به گزارش خبرگزاری حوزه، خرافات و باورهای نادرست مانند بدقدم بودن عروس یا داماد، همواره مانعی بر سر راه عقلانیت و توکل به خدا بودهاند که در آموزههای اسلامی به صراحت محکوم شدهاند.
دیدگاه اسلام درباره «فال بد» و «بد قدمی» چیست؟
یکی از خرافاتی که دامنگیر بعضی از مردم شده «فالِ بد» زدن است؛ مثل اینکه می گویند: «این عروس خانم، زن شوم و بد قدمی است، به خاطر اینکه همزمان با آمدنش یکی از بستگان داماد فوت کرد!»
در حالی که فوت آن شخص ارتباطی به آمدن عروس ندارد، و او بر اثر ضعف و ناتوانی و پیری، یا بیماری فوت کرده است.
نمونه هایی از فال بد که شیوع دارد
عرب به فالِ بد، «طیره» می گوید؛ چون در ابتدا فال بد مربوط به پرندگان بود. مثل اینکه اگر کلاغ، غار غار می کرد دلیل بر بدی کاری بود که در دست انجام بود! یا اینکه می گفتند: اگر جغد پشت بامِ خانه ای بنشیند، آن خانه ویران می شود! یا اگر هنگامی که از خانه بیرون می آمدند پرنده ای از سمت چپِ آنها پرواز می کرد کاری که به دنبالش بودند به انجام نمیرسید، و اگر از دست راست پرواز میکرد، به فال نیک میگرفتند و نشانه موفّقیّت در آن کار بود.
به هر حال، عرب ابتدا فال بد و خوب را در مورد پرندگان به کار میبرد و لذا به آن طیره میگفتند، سپس آن را در غیر مورد پرندگان هم به کار میبرد.
یکی از گرفتاری های پیامبران الهی همین مسئله بود، که با آن به مبارزه پرداختند. خداوند متعال در آیه شریفه ۱۳۱ سوره «اعراف» می فرماید: «فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَی وَ مَنْ مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللهِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ»؛ (هنگامی که نیکی [و نعمت] به آنها می رسید، می گفتند: این به خاطر خود ماست و اگر بدی [و بلا] به آنها می رسید می گفتند: از شومی موسی و کسان اوست آگاه باشید همه اینها، از سوی خداست؛ ولی بیشتر آنها نمی دانند).
فال بد زدن حساب و کتاب ندارد، به همه چیز می توان فال بد زد. به عنوان مثال اروپایی ها میگویند: «اگر کسی از زیر نردبان عبور کند زندگیش سیاه میشود» یا «اگر نمکدان از روی میز بیفتد نان ما بریده میشود یا اگر چاقو به دیگری هدیه داده شود رفاقت و دوستی آنها قطع می گردد». خلاصه اینکه فال بد زدن ابتدا در مورد پرندگان بود، سپس به سایر چیزها هم کشیده شد، و در میان همه ملل وجود دارد.
مبارزه جدی اسلام با خرافهی فال بد
آفرین بر آئین نجاتْ بخش و حقیقتْ طلبِ اسلام که هزار و چهارصد سال پیش در محیط پر از خرافه های عربستان به طور جدّی با خرافه گرایی مبارزه کرد. به روایاتی در این زمینه توجّه فرمایید:
۱. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: «اَلطَّیَرَةُ شِرْکٌ»۱؛ (فال بد زدن، شرک است).
آری، فال بد زدن نوعی انحراف از توحید است؛ چون کسی که معتقد است صدای کلاغ در سرنوشت فال زننده تأثیر دارد، در واقع برای خدا شریک قرار داده است.
۲. در روایت دیگری از وجود مقدّس آن حضرت می خوانیم: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَطَیَّرَ» ۲؛ (کسی که فال بد بزند از ما نیست).
اسلام فال بد را نوعی شرک و کسی که معتقد به فال بد باشد را مسلمان نمی داند.
۳. و در روایت دیگری از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «کَفَّارَةُ الطَّیَرَةِ اَلتَّوَکُّلُ» ۳؛ (کفّاره فال بد، توکّل کردن بر خدا است).
عطسه زد، نرو؟! خرافهای بیاساس از نگاه اسلام
در میان عوام مرسوم است که اگر کسی قصد انجام کاری را داشت و شخصی عطسه کرد، نباید به دنبال آن کار برود؛ در حالی که این، فال بد زدن است و اعتباری ندارد؛ بلکه باید توکّل بر خدا کند و به دنبال کارش برود و ان شاء الله کارش به خوبی انجام می شود. ما تمام روایات مربوط به عطسه را جستجو کردیم و چیزی در این زمینه نیافتیم.
بعلاوه، تجربه هم کردیم و بدون توجّه به این خرافات به دنبال کار رفتیم و نتیجه گرفتیم. بنابراین به فالِ بد نباید اعتنا کرد و نباید کارها را رها نمود؛ بلکه با توکّل بر خدا و به طور جدّی آن را پیگیری کرد. البتّه فال خوب زدن اشکالی ندارد و بهترین فال زدن، فال خوش است.
بدقدمی و خوش قدم
یکی دیگر از خرافه ها، «بدقدمی و خوش قدمی» است. اینکه گفته می شود: «این عروس یا داماد بدقدم است» یا «این خانه یا مغازه، شوم و نحس است» اعتباری ندارد، و خرافه ای بیش نیست.
البتّه اگر خانه یا مغازه ای از پول حرام تهیّه شده، یا بدون رضایتِ مالکِ اصلی آن در تصرّف شما درآمده باشد، ممکن است چنین خانه یا مغازه ای شوم باشد؛ امّا بی جهت نمیتوان فرد یا افراد یا ملک و املاکی را شوم و نحس شمرد. در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «إِنْ کَانَ فِی شَیْءٍ شُوْمٌ فَفِی اللِّسَانِ» ۴؛ (اگر در چیزی شومی و نحوست وجود داشته باشد، در زبان است).
این زبان است که گاه بد گردش می کند و دروغ میگوید یا غیبت میکند یا تهمت میزند یا شایعه پخش میکند، و یا آلوده دهها گناه دیگر میشود.
در روایت دیگری می خوانیم که: «وقتی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در مورد شومی و نحسی پرسیده شد فرمودند: «سُوءُ الْخُلْقِ»؛ نحسی در بد اخلاقی است»۵ و در حدیث دیگری از آن حضرت می خوانیم: «اَلرِّفْقُ یُمْنٌ، وَ الْخُرْقُ شُؤْمٌ»۶؛ نرمی و خوش خُلقی با میمنت و پر برکت، و بداخلاقی شُوم و نحس است.
بنابراین، بی علّت نباید کسی یا ملکی یا چیزی را شُوم دانست.
متأسفانه بعضی از مدیران که بر اثر ضعف و سوء مدیریّت شکست می خورند، شکست خود را به پای نحسی و فال بد میگذارند، و شهامت اعتراف به ضعف مدیریت خود را ندارند. زمانی بود که هر مشکل و گرفتاری پیدا میشد آن را مستند به دشمنان خارجی می کردند! در حالی که نباید سوء مدیریّت ها و کم کاری ها و ضعفها را نادیده گرفت و همه چیز را به پای دشمن نوشت.(۷)
پینوشت ها:
۱. النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، محقق / مصحح: طناحی، محمود محمد، زاوی، طاهر احمد، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۷ شمسی، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۱۵۲.
۲. الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، أبو محمد المنذری، عبد العظیم بن عبد القوی، تحقیق: شمس الدین، إبراهیم، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ قمری، چاپ اول، ج ۴، ص ۱۷.
۳. کافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ قمری، چاپ چهارم، ج ۸، ص ۱۹۸.
۴. کافی، همان، ج ۲، ص ۱۱۶، (باب الصمت و حفظ اللسان).
۵. من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ قمری، چاپ دوم، ج ۴، ص ۳۶۴، (باب النوادر و هو آخر أبواب الکتاب).
۶. کافی، همان، ص ۱۱۹، (باب الرفق).
۷. گردآوری از کتاب: داستان یاران، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادی، ابوالقاسم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ شمسی، چاپ اول، ص ۳۰۹.
منبع: آیین رحمت










نظر شما