به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اهواز ، سعید سپاهی از طلاب حوزه علمیه خوزستان، در یادداشتی به نقش روحانیت در پیام مقام معظم رهبری به. مناسب چهلمین روز شهادت فرماندهان و دانشمندان کشور در جنگ دوازده روزه با رژیم صهیونسیتی آورده است :
پیام اخیر مقام معظم رهبری در چهلم شهدای مظلوم جنایت تروریستی، فراتر از یک همدردی عاطفی، یک نقشه راه راهبردی بود که ابعاد آیندهی ملت و نظام اسلامی را ترسیم میکرد. این پیام، بهویژه نخبگان فکری و پیشتازان اجتماعی، و در رأس آنها، روحانیت شیعه را مورد خطاب قرار داد؛ روحانیتی که در تمام بزنگاههای تاریخ انقلاب، پرچمدار هدایت و پیشبرندهی مسیر بوده است. امروز، مسئله محوری اینجاست که چگونه روحانیت میتواند خود را با الزامات نبرد ترکیبی فعلی هماهنگ کرده و به جایگاه تاریخی «پیشاهنگی» در مهندسی ادراکی جامعه بازگردد و به یک قطب حل مسئله تبدیل شود.
احضار تاریخی به بازتعریف نقش: از وعظ تا معماری فرهنگی
در لایههای عمیق پیام رهبری، یک «احضار تاریخی» نهفته است؛ احضاری به مسئولیتی فراتر از خطابه و توصیه: معماری معنوی و فکری جامعه در مسیر عبور از فتنههای پیچیدهای که هر روز ابعاد جدیدی به خود میگیرد. اینجاست که نقش روحانیت به عنوان سرمایهی اجتماعی دیرپای ملت ایران نیازمند احیا و بازتعریف است. روحانیت امروز نمیتواند در لاک انفعال و مناسکگرایی صرف باقی بماند؛ باید در قامت "ستون خیمهی بیداری ملت"، نقشی فعال و حلکنندهی مسائل ایفا کند. این تحول، نه یک انتخاب ذوقی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای حفظ و پیشرفت نظام است. ما باید بفهمیم که این احضار، یک مسئولیت دائم و پویاست که ابعاد آن با پیچیدگیهای جنگ ادراکی دشمن توسعه مییابد.
پاسداری از هویت ملی در میدان جنگ نرم: تبیین هوشمندانه، نه صرفاً دفاع
هنگامی که رهبری در پیام خود بر حفظ عزت، امید، خودباوری، اتحاد و پیشرفت علمی تأکید میکنند، اینها دیگر صرفاً مفاهیم انتزاعی نیستند؛ بلکه میدانهای واقعی جنگ نرم هستند که در آن افکار عمومی هدف اصلی دشمن قرار گرفته است. روحانیت باید عمیقاً درک کند که امروز، حفظ عزت یعنی دفاع عالمانه، مستدل و بیپروا از چهرههای علمی و نظامی کشور؛ یعنی مقابله هوشمندانه با شبکه تحریف رسانههای وابسته که با تهمت، تحریف و ترور شخصیتی، هدفشان زدودن امید از دل مردم و ایجاد گسست میان ملت و نخبگان است. مسئله حیاتی این است: چگونه میتوانیم از طریق تبیینهای مستدل، روشنگرانه و آیندهپژوهانه، یک سپر دفاعی مستحکم در برابر این تهاجم رسانهای و عملیات روانی دشمن ایجاد کنیم و امید را در جامعه به صورت فعال و پایدار تزریق کنیم؟ پاسخ، در اقدام هوشمندانه، هدفمند و پیشدستانه روحانیت در تمامی عرصههای عمومی و مجازی نهفته است.
تحول در «رسانهی روحانیت»: از منبر تا پیشگامی در تولید محتوا
دورانی که منبر تنها ابزار اثرگذاری روحانیت بود، به پایان رسیده است. امروز میدان جنگ، میدان روایتهاست و هرکس بتواند روایت اول و غالب را از وقایع ارائه دهد، پیروز این نبرد است. اگر روحانیت میخواهد همچنان از عزت و هویت کشور پاسداری کند، باید خود را به دانش رسانه و سواد روایت در عالیترین سطح مجهز کند. مسئله اینجاست: چگونه میتوانیم منبر را به پادکستهای عمیق و اثرگذار، سخنرانیها را به ویدئوهای کوتاه، هدفمند و ویروسی، و قلم را به شمشیر تحلیلهای راهبردی و اقناعکننده تبدیل کنیم که توانایی رقابت با روایتهای کاذب دشمن را داشته باشند؟ این تحول نیازمند آموزشهای تخصصی و عملیاتی، بسترسازی فناورانه، و تغییر رویکرد سنتی به سمت تولید محتوای نوین و جذاب است تا پیام اصیل انقلاب و روحانیت به زبان نسل جدید منتقل شود. این یک گام اساسی در مهندسی افکار در جهت صحیح است.
حمایت از نخبگان علمی: پاسداران حقیقی امنیت و پیشرفت کشور
یکی از مهمترین، ملموسترین و عملیاتیترین مسئولیتهای روحانیت در این زمانه، افزایش ضریب امنیت روانی نخبگان علمی کشور است. روحانیت باید با تمام توان و با زبانی شیوا و استدلالی قوی، از جوانان دانشمند دفاع کند و به جامعه بفهماند که این نخبگان، مجاهدان واقعی راه خدا در جبههی علماند و پیشرفت آنها، ضامن اقتدار ملی است. مسئله این است: چگونه روحانی میتواند در مدرسه، دانشگاه، مسجد و رسانه، معلم معنویت و انگیزهبخش عملی برای این قشر حیاتی باشد؟ این نقش تنها با حضور فعال و ملموس، همدلی واقعی، و درک عمیق از چالشها و نیازهای نخبگان محقق میشود. دفاع از علم، دفاع از انقلاب و از ستون فقرات آینده کشور است.
روحانیت «تثبیتگر»: بازگرداندن سکینهی ایمانی به جامعه در بحرانها
در شرایط تهاجم روانی گسترده و عملیاتهای ترکیبی دشمن، جامعه به شدت در معرض اضطراب و فرسایش روانی قرار دارد. روحانیت باید مأمن آرامش مردم باشد. این مأمن بودن، نه در موعظههای سطحی و کلیشهای، بلکه در تبیین حکیمانهی وقایع، تقویت توکل اجتماعی، و احیای اعتماد ملی نمود مییابد. مسئله این است: چگونه روحانیت میتواند در شرایط بحرانی، با ارائهی تحلیلهای واقعبینانه و مبتنی بر آموزههای دینی، آرامش و امید را به قلب جامعه بازگرداند؟ امروز جامعه بیش از هر زمان دیگر، محتاج «روحانیت تثبیتگر» است؛ روحانیتی که با حضور آگاهانه و اثرگذار خود، مانع از فروپاشی روانی جامعه شود و در برابر خط نفوذ دشمن در اذهان، سد محکمی ایجاد کند. این یعنی تبدیل شدن به یک لنگرگاه معنوی و فکری.
بازسازی شور انقلابی با «عقلانیت ایمانی» و «حضور میدانی واقعی»
مردم هنوز عاشق انقلاباند، اما از تکرار شعارهای بدون عمل و وعدههای محققنشده خسته شدهاند. روحانیت باید سه شین شور، شعور و شوق انقلابی را با تزریق عقلانیت، صداقت و انس واقعی و بیواسطه با مردم، دوباره جان ببخشد. مسئله کلیدی اینجاست: چگونه یک طلبه میتواند با زندگی میان مردم، درک دردهای آنها، و ارائهی پاسخهای حکیمانه و عملیاتی به مسائل روزمره، اثری فراتر از صدها برنامهی تبلیغاتی رسمی داشته باشد؟ مردم به روحانی صادق، دلسوز و میداندار نیاز دارند، نه صرفاً روحانی خطابهگو که از دور به مسائل مینگرد. این تحول نیازمند بازتعریف آموزشها، اصلاح ساختارها، و تشویق بیوقفه به حضور فعال و مؤثر در بطن جامعه و ارتباط صمیمانه با بدنه خاکستری است. این همان جهاد تبیین عملی است.
کلام پایانی: لحظهی آزمون و فراخوان به پیشاهنگی
اگر در دوران مشروطه، روحانیت با سکوت یا انفعال خود، فرصت طلایی را به جریان غربزده و سکولار واگذار کرد، امروز نباید اجازه دهد تاریخ تکرار شود. پیام رهبری، ندای یک هشدار راهبردی است: یا میدان را با هوشمندی، بصیرت و اقدام انقلابی پر میکنید، یا دشمنان آن را با عملیات ادراکی و پیوستهای رسانهای خود تصاحب خواهند کرد.
روحانیت اگر میخواهد همچنان مرجعیت اجتماعی خود را حفظ کند و به جایگاه پیشاهنگی بازگردد، باید یکبار دیگر پیشقراول هدایت فکری جامعه باشد. نه با شعار، بلکه با اقدام عملیاتی، با حضور فعال و ملموس، با تحلیلهای عمیق و کاربردی، و با جانفشانی واقعی برای عزت، آرامش و پیشرفت این ملت. این یک مسئولیت تاریخی است که لحظهی کنونی، آزمون نهایی و تعیینکننده آن محسوب میشود. آیا آمادهایم این مسئولیت سنگین و حیاتی را به دوش کشیم و در هندسه مقاومت نقش پیشتازانه خود را ایفا کنیم؟
سعید سپاهی










نظر شما