چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۹
ماجرای اعجاب‌انگیز بشارت ولادت عیسی

حوزه/ داستان حضرت مریم (س)، سرگذشت زنی است که از دل ناامیدی مادری نازا، به برکت دعا و لطف الهی متولد شد و خود، مادر معجزه‌آسای پیامبری شد. این روایت قرآن، باشکوه‌ترین نمایش تسلیم در برابر اراده خدا و قدرت بی‌کران اوست.

به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «زن در قرآن» به قلم علی دوانی به بیان داستان‌های برخی بانوان پرداخته و چهره گروهی از زنان خوب و بد را در قرآن نمایان می‌‏‌سازد و پندی آموزنده برای شناختن زن از دیدگاه اسلام و قرآن و خودسازی زنان مسلمان بر اساس خواست خدا و پیغمبر(ص) می‌‏باشد که در شماره‌های مختلف تقدیم شما خوبان می شود.

مریم و مادرش حَنّه

داستان حضرت مریم در قرآن مجید یکی ازشگفت‌انگیزترین و زیباترین داستان‌های قرآنی است. ولادت او و سرگذشت مادرش و ماجرای حامله شدن خود وی که دوشیزه بود و آوردن پسری به نام عیسی پیغمبر خدا، داستانی شنیدنی و بی‌نظیر است که در قرآن مجید آمده است.

خداوند داستان آنان را به تفصیل در قرآن سوره مریم شرح داده است. اینک خلاصه آن داستان به موجب آیات سوره آل عمران و سوره مریم و تفسیر آن:

مادر مریم (حَنّه) یا (حَنّا) سال‌ها بود که با عمران از بزرگان و روحانیون محترم آل یعقوب ازدواج کرده بود ولی از او فرزندی نیاورد. مدتها گذشت اما انتظار او به جایی نرسید. سرانجام رو به درگاه خدا آورد و دست تضرع و التجا برداشت.

(آنگاه عمران گفت: پروردگارا! من نذر کرده‌ام که آنچه را در شکم دارم (وقتی متولد شد) آزاد بگذارم (تا خدمتکار خانه تو باشد) پس تو این نذر را از من بپذیر که می‌دانم شنوا و دانایی

در آن روز بیت‌المقدس معروف به (هیکل) بود. ساختمان این معبد را حضرت داوود آغاز کرد و فرزندش سلیمان به اتمام رسانید. در کنار همین معبد بود که در دوران اسلامی (مسجد اقصی) یا (بیت‌المقدس) ساخته شد.

سرانجام، دعای مادر مریم که از بندگان پاک‌سرشت بود مستجاب شد و احساس کرد که باردار شده است. به همین جهت وقتی وضع حمل کرد و دید که نوزاد دختر است و پسر نیست گفت: خداوندا! من که دختر زاییدم؟!

(چون منتظر پسر بود) ولی خدا بهتر می‌دانست که آنچه زاییده بود چه دختر پاک‌سرشتی است. مادر مریم پنداشت که برای خدمت در خانه خدا، پسر به‌مانند دختر نیست از این رو گفت: (من او را مریم نامیدم و او و فرزندش را از شرّ شیطان مطرود در پناه تو قرار دادم

مادر مریم می‌دید که باید به نذر خود عمل کند. با اینکه مریم دختر بود او را به عنوان (دختر عابده) تقدیم خانه خدا کرد.

(خدا هم مریم را به وجهی نیکو قبول کرد و به خوبی پرورش داد و چون پدر مریم پیش از ولادت او از دنیا رفته بود از این رو مادرش او را که طفل خردسال بود آورد و به متولیان خانه خدا سپرد تا نذر او را برای خدمتگزاری خانه خدا بپذیرند.)

متولیان بیت‌المقدس که از بزرگان و روحانیون عالی‌مقام بنی‌اسرائیل بودند بر سر کفالت مریم با هم به نزاع پرداختند. سرانجام تصمیم گرفتند قلم‌های خود را به آب اندازند تا قلم هر کدام به روی آب آمد، به حکم قرعه کفالت مریم دختر عمران مرد نامی و محترم شهر با او باشد و این افتخار در خانه خدا نصیب او گردد.

در آن میان تمام قلم‌ها به زیر آب رفت و تنها قلم زکریا به روی آب آمد. بدین‌گونه زکریا (که شوهرخاله مریم بود) کفالت و سرپرستی او را به عهده گرفت.

در بیت‌المقدس اطاقکی در جای بلندی در اختیار مریم نهادند و زکریا به مراقبت از وی همت گماشت.

با اینکه غذا و مایحتاج مریم به عهده زکریا بود، مع‌الوصف چند بار زکریا سرزده به دیدن مریم آمد و دید که غذای بهشتی در مقابل مریم نهاده‌اند و او مشغول تناول آن است!

(زکریا گفت: ای مریم! این غذا را از کجا برای تو آورده‌اند؟ مریم گفت: آن را از جانب خدا آورده‌اند، خدا به هر کس بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد.

زکریا متوجه شد که مریم سخت مورد لطف و عنایت خداست. مریم سال‌ها در خانه امن خدا و تحت کفالت و نظارت حضرت زکریا پیغمبر خدا به سر برد. او هم اکنون دختری بالغ است و قدکشیده و از نظر ظاهر و باطن بهترین دختران عصر می‌باشد. او در همان بلندی در اطاق خود به سر می‌برد، در اوقاتی که مردان بیرون می‌رفتند پایین می‌آمد و مشغول جاروب کردن خانه خدا و گردگیری نقاط آن می‌شد.

روزی در اطاق خود نشسته بود که فرشتگان آمدند و به وی گفتند: ای مریم! فروتنی برای خدا باش و سجده کن و با خاضعان در پیشگاه خدا خضوع کن.

روز دیگر باز فرشتگان نازل شدند و گفتند: (ای مریم! خدا تو را بشارت می‌دهد به مولودی که نامش مسیح عیسی بن مریم است و در دنیا و آخرت آبرومند خواهد بود و از مقربان الهی است.

او در گهواره مانند روزی که بزرگ خواهد شد، با مردم سخن خواهد گفت، و یکی از بندگان شایسته خداوند می‌باشد.

(مریم گفت: خدایا! چگونه ممکن است من صاحب پسری شوم و حال آنکه بشری با من تماس نگرفته است. فرشته گفت: با این وصف خدا این کار را خواهد کرد و آنچه را بخواهد می‌آفریند. وقتی خدا فرمانی صادر کند (و چیزی را اراده نماید) همین‌که بگوید: بشری می‌شود.

دنباله داستان را در سوره مریم بخوانید که خداوند ماجرای حامله شدن مریم دوشیزه نمونه و پاک‌سرشت عصر را شرح می‌دهد: (و پیغمبرا به یادآور داستان مریم را هنگامی که از کسانش کناره گرفت و به نقطه‌ای در مشرق جایگاه خود رفت در آنجا او پرده‌ای کشید و دور از چشم آنها مشغول آبتنی شد.

درست در همین هنگام ما روح‌القدس را به سوی او فرستادیم. روح‌القدس مانند انسانی معتدل و خوش‌ترکیب در مقابل او مجسم شد. چون مریم آن انسان زیبا و خوش‌قامت را دید، گفت: من به خدا پناه می‌برم و از او می‌خواهم که تو از او بترسی و مردی پارساباشی و گمان بد درباره من نبری!

روح‌القدس فرشته الهی گفت: نه، من بشر نیستم، من فرستاده خدای توأم و آمده‌ام تا از جانب خدا کودکی پاک‌سرشت به تو موهبت کنم.

مریم گفت: چگونه ممکن است من بچه‌ای داشته باشم و حال آنکه بشری با من تماس نگرفته است و زناکار هم نبوده‌ام؟

فرشته گفت: با این وصف خداوند اراده کرده است که این کار جامه عمل بپوشد. فرشته افزود خدایت می‌گوید این کار برای من که خدای تو هستم آسان است (و مسئله مشکلی نیست) ما او را نشانه‌ای از قدرت نمایی خود برای مردم قرار می‌دهیم و رحمتی از جانب خود می‌دانیم و در هر صورت (باید بدانی که این کار انجام گرفته است.

