سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۵
اربعین حسینی به دریای بی‌پایان سوژه‌های مستند تبدیل شود

حوزه / حسن وزیرزاده با اشاره به تجربه میدانی خود در ساخت مستندهای مرتبط با اربعین، گفت: اربعین حسینی فقط یک آیین نیست بلکه جهانی از روایت‌های مردمی، اجتماعی، فرهنگی و جهانی است. هر قدم راهپیمایی در مسیر کربلا، داستانی است که باید با زبان تصویر روایت شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، عاشورا، فراتر از یک رخداد تاریخی، به مثابه حقیقتی زنده و جاری در جان ملت‌ها و امت‌هاست؛ حقیقتی که هر سال در آیین راهپیمایی میلیونی اربعین تکرار می‌شود و جهانی از معنا را در برابر چشمان مخاطب قرار می‌دهد. مستندسازان، به عنوان ناظران و راویان عصر خویش، وظیفه دارند با بهره‌گیری از این ظرفیت عظیم، حقیقت عاشورا را از حصار تاریخ برهانند و به زبان تصویر، در دل نسل امروز جاری سازند.

این در حالی است که اغلب مستندهایی که درباره عاشورا و اربعین تولید می‌شوند، گرفتار کلیشه‌ها، تحلیل‌های سطحی یا فاصله‌ گرفتن از اسناد معتبر هستند. حسن وزیرزاده، مستندسازی است که با تجربه میدانی و نگاهی عمیق به ظرفیت‌های تصویری این حوزه، بر این باور است که باید روایت را از مردم گرفت و مستند را به حقیقت نزدیک ساخت نه به شعار.

وی معتقد است که زبان تصویر، اگر با واقعیت اجتماعی و روایت عینی همراه باشد، می‌تواند مفاهیمی چون ایثار، مقاومت، آزادگی و کرامت انسانی را به گونه‌ای جهانی منتقل کند. اربعین از نظر او دنیایی از سوژه‌هاست؛ از کودکانی که آب در دست زائران می‌گذارند تا روستاهایی که با فقر می‌سازند اما با عشق به امام حسین زندگی را وقف خدمت می‌کنند.

در همین راستا، خبرگزاری حوزه پیرامون نسبت عاشورا، مستند، اربعین و مخاطب معاصر، با حسن وزیرزاده مستندساز گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم. آن‌چه می‌خوانید، نگاهی تازه به روایت عاشورا از دریچه دوربین است؛ نه در پی احساسی‌سازی، بلکه کوششی برای نزدیک شدن به حقیقت از مسیر تصویر.

با توجه به تجربه‌ای که در حوزه تولیدات مستند دارید، برای پرداختن به مفاهیمی چون عاشورا در قالب آثار نمایشی چه مسیری پیشنهاد می‌کنید و به نظر شما برای اینکه یک اثر بتواند مخاطب امروز را با چنین موضوعی همراه کند، چه اصولی باید رعایت شود؟

به گمان من برای ورود به موضوعی همچون عاشورا، ابتدا باید به سراغ تبیین رفت. تبیین یعنی روشن‌سازی منطقی و عقلانی یک واقعه نه صرفاً ذکر رویدادها. وقتی از عاشورا صحبت می‌کنیم، نباید صرفاً به تعداد شهدا، ضربات، و وقایع احساسی محدود شویم. مخاطب امروز به دنبال منطق، دلیل و چرایی است. باید از خود بپرسیم که این حرکت عظیم اربعین که هر سال میلیون‌ها نفر را راهی مسیر کربلا می‌کند، چه دلایلی دارد. آیا این فقط یک آیین دینی است یا در دل خود حاوی پیام‌ها، مرام‌ها و نگرش‌هایی است که انسان امروز با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری می‌کند. بنابراین برای تولید یک مستند موفق درباره عاشورا، باید از سطح به عمق رفت و تلاش کرد با زبان تصویر، فلسفه این قیام را برای مخاطب امروز ملموس کرد.

از منظر شما به عنوان مستندساز، پرداختن به عاشورا در مستندها چه ضرورتی دارد و چه ابعاد و کارکردهایی را می‌توان برای آن متصور شد؟

در جهان امروز، بسیاری از حوادث تاریخی را به مثابه تکرار می‌نگرند. عاشورا نیز از این قاعده مستثنی نیست. ما با یک واقعه مواجهیم که اگرچه در سال ۶۱ هجری اتفاق افتاد، اما بازتاب‌های آن در طول تاریخ تکرار شده است. بسیاری از ملت‌ها و جنبش‌ها، خود را متصل به قیام امام حسین می‌دانند. برای همین است که باید به این واقعه بازگشت، نه به قصد صرفاً روایت تاریخ، بلکه برای کشف درس‌هایی که می‌تواند راهنمای امروز ما باشد. مستند می‌تواند پل ارتباطی میان حقیقت عاشورا و نیازهای فکری و معنوی مخاطب معاصر باشد. از زاویه مقاومت، سیاست، اخلاق و حتی عرفان می‌توان به این حادثه پرداخت و این کاری است که رسانه باید به آن بپردازد، نه به صورت شعاری بلکه مستدل، مستند و با اتکا به اسناد معتبر.

آیا عاشورا را صرفاً باید یک واقعه تاریخی تلقی کرد یا آن را ظرفیتی زنده و جاری می‌دانید که می‌تواند در بازنمایی مفاهیم انسانی، دینی و اجتماعی نقش داشته باشد؟

قطعاً عاشورا یک ظرفیت جاری است نه صرفاً یک رخداد تاریخی. البته این کار ساده‌ای نیست. وقتی از مستند سخن می‌گوییم، باید مستند به اسناد و شواهد معتبر باشیم. تاریخ عاشورا پر است از روایت‌ها و مقتل‌نامه‌ها، اما اندک‌اند آثاری که توانسته‌اند روایت صحیح، مؤثر و دقیق از این واقعه ارائه دهند. هر ساله آثار متعددی درباره عاشورا تولید می‌شود اما تنها تعداد محدودی از آن‌ها مورد اقبال عمومی قرار می‌گیرند. روایت درست یعنی یافتن زبان مناسب برای ترجمه مفاهیم تاریخی به ادبیات تصویری که مخاطب امروزی بتواند آن را درک کند. اینکه چرا امام حسین با علم به خیانت مردم کوفه، باز هم به سوی آن‌ها رفت، چرا خانواده‌اش را همراه خود برد، یا اینکه چه انگیزه‌ای در این قیام بود که آن را از سایر حرکت‌ها متمایز می‌کرد، همه این‌ها سوال‌هایی‌اند که باید با جسارت و دقت در مستندها به آن‌ها پرداخته شود.

در مستندهایی که پیرامون اربعین ساخته می‌شوند، چگونه می‌توان میان روایت تاریخی عاشورا و تأثیرات امروزی آن بر مخاطب، پیوندی مؤثر و باورپذیر ایجاد کرد؟

یکی از شیوه‌هایی که به تجربه برای خود من مفید بوده، پرداختن به تجربه‌های انسانی و میدانی است. مستندهایی که در دل جامعه حرکت می‌کنند و صدای مردم را به گوش مخاطب می‌رسانند، بسیار مؤثرتر از مستندهای تحلیلی صرف هستند. مستندی موفق است که حادثه را روایت کند، نه اینکه صرفاً تحلیل ارائه دهد. در روایت عاشورا نیز باید به همین صورت عمل کرد. ما نیاز داریم که با استناد به حوادث، اسناد و اتفاقات، مسیر عاشورا را برای مخاطب ترسیم کنیم. تحلیل‌ها را به مخاطب واگذار کنیم. مستند باید بگوید چه اتفاقی افتاده است، نه اینکه چه برداشتی از آن می‌شود داشت. تجربه‌ من نشان داده مخاطب زمانی بیشترین ارتباط را برقرار می‌کند که خود را در میان روایت ببیند نه در برابر تفسیر سازنده آن.

