به گزارش خبرگزاری حوزه، ایجاد فرقههای نوظهور، ابزاری برای ایجاد تفرقه در جوامع اسلامی است. احمد بن اسماعیل با ادعاهای مهدوی، نمونهای از این جریانهاست.
مقدمه:
یکی از شگردهای استعمار برای سلطه بر کشورهای اسلامی و استحاله فرهنگی و ایجاد تفرقه در میان آنها، تأسیس فرقه ها و جریانات مذهبی است.
تأسیس فرقه ضاله قادیانیه در پاکستان و گروهک بهائیت در ایران نمونه هایی از این توطئه شوم است.
احمد بن اسماعیل بصری که بعدها خود را «احمد الحسن» نامید، آغازگر جریانی نوظهور در عرصه مهدویت شده است که با حمایت کانونهای دین ستیز و الگوپذیری از سران مرتد بهائیت ادعاهای مختلفی ارائه داده است. فعالیت این جریان در ایران و عراق در اواخر سالهای حاکمیت صدام رشد فزاینده ای داشته است. وی با کمک برخی از باقیمانده های رژیم بعث عراق تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف کربلا، ناصریه و بصره به راه انداخت.
احمد اسماعیل از قبیله «صیامر» در حدود سال ١٩٧٠م ١٣٤٩ش در منطقه ای به نام «هویر» از توابع شهرستان «زبیر» از استان بصره متولد شد. وی در سال ۱۹۹۹م از دانشگاه مهندسی بصره فارغ التحصیل شد و به حوزه علمیه شهید سید محمد صدر(ره) در نجف وارد و حدود دو سال در آنجا تلمذ نمود.
سپس به خارج از کشور مسافرت کرد و در بازگشت خود را یمانی موعود و سفیر امام مهدی علیهالسلام خواند.
شجرهنامه جعلی احمد الحسن:
او خود را با چند واسطه فرزند حضرت ولی عصر می داند و شجره نامه خود را اینگونه بیان میدارد:
«احمد فرزند اسماعیل فرزند صالح فرزند حسین فرزند سلمان فرزند امام مهدی علیهالسلام» و این در حالی است که طبق گفته نسب شناسان عشیره «ابو سویلم» که احمد اسماعیل نیز به طایفه «همبوش» از آن عشیره منسوب است، سلمان فرزند داود است! و تا جد چهل و ششم وی را دقیق مشخص نموده اند که هیچ ارتباطی به ائمه و امام عصرعلیهالسلام ندارد.
«حاج داخل عبدالزهرا سلمی» یکی از بزرگان عشیره سلمیها وی را دجّال خوانده است و بعد از ذکر نکاتی در مورد خانواده وی مینویسد: تمام اهل و عموها و عشیرهاش از آنچه این دجال ادعا میکند بیزارند؛(۱) اما مریدان احمد وی را احمد الحسن نامگذاری کرده و منسوب به امام حسن عسکری علیهالسلام میدانند.
تخریب مرجعیت شیعه توسط احمد اسماعیل:
احمد اسماعیل از ابتدای کار اقدام به تخریب مرجعیت شیعی نمود و در بعضی خطبه های خود مرجعیت شیعه را بدتر از عالمان آل سعود معرفی میکند و حتی عالم مجاهدی همچون آیت الله سیستانی (ره) را که از زعمای بزرگ شیعه در عصر حاضر میباشد، عالمی آمریکایی معرفی میکند و صریحاً خطاب به طلاب حوزه علمیه، مقام معظم رهبری و آیت الله سیستانی را از جمله کسانی میداند که مردم را به خود و حاکمیت بشری دعوت مینمایند و به حاکمیت خدا اعتقادی ندارند و در نهایت بی شرمی، بزرگان و علمای شیعه را فرزندان شریح قاضی یزید و مأمون معرفی می کند.
۰ ادعای احمد اسماعیل؛ از فرزند امام زمان تا ناطق قرآن!
در منابع مختلف به بیش از ۵۰ مورد از ادعاهای احمد اسماعیل اشاره شده است که مهمترین آنها به شرح زیر است:
*فرزند امام مهدی با چهار واسطه؛
*یمانی موعود که زمینه ساز ظهور است؛
*قائل به حکومت ۱۲ مهدی بعد از ۱۲ امام میباشد و خود را اول المهدیین معرفی میکند؛
*وزیر امام مهدی است؛
*کتاب الله و قرآن کریم ناطق است؛
*پیامبر اکرم به او وصیت کرده و اسم نسب و صفتش را بیان فرموده است؛
*او قائم آل محمد ﷺ است؛
*دارای عصمت علم و میراث اهل بیت است؛
*جاری شدن خون امام حسین الله به خاطر
*خدا و به خاطر او و پدرش میباشد؛
*او فردی است که به جای حضرت عیسی مصلوب گردیده و همراه انبیای گذشته بوده است. (۲)
همچنین در ادعاهایی مضحک:
*علم اصول رجال و سندشناسی حدیث را بدعت می داند؛
*ارائه خمس به غیر خود را حرام میداند؛
*تقلید از مراجع را بدعت معرفی می کند.
برداشتهای شخصی از قرآن، بدون دلیل و برهان
وی برای اثبات ادعاهای خود دلایلی از جمله استدلال به آیات قرآن کریم را ذکر میکند.
