به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، بازنمایی واقعه عاشورا در آثار نمایشی، از جمله پرسابقهترین و عمیقترین جلوههای هنر آیینی در سرزمین ماست؛ روایتی که از دل سوگ و ظلم، به آگاهی، مقاومت و شرافت راه میبرد و مخاطب را نهتنها به تأثر، بلکه به تأمل و تصمیم فرا میخواند. در این میان، نقش هنرمند بهویژه بازیگر، در احیای ابعاد عاطفی و درونی این واقعه بزرگ، بسیار تعیینکننده است؛ چرا که تجلی عاشورا در قاب صحنه یا پرده سینما، بیش از هر چیز، به باور و درک هنرمند از عمق این حقیقت وابسته است.
عبدالرضا نصاری، بازیگر باسابقه سینما، تلویزیون و تئاتر، با تجربههای متعدد در حوزه نمایشهای آیینی و آثار مرتبط با فرهنگ مقاومت، یکی از چهرههایی است که با زبان هنر، در پی ترجمه درد، وقار، و حقیقت عاشورا به تصویر و بیان بوده است. او بر این باور است که واقعه کربلا، صرفنظر از مرزهای جغرافیایی و دینی، رویدادی جهانی است که قابلیت تبدیل شدن به درامهای عمیق، ساختیافته و تأثیرگذار را دارد.
در همین راستا، خبرگزاری حوزه پیرامون این موضوع با عبدالرضا نصاری، بازیگر سینما و تلویزیون، گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
در آغاز گفتوگو، با توجه به پیشینه فعالیتهای هنری شما در حوزه آثار دفاع مقدس که بهنوعی با مفاهیم عاشورایی پیوند خوردهاند، مایلیم دیدگاهتان را درباره ظرفیتهای حماسه عاشورا برای تبدیل شدن به آثار نمایشی و سینمایی بدانیم. از نظر شما بهعنوان بازیگر و هنرمند، عاشورا چه ویژگیهایی دارد که میتواند الهامبخش خلق آثار هنری قرار گیرد؟
بیتردید، نه تنها واقعه عاشورا، بلکه تمامی وقایعی که در تاریخ برای ائمه اطهار(ع) رخ داده، ظرفیتهایی دارند که قابلیت تبدیل شدن به آثار نمایشی، سینمایی یا تلویزیونی را دارا هستند. نوع زیست، نحوه مبارزه، شیوه ایستادگی در برابر ظلم و اصرار بر اصول اخلاقی و دینی، همگی مؤلفههایی هستند که میتوانند یک درام منسجم را شکل دهند. واقعه عاشورا، بهویژه بهدلیل شدت تراژدی و عظمت مفهومی که در خود دارد، نه فقط برای مسلمانان بلکه برای تمام آزاداندیشان جهان، یک نقطه اتکای تاریخی و انسانی بهشمار میرود. ایستادگی امام حسین(ع) و یارانش بر سر حقیقت و ایمان، بدون شک یکی از قویترین نقاط تلاقی هنر و معناست؛ نقطهای که میتوان آن را با زبان نمایش، سینما یا حتی ادبیات روایی بازآفرینی کرد و از تأثیرگذارترین تجلیهای هنر دینی بهره برد.
با توجه به اینکه در آثار عاشورایی مختلفی بهعنوان مخاطب حضور داشتید، کدام یک از آثار سینمایی یا تلویزیونی را در این حوزه ماندگارتر و تأثیرگذارتر میدانید؟
در دنیای سینما، فیلم «روز واقعه» اثر استاد بهرام بیضایی بهراستی نقطه درخشانی در این حوزه است؛ اثری که هم از حیث روایت، هم از منظر فضاسازی و هم از حیث موسیقی، اثری کامل و اثرگذار محسوب میشود. در تلویزیون نیز سریال «مختارنامه» با وجود آنکه به سالها پس از واقعه عاشورا میپردازد، اما با پرداختی قوی، بازیهای حسابشده و دیالوگهای پرقدرت، توانسته حق مطلب را در سطح قابل قبولی ادا کند. همچنین نباید از سریال «شب دهم» ساخته حسن فتحی غافل شد. اثری عاشقانه و معنوی که از دل یک عشق زمینی، به عشقی متعالیتر راه مییابد و تماشاگر را با مفاهیمی از ایثار، تعهد، عشق و باور همراه میکند. آنچه این آثار را متمایز میکند، نه صرفاً روایتگری حادثه، بلکه خلق فضای فکری برای مخاطب است تا بتواند اندیشه کند و از دل واقعه، ارزشهای انسانی را درک نماید.
با توجه به اشارهای که به تفاوت پرداخت در سینما و تئاتر داشتید، به نظر شما چرا در تئاتر، بهویژه گونههای آیینی، پرداختن به واقعه عاشورا موفقتر بوده است؟
گونهای چون تعزیه، اساساً در بطن فرهنگ ایرانی شکل گرفته و ریشه در باورهای دینی و آیینی مردم دارد. این شکل از نمایش که در آن روایتهای عاشورایی بازخوانی میشوند، از قرنها پیش در ایران رایج بوده و بهنوعی بخشی از حافظه فرهنگی ما را شکل داده است. تعزیه این امکان را به ما میدهد که شخصیتهایی چون حضرت ابوالفضل(ع)، امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)، علیاکبر(ع)، علیاصغر(ع)، امام سجاد(ع) و دیگر چهرههای اولیاء و اشقیا را با وضوح، درک و احساس کنیم. برخورد هنرمندان جهانی با تعزیه نیز نشان داده که این شیوه نمایشی تا چه اندازه میتواند حتی برای مخاطب غیرایرانی نیز جذاب و آموزنده باشد. ما در قالب تعزیه، بهگونهای شهودی و آیینی با واقعه عاشورا مواجه میشویم و شاید به همین دلیل، تئاتر آیینی ما بیشتر از سینما در این زمینه موفق بوده است.
به نظر شما چه عواملی موجب شدهاند که نمایش آیینی مانند تعزیه، با وجود قدمت و ثبات ساختار اجرایی، همچنان بتواند مخاطب امروز را با خود همراه کند و موجب همذاتپنداری عاطفی با حادثه عاشورا شود؟
نکته مهم در استمرار اثرگذاری تعزیه آن است که این واقعه، یعنی واقعه عاشورا، به شکلی عمیق در حافظه تاریخی و فرهنگی مردم ما نقش بسته است. مخاطب ایرانی، حتی با گذشت قرنها از وقوع این حادثه، همچنان در مواجهه با تعزیه، نسبت به اشقیاء نفرت نشان میدهد و با اولیاء همدلی عاطفی دارد. این واکنشها تنها ناشی از تکنیک اجرایی نمایش نیست، بلکه ریشه در باوری درونی و اعتقادی دارد که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و با جان و ضمیر مردم آمیخته است. عاشورا واقعهای است که تنها با عقل تحلیل نمیشود، بلکه با دل و ایمان درک میگردد. این همان چیزی است که موجب میشود تعزیه با تمام کهنگی ظاهریاش، در ذهن و دل مردم زنده بماند و تأثیرگذار باشد.
آیا از نظر شما این قابلیت که در تعزیه وجود دارد، میتواند در سایر قالبهای نمایشی همچون سینما و تلویزیون نیز بروز یابد؟ آیا موانع یا ظرفیتهایی در این مسیر وجود دارد؟
بیتردید چنین قابلیتی وجود دارد. وقتی که تعزیه، با ساختار سادهاش و با اجرای سالها بدون تغییر، همچنان میتواند بر دل مخاطب بنشیند، قطعاً سینما و تلویزیون نیز با امکانات گستردهتر و ابزارهای مدرنتر میتوانند همین تأثیر را ایجاد کنند، بلکه حتی عمیقتر. اما آنچه مانع این تحقق شده، گاهی محدودیتهای فقهی و شرعی در نمایش چهره معصومین، گاهی نگاه محتاطانه هنرمندان، و گاهی هم غلبه نگاه صرفاً تجاری به سینما و تلویزیون است. در حالی که ما منابع اصیلی همچون «مقتل» را در اختیار داریم؛ متونی که با نگاهی شبهادبی، با دقت به جزئیات پرداختهاند و میتوانند مبنای نگارش فیلمنامههای مستند، داستانی، یا حتی درامهای قوی باشند. اگر نگاهی به محتوای مقاتل بیندازیم، میبینیم که هر یک از یاران امام حسین(ع) زندگی، منش و لحظه شهادتی دارند که ظرفیت ساخت یک فیلم یا سریال مستقل را داراست.
با توجه به تسلط شما به زبان عربی و آشنایی با مقاتل، آیا به نظر شما با اتکا به این منابع، امکان خلق آثار سینمایی و نمایشی دقیق و اثرگذار وجود دارد؟
من با اطمینان میگویم که با مطالعه دقیق «مقتل»، بهویژه با فهم صحیح زبان و بافت تاریخی آن، میتوان به شخصیتپردازیهای غنی رسید. هر یک از شخصیتهای حاضر در واقعه کربلا، هرچند که همگی در یک روز به شهادت رسیدهاند، اما آنچنان با شکوه، با شخصیتپردازی عمیق، و با روایتهای دقیق توصیف شدهاند که گویی هرکدام جهان مستقلی از روایت و درام دارند. نحوه ورودشان به میدان، سخنانی که پیش از شهادت بر زبان آوردهاند، شیوه مبارزهشان، همه اینها عناصری است که در یک اثر نمایشی یا سینمایی میتواند به زیبایی پردازش شود. حتی اشقیاء نیز در این متون دارای هویت هستند، نه سیاه مطلق، بلکه افرادی با انگیزهها و باورهای گوناگون. از این حیث، عاشورا یک گنجینه تمامعیار برای درامنویسان و فیلمسازان است. تنها باید جسارت، ایمان و دانش لازم برای استخراج این گوهر ناب را داشته باشیم.
انتهای پیام/











نظر شما