خبرگزاری حوزه/ این روزها وضعیت فرهنگی کشور در حوزه عفاف و حجاب خوب نیست.
سرمایهگذاری دشمن بر نسل نوجوان و جوان ایرانی در طول دو دهه گذشته در سایه غفلت و سردرگمی مسئولان کشور کار را به جایی رسانده است که امروز برخی احکام الهی به راحتی به سخره گرفته میشود و خطر استحاله فرهنگی جامعه و به دنبال آن فروپاشی کانون خانواده بیخ گوش جامعه ایرانی به صدا درآمده است، اما همچنان عده ای را خواب ربوده و آب با خود برده است.
در اینکه چرا قانون «حمایت از خانواده از طریق فرهنگ عفاف و حجاب» که پس از مباحثات فراوان در مجلس تصویب شد و به تایید شورای نگهبان رسید به محاق رفته و ابلاغ نمی شود و حتی قوانین فعلی کشور نیز توسط متصدیان مربوطه اجرا نمی شود؟ سخن بسیار است، اما در این میان چه بسا بتوان نقش سه ضلع یک مثلث را علل سه گانه وضعیت فرهنگی کنونی دانست که هر کدام در نابسامانی فرهنگی این روزها و قانون شکنیهای گسترده در کشور، نقش جداگانه ای را ایفا کرده اند که برآیند آن، تبدیل به ملغمه ای شده که امروز همه را متحیر کرده است؛
ضلع اول این مثلث کانون توطئه علیه امت اسلامی یعنی نظام سلطه با طراحی رژیم صهیونیستی است که عملگی آن را بهاییت بر عهده گرفته و عناصر دینستیز و ضدانقلاب خارجنشین و دنبالههای داخلی آنها نیز در این توطئه آنها را یاری می کنند.
ضلع دوم این مثلث جریان اباحه گری داخلی است که به دلیل ضعف ایمان و غلبه نفسانیات همواره به تمایلات نفسانی گرایش دارند مخصوصا اگر با عده ای جریان های معلوم الحال سیاسی نیز پیوند بخورند. این افراد اگرچه ترویج بیحیایی را به عنوان یک پروژه در دستور کار خود قرار نداده اند اما همواره با شعارهایی مثل «آزادی» و یا «تساهل و تسامح» گرایش خود را به سوی مظاهر بیبند و باری نشان داده اند. امروز بخشی از یک جریان که دغدغه های دینی و مذهبی کمتری دارند و بیشتر با سیاست بازی به دنبال افزایش سبد رأی خود هستند بسترسازان خوبی برای اباحهگری در جامعه ایران شده اند. این جریان رفتار غلط «لبخند بر اباحهگری» را از دوم خرداد ۱۳۷۶ در رقابت های سیاسی ایران نهادینه کرد که تا امروز هم ادامه دارد و آثار شوم آن دودستگی در اقامه احکام شریعت شده است.
و اما ضلع سوم
این ضلع افرادی هستند که خود را در جبهه انقلاب تعریف میکنند، متدین هستند و دغدغه عفاف و حجاب دارند اما به نظر می رسد در مقابل هجمه رسانهای دو گروه دیگر، مبتلا به اجتهاد در مقابل نص شده اند و خطای محاسباتی آنها را در مواجهه با پدیده بیحیایی به شدت محافظه کار کرده است. این دوستان به بینات فرمایشات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «نظام اسلامی به هیچ وجه از مسأله حجاب عقب نشینی نمی کند» و یا «بیحجابی حرام شرعی و سیاسی است» کم توجه هستند و نسبت به برنامهریزی برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب به تردید افتادهاند و حتی برخی گاهی ادعای عقب نشینی نظام از مسأله حجاب را هم مطرح می کنند.
این افراد با متهم کردن جریان مذهبی و انقلابی به رعایت نکردن مصالح نظام در عرصه های مختلف با فلسفه بافی نسبت به ابلاغ نشدن قانون عفاف و حجاب زمینه دودستگی در جبهه انقلاب را فراهم کرده و توصیه های آنها عملا دستگاههای مسئول در عرصه ساماندهی به مسائل فرهنگ دینی را با نوعی بیتفاوتی و تحیر مواجه کرده است که نتیجه آن تعطیلی اقدامات سلبی و ایجابی در حوزه عفاف و حجاب بوده است.
و البته باید به این نکته نیز توجه شود که در این میان مطالبهگران دلسوز و دغدغه مند عفاف و حجاب به گونه ای عمل کنند تا تصویر درستی از مطالبهگری در این عرصه به تصویر کشیده شود و منطق عقلانی و مترقی طرفداران عفاف و حجاب در اذهان همه برجستهتر گردد.
نگارنده معتقد است اگر جبهه بزرگ انقلاب اسلامی و مردم مؤمن و فسادستیز ایران با هم متحد باشند و با الهام از قرآن و عترت رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب را نصب العین قرار دهند و بدون انفعال و وادادگی به تبیین و ترویج فرهنگ ایمانی و بلکه انسانی عفاف و حجاب بپردازند و مسئولان هم مومنانه و با شجاعت در این عرصه به وظایف قانونی خود عمل نمایند و شانه از زیر بار مسئولیت تاریخی خود خالی نکنند قطعا نصرت خدا شامل حال کشور می شود و بساط این توطئه یهود جنایتکار نیز برچیده خواهد شد.
محمد استوار میمندی










نظر شما