ظرفیت راهپیمایی عظیم و جهانی اربعین برای مستندسازی را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه شاخص‌هایی این پدیده را به سوژه‌ای غنی و الهام‌بخش تبدیل می‌کند؟

اربعین به تعبیر من دنیایی از سوژه‌هاست. تجربه شخصی‌ام در مستند «حاشیه فرات» که در سال ۹۶ ساخته شد، این حقیقت را برایم آشکار کرد. در آن مجموعه پنج‌دقیقه‌ای، ما با حضور میدانی در مسیر پیاده‌روی، با انسان‌هایی مواجه شدیم که هر یک خود یک روایت مجزا داشتند. مردمانی از روستاهای فقیر حاشیه فرات، با وجود کم‌ترین امکانات، سالانه پول جمع می‌کردند تا در ایام اربعین از زائران پذیرایی کنند. کودکان خردسالی را می‌دیدیم که کاری از دستشان برنمی‌آمد جز اینکه یک لیوان آب به زائر بدهند و همین برایشان افتخار بود. این مردمی بودن، این همدلی، این انگیزه‌های عمیق انسانی، سوژه‌هایی هستند که کمتر در مستندهای دیگر می‌توان یافت. علاوه بر آن، حضور افراد از کشورهای مختلف، از آفریقا تا اروپا، و انگیزه‌های گوناگون آن‌ها برای پیوستن به این حرکت عظیم، زمینه‌ای بسیار غنی برای روایت‌های مستند فراهم می‌کند.

چه تفاوت‌هایی میان مستندهایی که پیرامون اربعین ساخته می‌شوند با مستندهای مذهبی دیگر وجود دارد و این تفاوت‌ها چه تأثیری بر شیوه ساخت اثر می‌گذارند؟

مستندهای مرتبط با اربعین یک ویژگی خاص دارند و آن، پیوند مستقیم با واقعیت عینی است. برخلاف برخی مستندهای مذهبی که بیشتر بر بازسازی یا تحلیل متکی‌اند، در مستند اربعین، شما با واقعیتی جاری روبه‌رو هستید. مستندساز باید بتواند در دل این اتفاقات قرار گیرد و همان‌گونه که هست، آن‌ها را ثبت کند. این نوع مستند، زنده‌تر، پرتحرک‌تر و انسانی‌تر است. مستندساز باید چشم تیزبین، گوش شنوا و دل همراه داشته باشد تا بتواند از میان انبوه وقایع، لحظه‌های الهام‌بخش را شکار کند. در مستند مذهبی سنتی، اغلب محور بر سخنرانی یا بازسازی است، اما در مستند اربعین، خود واقعیت، بهترین روایت را ارائه می‌دهد.

مستندسازی درباره اربعین چه چالش‌هایی دارد و شما در مسیر تولید چنین مستندهایی با چه مشکلاتی روبه‌رو شدید؟

مستندسازی درباره اربعین علی‌رغم ظرفیت بالایی که دارد، با چالش‌های متعددی روبه‌روست. اول از همه، مسئله منابع مالی و پشتیبانی فنی است. بسیاری از تیم‌هایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، از امکانات محدودی برخوردارند. دوم، مسئله هماهنگی با نهادها و سازمان‌هایی است که بعضاً به دلایل سیاسی یا اجرایی، همکاری کامل نمی‌کنند. سوم، مسئله حساسیت‌های فرهنگی و مذهبی است. مستندساز باید بسیار دقیق عمل کند که روایتش تحریف نشده و حساسیت‌ها را جریحه‌دار نکند. از سوی دیگر، انبوهی از سوژه‌های جذاب در دل این حرکت وجود دارد که گزینش درست و پرداخت متوازن به آن‌ها نیز یک هنر است. به‌طور خلاصه، مستند اربعین، هم دشوار است و هم پربار. هر کسی وارد این عرصه می‌شود باید با آمادگی و انگیزه‌ای مضاعف قدم بگذارد.

با توجه به ماهیت روایی و دراماتیک واقعه عاشورا، از نظر شما این واقعه چه قابلیت‌هایی برای تبدیل شدن به روایت‌های مستند دارد و چگونه می‌توان از ظرفیت داستانی آن در خدمت مستند بهره برد؟

عاشورا یکی از دراماتیک‌ترین وقایع تاریخ اسلام است. همه مؤلفه‌های یک روایت تأثیرگذار در آن وجود دارد: شخصیت‌هایی با کشمکش‌های عمیق درونی، تضادهای عقیدتی، فضای تنش و تقابل، انتخاب‌های دشوار، فداکاری، خیانت، وفاداری، امید و یأس. اما در مستندسازی نمی‌توان صرفاً به این عناصر تکیه کرد، بلکه باید آن‌ها را با دقت تاریخی و اتکا به منابع معتبر بازنمایی کرد. ما در مستند نمی‌توانیم داستان‌پردازی کنیم، اما می‌توانیم با استفاده از روایت‌های مستندشده، تصویرهایی را بسازیم که عمق درام را برای مخاطب زنده کند. اگر ساختار مستند به‌درستی طراحی شود و با تلفیق روایت تاریخی و ابزارهای مدرن روایت تصویری همراه گردد، می‌توان عاشورا را نه تنها روایت کرد، بلکه با همه‌ وجود به مخاطب نشان داد.

جایگاه تصویر در انتقال مفاهیم نهضت عاشورا چگونه تعریف می‌شود و مستندساز در این مسیر چه وظیفه‌ای دارد تا بتواند عمق پیام را به درستی منتقل کند؟

تصویر، زبان جهانی و تأثیرگذارترین ابزار انتقال پیام در عصر ماست. مستندساز باید آگاه باشد که تصویر بیش از کلمه می‌تواند بر جان و دل مخاطب اثر بگذارد. اما این تصویر نباید سطحی، شعاری یا کلیشه‌ای باشد. ما باید تصویری از عاشورا ارائه دهیم که حقیقت نهضت را به‌درستی بازتاب دهد. برای مثال، صحنه‌ای از یک کودک که در راه اربعین با پای برهنه قدم برمی‌دارد، می‌تواند بیش از صدها جمله، مفهوم ایثار، اخلاص و ایمان را منتقل کند. مستندساز در قبال چنین مفاهیمی مسئول است؛ او باید امانت‌دار حقیقت باشد، از اغراق و تحریف بپرهیزد و تصویری خلق کند که در عین واقع‌گرایی، جان مایه‌ی نهضت را زنده نگاه دارد.

با توجه به حضور اقشار مختلف از سراسر جهان در راهپیمایی اربعین، مستندساز چگونه می‌تواند روایتی بسازد که برای مخاطب بین‌المللی نیز قابل درک، باورپذیر و اثرگذار باشد؟

مستندساز اگر بخواهد اثری تولید کند که برای مخاطب جهانی قابل پذیرش باشد، باید از روایت صرفاً بومی و قومی عبور کند و مفاهیم جهانی نهفته در عاشورا و اربعین را برجسته کند. مفاهیمی مانند ظلم‌ستیزی، آزادگی، مقاومت در برابر استبداد، کرامت انسانی، فداکاری، وفاداری و امید، مفاهیمی جهانی‌اند. این‌ها را می‌توان به زبان تصویر برای مخاطبی در اروپا یا آفریقا هم بیان کرد. مخاطب خارجی شاید با جزییات تاریخی عاشورا آشنا نباشد، اما اگر ببیند انسانی با دست خالی در برابر ظلم ایستاده، درک می‌کند. اگر مادر یا پدری را ببیند که با کودک خود در مسیر اربعین قدم می‌زند، احساس می‌کند. مستندساز باید به این زبان مشترک انسان‌ها تکیه کند تا عاشورا از مرزهای جغرافیایی عبور کند و به وجدان جمعی جهان متصل شود.

با توجه به مسئولیت فرهنگی و اجتماعی مستندساز، چگونه می‌توان از طریق مستند، معرفت نسبت به امام حسین (ع) و آرمان‌های ایشان را در نسل جوان تقویت کرد؟

مستندساز، به‌ویژه در موضوعاتی چون عاشورا، تنها یک روایت‌گر نیست بلکه یک معلم فرهنگی است. نسل جوان امروز با چالش‌های فراوان هویتی، فرهنگی و رسانه‌ای مواجه است و در این میان، آثار مستند می‌توانند به عنوان منبعی برای شناخت و آگاهی عمل کنند. اما این امر تنها در صورتی محقق می‌شود که مستندساز زبان نسل امروز را بشناسد، از قالب‌های سنتی و شعاری فاصله بگیرد، و به دنبال مفاهمه‌ای صادقانه با مخاطب باشد. نسل جوان نیاز دارد بداند که امام حسین فقط یک شخصیت تاریخی نیست، بلکه الگویی است برای چگونه زیستن در جهان امروز. مستند باید بتواند این پیوند را برقرار کند؛ پیوند میان گذشته و حال، میان حقیقت تاریخی و دغدغه‌های روزمره انسان معاصر.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha