شنبه ۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۹
فلسفه و فیزیک تا اخلاق و فروتنی

حوزه/ دو فرزند شهید محسن فخری‌زاده در گفت‌وگویی صمیمانه، پرده از زوایای کمتر دیده‌شده زندگی پدر برداشتند؛ از نبوغ علمی و طراحی مسیر هسته‌ای کشور از نوجوانی گرفته تا اخلاق‌مداری، مدیریت چندوجهی و نقش ویژه او در کنار خانواده و همکارانش.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، مهدی و حامد فخری‌زاده، فرزندان دانشمند هسته‌ای شهید محسن فخری‌زاده، روز شنبه در برنامه «سلام صبح بخیر» حضور یافتند و درباره ابعاد علمی، اخلاقی، عرفانی و سبک زندگی پدرشان سخن گفتند.

مهدی فخری‌زاده: طراحی مسیر از نوجوانی، خلاقیت و ممارست راز موفقیت پدر بود

مهدی فخری‌زاده در این برنامه با اشاره به ویژگی‌های برجسته شخصیت علمی پدر اظهار داشت: یکی از ویژگی‌های مهم ایشان طراحی مسیر و ممارست روی آن بود. پدرم مسیر هسته‌ای را در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی برای خود تعریف کرد. هنگام انتخاب رشته در دبیرستان، با وجود اینکه معلم ادبیات به‌دلیل استعداد بالایی که داشت به او پیشنهاد رشته ادبیات داده بود، اما پدر گفت مسیری که دنبال می‌کنم با فیزیک به نتیجه می‌رسد. همین انتخاب مسیر و ماندن طولانی‌مدت روی آن، رمز موفقیت او بود.

وی افزود: همه ما در مسیر زندگی با کامیابی و ناکامی روبه‌رو می‌شویم. مهم این است که با موفقیت‌ها مغرور نشویم و با ناکامی‌ها ناامید نشویم. پدرم دقیقاً همین‌گونه بود.

مهدی فخری‌زاده «خلاقیت» و «نوآوری» را از دیگر ویژگی‌های شهید دانست و گفت: ایشان هیچ کاری را انجام نمی‌داد مگر آنکه برای اولین بار در ایران یا جهان باشد. اگر کاری قبلاً انجام شده بود سراغش نمی‌رفت. جمله معروفش این بود: اگر کاری سخت و پیچیده است و کسی جرئت نکرده سمتش برود، پس ما باید آن را انجام دهیم.

وی سپس به مدیریت زمان و انضباط شخصی شهید اشاره کرد و گفت: پدر همیشه می‌گفت اگر بلد باشید از وقتتان استفاده کنید، وقت اضافه هم می‌آورید. روزش را ساعت پنج و نیم صبح شروع می‌کرد و حدود یازده و نیم می‌خوابید. زمان خواب و بیداری‌اش حتی با تغییر فصل هم عوض نمی‌شد. صبح‌ها را به مطالعه فلسفه، عرفان و ادبیات اختصاص می‌داد؛ از محیی‌الدین ابن عربی تا ملاصدرا، سهروردی، مولانا، حافظ و حتی هگل.

فخری‌زاده ادامه داد: بعدازظهرها معمولاً ساعت هفت یا هفت‌ونیم در منزل بود. حتی در تعطیلات نوروز هم اگر مهمانی بود، باز هم گوشه‌ای مشغول مطالعه می‌شد. مدیریت زمان برایش بسیار مهم بود.

حامد فخری‌زاده: پدرم شخصیت چندوجهی و نخ تسبیح دانشمندان کشور بود

در ادامه، حامد فخری‌زاده با بیان اینکه یکی از ویژگی‌های مهم شهید «شخصیت چندوجهی» او بوده، گفت: پدر در حوزه ادبیات، استاد واقعی بود و شعر می‌سرود. ادبیات را در حد یک فارغ‌التحصیل دکتری می‌فهمید. در موسیقی نیز دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی سنتی ایران را مثل یک استاد می‌شناخت.

وی افزود: در فلسفه صاحب ایده و نظریه بود. تمام فلسفه شرق و غرب را مطالعه کرده بود و خودش دوره‌های فلسفه برگزار می‌کرد. یکی دو کتاب هم درباره آراء و اندیشه‌هایش منتشر شد؛ به‌ویژه ترکیب فلسفه و فیزیک که برای حل بن‌بست‌های علمی بسیار کمک‌کننده بود.

حامد فخری‌زاده با اشاره به جایگاه پدرش در خانواده گفت: با وجود اینکه در جهان او را با نام‌های بزرگ می‌شناختند، در خانه یک همسر و پدر تمام‌عیار بود. ظرف می‌شست، جارو می‌کرد، با نوه‌ها بازی می‌کرد؛ آن‌چنان که انگار سه کودک چهار پنج ساله با هم بازی می‌کنند. با ما بیشتر از یک پدر، یک رفیق با مرام بود.

وی در بخش دیگری گفت: شهید فخری‌زاده بنیانگذار پدافند زیستی و بیولوژیک کشور بود. در حوزه هسته‌ای طراح و برنامه‌ریز نقشه‌راه کشور از دهه ۶۰ به بعد بود. در حوزه لیزر، الکترونیک، هوش مصنوعی و پروژه‌های بسیار خاص فعالیت می‌کرد. ۱۰ سال قبل از آنکه جهان به‌طور جدی درباره هوش مصنوعی صحبت کند، ایشان تیم‌های فعال و پروژه‌های مهمی در این حوزه داشت.

حامد فخری‌زاده همچنین با اشاره به همکاران پدرش گفت: دانشمندان بزرگی مانند دکتر منصور عسگری، دکتر مطلبی‌زاده، دکتر برجی، دکتر صدیقی، دکتر فریدون عباسی، دکتر تهرانچی و دکتر هاشمی‌تبار از یاران ایشان بودند. همان‌طور که شهید تهرانچی گفته بود، محسن فخری‌زاده مثل نخ تسبیح تمام این دانشمندان بود.

وی افزود: بسیاری از این افراد پیشنهادهای مالی چشمگیر از کشورهای خارجی داشتند، اما می‌گفتند فقط اخلاق فخری‌زاده باعث شد بمانیم. می‌دانستند مسیر، مسیر شهادت است، اما به‌خاطر اخلاق او با جان و دل می‌ماندند.

حامد فخری‌زاده یکی از خاطرات مربوط به ساده‌زیستی و فروتنی پدر را چنین نقل کرد: وقتی کنار محافظینش می‌نشست، تشخیص اینکه کدام محافظ است و کدام دکتر فخری‌زاده، سخت بود؛ آن‌قدر صمیمی و گرم برخورد می‌کرد. یک‌بار فردی نامه‌ای برای حل مشکلش آورد. رئیس دفتر گفت پیگیری این نامه در شأن شما نیست، اما پدر گفت: پسر جان، آبرو را جمع می‌کنیم که خرج مردم کنیم؛ آبرویی که با خودت ببری توی گور فایده‌ای ندارد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha