اکثر آنها مسیحی هستند و در حقیقت با دقت بیشتر در تعریف مستشرقان از اسلام و افتراء های آنها به دین مبین اسلام و قرآن می توان فهمید که اکثر مستشرقان دست نشانده دولت های غربی هستند تا اغراض استعماری را تحقق بخشند.[۲]
اسامی برخی از مستشرقان عبارت اند از:
۱. برزین «brezine»؛ ۲. بلوشه «blochet»؛ ۳. یان «Yane»؛ ۴. کارتمر «Quatremere».[۳]
همان طور که گفته شد مستشرقان افتراء هائی را به دین اسلام وارد ساخته اند و متون دینی و قرآن را آن طور که خواسته اند ترجمه کرده اند قبل از هر چیزی چند نقد کلی بر مستشرقین را مطرح می کنیم:[۴]
۱. شرق شناسی علی رغم آن که در ظاهر به عنوان یک رشته علمی و دانش محض است، ابزاری است که غالبا در استخدام اهداف مسیحیت و یا اغراض استعماری دولت های غربی بوده است.
۲. بسیاری از مستشرقان طراحان توطئه های خائنانه برای سلطه دولتهای غربی بر کشورهای شرقی بوده و یا مجریان آن طرح ها در کشور ها بوده اند.
۳. عموم مستشرقان به دلیل اینکه مسلمان و معتقد به اسلام نیستند در کمتر مسئله اسلامی می توانند با نگاه و دیدگاه واقعی مسلمانان با آن مسئله آشنا شوند. زیرا چه بسا یک آموزه در فرهنگ و مکتب های خاص مفهومی ویژه دارد که یک پژوهشگر بیرونی از آن غافل بوده و مفهوم دیگری را برداشت میکند.
دکتر «ژری که» مستشرق آلمانی و رئیس بخش شرق شناسی دانشگاه هاله آلمان در ششمین سخنرانی خویش راجع به اسلام شناسی در الجزایر چنین اظهار کرد: (بدون شک برداشت یک متفکر غیر مسلمان از معارف اسلامی با برداشت یک متفکر اسلامی فرق میکند. زیرا اولی هیچ راهی برای شناخت آموزه ها و دیدگاه های پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ جز ترجمه سخنان وی ندارد علاوه بر این که همان فهم نیز برگرفته و تأثیر گرفته از مبانی فکری بیگانه از مبانی اسلام و روش فهم مخصوص خود او است بنابراین تعجبی ندارد اگر یک مستشرق از اسلام شناسی به یک نتایجی برسد که متفکر مسلمان به غیر آن رسیده است.[۵]
«فرید گیوم» مستشرق آمریکائی فارغ التحصیل آکسفورد و دانشگاه «درهام» و دانشگاه آمریکائی بیروت در این باره می نویسد: اشتباهی بزرگتر از این نیست که یک غیر مسلمان بر اساس معلومات ناقص و ضعیف خویش به اظهار نظر درباره اسلام بپردازد مخصوصا که فرقه های گوناگون مسلمان با عقائد متفاوت در جهان پراکنده اند و امکان ندارد که نظریه صحیحی را ارائه کند، بلکه چاره آن است که با مسلمانان آنقدر زندگی کند تا واقعیت دیدگاههای آنها را از نزدیک درک نماید.[۶]
لذا «محمد کرد علی» نویسنده و دانشمند محقق مسلمان سوری راجع به انتظار ما از مستشرقان می نویسد: «معقول نیست که ما از دانشمندان غیر مسلمان انتظار داشته باشیم که پدیده ها و مسائل اسلامی را مثل ما (مقدس و الهی) تحلیل کنند بلکه فقط انتظار ما رعایت ضوابط علمی و انصاف در تحقیق است».[۷]
۴. عدم دسترسی مستشرقان به بسیاری از متون اصیل اسلامی باعث ضعف علمی و کمبود اطلاعات و خام بودن آراء آنها شده است. و همین منجر به داوری های اشتباه فراوان گشته است.
۵. مستشرقان غالبا در نقد معارف اسلامی از کتابهای اهل سنت بهره گرفته اند که دارای اشتباهات و ضعف های بیشتری است و علی رغم این که همهی آنها از وجود مذهب بزرگ شیعه اثنی عشری و کشورهای مسکونی آنها مانند ایران و لبنان خبر داشته اند کمتر حاضر شده اند کتاب های مهم و دیدگاه های ناب و معقول آنان را نیز به جهان غرب عرضه کنند.
۶. جمعی از مستشرقان غالبا در نشر کتابها و معارف اسلامی به جستجو و گزینش کتابها و موضوعات اسلامی پرداخته اند که دارای یک نحوه ضعف واقعی یا ضعف از دیدگاه غربیان می باشد تا بدین وسیله ضعف معارف اسلام را ترویج کنند: مانند کتاب های اختلاف قرائات قرآن، کتاب های تاریخ اسلامی که آغشته به اخبار دروغ و جعلی است و ترویج کتاب های صوفیه و باطنیه و گروه های منحرف.
۷. برخی از مستشرقان متعصب یا مأمور، در نوشته های خویش به تحریف معارف اسلامی پرداخته اند و در واقع اتهاماتی بر پیامبر و پیروانش وارد کرده اند (برای مطالعه چند افتراء و جواب، رجوع شود به کتاب تکامل اجتماعی انسان استاد مطهری، ص۴ ـ ۱۸۳ و کتاب آشنائی با قرآن۴ استاد مطهری، ص۲۷۷.)
امّا می پردازیم به نحوه نیرنگ مستشرقان و بهتر بگوئیم آمیختن زهر در عسل:
بیشتر مستشرقان معاند که در قرن های پیشین دست به تخریب و تحریف اسلام می زدند روش آنها حمله آشکار و بی پرده و تهاجم روشن علیه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود. بدیهی است که این روش ابتدائی بوده و معمولا مورد استقبال مخاطبان قرار نمیگیرد و تأثیر کمتری دارد. امّا وقتی مستشرقان قرون اخیر با عدم استقبال مسلمانان از این گونه آثار و تبلیغات مسموم مواجه شدند، ترفند ظریف و برّنده تری را برگزیدند و آن اسلوب منافقانه «آمیختن زهر در عسل بود».
بدین سان که قالب اصلی کتاب ها و مقالات خویش را با ماسک بررسی علمی محض و بی طرفانه عرضه کرده و در جای جای آن به مدح و تجلیل از معارف اسلام و قرآن و تمدن مسلمانان و کمالات پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پرداخته اند تا خوانندگان مسلمان را شیفته صداقت خود نمایند در لابه لای آنها زهر خود را ریخته و شبهه مهم خویش را جهت ایجاد تردید خوانندگان و باورهای دینی شان القاء کردند تا ایمان آنان را تصعیف کنند.
البته این اسلوب ابتکار متأخران نمی باشد بلکه باز آفرین اسلوب کهنه مستشرقان یعنی مسیحیان و یهودیان منافق و معاند معاصر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است که قرآن کریم آن اسلوب را این گونه فاش فرموده است: «وَقَالَت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْکتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِیَ أُنزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاکفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ[۸]»؛ «و گروهی از اهل کتاب گفتند که به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شد، اول روز به خدعه ایمان آورید و آخر روز کافر شوید شاید بدین حیله آنها نیز از دین اسلام برگردند».
چنان که «محمد قطب» چند نفر از پرچمداران این اسلوب را مستشرق انگلیسی «آرپ گریب H.R.Gibb» و پس از وی «گرو بنام» و «ولفرد کانتول اسمیت» معرفی میکند.[۹]
علامه ابوالحسن ندوی در تکمیل این طرح می افزاید که: «مستشرقان زیرک برای اقناع خواننده گاهی یک شبهه اساسی ویرانگر را در لابه لای دهها مدح و تمجید معمولی غیر مهم می گنجانند تا آن فراوانی مدح ها و تعریف ها اعتماد خواننده مسلمان را به نویسنده جلب کند».[۱۰]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ـ فرهنگ کامل خاورشناسان، عبدالرحمن بدوی.
پی نوشت ها:
[۱]. لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه موسسه انتشارات چاپ دانشگاه تهران، شماره حرف میم، بخش دوم، ص۳۴۷.
[۲]. زمانی، محمد حسن، مستشرقان و قرآن، قم، موسسه بوستان کتاب، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ص۱۲۶.
[۳]. حمد الله ابن احمد مستوفی قزوینی، تاریخ برگزیده، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
[۴]. مستشرقان و قرآن، همان، ص۱۲۶.
[۵]. الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، ص۱۲۶.
[۶]. الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، ص۱۲۷، نقل از ویندل فیلیپس، ترجمه محمد امین عبدالله، نشر عمان، ص۲۰.
[۷]. الاستشراق و الدراسات الاسلامیه، نقل از الاستشراق فی الفکر العربی، محسن جاسم الموسوی، ص۱۹.
[۸]. آل عمران / ۷۲ ـ ۷۳.
[۹]. کتاب المستشرقین و الاسلام، ص۵۹.
[۱۰]. سید ابوالحسن ندوی، الاسلامیات، ص۱۷.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزههای علمیه)










نظر شما