سه‌شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۷
فضای مجازی و دشواره‌ی اخلاق در سپهر سنت و تجدد ایرانی

حوزه / فضای مجازی دستاورد دوران مدرن است اما استفاده از آن در جامعه ایران که هنوز هم از منظر دلبستگی به ارزش های اخلاقی دینی و فرهنگ ملی خود یک جامعه سنتی به شمار می آید، یک پرسش چالش برانگیز را موجب می شود: «نسبت فضای مجازی با اخلاق در زیست جهان سنت و مدرنیته جامعه ای با مختصات کشور ایران چگونه است؟»

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام و المسلمین حسینعلی رحمتی عضو هیأت علمی گروه اخلاق کاربردی پژوهشگاه قرآن و حدیث در نوشتاری با عنوان «فضای مجازی و دشواره‌ی اخلاق در سپهر سنت و تجدد ایرانی»، به واکاوی چالش‌های اخلاقی زیست دیجیتال در نسبت با ریشه‌های سنتی و دغدغه‌های تجدد ایرانی می‌پردازد.

او در این نوشته می‌کوشد نشان دهد که چگونه تحولات فضای مجازی، مرزهای مفهومی اخلاق را در جامعه‌ی ایرانی دگرگون ساخته و ما را در برابر پرسش‌های تازه‌ای از هویت، مسئولیت و ارزش قرار داده است.

متن کامل این یادداشت را در ادامه بخوانید:

فضای مجازی، اخلاق و سنت و تجدد مسئله چه کسانی هست / نیست/ باید باشد؟

مهاجرت روزافزون جامعه ایرانی به فضای مجازی طی چند دهه گذشته، نه صرفا استفاده از یک فناوری ارتباطی، بلکه ساختن یک زیست جهان جدید، و آغاز دورانی به شدت متفاوت از قرون گذشته خویش است (که با ورود هوش مصنوعی متفاوت تر هم خواهد شد).

فضای مجازی دستاورد دوران مدرن است اما استفاده از آن در جامعه ایران که هنوز هم از منظر دلبستگی به ارزش های اخلاقی دینی و فرهنگ ملی خود یک جامعه سنتی به شمار می آید، یک پرسش چالش برانگیز را موجب می شود: «نسبت فضای مجازی با اخلاق در زیست جهان سنت و مدرنیته جامعه ای با مختصات کشور ایران چگونه است؟». این سوال به رغم اهمیت بسیار زیادی که دارد متاسفانه آن گونه که باید در جامعه ما جدی گرفته نشده است.

طبیعتا در این زمینه از سنت‌ستیزان و تجددستیزان یا کسانی که کاری با اخلاق ندارند نمی توان انتظاری داشت. اما افراد و نهادهایی که دغدغه اخلاق و سنت و تجدد و فناوری را دارند باید آن را جدی بگیرند؛ نه فردا، که امروز هم دیر است.

فناوری مدرن در جامعه‌ای کم‌وبیش سنتی؛ جای‌گاه اخلاق کجاست؟

شبکه های اجتماعی امروزی محصول علم و تجربه انسان دوره مدرن (و تا حدودی پَسامدرن) است؛ و چون خاستگاه اولیه آن جامعه غربی بوده است طبیعتا تا اندازه ای هنجارهای اخلاقی و فرهنگی مدرنیته غربی را در بافتار خود نمایندگی می کند. این فناوری وقتی وارد جامعه ایران می شود که هنوز کم‌وبیش جامعه ای سنتی (یا دست کم جامعه ای در حال گذار از سنت به تجدد) است، باید اندیشوران اخلاق‌اندیش ما را به تامل وادارد که: «نسبت این وضعیت با اخلاق چیست؟».

به طور مختصر می توان گفت فضای مجازی و به ویژه شبکه های اجتماعی، تداوم جامعه فیزیکی ایرانیان است که در آن مجموعه ای از هنجارهای اخلاقی دینی، ملی، و غربی جریان دارد. کاربران ایرانی، به ویژه نسل جوان آن، هرروزه در تقاطع این سه قرار گرفته اند و بسته به بنیان‌های فکری و تربیتی‌شان، از هر کدام بهره‌ای می گیرند.

