به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام سید محمدهادی مقدسی در کرسی ترویجی «حدود مداخله دولت در فرهنگ از منظر حکمت سیاسی اسلامی»، اظهار کرد: مهمترین تحول فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نهادسازیهای گسترده در عرصه فرهنگ بود؛ نهادهایی که بهمنظور ساماندهی و هدایت امور فرهنگی کشور تأسیس شدند و تصدیگری بخشی از وظایف فرهنگی را بر عهده گرفتند.
وی افزود: پس از انقلاب، نهادهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی و در رأس آنها ستاد انقلاب فرهنگی که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد، بهعنوان نهادهای سیاستگذار و مجری فرهنگی شکل گرفتند. همچنین نهادهایی مانند سپاه پاسداران و بسیج نیز در کنار وظایف نظامی، بخشی از مأموریت فرهنگی را عهدهدار شدند.
دکتری علوم سیاسی موسسه امام خمینی(ره) با اشاره به سیر تاریخی نقش دولت در فرهنگ تصریح کرد: در دوره نخست انقلاب، یکی از تحولات مهم فرهنگی تعطیلی موقت دانشگاهها برای تحقق «اسلامیسازی آموزش عالی» و بازنگری در متون درسی بود. پس از جنگ تحمیلی و در دوران سازندگی، رویکرد دولت در عرصه فرهنگ بهتدریج از ایدئولوژیک به عملگرایانه تغییر یافت؛ نهادهای فرهنگی جدیدی تأسیس شدند که بیشتر در چارچوب جامعه مدنی قرار میگرفتند و با کنشگران مستقل فرهنگی و هنری ارتباط مستقیم داشتند.
وی ادامه داد: در دوره اصلاحات، به تعبیر مسئولان وقت، نوعی «گشایش فرهنگی» رخ داد که نمود آن افزایش کمی در حوزه مطبوعات، رسانهها، سینما و تولیدات فرهنگی بود و دولت در این مرحله سعی داشت نقش تصدیگرانه خود را کاهش دهد و بیشتر نقش حمایتی ایفا کند، اما این امر خود منجر به چالشهایی میان نهادهای سنتی و نهادهای نوپای فرهنگی شد.
حجت الاسلام مقدسی با مرور دورههای بعدی افزود: در دهه نود گسترش اینترنت و شکلگیری فضای مجازی، عرصه فرهنگ را وارد مرحله تازهای کرد و مسائلی چون فیلترینگ و نظارت سایبری به محور مباحث فرهنگی تبدیل شد و در دوره اعتدال نیز با وجود وعدههای مطرحشده برای گشایش فرهنگی، مشکلاتی همچون محدودیت فضای مجازی و اختلاف دیدگاه میان دولت و نهادهای فرهنگی تداوم یافت.
دکتری علوم سیاسی موسسه امام خمینی(ره) با تحلیل ریشههای این نابسامانی افزود: در طول این چهار دهه، سیاستگذاری فرهنگی دچار نوعی شلختگی نظری بوده است؛ هر دولتی با تفسیر و سلیقه خود وارد عرصه فرهنگ شده و کمتر رویکردی مبتنی بر نظریه فلسفی یا اجتهادی منسجم در تصمیمگیریها دیده میشود.
وی با اشاره به دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری درباره اعلامیه جهانی حقوق بشر اظهار کرد: استاد مطهری معتقد بودند این اعلامیه کاری فیلسوفانه است و اگر نهادی بینالمللی وارد چنین حوزهای شود، در واقع «پا در کفش فیلسوفان کرده است». مداخله دولت در فرهنگ نیز از همین سنخ است؛ موضوعی که باید بر مبنای تأملات فیلسوفان و مجتهدان تحلیل شود، نه بر پایه تصمیمهای سیاسی و اقتضایی.
وی افزود: مشکل اصلی فرهنگ در ایران این است که سیاستگذاریها پیش از آنکه بر مبنای نظریهای روشن و منسجم طراحی شود، صرفاً بر اساس تجربه یا سلیقه فردی انجام میگیرد؛ در حالیکه تصمیمگیری فرهنگی باید بر پایه مبانی فلسفی و اجتهادی دقیق استوار باشد تا از آشفتگی و نوسان مصون بماند.










نظر شما