به گزارش خبرگزاری حوزه، در ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، «حوزهنیوز» متنهای روضه این بانوی بزرگوار را برای استفاده مبلغان و علاقهمندان منتشر خواهد شد.
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا المظلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَة
- اسماء میگه دیدم خانوم غسل کرد پیراهن تمیزی به تن کرد، سوره یاسین رو تلاوت کرد بعد فاطمه(س) مشغول مناجات شدن، اما مثل ابر بهار داره از چشمان کبودش اشک می ریزه! خدایا دختر پیغمبر چه دعایی داره می کنه؟
«ببین خانوم فاطمه(س) لحظات آخر به یاد من و شما بوده قدر این نعمت رو بدونیم»
اسماء میگه دیدم اینجوری داره دعا میکنه: «اللهم إنّی أَسْأَلُکَ بِالذِینَ اصْطَفَیْتَهُمْ»؛ خدایا به حق همه انبیاء، «وَ بِبُکاءِ وَلَدَی فی مفارقتی»، و به گریه حسن و حسینم در فراق من، «اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی»؛ خدایا از سر تقصیرات شیعیان من زهرا در گذر!
من غلامی زغلامان توأم یا زهرا
مستمندی به سرخان توأم یا زهرا
از زمانی که به خود آمده ام فهمیدم
خاطر آشفته و حیران توأم یازهرا
از ازل لطف تو شد شامل حالم آری
تا ابد در خور احسان توأم یا زهرا
(بریم مدینه واسه غربت امیرالمومنین و حضرت زهرا گریه کنیم؟)
-مولا اومد خونه، فاطمه جان چیزی داریم برای خوردن یا نه؟ فرمود علی جان بچه ها رو هم گرسنه خوابوندم! از همین جا داره به حسینش یاد میده میدونه تو گودال حسینش رو گرسنه میکشن.
خانوم همین که فهمید امیرالمومنین خجالت کشیده، حضرت فرمود چرا به من نگفتی چیزی تهیه کنم؟ فرمود: علی جان بابام
گفته مبادا از علی چیزی بخواهی که خجالت بکشه
اما این روزا یه چیزی از علی(ع) خواست که دلش رو زیر و رو کرد!! فرمود: علی جان ملائکه برام یه نقشه تابوت آوردن آیا میشه این تابوت رو شما برای من درست کنی؟
من از شما می پرسم این آقایی که بیرون از خونه هم نمیتونه بره، تابوت رو کجا درست کرد؟
بچه ها این روزها دارن میبینن که بابا تخته هایی رو کنار هم میذاره اما داره ضجه میزنه، کی فهمیدن؟ وقتی درب نیم سوخته باز شد چهار نفر زیر یک تابوت رو گرفتند؛
خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند
اینجا تو اسلام اولین تابوت ساخته شد یعنی تا قیامت هر کی بمیره و بدنش رو تو تابوت بذارن مدیون فاطمه است.
این سنت شد که باید برای همه اهل بیت تابوت درست بشه برای امیرالمؤمنین تابوت دوم رو درست کردند برا امام حسن تابوت سوم رو درست کردن اما نوبت به اباعبدلله که رسید، خانوم زینب دیگه نتونست تابوت درست کنه!! مگه تابوت اون چیزی نیست که بدن رو بپوشون؟ کربلا تابوت اباعبدلله شمشیر و نیزه شکسته بود
(حضرت زهرا جریان شهادت پسرش حسین «ع» رو شنید میگن خانوم بلند گریه میکرد و بر صورتش لطمه میزد، شما چطور حق شهید کربلا رو ادا میکنید)
وقتی خانوم زینب رسید گودی قتلگاه و حسینش رو غرق به خون دید اینطور گفت:
حسین جان؛
قبول کن که شبیه حصیر افتادی
قبول کن ته گودال گیر افتادی
مخواه تا که سر من به گریه بند شود
بگو چکار کنم از تنت بلند شود
بگو چه کار کنم آب را صدا نزنی
بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی
بگو چه کار کنم از تو دست بردارند
برای پیکر تو یک لباس بگذارند
«صلی الله علیک یا اباعبدلله»










نظر شما