تفسیر به رأی در استدلالهای او امری کاملاً مشهود است. به عنوان مثال وی از آیاتی که در آنها از رسول و انبیای الهی بحث شده است استفاده نموده و آنها را به آمدن خود تفسیر میکند!
مثلاً میگوید: مطابق آیه دوم و سوم سوره جمعه: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِین وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمِ» او کسی است که در میان مردم درس نخوانده، پیامبری را مبعوث کرد که آیاتش را بر آنان میخواند و آنان را تزکیه میکند و کتاب و حکمت میآموزد؛ هر چند از پیش در گمراهی آشکاری بودند و نیز پیامبر را بر مردمی دیگر از عرب و غیر عرب که هنوز به آنها نپیوستهاند برانگیخت و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
احمد اسماعیل خود را رسول و بشارت دهنده برای «آخرین منهم لما یلحقوا بهم» ذکر میکند در حالی که این تنها یک ادعاست و اثبات آن خود نیاز به دلیل دارد.
وقتی مدعی یمانی، قواعد ساده قرآن را هم نمیداند!
این در حالی است که مطابق مستندات موجود، وی حتی از تلاوت صحیح آیات قرآن عاجز است و در تلاوت آیات اشتباهات فراوانی دارد. وی در فایل صوتی خود خطاب به طلاب و روحانیون آیاتی از قرآن کریم را میخواند که پر از اشتباهات رسواکننده است. به عنوان مثال: کلمه «سُبُلَنا» در آیه «وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»(۳) را به ضم لام و به حالت مرفوع «سُبُلُنا» میخواند در حالی که به علت مفعول بودن برای «لَنَهْدِیَنَّهُمْ» باید منصوب «سُبُلَنا» خوانده شود.
و یا در آیه «قل اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (٤) سه خطای واضح را مرتکب شده است کلمه الله را به جای ترقیق به صورت تفخیم خوانده، کلمه «مالِکَ» را مجرور و به کسر کاف (مالکِ) و فعل «تنزع» را به صورت «تنزع» می خواند. همچنین کلمه «لأَقْعُدَنَّ» را در آیه «قالَ فَبِماأَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» (۵) به کسر عین (لأقعِدن) خوانده و بعد درصدد اصلاح آن برآمده و مجدداً آن را به فتح لام (لأقعَدن) میخواند!
و این تنها برخی از خطاهای احمد اسماعیل میباشد که در فایل صوتی وی خطاب به طلاب حوزه علمیه قم و نجف مرتکب شده و با وجود این خطاها ادعا می شود که آگاه ترین مردم به قرآن است! و مبلغان این فرقه در پاسخ به این سوال که چرا احمد الحسن در روخوانی قرآن این هم ایراد دارد؟ میگویند: چون قراءات قرآن متفاوت است!!
در پایگاه رسمی آنها نوشته شده است: «قال السید احمد الحسن علیه السلام: «انا أعلم من اهل التوراة بتوراتهم و أعلم من أهل الإنجیل بإنجیلهم و أعلم من أهل القرآن بقرآنهم فأعتبروا یا أولی الأبصار؛ من از اهل تورات به توراتشان از اهل انجیل به انجیلشان و از اهل قرآن به قرآنشان آگاه ترم. پس ای صاحبان بصیرت عبرت گیرید.»
اما خطاهای نحوی وی فوق العاده زیاد است تا جایی که هیچ صفحه ای از کتابها و هیچ بیانی از بیاناتش خالی از اشکال نیست که علاقمندان را به کتاب «الرد القاصم لدعوة المفتری علی الإمام الغائب» نوشته استاد شیخ علی آل محسن، صفحات ۱۸۰ - ۲۱۰ ارجاع می دهیم.
دعوت به مناظره، اما همیشه غایب!
یکی دیگر از دلایل وی استناد به احادیث اهل بیت است که با استفاده از احادیث ضعیف یا تقطیع کردن آنها و یا حتی با جعل روایات، سعی در اثبات ادعاهایش دارد.
وی یکی دیگر از ادله خود را دعوت علما به مباهله و مناظره عنوان کرده و این در حالی است که تاکنون علما و افراد بسیاری وی را به مناظره فراخوانده اند؛ اما او در تمام موارد از حضور سرباز زده و نهایتاً چاره را در قرار و غیبت دیده است و طبق گفته پیروانش وی با هیچ فردی دیدار ندارد اما دعوت به مناظره اش بر جای خود باقی است
منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱.دجال بصره علی کورانی ترجمه مسلم خاطری بوستان کتاب قم
۲. بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل محمد ذکاوت ،صفت نشر شکوفه یاس
مهدویت قم ره افسانه محمد شهبازیان مرکز تخصصی
پایگاه اینترنتی المهدیون به آدرس http://almahdyoon.ir
پینوشت:
۱ بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل محمد ذکاوت صفت، صفحه ۱۹۷ (در این کتاب تصویر اصل نامه نیز آمده است.)
۲.متشابهات، احمد الحسن، جزء ۱، ص ۲۹۹
۳.عنکبوت / ۶۹
۴. آل عمران / ۲۶
۵. اعراف/۶۰










نظر شما