با همین تجسم روح‌القدس در مقابل مریم که دوشیزه‌ای باوقار و جوان و در آن لحظه با بدن لخت مشغول آبتنی بود و گفتگویی که میان او و فرشته الهی رد و بدل شد، مریم که خود را برهنه و در مقابل جوانی زیبا و متناسب می‌دید، تکان سختی خورد و حالت قاعدگی پیدا کرد.

همین معنا موجب شد که به طرز اسرارآمیزی و برخلاف موازین طبیعی و دانش طبیعی و فقط با اراده و خواست الهی باردار شود. چیزی که برای نخستین بار اتفاق می‌افتاد و بعد از او هم در جهان اتفاق نیفتاده است. این فقط یک معجزه بود و خواست خداوند؛ زیرا اراده خداوند بالاتر از موازین طبیعی و قوانین علمی و محاسبات ماست.

مریم با روح و اراده خداوند حامله شد و همین احساس حاملگی او را به محل دوری کشاند. در آنجا درد زایمان به سراغ او آمد و به درخت نخلی پناه برد.

او که می‌دید دوشیزه‌ای دست‌نخورده باردار شده است و هر لحظه دیگر وضع حمل می‌کند بقدری هراسان شد که گفت: (ای کاش! پیش از این واقعه مرده بودم و از خاطره‌ها فراموش شده بودم. درست در همین هنگام از زیر درخت نخلی خشکیده صدایی آمد که: ای مریم! غمگین مباش! خدایت از زیر پایت چشمه آبی جاری ساخته است و این را نشانه لطف خود درباره تو قرار داده است.

ای مریم! شاخه درخت نخل را (که سبز و بارور شده است) تکان ده تا رطب تازه فرو افتد. سپس از آن رطب تازه بخور و چشمت روشن باشد. اگر پس از وضع حمل بدخواهان تو را زاییدن و بچه‌دار شدن تو را بهانه کردند و دیدی که درباره آن سؤال می‌کنند، به آنان بگو: من برای خدا نذر کرده‌ام روزه بگیرم، بنابراین با کسی سخن نمی‌گویم.

ماجرای اعجاب‌انگیز بشارت ولادت عیسی

به دنبال آن، مریم زایید و عیسی نوزاد زیبای خود را لخت و عریان و پیچیده در قنداق، در بغل گرفت و به میان قوم آمد، شهری که این ماجرا در آن به وقوع پیوست (ناصره) واقع در فلسطین بود که امروز هم هست و به زادگاه حضرت عیسی معروف است. چون عیسی در (ناصره) متولد شد، خود او را (عیسی ناصری) می‌گفتند و به همین علت هم پیروانش را (نصرانی) یا (نصارا) می‌خوانند.

مریم که خود از اولاد یعقوب یعنی دودمان بنی‌اسرائیل و قوم یهود بود، همین‌که با آن کیفیت و حال و وضع، نوزاد را به بغل گرفته و به میان قوم خود آورد، گفتند: ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت سابقه بدکاری داشته است تو که دختر هستی این بچه را از کجا آورده‌ای؟ مریم با الهام غیبی اشاره به نوزاد کرد که از خود وی جواب بگیرید. گفتند: چگونه با نوزادی که در گهواره (قنداق) است سخن بگوییم .

در همین لحظه عیسی نوزاد گفت: (من بنده خدایم و (به زودی) کتاب آسمانی به من داده شده و خدا مرا پیغمبر نموده است و هر جا باشم مرا برکت قرار داده و سفارش کرده است که تا زنده‌ام نمازگزارم و زکات بدهم. و سفارش کرده است که نسبت به مادرم نیکوکار باشم و ستمگر و سنگدل نباشم.

درود بر من روزی که متولد شدم و روزی که می‌میرم و روزی که زنده می‌شوم.)

خداوند شخصیت مریم را در آیه آخر سوره تحریم بدین‌گونه بازگو می‌فرماید: (مریم دختر عمران نمونه کامل یک فرد با ایمان بود. رحمش پاک و ما روح خود را در آن دمیدیم. او سخنان خدای خود و کتب او را تصدیق داشت و شخصاً نیز از بندگان فرمانبردار خداوند بود.)

منبع:

_( اِذْ قالَتِ امْرَاءَتُ عِمْرانَ رَبِّ اِنّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّرا فَتَقَبَّلْ مِنّی اِنَّکَ اَنْتَ السَّمی عُ الْعَلیمُ ) (سوره آل عمران ، آیه ۳۵)

- مریم به معنای «عابده» است .

- ( فَلَمّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ اِنّی وَضَعْتُها اُنْثی وَاللّهُ اَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالاُْ نْثی وَ اِنّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ وَ اِنّی اُعی ذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیطانِ الرَّجی م ) (سوره آل عمران آیه ۳۶)

- ( فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ اَنْبَتَها نَباتا حَسَنا وَ کَفَّلَها زَکَرِیّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقا قالَ یا مَرْیَمُ اَنّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِاللّهِ اِنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ ) (سوره آل عمران ، آیه ۳۷)

- ( یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَاسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرّاکِعی نَ ) (سوره آل عمران ، آیه ۴۳)

- «مسیح» هاکس کشیش آمریکایی مقیم همدان می نویسد: «خداوند ما عیسی ، به مسیح ملقب گشته است ؛ زیرا برای خدمت و فدای معین قرار داده شده است». (قاموس مقدس ، ص ۸۰۶)

- ( اِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ اِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسی حُ عی سَی بْنُ مَرْیَمَ وَجی ها فِی الدُّنْیا وَاْلاخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبی نَ ) (سوره آل عمران ، آیه ۴۵)

- ( وَ یُکَلِّمُ النّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلا وَ مِنَ الصّالِحی نَ ) (سوره آل عمران ، آیه ۴۶)

- ( قالَتْ رَبِّ اَنّی یَکُونُ لی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنی بَشَرٌ قالَ کَذلِکَ اللّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ اِذا قَضی اَمْرا فَاِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ) (سوره آل عمران ، آیه ۴۷)

- ( وَ اذْکُرْ فیِ الْکِتابِ مَرْیَمَ اِذِانْتَبَذَتْ مِنْ اَهْلِها مَکانا شَرْقیّا فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجابافَاَرْسَلْنا اِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَرا سَوِیّا قالَتْ اِنّی اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتَ تَقِیّا قالَاِنَّما اَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لاَِ هَبَ لَکِ غُلاما زَکِیّا قالَتْ اَنّی یَکُونُ لی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْن ی بَشَرٌ وَ لَمْاَکُ بَغِیّا قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنّاسِ وَ رَحْمَةً مِنّا وَ کانَ اَمْرا مَقضِیّا ) (سوره مریم ، آیه ۱۶ - ۲۱)

- ( فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکانا قَصِیّا فَاَجائَهاَ الْمَخاضُ اِلی جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ یا لَیْتَن ی مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ نَسْیا مَنْسِیّا فَنادیها مِنْ تَحْتِها اَلاّ تَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّا وَ هُزّی اِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکَ رُطَبا جَنِیّا فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرّی عَیْنا فَاِمّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ اَحَدا فَقُولی اِنّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْما فَلَنْ اُکَلِّمَ الْیَوْم اِنْسِیّا )(سوره مریم ،آیه ۲۶۲۲)

_ ( فَاَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئا فَرِیّا یا اُخْتَ هارُونَ ما کانَ اَبُوکِ امْرَاءَسَوْءٍ وَ ما کانَتْ اُمُّکِ بَغِیّا فَاءَشارَتْ اِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فیِ الْمَهْدِ صَبِیّا ) (سوره مریم ، آیه ۲۷ - ۲۹)

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha