حجت الاسلام و المسلمین مصطفی احدی نسب در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با تسلیت به مناسبت سالروز ارتحال رسول الله (ص)، شخصیت حضرت محمد(ص) را یکی از عوامل بقای دین اسلام دانست و اظهار داشت: رسول الله (ص) بر همه پیغمبران گذشته برتری دارد؛ از این رو می بینیم آنچه را که برخی از پیامبران گذشته، با دعا و خواهش از خدا به دست می آوردند، خداوند متعال بدون اینکه حضرت (ص) درخواستی داشته باشد، به ایشان عطا می فرماید.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره درخواست غفران الهی حضرت آدم، گفت: خداوند در سوره اعراف آیه ۱۲۳ در این مورد میفرماید: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ؛ پروردگارا! ما بر خود ستم ورزیدیم، و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی، مسلماً از زیانکاران خواهیم بود.»
وی اضافه نمود: هر چند خداوند تقاضای حضرت آدم (ع) را بر آورده می کند، اما در مورد پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقیماً؛ تا خدا آنچه را از تبعات گذشته [که به نا حق از گفتار و کردار مردم، درباره تو پدید آمده] و پس از آن را برای تو بپوشاند، و نعمتش را بر تو کامل کند، و به راهی راست راهنمایی ات نماید.» (فتح: ۲)
حجت الاسلام و المسلمین احدی نسب بیان کرد: نوح نجی الله قوم خودش را نفرین کرد و به خداوند متعال عرضه داشت، خدایا ریشه این قوم کافر را از زمین بکَن و درخواست این پیامبر الوالعزم هم اجابت گردید. در آیه ۲۶ از سوره مبارکه نوح می خوانیم: «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرینَ دَیَّاراً؛ و نوح گفت: پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار.» (نوح: ۲۶)
وی تصریح کرد: کلام حضرت نوح (ع) را در مقابل این آیه شریفه در نظر بگیرید، آنجا که خداوند متعال به حبیب خود می فرماید: «إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ؛ که ما [شرّ] استهزا کنندگان را از تو بازداشته ایم.» (حجر: ۹۵). در این آیه شریفه شاهدیم بدون اینکه پیامبر (ص) از خداوند درخواست کند، خود خدا وعده داد که استهزاء کنندگان را از بین می برد.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم ابراز کرد: حضرت موسی (ع) آن هنگام که به دستور خداوند متعال، باید به سوی فرعون برود، از خداوند متعال تقاضا می کند تا به او شرح صدر عطا نماید؛ در سوره طه می خوانیم: «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری (۲۵) وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی (۲۶) وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی (۲۷) یَفْقَهُوا قَوْلِی (۲۸)» در مقابل، خداوند متعال به حبیب خود می فرماید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَک الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَک وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَک ...»
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی احدی نسب خاطرنشان کرد: ابراهیم خلیل الله نگران فرزندان خود بود و از این رو به خداوند متعال عرضه می دارد: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ؛ و [یاد کن] هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر [مکه] را منطقهای امن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور بدار.» (ابراهیم: ۳۵)
وی اضافه نمود: اگر چه خدای متعال، تقاضای حضرت ابراهیم (ع) را اجابت نمود، اما برای حبیب خود می فرماید: «.... إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً» (احزاب: ۳۳) و «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ».
استاد حوزه علمیه قم گفت: نام پیامبر (ص) پر آوازه (انشراح: ۴)، دین حضرت، کامل (مائده: ۳)، اخلاقشان، خلق عظیم (قلم: ۴) و شخصیتشان، اسوه کلّ بشر (احزاب: ۲۱) است، حضرت (ص) صاحب مقام محمود هستند (اسراء: ۷۹) که در معراج به مقام عبودیّت دست یافته، و به قرب مخصوص الهی رسیدند. (نجم: ۸ و ۹)
وی تصریح کرد: خداوند در قرآن کریم نام پیامبران دیگر را با اسم می برد، اما در خطاب قرار دادن حبیب خود، با احترام بیشتر بیان می دارد؛ به عنوان مثال، ۱۳ بار از لفظ «یا ایّها النّبی» و ۲ بار از لفظ «یا ایّها الرّسول» در خطاب، استفاده می کند.
حجت الاسلام و المسلمین احدی نسب، خاطرنشان کرد: این آیات، بخشی از آیه های فراوانی است که حاکی از برتری پیامبر اسلام (ص) بر همه انبیای الهی است و از این رو مشخص می گردد شخصیتِ ایشان، خود، یکی از عوامل بقای دین اسلام است.
استاد حوزه علمیه قم با ذکر محتوای اسلام به عنوان دومین عامل بقای دین اسلام، یادآور شد: دین اسلام مانند همه ادیان، برگرفته از وحی است. در آیات کثیری داریم که خداوند متعال خطاب به حبیب خود (ص) می فرماید: تو نمی دانستی و از ناحیه غیب به تو آموختیم که حوادث گذشته و انبیای گذشته به چه صورت بود و در آینده چه می شود. همه در پرتو وحی روی داده است.
حجت الاسلام و المسلمین احدی نسب، با اشاره به اینکه بخشی از تعالیم اسلامی بر اساس عقل و علم است، اضافه کرد: در دین اسلام، تعارضی بین عقل و دین نیست، برخلاف عقل و دین تحریف شده مسیحیت، ما در اسلام عقل و دین را کنار هم قرار می دهیم.
وی با اشاره به قانون ملازمه «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل»، خاطرنشان کرد: رابطه ای دو طرفه بین عقل سلیم و شرع قطعی وجود دارد، البته ممکن است روایتی متشابه باشد که با عقل احیانا جور در نیاید؛ یا عقلی باشد، اما مقدماتش کامل نباشد؛ اما منظور ما عقل سلیم و شرع قطعی است؛ بین این دو ملازمه برقرار است و اختلافی نیست و همدیگر را تطبیق و تکمیل می کنند.
استاد حوزه علمیه قم در همین رابطه افزود: پیامبر (ص) در کلام خود که به عنوان وصیت حضرت است، بیان می دارد: عقل، اساس دین من و علم سلاح من است. «العقل اصل دینی ... و العلم سلاحی» (نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۸ق؛ ج ۱۱؛ ص ۱۷۳)
وی بیان کرد: یکی دیگر از جنبه های محتوایی دین اسلام که موجب بقای این دین مبین شده، همخوانی با فطرت بشری است و چون دین اسلام بر پایه فطرت و همخوان فطرت است، تا قیامت باقی خواهد ماند، همان فطرتی که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ پس [با توجه به بیپایه بودن شرک] حق گرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین [توحیدی] روی آور، [پایبند و استوار بر] سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست این است دین درست و استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت و دانش [به این حقیقت اصیل] ندارند.» (روم: ۳۰)
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی احدی نسب خاطرنشان کرد: سومین عامل بقای دین اسلام، علاوه بر پیامبر (ص) و محتوای دین، پیروان دین هستند که باید این دین را ادامه بدهند، حضرت(ص) از این باب، ناراحتی داشتند که آیا پیروانشان می توانند این دین را ادامه بدهند یا خیر. به عنوان مثال، این حدیث شریف از پیامبر (ص) نقل شده که این آیه از سوره هود، من را پیر کرده است: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛ پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست.» (هود: ۱۱۲)
وی تأکید کرد: «فاستقم کما امرت» در سوره دیگر نیز آمده است؛ اما «و من تابع معک» در آن سوره نیست؛ نکته در این است که خودِ پیامبر (ص) استقامت در این مسیر دارد؛ ولی اینکه پیروانشان هم استقامت در این مسیر داشته باشند، کار مشکلی است.
حجت الاسلام و المسلمین احدی نسب گفت: بعضی از پیروان خاص پیامبر بودند که فداکار بودند و تا آخر ایستادند و ذره ای هم کوتاه نیامدند؛ ولی توده اصحاب اینچنین نبودند. حضرت (ص) بیم این را داشت که مبادا در این مسیر بلغزند و مسیر را ادامه ندهند.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: پیامبر خدا (ص) از منافقان که در باطن ایمان ندارند، بیمناک بود و در مواقع مختلف هشدار می دادند. در حدیثی دیگر این خوف رسول الله (ص) معرفی شده است. «اِنّی لا اَخافُ عَلی اُمَّتی مُؤمِناً وَ لامُشرِکاً اَمّا المُؤمِن فَیَمنَعُهُ اللّهُ بِایمانِهِ وَ اَمّا المُشرِکُ فَیُخزیهِ اللّهُ بِشِرکِه وَلکِنّی اَخافُ عَلَیکُم کلَّ مُنافِقٍ عالِمِ اللِّسان یَقُولُ ما تَعرِفُونَ وَ یَفعلُ ما تُنکِرُون؛ من برای امت خود نه از مؤمن می ترسم و نه از مشرک زیرا مؤمن بر اثر ایمانی که دارد کاری به کار برادر دینی ندارد مشرک را هم خدا به خاطر شرکش، سرنگون می سازد. من برای شما فقط از منافق ها می ترسم. منافقی که آگاه است، با زبان مطلبی را می گوید که شما می دانید و عمل می کند آنچه را شما منکر آن هستید.» (سفینة البحار، ج ۲، ص ۶۰۶)
وی تصریح کرد: رسول الله (ص) در حدیث دیگر نیز به این اندوه خود اشاره می کنند: «و ثمرة فؤادی فی ذکره، و غمّی لأجل أمتی و شوقی إلی ربی عز و جل»
حجت الاسلام و المسلمین احدی نسب با اشاره به اینکه پیامبر خدا (ص) غم امت خودش را داشت و از این ماجرا ناراحت بودند، اظهار کرد: در زمان های مختلف که دعوتش را علنی کرد، تا لحظات آخر که قلم و دوات درخواست نمود و به حضرت تحویل ندادند، همه تلاشش را انجام داد که مردم در مسیر حق باقی بمانند.
وی اضافه کرد: رسول الله (ص) در یوم الدار، علی (ع) را به عنوان برادر، وصی و جانشین خود معرفی کردند، در بسیاری از مواقع دیگر همانند مباهله و نزول آیه تطهیر و ولایت و جنگ تبوک از ایشان و اهل بیت طاهرین (ع) و صراط مستقیم یاد کرده اند، حدیث منزلت و حدیث سفینه و طیر مشوی و دیگر احادیث در منقبت حضرت، بیانگر این واقعیت است؛ اوج آن در حجة الوداع و غدیر خم بود که حدیث ثقلین و «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» در آن جمعیت عظیم مسلمان ها بیان گردید.
حجت الاسلام و المسلمین احدی نسب یادآور شد: پیامبر خدا (ص) با پیروان خودش اتمام حجت کرد که اگر میخواهید در این مسیر پایدارباشید و نلغزید، به کتاب الله و عترت من تمسک نمایید.
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در زمانی که پیامبر خدا (ص) در بستر بودند، پیامبر (ص) قلم و دوات طلبیدند تا چیزی نگاشته شود که امت، بعد از ایشان گمراه نشوند؛ این گمراه نشدن امت، در حدیث ثقلین هم بیان شده که «ما ان تمسکتم بهما لن تضلّوا ابدا»؛ معلوم می شود که پیامبر خدا (ص) در روزهای پایانی عمرشان، در آن پنجشنبه، می خواستند برای صحابه، همان را مکتوب کنند؛ اما دیگران نگذاشتند؛ همان اقلیتی که ما معتقدیم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیم آنها را داشت؛ فرمود:من از مؤمن و مشرک نمی ترسم، ولی از یک گروهی که اقلیت هستند و منافق صفتانه در میان مسلمان ها هستند، می ترسم که مبادا آنها مسلط بشوند و نظر خودشان را به اجبار و یا تطمیع بر مسلمان ها قالب کنند.
وی ابراز کرد: متأسفانه بعد از پیامبر خدا (ص) این اتفاق افتاد؛ برخی را با تطمیع و برخی را با تهدید تحت شعاع خودشان قرار دادند و مسیر اسلام را به مسیر انحرافی کشاندند.
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی احدی نسب ادامه داد: عوامل بقای دین اسلام، «شخصیت پیامبر خدا (ص)»، «محتوای دین مبین» و «پیروان دین» هستند. از نظر دو عامل اول، مشکلی در میان نبود؛ اما در مورد عامل سوم، پیامبر خدا (ص) دچار ناراحتی بودند؛ «و غمّی لأجل امتی»؛ در مواردی سعی کردند که جلوی این قضیه را بگیرند، اما با تمام تلاش های پیامبر خدا (ص) گروه اقلیت منافق توانستند مسیر را به انحراف بکشانند.
انتهای پیام. /










نظر شما