حجت الاسلام و المسلمین محمد امین قوچانی غروی از اساتید حوزه علمیه در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با اشاره به دریای فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) اظهار داشت: نمی توان آنگونه که شایسته و بایسته است، حقّ مطلب ادا شود؛ چرا که حضرت (ع) شخصیتی ناشناخته است و آنچه بیان میشود، بخش کوچکی از شخصیت والای آن حضرت (ع) است.
وی افزود: در کلامی از شیخ صدوق می خوانیم: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَی الْبَصْرِیُّ عَنْ یَحْیَی الْبَصْرِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْجَوْهَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ الصَّادِقِینَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ لِأَخِی عَلِیِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَضَائِلَ لَا یُحْصِی عَدَدَهَا غَیْرُهُ فَمَنْ ذَکَرَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ وَافَی الْقِیَامَةَ بِذُنُوبِ الثَّقَلَیْنِ وَ مَنْ کَتَبَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِیَ لِتِلْکَ الْکِتَابَةِ رَسْمٌ وَ مَنِ اسْتَمَعَ إِلَی فَضِیلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِی اکْتَسَبَهَا بِالاسْتِمَاعِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَی کِتَابَةٍ فِی فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِی اکْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص النَّظَرُ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع عِبَادَةٌ وَ ذِکْرُهُ عِبَادَةٌ وَ لَا یُقْبَلُ إِیمَانُ عَبْدٍ إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ» (ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی (للصدوق) - تهران، چاپ: ششم، ۱۳۷۶ش؛ ص ۱۳۸)
حجت الاسلام و المسلمین غروی قوچانی خاطرنشان کرد: فضایل امیرالمؤمنین علی(ع) از ابعاد گوناگون قابل بیان است؛ معراج پیامبر (ص) از عقاید ضروری مسلمان است؛ در آن، شورآفرین اتفاقات و دیدارهایی که حضرت با آن مواجه شدند، جریان اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) است. حضرت می فرماید زمانی که در شب معراج من را به آسمان ها بردند، به هیچ گروهی از فرشتگان گذر نکردم، مگر آنکه از من درباره علی بن ابی طالب می پرسیدند. به گونه ای که گمان کردم اسم «علی» در آسمان ها مشهورتر از اسم من پیامبر است. در ادامه حضرت میفرمایند به فرشته ای برخوردند که به شکل و شمایل «علی» امیرالمؤمنین بوده است. خاتم الانبیاء احساس کردند که مولا زودتر از حضرت به آسمان ها آمده است؛ پاسخ می شنوند که اینگونه نیست؛ بلکه این، فرشته ای است که خداوند او را به شکل امیرالمؤمنین علی(ع) خلق کرده تا هر زمان که فرشتگان مشتاق دیدار امیرالمؤمنین علی(ع) می شوند، او را زیارت کنند و برای شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) طلب آمرزش کنند.
وی تصریح کرد: امیرالمؤمنین علی(ع) آفریده ای ممتاز قلمداد شده است. نور امیرالمؤمنین علی(ع) و نور رسول خدا (ص) یکی بودند و از پیامبران الهی نسل به نسل منتقل شده است، تا هاشم و بعد از آن به عبدالمطلب منتقل شده است و از آن به بعد یک قسمت از نور به جناب عبدالله و دیگری به ابوطالب منتقل گردید. در روایات هم آمده این تفکیک شدن نور به خاطر استمرار در هدایت الهی بوده است.
حجت الاسلام و المسلمین غروی قوچانی خاطرنشان کرد: فضایل امیرالمؤمنین علی(ع) از ابتدای ولادت تا زمان شهادت و حتی بعد از آن ادامه پیدا می کند؛ طبیعتا مورد حسادت دشمنان قرار می گیرند؛ می بینیم که ولادت حضرت در بطن و داخل کعبه اتفاق افتاده است و این امر، یکی از فضایل مهم حضرت است، فضیلتی که برای هیچ کس دیگری اتفاق نیفتاده است؛ اما دشمنان در همین امر به انحاء مختلف اشکال کردند، گاه گفته اند که حضرت تنها کسی نبوده که دارای این فضیلت بوده است گاه در روایات آن تشکیک می کنند. که البته همه این اشکالات در جای خود پاسخ داده شده است.
وی اضافه کرد: اولین کسی که پیامبری خاتم الانبیاء را تصدیق کرده است، حضرت بوده است. دشمنان همین جا را هم رها نکردند و گفتند تصدیق حضرت رسول (ص) در کودکی بوده است؛ و تصدیق کودک، اهمیت ندارد. و شبهات مختلف را وارد می کنند.
استاد حوزه علمیه یادآور شد: شاید بتوان مهمترین فضیلت و شاخصه حضرت برای جامعه را «ولایت مداری» حضرت قلمداد کنیم، ما باید نسبت به ایشان اندیشه ولایت داشته باشیم. حضرت از جایگاهی برخوردار است که تمام مردم باید نسبت به امامت و خلافت ایشان اعتراف داشته باشند، مهمترین دلیل برای این مطلب، علاوه بر آیات و روایات متعدد، می توان به حدیث متواتر و متفق بین المذاهب، یعنی حیث غدیر اشاره کرد. بسیاری از عالمان مشهور اهل تسنن به این مطلب اعتراف کردند و به صدور و صحت این حدیث، خدشه ای نکردند.
وی بیان کرد: خاتم الانبیاء (ص) از آغازین روزهای شروع تبلیغ و بعثت، بحث معرفی امیرالمؤمنین علی(ع) به عنوان جانشین خود را اعلام کردند، شاخصترین آن لحظات در جریان غدیر اتفاق افتاد. سؤالی که پیش آید، آن است که از روز غدیر تا شهادت رسول الله (ص) تقریبا ۷۰ روز گذشته و زمان چندانی نیست، چرا مسلمان ها حضرت را رها کردند و آیا «مولا» در حدیث غدیر، به معنای «دوستی» نیست؟ و الا چگونه تنها بعد از ۷۰ روز ممکن است مسلمان ها ولایت امام علی(ع) به معنای خلافت را فراموش کرده باشند؟
حجت الاسلام والمسلمین غروی قوچانی اظهار کرد: در سوره اعراف، آیه ۱۴۲، آنجا که به سفر حضرت موسی (ع) برای کوه طور می پردازد، اشاره می شود که حضرت، به مدت ۳۰ روز به سفر می روند و به طور آشکار، برادر خود، حضرت هارون علیه السلام را به جانشینی خود انتخاب می کنند. در این آیه شریفه تصریح شده است: «وَوَاعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَیٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛ و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش»
وی تأکید کرد: با نگاهی به این جریان می بینیم قرار بود حضرت موسی (ع) تنها قرار بود ۳۰ روز در میان امت نباشند؛ اما این مدت، به ۴۰ روز رسید؛ و همین ده روزه کفایت می کرد که سامری، امت موسی (ع) را گوساله پرست کند. با اینکه بنی اسرائیل می دانستند موسی (ع) زنده است؛ اما شد آنچه نباید می شد. این جریان را با جریان بعد از رحلت رسول الله (ص) مقایسه می کنیم، آن مدت، ۱۰ روز بود و وفات خاتم الانبیاء با جریان غدیر، ۷۰ روز بوده است. در بنی اسرائیل، مردم گوساله پرست شدند و اصل توحید را کنار گذاشتند؛ اما در جریان جانشینی پیامبر، نه توحید را، بلکه در انتخاب جانشین حضرت با هم اختلاف افتادند و در مصداق، اشتباه کردند. مهمترین معجزه پیامبر (ص)، قرآن کریم بود؛ اما بنی اسرائیل، با دیدن ۹ معجزه از موسی (ع) و اثبات نبوت موسی، دستور او را فراموش کردند و هارون را کنار زدند. بنی اسرائیل می دانستند که موسی (ع) زنده است؛ خیال سامری آنقدر راحت نبود؛ اما پیامبر خاتم از دنیا رفته بودند. حضرت موسی (ع) به صراحت، از واژه «خلافت» استفاده کرده بود؛ از این کلام، صریح تر نداریم. با این حال، بنی اسرائیل، هارون را ها کردند. اما پیامبر، از «ولایت» در «من کنت مولاه» استفاده کردند؛ که می توان گفت صراحت کمتری دارد. بیعت مسلمان ها در روز غدیر، برای بیعت بوده است؛ اما هوا و هوس و حب دنیا، آغازگر یک انحراف تاریخی شد؛ و دستور واضح خاتم الانبیاء (ص) کنار گذاشته شد. ولایت، مهمترین نعمت برای هر شیعه است؛ و ان شاء الله که بتوانیم از شکر چنین نعمتی برآییم.
انتهای پیام. /










نظر شما