سیده مریم طباطبایی ندوشن در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با بیان اینکه خشونت خانگی شامل هرگونه فشار، کشمش، تهدید، زورگویی، عدم توجه، توهین، تحقیر و آسیب جسمی و روانی به اعضای خانواده است، گفت: اشکال متفاوتی از خشونت شامل خشونت های فیزیکی، خشونت رفتاری، کلامی و اقتصادی وجود دارد که هر یک از اعضای خانواده اعم از همسران و فرزندان ممکن است در ارتباط با یکدیگر این خشونت ها را نسبت به هم روا دارند؛ اما در دهه اخیر باید از یک خشونت خاموش نوظهوری صحبت کنیم که ممکن است در خانواده ای که هیچ یک از اشکال خشونت مذکور را ندارد، خشونت دیجیتال وجود داشته باشد و باید نسبت به آن آگاهانه رفتار کرد.
نویسنده و پژوهشگر حوزه خانواده افزود: با گسترش فناوری های هوشمند، خشونت دیجیتالی در خانوادهها رو به افزایش نهاده است که به معنای غرق شدن اعضا در فضای مجازی و ابزار های دیجیتال است تا حدی که حضور دیگران نادیده گرفته شده و گفتوگوی مؤثر و ارتباط عاطفی در خانواده به حداقل میرسد.
وی اضافه کرد: پدیده نوظهور «خشونت دیجیتالی» به عنوان یکی از مخربترین اشکال خشونت مدرن، کانون توجه پژوهشگران علوم ارتباطات و روانشناسی خانواده قرار گرفته است چون بر خلاف خشونت فیزیکی که آثار آن ملموس و آشکار است، این شکل از خشونت، ماهیتی نامرئی و خزنده دارد و پشت ظاهر پیچیده و جذاب فناوری، پنهان میشود.
فعال فرهنگی توضیح داد: خشونت دیجیتالی در بستر خانواده را میتوان به مثابه «غرقشدگی اعضا در فضای مجازی و ابزار دیجیتال» تعریف کرد، تا حدی که حضور فیزیکی و عاطفی سایرین نادیده گرفته شده و گفتوگوی مؤثر و تعامل چهرهبهچهره به حداقل ممکن تقلیل یابد. این پدیده از منظر نظریه «ساختار خانواده» یک تهدید جدی محسوب میشود، چرا که با تضعیف «حضور کیفی» که سنگ بنای صمیمیت و انسجام عاطفی است، به تدریج شبکه ارتباطی خانواده را از درون تهی میکند. وی تشریح کرد: مکانیسم تأثیر این خشونت را میتوان در چند محور اصلی تحلیل کرد که اولین مکانیسم آن فرسایش «زمان کیفی» در خانه است که به معنای جایگزینی تعاملات عمیق با ارتباطات سطحی همزمان در فضای مجازی است.
طباطبایی ندوشن افزود: تخریب «توجه فعال» به اعضای خانواده دومین مکانیسم تاثیر خشونت دیجیتال است که ناشی از وقفههای مکرر در ارتباط و گفت و گوی اعضای خانواده است و این تاثیر ناشی از اعلانها و بررسیهای وسواسگونه ابزار دیجیتال است که مانع تداوم مکالمات و احساس تعلق وقت برای اعضای خانواده است.
نویسنده و پژوهشگر حوزه خانواده اضافه کرد: ایجاد «انزوای مشارکتی» دیگر مکانیسم خشونت خانگی است و وضعیتی است که در آن اعضای خانواده در کنار یکدیگر حاضرند، اما هرکدام در جهان دیجیتالی جداگانهای غرق شدهاند. که در چنین شرایطی، خانواده اگرچه از نظر فیزیکی گرد هم آمده، اما از نظر عاطفی به مجموعهای از جزیرههای منفرد و غیرقابل دسترس تبدیل میشود و برای تک تک اعضای خانواده در نقش همسر یا فرزند، آسیب های روحی و روانی پنهانی ایجاد می کند که هرگز در ارتباط با خیل کثیر دوستان مجازی ، خلا ارتباط و گفت و گو با اعضای خانواده پُر نمی شود.
وی لزوم آگاهی بخشی وآموزش های اجتماعی در خصوص شیوه استفاده از رسانه و سواد رسانه را از مسئولیت های اجتماعی مهم مدارس، رسانه ها و نهادهای فرهنگی عنوان کرد و افزود: به دلیل استفاده کودکان از ابزارهای دیجیتال این آموزش ها حتی در مهد کودک ها و برنامه های آموزش محور صدا و سیما در برنامه های کودک نیز باید آموزش داده شود تا فرزندان ما علاوه بر آشنایی با آثار مخرب استفاده بیش از حد از رسانه ها ، مدیریت زمان و استفاده صحیح از فرصتها را یادبگیرند.
فعال فرهنگی خاطر نشان کرد: خشونت خانگی از هر نوع آن در جامعه متدینی مانند جامعه ایرانی، یک عبارت متناقض با دو واژه ناسازگار با هم (خشونت- متدین) است و اولین چیزی که به ذهن متبادر می کند این است که چگونه در جامعه دین محور که اصول بنیادینش بر محبت، عدالت و اخلاق است، پدیدهای شوم مانند خشونت خانگی میتواند رخ دهد؟! این تعجب از آن روست که هدف دین و دینداری؛ کرامت و سعادت انسان، سلامت روان فرد، استحکام خانواده و انسجام جامعه است و خشونت خانگی به همه این اهداف مقدس در جامعه، چه مستقیم و چه غیر مستقیم آسیب می زند در حالی که خانواده در اسلام یک حلقه یا اجتماع انسانی مقدس است که آرامش و مودت اساس آن است و هر گونه خشونت و بی توجهی به اعضای آن این قداست را نقض میکند.










نظر شما