خبرگزاری حوزه| شهید سید حسن نصرالله، فراتر از یک رهبر نظامی یا سیاسی، بهعنوان معمار اصلی تحولات عمیق در موازنه قدرت منطقه غرب آسیا شناخته میشود. حضور او در عرصه مقاومت، نقطه عطفی در تاریخ معاصر جهان اسلام محسوب میشود؛ جایی که برای نخستین بار پس از دههها شکستهای متوالی کشورهای عربی در برابر رژیم صهیونیستی، یک نیروی غیردولتی با رهبری وی، توانست اسرائیل را در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان عقبنشینی داده و در جنگهای بعدی، از جنگ سیوسهروزه (۲۰۰۶)، «طوفان الاقصی» (۲۰۲۳) و جنگ دوازدهروزه، آن را به شکستهای استراتژیک بکشاند. این پیروزیها نهتنها اعتبار نظامی مقاومت را تثبیت کرد، بلکه الگویی برای حرکتهای آزادیبخش در سراسر جهان اسلام شد.
شهید سیدحسن نصرالله با تأکید بر وحدت جریانهای مقاومت، نقشی کلیدی در همآفرینی محوری میان لبنان، سوریه، عراق و فلسطین ایفا کرد و در بحرانهای منطقهای بهویژه در مواجهه با گروههای تکفیری حضوری فعال و مؤثر داشت. هوش رسانهای او، توانایی بینظیری در شکلدهی به افکار عمومی جهانی علیه رژیم اشغالگر اسرائیل ایجاد کرد و حتی در کشورهای غربی، جنبشهای مردمی را به سوی حمایت از فلسطین سوق داد.
میراث سید مقاومت تنها در پیروزیهای میدانی خلاصه نمیشود، بلکه در شکلگیری یک مکتب مقاومت جامع است که تلفیقی از جهاد، هوش سیاسی، مدیریت اجتماعی و وفاداری به ولایت فقیه را در کنار یکدیگر جمع کرده است. این مکتب، امروز نهتنها زنده است، بلکه بهعنوان چراغی راهنما برای آزادیطلبان جهان، بهویژه در مسیر آزادسازی قدس، ادامه حیات میدهد.
به همین مناسبت گفتوگویی انجام داده ایم با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی لیالی درباره تأثیرات شهید سید حسن نصرالله بر تحولات منطقه و جبهه مقاومت که تقدیم خوانندگان می شود:
سؤال: امروز اولین سالگرد شهادت مظلومانه سید حسن نصرالله است که این واقعه نهتنها جهان عرب و جهان اسلام، بلکه جبهه مقاومت را در ابعاد جهانی تحت تأثیر قرار داد. به نظر حضرتعالی، چه شاخصهها و مولفههایی باعث ماندگاری سید شد، نهتنها در قلوب، بلکه در فکر و ذهن دشمنانش؟ همچنان شاهدیم که امسال در برنامههای سالگرد، چه در لبنان و چه در سایر کشورها، سید چقدر زنده است و مکتب حزبالله همچنان قوی و اثربخش باقی مانده است.
باید تبریک عرض کنیم سالگرد شهادت عالم مجاهد و شهید آیتالله سید حسن نصرالله را. بدون تعارف عرض میکنم که در مطالعاتی که در طول تاریخ اسلام و تاریخ تشیّع داشتهام و همچنان دارم کمتر شخصیتی را در تاریخ بشریت یافتهام که همانند سید حسن نصرالله باشد. سید چند ویژگی داشت؛ عالم بود، مجاهد بود، و عالم مجاهدی که پدرش شهید بود و خود نیز به فوز شهادت نائل آمد.
قرآن ملاکهای برتری افراد را تقوا، علم، جهاد و شهادت میداند؛ سید از همه این فضائل برخوردار بود. هم عالم متقی بود، هم مجاهد، هم شهید، هم اندیشورز، هم سیاستمدار؛ و شاید نسخهای بسیار ضعیف از ساحت مقدس معصومین(ع) باشد؛ همانند امیرالمؤمنین(ع) که جامع همه ویژگیها و فضائل بود.