فضای مجازی برای آنها هم هنجارساز است هم میدانی برای کنش‌گری اخلاقی. البته این‌که کارکرد اخلاقی این فضا مثبت است یا منفی، باید جداگانه بررسی شود.

فضای مجازی و دوگانهٔ سازواری و ناسازواری با سنت اخلاقی ما

اخلاق‌پژوهان ما هرگاه در صدد تحقیق درباره فضای مجازی و اخلاق و سنت و تجدد در کشورمان برآمدند بایستی در این موضوع هم مُداقه کنند که فضای فناورانه‌ای که آبشخور اخلاقی و فرهنگی آن بیرون از ایران، و به ویژه غرب، است چه نسبتی با سنت اخلاقی و فرهنگی ما دارد. واکاوی این موضوع موجب می شود هم خودشان شناخت واقع‌بینانه و منصفانه‌ای در این باره پیدا کنند هم به مدیران ارشد جامعه یاری رسانند که درست‌ترین سیاستگذاری و برنامه‌ریزی را درباب نسبت فناوری و اخلاق و تجدد داشته باشند.

واقع مطلب این است که فضای مجازی رویکردی دو وجهی نسبت به اخلاق دینی و ملی ما دارد: در برخی هنجارها هم افق و سازگاری دارد (مانند شفقت و خیرخواهی نسبت انسان ها، یا حفظ محیط زیست) اما در مواردی هم سازگاری ندارد (مثل ترویج اخلاق منهای دین، انسان‌محوری، آزادی بیش از حد در مناسبات فردی و اجتماعی، و ترویج نسبی‌گرایی اخلاقی).

البته مفاهیم و مصادیق مورد اشتراک و افتراق بیش از این مقدار، و نیازمند بررسی های علمی دقیق تر است.

بنیادهای فلسفی فضای مجازی: شناخت این بنا بدون فهم زیربنای آن ممکن نیست

بافتار کلی فناوری هایی چون فضای مجازی و هوش مصنوعی تا اندازه زیادی متاثر از مبانی فکری و فلسفی و اخلاقی جامعه ای است که در آن شکل گرفته اند. بنابراین، هرگونه موضع‌گیری درباره اخلاق فضای مجازی بدون شناخت آن مبانی امکان پذیر نیست. از آنجا که این فضا محصول دوران مدرن است، اخلاق‌اندیشان کشورمان برای تحلیل اخلاقی این فضا چاره ای جز این ندارند که با مفهوم، ماهیت، مبانی و ارزش های اخلاقی مدرنیته، و زمینه و زمانه تاریخی و فرهنگی جامعه ای که این فناوری در آن شکل گرفته است آشنا شوند.

سیر مطالعاتی آنها باید دست کم از دوره رنسانس و آغاز دوران مدرن شروع و به امروز ختم شود. در چنین فرایندی است که باید اصولی چون آزادی بیان، عقلانیت، انسان محوری و اومانیسم، علم گرایی، تجربه گرایی، و تکثرگرایی مورد مطالعه قرار گیرد و نسبت آن با فناوری های جدید روشن شود.

بدون آشنایی دقیق و عالمانه با این اصول و آن پس‌زمینه، هم شناخت ما از وجه اخلاقی فضای مجازی سطحی می‌شود هم موضع‌گیری‌ها و داوری‌های‌مان.

فضای مجازی؛ ابزاری مدرن در خدمت سنت، اما بشَرطها و شُروطها

فضای مجازی ریشه در فضای گفتمانی مدرنیته و پست مدرنیته دارد، و عجیب نیست اگر حامل یا مروج ارزش های اخلاقی این دو باشد. ازاین‌رو جا دارد اندیشور ایرانی از خود بپرسد: «در این صورت آیا این فناوری می تواند در خدمت اخلاق اسلامی و فرهنگی ایرانی باشد؟». پاسخ دقیق نیازمند ژرف‌کاوی علمی و همه‌جانبه، و تببین وجوه اشتراک و افتراک این دو است.

