به گزارش خبرگزاری حوزه، در دنیای کنونی، یکی از مهمترین و بحرانیترین چالشها، وضعیت رژیم صهیونیستی و آینده منطقه است. سوالی که امروز بسیار مطرح میشود، این است که چگونه میتوان رژیم اشغالگر را به پایان رساند و صلح و عدالت و انسانیت را در منطقه برقرار ساخت؟
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که آینده خاورمیانه، تاثیر مستقیم بر ثبات، امنیت و سرنوشت ملتهای منطقه دارد و تصمیمات و راهبردهای درست میتواند صحنهای نوین از آزادی، آزادی و عدالت را رقم بزند. در این راستا، نظرات و تحلیلهای کارشناسان نقش کلیدی دارند و امروز در گفتوگو با حجتالاسلام محمد ظریفی کارشناس مسائل دینی، به بررسی سناریوهای محتمل و راهکارهای ممکن برای فروپاشی این رژیم و ساختن آیندهای متفاوت پرداختهایم که در ادامه متن این گفتگو در اختیار شما مخاطبین گرامی قرار گرفته است.
چگونه اسرائیل را نابود کنیم؟
این سوالی است که بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی به آن پرداختهاند. برای درک این مسئله، باید توجه کنیم که نبرد ایران و اسرائیل تنها یک اختلاف مرزی یا سیاسی نیست، بلکه تقابلی عمیق بین دو جهانبینی با ارزشهای متضاد است؛ تداوم مبارزه تاریخی حق علیه باطل در دوران معاصر. کارشناسان نظامی و دینی از دههها قبل این رویارویی را پیشبینی کرده بودند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این تقابل شکل سازمانیافتهتری به خود گرفت، و در چهار دهه اخیر، شاهد تکامل توانمندیهای راهبردی دو طرف بودهایم.
عملیاتهای موفق «وعده صادق» نشاندهنده توانمندیهای فزاینده مقاومت است و پاسخ قاطع به تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی، ضربات مهلکی به این رژیم وارد کرده که این رویارویی را وارد فاز جدید و تعیینکنندهای کرده است. حالا با توجه به تحولات اخیر، چشمانداز آینده شامل چند سناریو است: سناریوی تدریجی، که شامل تداوم فشارهای چندجانبه، تضعیف تدریجی ساختارهای رژیم و افزایش هزینههای بقای این رژیم است؛ و سناریوی شتابنده، که به تشدید درگیریها، احتمال گسترش دامنه نبرد و تغییرات ناگهانی در معادلات منطقهای اشاره دارد.
در شرایط کنونی که رژیم صهیونیستی با بحرانهای بیسابقه در ابعاد داخلی و خارجی مواجه است، سوال این است که چه راهکارهای عملی و واقعبینانهای برای تسریع در روند فروپاشی این رژیم وجود دارد و چه چالشها و سناریوهای محتملی در این مسیر قابل تصور است؟
بدیهی است رسیدن به این مرحله، مستلزم مواجهه با سختیهای زیادی است. مداخله مستقیم قدرتهای غربی، جنگ رسانهای و روانی گسترده، و چالشهای عملیاتی از جمله این موانع هستند. برای مثال، احتمال بالای ورود نظامی آمریکا و ناتو، امکان اعمال تحریمهای فلجکننده، و خطر گسترش جنگ به سطح منطقهای و جهانی میتواند بر روند این نبرد تأثیر بگذارد.
از سوی دیگر، جنگ رسانهای نیز جنبه حائز اهمیتی دارد. رژیم صهیونیستی با استفاده از ابزارهای رسانهای جهانی، واقعیتها را تحریف میکند و بر افکار عمومی فشار میآورد.
راهکارهای عملی و راهبردی برای نابودی رژیم صهیونیستی
اما در نهایت، تحقق هدف نابودی کامل ساختار رژیم صهیونیستی نیازمند یک استراتژی جامع و چندبعدی است. در بعد نظامی، رویکرد «جنگ هوشمند» میتواند مؤثر باشد. این روش به استفاده هدفمند از موشکهای دوربرد و پهپادهای پیشرفته برای ضربه زدن به مراکز حیاتی نظامی و هستهای دشمن توجه دارد. بدون آنکه نیاز به درگیری تمامعیار باشد همزمان فعالسازی و هماهنگی کامل میان نیروهای مقاومت در سراسر منطقه میتواند ضربات چندجانبه و هماهنگی را از طریق روشهای مختلف موشکی، زمینی و هوایی ممکن سازد.
در بعد اقتصادی، اعمال فشارهای حسابشده بر زیرساختهای حیاتی این رژیم میتواند شامل محدودسازی دسترسیهای دریایی از طریق تنگه هرمز، هدف قرار دادن زیرساختهای اقتصادی، حیاتی و قطع ارتباطات هوایی با خارج اشاره کرد. در حوره دیجیتال نیز با توجه به وابستگی شدید این رژیم به اقتصاد دیجیتال، حمله به زیرساختهای سایبری و ایجاد اختلال در سیستمهای آب، برق و ارتباطات میتواند تأثیر مخربی بر پیکره این رژیم داشته باشد.
در عرصه سیاسی و حقوقی، مستندسازی و افشای جنایتهای جنگی در محافل بینالمللی و فشار به کشورها، مخصوصا کشورهای اسلامی، برای قطع روابط سیاسی و اقتصادی و حمایت از جنبشهای ضدصهیونیستی در سطح جهانی باید به صورت جدی پیگیری شود.
جنگ روانی و رسانهای در این راهبرد نقش تعیینکنندهای دارد. شکستن افسانه شکستناپذیری این رژیم و تشدید اختلافات داخلی بین گروههای مختلف یهودی و روشنگری درباره آینده تاریک این رژیم برای شهروندان میتواند به تدریج پایههای داخلی آن را سست کرده و مهاجرت معکوس را تشدید کرده و رژیم را از داخل فرو پاشد.
در نهایت، با تضعیف تدریجی ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این رژیم و ایجاد گسلهای عمیق داخلی، زمینه برای فروپاشی نهایی آن فراهم خواهد شد. در این مرحله، ورود نیروهای زمینی مقاومت میتواند به بازپسگیری کامل سرزمینهای اشغالی و استقرار حاکمیت قانونی بر فلسطین تاریخی منجر شود. این فرآیند اگرچه پیچیده و زمانبر است، اما با اجرای دقیق و هماهنگ تمامی این مراحل، دستیابی به آن ممکن خواهد بود.
با اجرای موفقیتآمیز راهبرد ترکیبی چندبعدی، دو سناریوی محتمل برای سرنوشت رژیم صهیونیستی قابل تصور است. در اولین سناریو، میتوان تصور کرد که همانطور که در تاریخ آفریقای جنوبی شاهد تحول ساختاری و پایان نظام نژادپرستانه بودیم، فشارهای داخلی و بینالمللی در حال افزایش است و منجر به تغییر بنیادی در ساختار سیاسی رژیم فعلی میشود. در این حالت، نظام آپارتایدگونه ممکن است منحل شده و جای خود را به یک ساختار جدید بدهد که در آن پناهندگان فلسطینی به سرزمینهای خود بازگردند و یک نظام سیاسی مبتنی بر آرای تمامی ساکنان تاریخچه فلسطین شکل بگیرد.
این روند، نه تنها پایان اشغالگری خواهد بود، بلکه آغازی است برای برقراری عدالت در منطقه. اما در سناریوی دوم، اوضاع ممکن است بسیار پرتلاطمتر باشد؛ همانطور که در سقوط اتحاد جماهیر شوروی مشاهده شد، بحرانهای ساختاری تشدید شده و به فروپاشی کامل نظام منجر میشود. در این حالت، شاهد از هم پاشیدگی نهادهای حکومتی، مهاجرت گسترده صهیونیستها به خارج از سرزمین اشغال شده، و ظهور دولتهای محلی مستقل خواهیم بود.
این تقسیم سرزمین بین گروههای مختلف، میتواند منجر به بحرانهای امنیتی و بیثباتی در منطقه شود.
در پایان آنچه مشخص است این است که هر چند مسیر آینده این رژیم پرچالش است، اما با تکیه بر راهبردهای هوشمندانه نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، میتوان روند فروپاشی آن را تسریع کرد. تجربه تاریخ ثابت کرده است که هیچ ساختار ظالمانهای دوام نخواهد آورد و رژیم صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست. با برنامهریزی دقیق، وحدت راهبردی و استقامت، وعده الهی درباره پیروزی حق بر باطل به تحقق خواهد پیوست.
گفتوگو از: سمیرا گلکار










نظر شما