به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از تبریز، نشست علمی ـ پژوهشی "رابطه لحاظ استقلالی با ماهیت مندی اشیاء در مکتب علامه طباطبایی و آثار فلسفی و عرفانی آن" در مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) تبریز و با همکاری مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه آذربایجان برگزار شد.
در این نشست علمی، حجتالاسلام حسن محمدزاده استاد حوزه علمیه تبریز با تسلیت ایام فاطمیه و نیز گرامیداشت ایام ارتحال علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، به بیان ویژگی مشترک این دو بزرگوار پرداخت و اظهار داشت: حضرت فاطمه زهرا(س) به عنوان معصوم و علامه طباطبایی به عنوان تالی تلو معصوم، هر دو در یک ویژگی مشترک بودند؛ هر دو مدافع حرم و حریم ولایت بودند و حقیقتاً خود را در راه این مکتب هزینه کردند.
حجتالاسلام محمدزاده، علامه طباطبایی را به معنای واقعی کلمه، صاحب مکتب دانست و تصریح کرد: یک اندیشهور زمانی صاحب مکتب خوانده میشود که دارای یک منظومه فکری منسجم باشد؛ به گونهای که همه مبادی، مبانی و مسائل حول یک محور اصلی نظم یافته باشد. علامه طباطبایی با وجود تنفس در فضای فکری ملاصدرا، به هیچوجه مقلد محض نبود و در عرصههای مختلف فلسفی و معرفتشناختی، دارای نظرات اختصاصی و آرای متفاوتی است که او را به عنوان یک مکتب مستقل معرفی میکند.
وی با بیان اینکه شناخت و تبیین این مکتب فکری، وظیفه امروز اندیشمندان است، هشدار داد: اگر ما در شناخت و معرفی این مکتب کوتاهی کنیم، شاهد تحریف اندیشههای ناب و حتی انتساب القابی مانند معلم رابع یا معلم خامس به شخصیتهای دیگر خواهیم بود.
استاد حوزه علمیه تبریز به تبیین پیشینه بحث پرداخت و خاطرنشان کرد: اگرچه تمایز وجود و ماهیت، یک دستاورد بزرگ در فلسفه اسلامی است که از فیلسوفانی مانند کندی و فارابی آغاز شد، اما در کل تاریخ فلسفه اسلامی با یک شکاف و خلأ معرفتی مواجهیم؛ این پرسش که ملاک ماهیتمندی اشیاء چیست؟ به صورت مستقل و منسجم طرح و پاسخ داده نشده است. به عبارت ساده، معلوم نبوده معیار این که چیزی ماهیت دارد یا ماهیت ندارد دقیقاً چیست.
وی، نوآوری اصلی علامه طباطبایی را در نظریه اعتباری بودن ماهیت دانست و توضیح داد: از منظر علامه، ماهیت نه یک امر اصیل است و نه دارای عینیت خارجی؛ حتی تصویر کشفی از واقعیت نیست. بلکه ماهیت یک تصویر اعتباری و جعلی است که فاعل شناسا (انسان) در مرحلة ذهن و در تفاعل با وجود خارجی، آن را میسازد و اعتبار میکند.
حجتالاسلام محمدزاده در تبیین هسته مرکزی این نظریه ابراز کرد: پرسش اصلی این مقاله این است که چه رابطهای بین لحاظ استقلالی و ماهیتمندی اشیاء وجود دارد؟ پاسخ از منظر علامه این است که این رابطه، یک رابطه تولیدی است. به این معنا که اگر فاعل شناسان به چیزی با نگاه استقلالی و التفات مستقل بنگرد، این نگاه، موجب تولید ماهیت برای آن شیء در ذهن میشود. اگر این لحاظ استقلالی نباشد، اساساً ماهیتی در کار نخواهد بود.
وی برای توضیح بیشتر به مثال قطره در دریا اشاره کرد و افزود: قطره در حقیقت خود، جزئی جدا از دریا نیست و استقلالی ندارد. اما اگر ما با ذرهبین به آن نگاه کنیم و آن را مستقل لحاظ کنیم، در ذهن ما دارای هویت و ماهیتی مستقل میشود. ممکنات و کثرات عالم نیز همینگونهاند؛ معناداری و ماهیت آنها ناشی از نگاه استقلالی ماست، در حالی که در واقعِ امر، همگی فی الله محو و فانیاند.
انتهای پیام. /











نظر شما