* شخصیتی که محبوب جهان بشریت شد
این شخصیت، این ویژگی را داشت و دارد که نهتنها محبوب تشیّع در لبنان، بلکه محبوب تشیّع در جهان اسلام، نهتنها محبوب جهان اسلام، بلکه جهان عرب، و نهتنها جهان عرب، بلکه جهان بشریت است.
من معتقدم که سید با این ویژگیها، تبدیل به شخصیت «سید حسن نصرالله» شد و مکتبی به نام «مکتب سید حسن نصرالله» در تاریخ ماندگار خواهد شد. او نهتنها اسطوره دنیای معاصر است، بلکه اسطورهای در تاریخ بشر خواهد ماند. آیندگان درباره سید حسن نصرالله و مکتب سید حسن نصرالله بیشتر خواهند شنید. او رهبری از رهبران جهان آزادگان و جهان محرومان، و نماد قیام محرومان و مستضعفان در تاریخ بشر خواهد بود.
نکته دوم اینکه کمتر فردی را میتوان یافت مانند سید حسن نصرالله از چند مکتب بهره برده باشد. سید، آغاز جوانی خود را در شانزدهسالگی از مکتب امام محمد باقر صدر، رئیس حزبالدعوۀ عراق، آغاز کرد. زیربنای فکری سید حسن نصرالله، شهید امام محمد باقر صدر در حوزه نجف بود. سپس سید حسن نصرالله در حوزه نجف، در خدمت شهید عزیز سید عباس موسوی دومین دبیرکل حزبالله بود و همچنین در حوزه بعلبک لبنان فعالیت داشت. بنابراین، حوزه نجف را دید و حوزه لبنان را نیز دید. در لبنان نیز در محضر امام موسی صدر بود؛ شخصیتی بزرگ که مظهر و نمادی از آزادی در تاریخ ماندگار است، و جنبش «امل» را در کنار ایشان تجربه کرد.
پس از تحولات انقلاب اسلامی، به ایران آمد و امام خمینی(ره) را درک کرد و در سن بیستویکسالگی در سال ۱۳۶۰، نمایندۀ امام(ره) در لبنان شد. در تاریخ کمتر شخصیتی را میتوان یافت که در سن بیستسالگی، از یک مرجع تقلید، اجازه فعالیتهای مالی، اخذ وجوهات و سرپرستی سهم امام را داشته باشد. سید حسن در بیستویکسالگی این توفیق را یافت که از امام اجازه داشته باشد و نمایندۀ مقام معظم رهبری در تمام این دوران در لبنان بود.
* تلمذ در محضر بزرگان حوزه علمیه قم
زمانی که سید به ایران آمد، در محضر امام خمینی(ره)، حضرت امام خامنهای، آیتالله سید کاظم حائری و آیت الله سید محمود هاشمی در قم تلمذ کرد. بهعبارت دیگر، سید حسن نصرالله آخوندی به تمام معنا و حوزوی بود؛ هم مکتب نجف را دید، هم مکتب لبنان را و هم مکتب قم و ایران را. کمتر افرادی را میتوان یافت که از این ویژگیهای جامع برخوردار باشند.
سید از سال ۱۳۷۱، در سیودوسالگی، دبیرکلی حزبالله لبنان را به عهده گرفت. کمتر فردی را میتوان یافت که در این سن آغاز جوانی دبیرکل حزبالله لبنان باشد و چه تحولاتی را در این دوران، از عمر مبارک سید تا زمان شهادتش در هشتم مهر ۱۴۰۳، به انجام رساند.
اهمیت سید حسن نصرالله چیست؟ مکتب سید حسن نصرالله چیست؟ سید چه چیزی از خود بهعنوان امانتهای بزرگ یادگار و ماندگار گذاشت؟
چند نکته را عرض میکنم درباره اهمیت سید؛ اول، تأکید بر آزادی و زیست آزادانه؛ او رهبر آزادگان جهان خواهد بود. گاهی به امام حسین(ع) نگاه میکنیم که امام شیعیان بود و حادثه کربلا رخ داد این یک نگاه است. نگاه دیگر، این است که امام، امام احرار و آزادگان بود که در برابر ظلم یزیدیان قیام کرد. سید حسن نصرالله این ویژگی را داشت؛ مظهر و نمادی از رهبری آزادی و آزادگان جهان بود و هست.
* سید حسن نصرالله و مکتبی که به یادگار گذاشت
دوم، رهبری جریان مقاومت، جهاد، شهادت و ایستادگی؛ سید حسن آیه «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ» را به نمایش گذاشت. مکتب سید حسن، فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی بسیاری را از خود به جای گذاشت. ما سید حسن را بهعنوان دبیرکل حزبالله و یک شخصیت نظامی میشناسیم، در حالی که سید در فرآیند سیاسی نیز حضور داشت، در انتخابات شرکت کرد، و حزبالله در مجلس، در دولت و در سیر تحولاتی که در لبنان رخ داد لبنانی که با سایر نقاط جهان اسلام تفاوت دارد فعالیت سیاسی انجام داد؛ کاری دشوار و سخت.
تأسیس شبکهها و ستادهای بسیاری که فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتند؛ مدارس بسیار، بیمارستانهای بسیار، شوراهای محلی بسیار، و خدمات و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی گسترده درک این نکته مهم است که شیعیان در بدترین وضعیت در لبنان به سر میبردند. امام موسی صدر حرکت «المحرومین» را آغاز کرد و به سرپرستی شیعیان پرداخت؛ سید نیز در دوران جنبش عمل و سپس در دوران حزبالله، رسیدگی به وضعیت شیعیان، بهویژه محرومان، را سرآمد فعالیتهای خود قرار داد.
* اعتقاد به نابودی رژیم صهیونیستی
عقیده سید، مقابله با «غده سرطانی اسرائیل» بود. چقدر اهمیت دارد که تاریخ پیدایش رژیم جعلی اسرائیل و دولت آن را مطالعه کنیم! زمان تأسیس رسمی دولت اسرائیل، سال ۱۹۴۸ میلادی است که از آن سال تا سال ۲۰۰۰، همیشه موفقیت اسرائیل مطرح بوده است. جهان عرب شش کشور عربی، سه کشور عربی تحت رهبری جمال عبدالناصر و دیگران در مقابله با اسرائیل شکست خوردند. اسرائیل همیشه پیروز بود؛ حتی تا سال ۲۰۰۰، اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد و آن را برای هجده ماه اشغال نمود.
از سال ۲۰۰۰، شکستهای متوالی اسرائیل آغاز شد. این شکستها، هرچند به برکت انقلاب اسلامی و اندیشه امام(ره) بود، اما مهمترین عامل، رهبری جریان جهاد و مقابله با رژیم صهیونیستی توسط سید حسن نصرالله بود.
ما آزادی جنوب لبنان را از سال ۲۰۰۰ به بعد داریم؛ شکست اسرائیل را در جنگ سیوسهروزه در سال ۲۰۰۶ داریم؛ شکست اسرائیل را در «طوفان الاقصی» در هفت اکتبر ۲۰۲۳ داریم؛ و در نهایت، شکست اسرائیل را در همین جنگ دوازدهروزه داریم. همه اینها یکی از علل و عوامل اصلی آن، رهبری سید مقاومت، سید حسن نصرالله، بوده است.
* هرجا مقاوت، جهاد و شهادت بود، سید حسن نصرالله آنجا بود
در شکست جریان عوامل تکفیری در عراق و سوریه نیز، حزبالله و سید حسن نصرالله در کنار شهید سلیمانی نقش اساسی داشتند. هر جا مقاومت، جهاد و شهادت بود، سید مقاومت در آن پدیده حضور داشت؛ و لذا سید برای همیشه در طول تاریخ، بهعنوان سید مجاهدان، سید رزمندگان و سید شهیدان باقی خواهد ماند.
نکته بعدی که باید به آن اشاره شود و نکتهای بسیار مهم است رویکرد رسانهای سید حسن نصرالله است.
سید رویکردی منحصربهفرد در عرصه رسانه داشت و در راستای اهداف مقاومت اسلامی حرکت میکرد.
اولاً، خود سید یک رسانه بود. برخی افراد، ذاتاً و شخصاً، رسانه هستند. حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری(حفظهالله) و سید حسن نصرالله از این ویژگی برخوردار بودند. جالب این است که سید هم رسانه را میشناخت و هم قدرت آن را درک میکرد؛ و لذا تأسیس شبکه المنار و شبکههای مختلف رادیویی، تلویزیونی و محلی توسط سید حسن و حزبالله انجام شد.
* وقتی دشمن، سخنرانیهای سید حسن نصرالله را برای تحلیل استفاده میکند!
جالبتر این است که در برخی از اعترافات سران رژیم صهیونیستی آمده است: «ما بسیاری از سخنان سید را مستقیماً گوش میکردیم؛ خبرها و تحلیلها را از سخنرانیهای سید حسن نصرالله میگرفتیم.» این واقعاً شگفتانگیز است.
سید اینهمه قدرت داشت که دشمن بیاید و سخنانش را مستقیماً گوش دهد، پخش زندهاش را دنبال کند؛ و جالبتر این که بسیاری از خبرها و تحلیلها را از سید میگرفتند و میگفتند؛ «سید راستگو است؛ سید درست میگوید؛ سید وعدههایی که میدهد، عمل خواهد کرد؛ سید میداند چه بگوید و چگونه بگوید.»
* قدرت رسانه ای نصر الله موجب فیلتر او از سوی دشمن می شد
این قدرت رسانهای سید حسن نصرالله را نباید نادیده گرفت؛ و لذا دشمن همیشه سید را فیلتر میکرد؛ از تصویر سید حسن نصرالله تا شبکه المنار و شبکههای اجتماعی هر جا بود، میدانستند که سید باید فیلتر شود و ممنوعیت ایجاد گردد؛ چرا که سید خودش قدرت رسانه بود و میدانست چگونه از ابزار رسانه استفاده کند.
جالب این است که گاهی حرکات سید در رسانه خود موضوع میشد؛ «شما عمودی میآیید، افقی میروید» نماد میشود، نماد رسانهای میشود؛ به قول امروزیها، «وایرال» میشود، «توییت» میشود، و دنبالکننده پیدا میکند. سید رسانه را میشناخت و این رسانه را به زیبایی در خدمت جریان مقاومت به کار گرفت. اگر جریان مقاومت زنده بود و زنده است، به برکت قدرت رسانهای آن است.
نکته بعدی که بسیار مهم است این است که با توجه به محدودیتها و فشارهای رسانهای علیه حزبالله و شخصیت بزرگ سید حسن نصرالله، ما چه باید بکنیم؟ راهکارهای ما در مقابله با جنگ رسانهای دشمن و در مقابل رسانه حزبالله و رسانه سید حسن نصرالله چیست؟
دشمن چه کارهایی انجام داد؟ به قول امروزیها و به تعبیر کشتیگیران، «به ما رکب زد»؛ ما هم همان کارها را تکرار کنیم. دشمن از چه ابزارهایی برای کوبیدن جریان مقاومت و شخصیت و مکتب سید حسن نصرالله استفاده میکند؟ ما باید بتوانیم این را بدل بزنیم، رکب بزنیم و از این ابزارها استفاده کنیم.
* چگونه پیام مقاومت را به افکار عمومی جهان برسانیم؟
سؤالی که اینجا به ذهن ها می رسد این است که ما چگونه پیام مقاومت را به افکار عمومی جهان برسانیم؟ ممکن است با ابزارهای رسمی؛ اما واقعیت این است که ابزارهای رسمی ما محدود است و در اختیار دشمن قرار دارد. کارتلهای بینالمللی، شبکههای رسانهای بینالمللی، حتی شبکههای اجتماعی بینالمللی در اختیار دشمن هستند. اگر بخواهید پیام مقاومت را منتقل کنید، با پدیده فیلترینگ و محدودیتهایی که برای شما ایجاد میشود، روبرو خواهید بود.
اما باید به یاد داشته باشیم که ما شبکههای غیررسمی بسیاری داریم ما آنها را «شبکههای عمومی» مینامیم.
شاید در طول تاریخ، از پیدایش رژیم جعلی اسرائیل تاکنون و اشغال فلسطین، از «طوفان الاقصی» تاکنون، بهویژه جنگ دوازدهروزه و حملات اسرائیل علیه غزه، لبنان، سوریه و یمن، در هیچ دورانی افکار عمومی جهان به این اندازه بر علیه رژیم صهیونیستی بسیج نشده بود. همین چند روز پیش که آقای نتانیاهو در سازمان ملل سخنرانی کرد، روسای کشورها جلسه را ترک کردند؛ و کسانی که باقی ماندند، شروع به هو کردن آقای نتانیاهو کردند.
* اسرائیل در معرض نفرت جهانی
این اوج نفرت است. اسرائیلی که نفرتپراکنی میکرد و جریان مقاومت را تروریست مینامید و سید حسن را «رهبر تروریستهای جهان» میدانست، امروز خودش گرفتار نفرت شده است. افکار عمومی از رژیم صهیونیستی متنفر شدهاند؛ حتی مردم اسرائیل که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند، از آقای نتانیاهو متنفر شدهاند.
این قدرت رسانههای غیررسمی است؛ تهییج افکار عمومی، تظاهرات، راهپیماییها، برنامههایی که در کشورهای اروپایی در حال وقوع است بسیار حرفهای است. در دانشگاههای آمریکایی و اروپایی، که حق فعالیت سیاسی ندارید، اعضای هیئت علمی و دانشجویان پرچم اسرائیل را آتش میزنند، پرچم فلسطین را بالا میبرند، راهپیمایی و تحصن میکنند. این بسیار قابل توجه است که افکار عمومی جهان حرکت کردهاند.
این به برکت شهادت سید حسن نصرالله و جریان مقاومت بود و هست. افکار عمومی امروز میتواند پیامرسان خوبی باشد.
* نحوه جریان سازی رسانه ای در شرایط امروزی
برخی از شبکههای اجتماعی، کانالها و گروههای غیررسمی همانطور که عرض کردم شبکههای رسمی در اختیار دشمن است، اما شبکههای غیررسمی در اختیار دشمن نیست. شما میتوانید توییت بزنید؛ یک توییت حذف شود، دو تا حذف شود، ده تا حذف شود، صد تا حذف شود؛ اما وقتی به هزار برسد، نمیتواند دههزار، صدهزار، یا میلیون را حذف کند.
ابزارها و شبکههای اجتماعی، کانالها و گروهها باید ایجاد شوند تا پیام سید حسن نصرالله و پیام مقاومت رسانده شود؛ و انشاءالله آزادی فلسطین، آزادی لبنان، آزادی سرزمینهای اسلامی از رژیم صهیونیستی و جریان صهیونیست-مسیحی، و مقابله با جریان یهود و نصاری که به دنبال حذف اسلام و جهان اسلام هستند، محقق گردد. به نظر من جریان مقاومت در عرصه رسانه موفق بوده و موفق خواهد بود.
* مواضع سید حسن نصرالله قلب تپنده جریان مقاومت
نکته بعدی این است که سخنرانیها و مواضع سید حسن نصرالله در دوران فعالیت خود از سال ۱۳۶۰ شمسی (۱۹۸۱ میلادی) تا زمان شهادت برای روحیهبخشی به جریان مقاومت و مجاهدان نقش بسیار مهمی داشت. سید و سخنرانیهایش در آزادی لبنان و جنوب لبنان تأثیرگذار بود.
وقتی سید اعلام میکرد؛ «اگر جنوب لبنان را بمباران کنید، شمال اسرائیل مورد موشکباران قرار خواهد گرفت»، دشمن میدانست که سید راست میگوید. وقتی میگفت؛ «اگر بیروت را بمباران کنید، تلآویو را خواهیم زد»، دشمن میدانست که سید بر وعدههای خود صادق است.
اینقدر سید صادقانه عمل میکرد که در پایان جنگ سیوسهروزه، در سخنرانیاش گفت: «همینالآن شاهد غرقشدن ناو و ناوچه اسرائیلی خواهید بود.» سید بسیار عجیب بود؛ چه لطفی خداوند در حق او انجام داده بود که هم جهاد را میشناخت و هم جهاد رسانهای را درک میکرد.
در جنگ سیوسهروزه، سید نقش اساسی داشت و مدیریت آن جنگ را در کنار حاج قاسم انجام داد. در «طوفان الاقصی» نیز، برخلاف همه کشورهای عربی، سید وارد حمایت از جریان حماس شد و طوفان الاقصی را تأیید کرد. چرا؟ چون میدانست که به مقاومت باید روحیه داد و به مجاهدان باید انگیزه بخشید.
* نقش نصرالله در اتحاد جریان های مقاومت
برای وحدت جریانهای مقاومت، سید بسیار تلاش کرد؛ و لذا دشمنان به دنبال ایجاد اختلاف بین جنبش عمل و حزبالله بودند، اما سید به دنبال وحدت بود؛ چرا که مصالح را میشناخت و میدانست چه حرکتی باید انجام شود. وحدت جنبش عمل و حزبالله در تمام این سالها ستودنی بود.
هرچند سید فعالیت سیاسی را بیشتر به جنبش عمل واگذار کرد و جریان نظامی را حزبالله مدیریت کرد، اما این دیپلماسی و میدان هماهنگ بودند. نقش شخصیت سید و سخنرانیهایش در حمایت از جریان مقاومت، روحیهبخشی به آن، و مهمتر از همه، حضورش در نبرد در خطوط مقدم و در هر جایی که نیاز بود، برای تقویت روحیه مجاهدان، بسیار مؤثر بود.
این نکته که سید بسیار تلاش کرد برای وحدت جریان مقاومت و ایستادگی آن، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مقاومت با نام سید زنده است؛ سید، سید مقاومت بود.
* امروز هرچند سید نصرالله در میان ما نیست اما...
و لذا امیدواریم که ما نیز بتوانیم در تداوم راه سید حسن نصرالله و مکتب سید حسن نصرالله گام برداریم. گرچه در ظاهر سید در میان ما نیست و به شهادت رسیده است، اما باید به یاد داشته باشیم که تفکر و اندیشه دینی ما تفکر اسلامی و تفکر شیعی به ما میآموزد که گاهی شهادت، اثرگذاری بیشتری از زندگی دارد.
در ظاهر، قضیه اباعبدالله الحسین(ع) ده سال در مدینه امامت داشت، سپس به سمت عراق حرکت کرد و ماجرای کوفه و کربلا رقم خورد. من میپرسم؛ حیات امام حسین(ع) در احیا و بیداری جهان اسلام و ماندگاری مکتب ابیعبدالله الحسین مهمتر بود، یا شهادت ایشان؟
مقتل کربلا و عاشورا و نهضت ابیعبدالله الحسین به پایان نرسید، بلکه آغاز شد. کربلا، آغاز نهضت ابیعبدالله الحسین است؛ و شهادت ایشان، آغاز ماندگاریاش. شهادت سید نیز همینگونه است.
ما عقیده داریم که قرآن میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»؛ شهیدان زندهاند گرچه در نزد خدا روزی میخورند، اما خداوند این عنایت را به آنان میکند که خود نیز روزیدهنده باشند. روح شهید سید حسن نصرالله به کمک جریان مقاومت و آزادی فلسطین خواهد آمد.
قطعاً شهدا نصرت، امداد و عنایت خواهند کرد؛ مجاهدانی که در آینده خواهند آمد. ما امیدواریم که به برکت این شهادتها و این مقاومتها، نسلی باشیم که وعده آزادی قدس را انشاءالله ببینیم، و انشاءالله بتوانیم در قدس شریف نماز بگزاریم، و انشاءالله زمینهسازان ظهور نور حضرت منجی(عجلاللهتعالیفرجه) باشیم.
سؤال: سوالات را تقریباً کامل و جامع پاسخ دادید. فقط بهعنوان سؤال آخر؛ این امتداد مکتب نصرالله همچون بحثی که حضرت آقا درباره مکتب شهید سلیمانی داشتند چگونه میتواند توسط مبلغین در «لبیک» به آن جهاد تبیین شود؟ شاید بسیاری از افراد جامعه، سید حسن نصرالله و حاج قاسم را تنها در بعد نظامی و هدایتهای سیاسی بشناسند، اما مکتببودن و جامعبودن آن مکتب را ندانند. طلبهها و مبلغین و اساتید حوزه چه وظیفهای دارند که این مسئله را درست جا بیندازند و در بحث جهاد، برای مردم روشنگری کنند؟
اجمالاً اشاره کردم که سیدحسن نصرالله مکتب بود؛ مکتبی جامع. همه ابعاد وجودی انسان در این مکتب وجود دارد؛ نظام تربیتی، نظام خانوادگی، نظام عاطفی، نظام عقلانی، و نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.
سید از حوزههای علمیه برخاست عالم مجاهد بود. حوزههای علمیه باید از روش و سیره سید حسن نصرالله تأسی کنند و سید را بهعنوان یک شخصیت جامع تبیین نمایند.
شخصیت علمی که اشاره کردم، لبنان را دید، نجف عراق را دید، قم را دید، درسهای طلبگی و حوزهای را خواند، لباس رزم پوشید و سید مقاومت شد. اما این سید مقاومت، تنها در جهاد و مبارزه سید نبود، بلکه در عرصه فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و پیروی از امام و ولی جامعه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری حرف اول را میزد.
* حوزه های علمیه باید تلاش بیشتری کند
حوزههای علمیه باید تلاش بیشتری کند در تبیین شخصیت سید حسن نصرالله و مکتب سید حسن نصرالله مکتبی جامع و روشهای جامعی که سید حسن نصرالله در طول زعامت خود، هرچند در ظاهر در لبنان بود، اما پیام آن برای همه جهان و همه آزادگان بود و هست.
جالب این است که بدانیم سید، طلبه حوزه علمیه قم بود؛ محصول حوزه علمیه قم است، در کنار محصول حوزه نجف و حوزه بعلبک لبنان.
طبیعتاً نظام روحانیت از مراجع عظام تقلید گرفته تا طلبهها، خطبا و کسانی که در محافل عمومی و تخصصی، در مدارس، دانشگاهها و جامعه تأثیرگذارند باید تبیین بیشتری از شخصیت سید حسن نصرالله و مکتب جامع سید حسن نصرالله داشته باشند.
پس از جنگ سیوسهروزه، کنفرانس اسلامی در تهران برگزار شد. سید بهعنوان رهبر مجاهدان جهان و رهبر مقاومت جهان شناخته شد؛ همه به سید حسن نصرالله نگاه میکردند. او شخصیتی بینظیر در تاریخ معاصر شد.
* نقش سید مقاومت در معرفی مقام معظم رهبری به جهانیان
وقتی در آن جلسه میخواست سخنرانی کند چون حضرت آقا در جلسه حضور داشتند رفت و دستبوسی کرد، امامت جامعه و رهبری جامعه را مطرح نمود؛ و همه میدیدند که کلمه «حضرت آقا» هیچگاه از ادبیات سید حسن نصرالله حذف نشد.
ما طلبهها باید بدانیم که ملاک حرکت و موفقیت ما، نگاه به امامت جامعه و رهبری جامعه است همانگونه که سید حسن نصرالله خود را سرباز امام و مقام معظم رهبری میدانست. ما نیز باید با تبیین اندیشههای حضرت امام و مقام معظم رهبری، راه سید بزرگوار، سید مجاهد کبیر، سید حسن نصرالله را انشاءالله ادامه دهیم.
* مقاومت همچنان زنده است
جریان مقاومت، گرچه ضربه سختی متحمل شد تعارف نمیکنیم؛ حوادث سوریه، لبنان، عراق و یمن ضربههای سختی بود اما باید به یاد داشته باشیم که در سختیها و دشواریها، «إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا».
مقاومت زنده است؛ و انشاءالله به برکت شهدایی که تقدیم کردیم شهدای بزرگی همچون سید حسن نصرالله، حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس، عماد مغنیه، و شهدای جنگ دوازدهروزه سرداران بزرگی که محصول مقاومت، جهاد و شهادت بودند، و دانشمندان بزرگی که محصول اندیشه دانش و ایمان بودند امیدواریم که بتوانیم پیروزی جریان مقاومت و نابودی جریان کفر و نفاق را مشاهده کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما