به گزارش خبرگزاری حوزه، در ۲۷ ذی القعده سال ششم هجری صلح حُدَیبیه، یا پیمان حدیبیه، پیمان صلحی بین رسول اکرم حضرت محمد مصطفی (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) و مشرکان مکه امضا شد و در سوره فتح به آن اشاره شده است.
پیامبر سال ششم هجری قصد انجام عمره را داشت که با ممانعت مشرکان مکه روبرو شد، لذا به حدیبیه رفت و بعد از چندین بار گفتگو با نمایندگان قریش، بنا به پیشنهاد پیامبر، تصمیم بر صلح و عدم جنگ گرفتند. در پی این صلحنامه قرار شد که طرفین ده سال جنگ را کنار گذاشته و در این مدت مردم در امنیت و آرامش زندگی کنند، هر کس بدون اجازه ولیش از قریش به پیامبر بپیوندد به قریش باز گردانده خواهد شد و از مسلمانان هر کس به قریش پناهنده شد، به پیامبر برگردانده نخواهد شد، مسلمانان آن سال به مدینه باز میگردند، ولی سال دیگر میتوانند به مدت سه روز در مکه اقامت داشته باشند، سایر قبایل در همپیمانی با قریش و مسلمانان آزاد و مختار باشند.این صلح در کمتر از دو سال توسط مشرکان قریش نقض شد. از مهمترین فواید این صلح، زمینهسازی برای فتح مکه بود که مدت کوتاهی پس از صلح حدیبیه به وقوع پیوست.
در تفسیر نمونه داستان صلح حدیبیه چنین ذکر شده است:
در سال ششم هجرت ماه ذی القعده پیغمبر اکرم ص به قصد عمره به سوی مکه حرکت کرده و همه مسلمانان را تشویق به شرکت در این سفر نمود، اما گروهی خودداری کردند، ولی جمع کثیری از مهاجران و انصار و اعراب بادیه نشین در خدمتش عازم مکه شدند.این جمعیت که در حدود یکهزار و چهارصد نفر بودند همگی لباس احرام بر تن داشتند و جز شمشیر که اسلحه مسافران محسوب می شد هیچ سلاح جنگی با خود بر نداشتند.
هنگامی که پیامبر به"عسفان" در نزدیکی مکه رسید با خبر شد که قریش تصمیم گرفته اند از ورود او به مکه جلوگیری نمایند، تا این که پیامبر به" حدیبیه" رسید (حدیبیه روستایی است در بیست کیلومتری مکه که به مناسبت چاه و یا درختی که در آنجا بوده، به این نام نامیده می شد) حضرت فرمود همین جا توقف کنید، عرض کردند در اینجا آبی وجود ندارد، پیامبر ص از طریق اعجاز از چاهی که در آنجا بود آب برای یارانش فراهم ساخت.
در اینجا سفرایی میان قریش و پیامبر رفت و آمد کردند تا مشکل به نحوی حل شود، سرانجام "عروة ابن مسعود ثقفی" که مرد هوشیاری بود از سوی قریش خدمت پیامبر آمد، پیامبر فرمود من به قصد جنگ نیامده ام و تنها هدفم زیارت خانه خدا است، ضمنا عروه در این ملاقات منظره وضوء گرفتن پیامبر را که اصحاب اجازه نمی دادند قطره ای از آب وضوی او به روی زمین بیفتد مشاهده کرد، و هنگام بازگشت به قریش گفت: من به دربار کسری و قیصر و نجاشی رفته ام، هرگز زمامداری را در میان قومش به عظمت محمد در میان یارانش ندیدم، و اگر تصور کنید که آنها دست از محمد ص بردارند اشتباه بزرگی است، شما با چنین افراد ایثارگری روبرو هستید، تصمیمتان را بگیرید.
بیعت رضوان
در این میان پیامبر به "عمر" پیشنهاد فرمود که به مکه رود و اشراف قریش را از هدف این سفر آگاه سازد، عمر گفت قریش با من عداوت شدیدی دارند، و من از آنها بیمناکم، بهتر این است که "عثمان" که از بنی امیه است به این کار مبادرت ورزد، عثمان به سوی مکه آمد و چیزی نگذشت که در میان مسلمانان شایع شد او را کشته اند، در اینجا پیامبر ص تصمیم به شدت عمل گرفت، و در زیر درختی که در آنجا بود با یارانش تجدید بیعت کرد که به نام"بیعت رضوان" معروف شد، و با آنان عهد بست که تا آخرین نفس مقاومت کنند، ولی چیزی نگذشت که عثمان سالم بازگشت و به دنبال او قریش" سهیل ابن عمر" را برای مصالحه خدمت پیامبر ص فرستادند، ولی تاکید کردند که امسال به هیچ وجه ورود او به مکه ممکن نیست.
بعد از گفتگوهای زیاد پیمان صلحی منعقد شد که یکی از موادش همین بود که مسلمانان آن سال را از عمره چشم بپوشند و سال آینده به مکه بیایند مشروط بر اینکه بیش از سه روز نمانند و سلاحی جز سلاح مسافر با خود نیاورند، و مواد متعدد دیگری دائر بر امنیت جانی و مالی مسلمانان که از مدینه وارد مکه می شوند و همچنین ۱۰ سال متارکه جنگ میان مسلمین و مشرکین و آزادی مسلمانان مکه در انجام فرائض مذهبی در آن گنجانیده شد.این پیمان در حقیقت یک پیمان عدم تعرض همه جانبه بود که به جنگهای مداوم و مکرر بین مسلمانان و مشرکان موقتا پایان می داد.
حوادث بعد از صلح
بنابر روایات مختلف، مسلمانان ده روز و اندی، و به قولی بیست روز، در سرزمین حدیبیه اقامت کردند.رسول خدا در خارج از حرم خیمه زده بود، ولی در حرم نماز میگزارد. چون نوشتن صلحنامه پایان یافت و مردانی از مسلمانان و مشرکان بر آن گواهی دادند، پیامبر به همراهانش فرمان داد که به نشانه حج، شتران خود را قربانی کنند و سرهایشان را بتراشند.بیشتر اصحاب، بهدلیل ناخرسندی از به جا نیاوردن حج و چون صلح حدیبیه را نوعی شکست میدانستند، از فرمان پیامبر سرپیچی کردند، اما پس از آنکه رسول خدا به تنهایی اقدام به بهجا آوردن این اعمال کرد، آنان نیز تبعیت کردند.سپس رسول خدا و مسلمانان به مدینه بازگشتند.
طبق معاهده حدیبیه، سال بعد (سال هفتم) پیامبر و مسلمانان به مکه رفتند و سه روز در نبود قریش در آنجا اقامت کردند و اعمال عمره را به جای آوردند. این واقعه به عمرة القضاء معروف است.در راه بازگشت از حدیبیه به مدینه، سوره فتح بر پیامبر نازل شد که خدا در آن، صلح حدیبیه را «فتح مبین» نامیده و با اعلام رضایت از بیعتکنندگان، وعده پیروزیها و غنیمتهای فراوان به مسلمانان داده بود.به نظر غالب مفسران، این وعده راجع به فتح خیبر است که در سال هفتم اتفاق افتاد و غنایم زیادی نصیب مسلمانان گردید. اما برخی نیز آن را مربوط به فتح مکه دانستهاند.به دستور پیامبر، غنایم این جنگ تنها میان حاضران در حدیبیه تقسیم شد.
صلح حدیبیه، به شهادت تاریخ و طبق پیشبینیهای پیامبر و وعدههای قرآنی، برکات زیادی برای مسلمانان در پیداشت.به گفته مورخان، در صدر اسلام فتحی عظیمتر از فتح حدیبیه صورت نگرفت، زیرا در پرتو آن، آتش جنگ فرو نشست و دعوت به اسلام رواج گرفت و اسلام در سراسر جزیرةالعرب گسترش یافت، به گونهای که از آغاز پیمان صلح تا نقض آن ( ۲۲ ماه)، تعداد کسانی که به اسلام گرویدند، بیش از کل تعداد مسلمانان تا آن زمان بود، چنانکه سپاه پیامبر در سال هشتم و در جریان فتح مکه به ده هزار تن رسید و بزرگان قریش، مانند ابوسفیان و عمرو عاص و خالد بن ولید، در همین دوران تسلیم شدند و به اسلام گرویدند.
در عینحال آرامش حاصل از صلح حدیبیه سبب شد که پیامبر علاوه بر تشدید فعالیتهای تبلیغی در شبهجزیره، به سرزمینهای خارجی هم توجه کند و در سال هفتم، پادشاهان و سران ممالک اطراف را نیز به اسلام دعوت نماید.اما مهمترین فایده این صلح، زمینهسازی برای فتح مکه بود که مدت کوتاهی پس از صلح حدیبیه به وقوع پیوست.
منابع:
تفسیر نمونه، ج ۲۲، صص۱۰-۱۲
ویکی فقه
سیره ابن هشام ج ۳ ص ۱۱۰
منتهی الآمال مرحوم محدث قمی










نظر شما