حجتالاسلام والمسلمین علی درستکار مدیر آموزش مرکز تحقیقات حکومت اسلامی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در زاهدان اظهار داشت: جنگ شناختی دشمن، ضرورت توانمندسازی اساتید حوزه در تبیین ولایت فقیه را دوچندان کرده است.
وی در تشریح اهداف و محتوای «دوره دانشافزایی اساتید حوزه علمیه با موضوع حکومت اسلامی و ولایت فقیه» ابراز کرد: این دوره از سال ۱۳۹۶ و بر اساس تفاهمنامه علمی ـ آموزشی میان مرکز مدیریت حوزههای علمیه و مرکز تحقیقات علمی حکومت اسلامی وابسته به دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری آغاز شده و تا امروز بهصورت مستمر برگزار میشود.
وی هدف اصلی این دوره را ارتقای سطح دانش سیاسی اساتید حوزههای علمیه، افزایش توان علمی آنان در موضوع حکومت اسلامی و ولایت فقیه و همچنین توانمندسازی اساتید و طلاب برای پاسخگویی مستدل، مستند و عقلانی به شبهات و پرسشهای مطرح در این حوزه عنوان کرد.
حجتالاسلام والمسلمین درستکار با اشاره به شرایط فکری و فرهنگی جامعه امروز افزود: بخشی از پرسشها و شبهات، بهصورت دغدغههای ذهنی در میان آحاد جامعه اسلامی، بهویژه نسل جوان و نوجوان شکل میگیرد و در کنار آن، حجم گستردهای از شبههافکنیها، تشکیکها و عملیات روانی ریشه در دشمنیها، عنادها و بدخواهیهای جریانهای معارض با اسلام و نظام اسلامی دارد که بهصورت شبانهروزی در فضای رسانهای و مجازی پمپاژ میشود.
وی تصریح کرد: هدف دشمن از این اقدامات، گسترش بدبینی، سیاهنمایی، اعتبارزدایی ذهنی و در نهایت مشروعیتزدایی عملی از حکومت اسلامی است و این دقیقاً همان تغییری است که در راهبرد دشمن، تحت عنوان «جنگ شناختی» شاهد آن هستیم.
وی ادامه داد: از سال ۱۳۹۶ این ضرورت بهطور جدی احساس شد که با توجه به تغییر پارادایم دشمن و تمرکز او بر جنگ شناختی، طلاب و روحانیون بهعنوان متولیان هدایت معنوی جامعه و روشنگری فکری مردم، باید خود را بهصورت عمیق و نظاممند به مباحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه مجهز کنند تا در برابر هجمهها، دست پُر داشته باشند و بتوانند گرههای ذهنی و چالشهای فکری جامعه را باز کنند.
حجتالاسلام والمسلمین درستکار با تأکید بر اینکه هدف جنگ شناختی، تصرف اذهان و تسلط بر ارادهها است، خاطرنشان کرد: دشمن اگر بتواند اراده و اهتمام جامعه اسلامی را تضعیف کند، تسلط بر آن جامعه برایش دشوار نخواهد بود؛ از همین رو، تمرکز اصلی شبهات بر چهار محور بنیادین مکتب اسلام، مذهب تشیع، نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه در عصر غیبت، حکیمانهترین و عقلاییترین مدل حکمرانی، نظام سیاسی ولایت فقیه است، گفت: از اصول موضوعه این بحث، تلازم و تعامل دین و سیاست است و نخستین سرفصلی که در این دورهها مورد بررسی قرار میگیرد، امکان و ضرورت دخالت دین در عرصه سیاست و مناسبات اجتماعی است.
حجتالاسلام والمسلمین درستکار خاطرنشان کرد: این مسئله از ماهیت احکام اسلامی و جامعیت دین اسلام نشأت میگیرد، چراکه دین مبین اسلام صرفاً ناظر به کنشگری فردی نیست، بلکه اقتضای جامعیت آن، پوشش تمامی ابعاد زندگی انسان، بهویژه عرصه اجتماعی و سیاسی است، اگر هدف دین، هدایت انسان و تأمین سعادت دنیوی و اخروی او است، این هدف بدون حضور فعال دین در حوزه سیاست و اجتماع تحقق نخواهد یافت.
وی تصریح کرد: در این سرفصل، به شبهاتی همچون عقلانی دانستن حکومت در برابر دینی بودن آن، ادعای فقدان احکام حکومتی در اسلام، یا زمانمند بودن احکام سیاسی و اجتماعی و اختصاص آنها به صدر اسلام پاسخ داده میشود و با استناد به قرآن، سنت و اندیشه امام خمینی(ره) روشن میگردد که بخش عمدهای از احکام دین، ناظر به مناسبات اجتماعی و سیاسی است.
مدیر آموزش مرکز تحقیقات حکومت اسلامی، دومین سرفصل دوره را تبیین «دین و حکومت» عنوان کرد و یادآور شد: پس از اثبات پیوند دین و سیاست، این پرسش مطرح میشود که مدل حکومتی دین چیست. بر اساس مبانی توحیدی، چون خداوند خالق، مالک و دارای حق ربوبیت است، ولایت بالذات از آنِ او است و این ولایت به اذن الهی به پیامبر اکرم(ص) و پس از ایشان به ائمه اطهار(ع) تفویض شده است.
وی تصریح کرد: در عصر غیبت امام معصوم(ع)، با رجوع به منابع عقلی و نقلی، به این نتیجه میرسیم که مناسبترین، حکیمانهترین و شایستهترین مدل حکمرانی، ولایت فقیه است؛ زیرا فقیه جامعالشرایط نزدیکترین فرد به امام معصوم از حیث علم به احکام الهی، عدالت، تدبیر، مدیریت، بینش سیاسی ـ اجتماعی و شناخت اقتضائات زمانه است.
حجتالاسلام والمسلمین درستکار، با اشاره به ضرورت اجرای احکام اجتماعی اسلام افزود: اجرای حدود، قضاوت، دفاع از جامعه اسلامی، اخذ مالیاتهای شرعی، امر به معروف و نهی از منکر و سایر شئون حکومتی، بدون وجود حاکم دینی آگاه و مقتدر ممکن نیست و تعطیلی این احکام به بهانه غیبت امام معصوم، به معنای تعطیلی بخش مهمی از شریعت است.
وی سومین سرفصل دوره را بررسی تاریخچه و پیشینه نظری و عملی ولایت فقیه دانست و گفت: در این بخش، به شبهه نوپدید بودن نظریه ولایت فقیه پاسخ داده میشود و با بررسی تاریخ فقه شیعه، روشن میشود که ولایت فقیه همزاد فقه شیعه است و در آثار فقهای بزرگ، چه در دوره فقه روایی و چه در دوره فقه تفریعی، بهصورت گسترده مطرح بوده است.
حجتالاسلام والمسلمین درستکار خاطرنشان کرد: اختصار و پراکندگی این مباحث در آثار فقها، ناشی از شرایط تاریخی، اقلیت بودن شیعه و ضرورت تقیه بوده است، نه فقدان مبنای نظری. با این حال، فقهایی همچون محقق کرکی، شیخ جعفر کاشفالغطاء و بهویژه ملا احمد نراقی، این مباحث را بهصورت مبسوط مطرح کردهاند.
وی چهارمین سرفصل را بررسی گستره اختیارات ولی فقیه عنوان کرد و ادامه داد: در این بخش، اختیارات مندرج در اصل ۱۱۰ قانون اساسی، نسبت آن با ولایت مطلقه فقیه، ماهیت تنفیذ حکم ریاست جمهوری، شبهه مادامالعمر بودن رهبری و نسبت نظام ولایی با جمهوریت مورد تحلیل قرار میگیرد.
وی با اشاره به پنجمین سرفصل دوره، ابراز کرد: همه مباحث پیشین مقدمهای برای بررسی کارآمدی نظام سیاسی ولایت فقیه است، کارآمدی از دو منظر بررسی میشود؛ نخست ظرفیتها و قابلیتهای نظام برای تحقق اهداف و دوم میزان موفقیت آن در دستیابی به این اهداف با توجه به امکانات و موانع.
حجتالاسلام والمسلمین درستکار تأکید کرد: با بررسی علمی، آماری و مستند بیش از چهار دهه تجربه جمهوری اسلامی، روشن میشود که نظام سیاسی ولایت فقیه از کارآمدی بالایی برخوردار است و عزت، استقلال و جایگاه امروز اسلام و جامعه اسلامی، حاصل همین الگوی حکمرانی است.
وی خاطرنشان کرد: اگر این نظام کارآمد نبود، نظام لیبرالدموکراسی غرب تمام توان خود را برای مقابله با آن بهکار نمیگرفت، از سال ۱۳۵۷، نظریه نظام سیاسی ولایت فقیه بهعنوان یک نظریه رقیب در برابر لیبرالیسم غربی مطرح شده و دشمن با ایجاد شبهه و تردید در ذهن جوانان، بهدنبال تضعیف این الگو است.
انتهای پیام. /










نظر شما