اما آنچه می توان به اختصار گفت این است که: بله، فضای مجازی را می توان برای تبیین و ترویج سنت اخلاقی مان به کار گرفت، اما به شرط این که مدافعان و مبلغان این سنت:

اولا فضای حاکم بر این فناوری و «زبان» آن را به خوبی بشناسند،

ثانیا با معارف اخلاقی دینی و فرهنگی خود آشنایی جدی داشته باشند،

ثالثا این معارف را به زبان رسانه ای چون فضای مجازی «ترجمه» کنند.

این کار به معنای دست کشیدن از سنت اخلاقی خود،‌ و تسلیم شدن به ارزش های حاکم بر فضای مجازی نیست؛ بلکه مقصود این است که «محتوا»ی اخلاقی خود را متناسب با «ظرف» این رسانه بازنویسی کنیم.

فضای مجازی و جهانی شدن: آیا هضم شدن در اخلاق جهانی تقدیر ماست؟

آیا فضای مجازی به عنوان ابزاری در خدمت «جهانی شدن» (Globalization) و بسط ارزش های اخلاقی فرهنگ‌های مسلط جهانی است؟ آیا این روند به حاشیه‌نشینی، حذف، یا انحلال فرهنگ و اخلاق جوامعی منجر می شود که به اندازه کشورهای بزرگ‌تر تولیدکننده یا استفاده‌کننده فناوری‌های اطلاعاتی نیستند؟

در بدو امر چنین به نظر می رسد، اما تجربه چند دهه گذشته نشان داده سنت‌های اخلاقی دیگر هم به شرط شناخت این فضای جدید می توانند از آن برای معرفی و ترویج ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی خود استفاده کنند، چرا که به ویژه شبکه های اجتماعی امروزه کم وبیش در اختیار همه انسان های سراسر کره زمین است؛ سفره ای گسترده یا بازاری عمومی که اگر ما ایرانی ها زیرک باشیم می توانیم از آن برای معرفی و فروش کالای فرهنگی خود استفاده کنیم.

اما اگر جامعه ای خود را از حضور در این بازار محروم کرد، یا متناسب با آن کالای خود را ارائه نکرد، یا دنبال جذب مخاطب نبود، نباید دیگران را سرزنش کند و گناه کم‌کاری خود را به گردن دیگران بیاندازد.

فضای مجازی و نقد سنت اخلاقی؛ هم ضروری هم ظریف

«سنت اخلاقی» در ایران، عنوان گسترده ای است که مجموعه ای از اصول و مبانی دینی، سنت های فرهنگی ملی، منابع علمی، پیشینه تاریخی، و رفتارها و خُلقیات ما ایرانیان را در بر می گیرد. از آن جا که این سنت با تحولات زمان و عوامل موثر بر آن (از جمله فضای مجازی و هوش مصنوعی) در تعامل است، بایستی همواره از سوی حاملان و مدافعان و مبلغانش مورد بازخوانی، نقد، و بازنگاری قرار گیرد تا شادابی و سازندگی خود را حفظ و به حیات خود ادامه دهد. در غیر این صورت، سترون می شود و به مرور هم خود سنت هم مبلغانش از زیست‌بوم فکری و زندگی فردی و اجتماعی مخاطبان حذف یا به حاشیه رانده خواهد شد.

فضای مجازی در این زمینه کاربرد فراوان دارد. با استفاده از این فضا هم می توان اصول و مبانی را تبیین کرد، هم با منتقدان و مخالفان سنت وارد گفت و گو شد، هم رفتارهای نادرست ایرانیان در فضای مجازی و فیزیکی را مورد آسیب‌شناسی قرار داد.

نقد سنت البته کار ساده ای نیست، و برای انجام آن باید مجموعه ای از ظرافت‌ها و ظرفیت‌ها در نظر گرفته شود.

فضای مجازی سنت اخلاقی ما را با چه چالش‌هایی مواجه می‌کند/کرده؟

این که فضای مجازی جامعه ما را از جهت نظری و عملی با چه چالش هایی مواجه می کند، پرسشی است که اخلاق‌پژوهان کشورمان بایستی آن را جدی بگیرند. در پاسخ به طور مختصر می توان به این موارد اشاره کرد:

۱. ایجاد تردید در اقتدار منابع هنجارگذار سنتی اخلاق از قبیل خانواده، نهادهای تبلیغ دین، و حتی نهاد آموزش و پرورش.

۲. معرفی الگوهای جدید مثل سلبریتی ها، که گاه هنجارهایی به شدت متفاوت یا حتی متضاد با اخلاق سنتی را به نسل جدید معرفی می کنند.

۳. آشنایی نسل امروز با نظریه ها و سنت های مختلف اخلاقی در کشورهای دیگر از طریق فضای مجازی، آنان را به سمت پذیرش نوعی نسبی‌گرایی اخلاقی در عمل و نظر سوق داده، که با آموزه های اخلاق سنتی ما ناسازگار است.

این فهرست را باز هم می شود ادامه داد.

متصدیان اخلاق و تعلیم و تربیت در کشور ما در صورت عدم آشنایی با این چالش ها،‌ هم در شناخت ماهیت تحولات هنجاری نسل جوان با مشکل مواجه می شوند، هم برای سیاستگذاری و برنامه‌ریزی جهت تربیت اخلاقی آنها.

فضای مجازی و نسل جوان: کاربرانی ایستاده سر یک چهارراه و سه سنت

«نسل جوان» عمده‌ترین بخش جامعه است که با فضای مجازی، اخلاق، سنت و تجدد و پیامدهای آن دست به گریبان است. این نسل، هم بازی‌گر تحولات امروز است هم زمام‌دار مقدرات فردای ایران عزیز ما. ازاین رو متصدیان و برنامه ریزان اخلاق و فناوری در کشورمان باید بیش از همه مسئله را در «نسبت» با زیست جهان این نسل و از «نگاه» آنها بررسی کنند.

یکی از نکته‌های قابل توجه در این زمینه آن است که جامعه امروز ایران و به ویژه نسل جوان از جهت نظری و عملی با سه سنت (و به تبع آن با سه نظام اخلاقیِ) دینی، ملی، و غربی سروکار دارند که در مواردی با هم اشتراک و در مواردی نیز افتراق یا حتی تضاد دارند. فضای مجازی هم «ابزار» آشنایی با این فرهنگ ها (به ویژه فرهنگ غربی) است، هم «آینه»ای که اثرات این آشنایی را نمایش می دهد.

عدم آشنایی واقع‌بینانه مدافعان دین، مبلغان اخلاق، و سیاست‌گذاران فناوری با این وضعیت، موجب عدم برنامه‌ریزی «مناسب» و «به‌موقع» می‌شود، و طبیعتا نمی‌توان انتظار داشت که مورد استقبال و همراهی جامعه هدف قرار گیرد.

فضای مجازی و بازخوانی انتقادی سنت و تجدد؛ یک وظیفهٔ قطعی، دو غفلت محتمل

افراد و نهادهایی که در کشورمان متصدی یا دغدغه‌مند اخلاق و فناوری هستند در معرض دو آفت قرار دارند: یکی عدم اطلاع کافی از تاریخچه مواجهه سنت و تجدد در جامعه ایران دست کم از اواخر قاجار و آغاز مشروطه تا امروز، و دیگر، غفلت از آینده پژوهی نسبت به تحولات آینده مربوط به فضای مجازی و هوش مصنوعی.

این دو آفت موجب می شود که فضای مجازی را فقط در چارچوب مقطع فعلی بررسی کنند و در نتیجه نه بتوانند زیرساخت‌های معرفتی و تاریخی آن را بشناسند و نه بتوانند برای سال ها(چه رسد به دهه ها)ی آینده برنامه‌ریزی درست و واقع‌بینانه‌ای داشته باشند.

بنابراین، نهادهایی چون شورای عالی فضای مجازی بایستی اخلاق فناوری اطلاعات را اولا از منظر سیر تاریخی تجدد در ایران بررسی کنند، ثانیا از هم اکنون آینده‌پژوهی اخلاقی در این زمینه را شروع کنند.

این کار باید به صورت یک «پروسه» و فرایند مداوم باشد، نه «پروژه» و کارهای مقطعی. سرعت تحولات مربوط به فناوری و متاثر از فناوری بیش از تصور ماست. مبادا غفلت کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha