داریوش دالوند تهیهکننده انیمیشن در گفتوگو با خبرگزاری حوزه بیان کرد: اگر قرار باشد درباره تربیت کودک سخن گفته شود، باید پذیرفت که انیمیشن کاملترین، کارآمدترین و تأثیرگذارترین مدیومی است که بشر تا امروز برای ارتباط با ذهن و روح کودک در اختیار دارد. هیچ قالبی همچون انیمیشن نمیتواند با لایههای مختلف ذهن کودک ارتباط برقرار کند و وی را درگیر معنا، احساس و تجربه کند. ما میتوانیم از راههای گوناگون با کودک حرف بزنیم؛ از طریق کتاب، قصه، شعر، موسیقی، بازی یا حتی نمایش، اما انیمیشن در میان همه اینها، ترکیبی از همه ابزارها را به شکلی منسجم و هماهنگ در خود دارد. تصویر، حرکت، رنگ، موسیقی، کلام و تخیل، همگی در یک مسیر مشترک قرار میگیرند و به همین دلیل بیشترین اثر را بر ناخودآگاه و ذهن در حال شکلگیری کودک میگذارند.
وی افزود: کارکرد تربیتی انیمیشن دقیقاً در همین جامعیت و چندلایگی نهفته است. انیمیشن قادر است مفاهیمی را که گفتن مستقیمشان دشوار است، در قالبی لطیف، شاعرانه و قابل لمس برای کودک بیان کند. نگاه به آثار موفق جهانی نشان میدهد که انیمیشن در بالاترین سطح خود نه صرفاً برای سرگرمی بلکه برای پرورش انسان ساخته میشود. در این آثار، مفاهیمی چون دوستی، صداقت، ایثار، وفاداری، عدالت، ترس از تنهایی، امید به زندگی و حتی مفاهیمی مانند مرگ با دقت و حساسیتی ویژه به تصویر کشیده میشوند. برای مثال، موضوع مرگ که تلخترین واقعیت زندگی است و بیان آن برای کودک بسیار دشوار است، در فیلمی مانند «بالا» با چنان لطافت و عمقی روایت میشود که کودک ضمن درک فقدان، با مفهوم تداوم عشق و معنا در زندگی آشنا میگردد. این همان جنبه تربیتی انیمیشن است که هیچ رسانه دیگری چنین قدرتی در انتقال آن ندارد.
دالوند ادامه داد: ذهن کودک دنیایی سرشار از خیال است. وی جهان را نه با منطق خشک، بلکه با تصویر، رنگ و احساس میفهمد. هر چیز در ذهن کودک زنده است، هر شیء میتواند حرف بزند و هر داستان میتواند واقعی باشد. انیمیشن دقیقاً بر پایه همین ویژگی ذهنی ساخته شده است و از همان زبانی استفاده میکند که کودک میفهمد. کودک در دنیای خیالی خود مدام در حال بازی و نمایش است، نقش میگیرد، قهرمان میسازد و دشمن میآفریند. انیمیشن وارد همین دنیای ذهنی میشود و از درون تخیل کودک، مفاهیم تربیتی را بیرون میکشد و دوباره به وی بازمیگرداند. به همین دلیل تأثیرش نه بیرونی و دستوری، بلکه درونی و عمیق است.
وی تصریح کرد: این ویژگی، انیمیشن را به ابزاری ممتاز در تربیت نسلی خلاق، اندیشمند و اخلاقمدار تبدیل کرده است. در این قالب میتوان به زیباترین شکل ممکن مفاهیم ارزشی و دینی را نیز مطرح کرد. وقتی کودکی با شخصیتی از یک انیمیشن همذاتپنداری میکند، آن شخصیت به الگویی ماندگار در ذهن او تبدیل میشود؛ الگویی که رفتار، احساس و تصمیمهای وی را در زندگی واقعی تحت تأثیر قرار میدهد. اگر این قهرمانان بر پایه ارزشهای صحیح ساخته شوند، انیمیشن میتواند همان کاری را بکند که سالها آموزش رسمی از انجامش بازمانده است. استفاده درست از این ظرفیت نیازمند شناخت عمیق از کودک و روانشناسی رشد است و تولید انیمیشن تربیتی تنها به معنای افزودن چند پیام اخلاقی در پایان داستان نیست.
دالوند افزود: کودک را نمیتوان با نصیحت و شعار تربیت کرد، بلکه باید وی را درگیر تجربه کرد. انیمیشن موفق، مفاهیم را نه به شکل مستقیم، بلکه از طریق موقعیت، داستان و احساس منتقل میکند. در این مسیر، فانتزی و تخیل نقش اساسی دارند. هرچه تخیل قویتر و جهانسازی اثر دقیقتر باشد، اثرگذاری تربیتی نیز عمیقتر میشود. در میان مدیومهای مشابه، شاید تنها نمایش عروسکی تا حدی بتواند چنین نقشی را ایفا کند، زیرا آن نیز از عنصر فانتزی بهره میبرد، اما انیمیشن در این زمینه بیرقیب است.
وی ادامه داد: در انیمیشن میتوان به معنای واقعی کلمه هر ناممکنی را ممکن کرد؛ میتوان شخصیتهای خیالی را جان بخشید، فضاهای ناشناخته را خلق کرد و با ترکیب رنگ و صدا جهانی ساخت که هم کودک و هم بزرگسال را به خود جذب کند. این قدرت تخیل است که انیمیشن را به اثری چندسطحی تبدیل میکند؛ اثری که حتی بزرگسالان را نیز درگیر میسازد، چون ذهن آنان نیز به واسطه تخیل تحریک میشود. بنابراین، انیمیشن نه تنها رسانهای برای سرگرمی کودکان، بلکه ابزاری برای تربیت نسلی متعهد، آگاه و امیدوار است.
دالوند افزود: درخشش انیمیشن در حوزه تربیت به سبب همین توانایی در ترکیب هنر، تخیل و معناست. هر انیمیشنی که ساخته میشود، اگر درست و هوشمندانه طراحی گردد، میتواند جهانی تازه را در ذهن کودک بیافریند و بذر ارزشهایی را بکارد که در آینده به رفتار و نگرش وی تبدیل خواهند شد. انیمیشن در ذات خود، آموزشیترین و در عین حال لطیفترین زبان تربیت است؛ زبانی که نه از طریق گفتن، بلکه از طریق نشان دادن و تجربه کردن، کودک را میسازد.
وی ادامه داد: تأثیر انیمیشن بر ذهن کودک عمیق و درونی است. این رسانه میتواند مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و دینی را به شکل ملموس و قابل درک منتقل کند و کودک را درگیر فرآیندی کند که منجر به رشد فکری و اخلاقی او شود. وقتی کودک با شخصیتها و موقعیتهای داستانی همراه میشود، یادگیری وی نه از روی اجبار بلکه از طریق تجربه و همذاتپنداری شکل میگیرد. این ویژگی باعث میشود که اثر تربیتی انیمیشن پایدار و ماندگار باشد.
این انیماتور ادامه داد: انیمیشن میتواند به شکل همزمان، سرگرمی و آموزش را ارائه دهد و ذهن کودک را فعال نگه دارد. هرچه جهانسازی اثر دقیقتر و تخیل آن گستردهتر باشد، پیامهای تربیتی بهتر و مؤثرتر منتقل میشوند. این ظرفیت انیمیشن باعث میشود که نسل آینده نه تنها آگاهتر، بلکه خلاقتر، مهربانتر و متعهدتر به ارزشهای اخلاقی و انسانی شود.
وی در پایان بیان کرد: بنابراین، هر انیمیشنی که با آگاهی، دقت و شناخت روانشناسی کودک ساخته شود، میتواند ابزار مؤثری برای تربیت نسل آینده باشد. این رسانه توانایی دارد که مفاهیم ارزشی، اخلاقی و دینی را به شکلی جذاب و تأثیرگذار منتقل کند و بذر رفتار و نگرش درست را در ذهن کودک بکارد. انیمیشن آموزشیترین و در عین حال لطیفترین زبان تربیت است که میتواند مسیر رشد فکری و اخلاقی کودکان را به بهترین شکل هدایت کند.
انتهای پیام










نظر شما