جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

ایران اسلامی از دیرباز مهد پرورش دانشمندانی نام‌آور بوده و هست، عالمانی که همچون نگین در اوج قله‌های علم و معرفت می‌درخشند و خواجه نصیرالدین طوسی بی‌شک چهره‌ایی نام‌‌آشنا و تاثیرگذار در تحول علمی جهان به ویژه حفظ و حراست از دانش اسلامی است.

به مناسبت پنجم اسفند، روز بزرگداشت خواجه نصیر الدین طو سی سرویس علمی فرهنگی مرکز خبر حوزه در گفتگو با حجت الاسلام محمد صفر جبرئیلی، نیم نگاهی به حیات علمی و خدمات مرحوم خواجه که به القابی چون محقق طوسی، استاد البشر و خواجه شهرت دارد پرداخته است.

* نگاهی اجمالی به زندگی خواجه نصیر الدین طوسی و نقاط مجهولی که در زندگی ایشان به چشم می‌خورد داشته باشید ؟

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن معروف به خواجه نصیر الدین طوسی در سال 597 در طوس متولد شد و در سال 672 به هنگام سفر دومش به بغداد در آنجا رحلت کرد و بنا بر وصیت او جنازه‌اش را به کاظمین بردند و بعد از تشییع جنازه با حضور بزرگان و عالمان شیعه و سنی بدن او را در سمت پایین پای دو امام بزرگوار دفن کردند . خواجه نصیر الدین طوسی با همه شهرتی که دارد، اما نقاط مجهول زیادی در زندگی ایشان مشهود است، حتی در زادگاه ایشان اختلاف است، برخی زادگاه او را توس و برخی قم گفته‌اند؛ برخی زادگاه خواجه را جهرود قم می‌دانند البته قول حق این است که ایشان اصالتاً اهل خراسان هستند و شاید اصالت آبا و اجدادی ایشان از قم بوده است، کما اینکه سید حسین نصر در تاریخ فلسفه اسلامی ج 3 ص 14 همین مطلب را می‌گوید و بعضی می‌گویند " جهرود " درست است، اما جهرود در خراسان و توس واقع شده است و از این اختلافات هست، آنچه یقینی است این است که خواجه ایرانی است و در محیط شیعه بزرگ شده است و اگر بگوییم خواجه اصالتاً اهل قم هستند، موید کلام ماست که ایشان شیعه بوده است و قم از شهرهایی بوده که از ابتدا شیعه نشین بوده است . نقطه مجهول دیگر از زندگی خواجه زندگی علمی ایشان است، برای ما مشخص نیست ایشان نزد چه کسانی درس خوانده‌اند؛ از چه کسی تأثیر پذیرفته است . حتی در نحوه وفات ایشان اختلاف شده است.

* آیا در مذهب خواجه هم شاهد اختلاف هستیم ؟

در مذهب خواجه نیز اختلاف نظر وجود دارد، مثلا اسماعیلیان او را اسماعیلی مذهب می‌دانند، البته درست این است که او شیعه است و اصل امامت در آثار او فراوان به چشم می‌خورد؛ عده‌ای می‌گویند : "کان اسماعیلیاً و صار شیعیا امامیا " البته خواجه مدت‌ها با اسماعیلیان زندگی کرده است و حتی برخی از آثار خود را برای آنها نوشته است، اما آنچه مهم است این که آثار او با عقائد شیعه همراه است .

* چطور شد که خواجه سر از قلاع اسماعیلیه درآورد ؟

درباره چگونگی حضور خواجه در قلاع، اسماعیلیان می‌توانید به کتاب‌های اعیان الشیعه ج 9 ص 415 الی 416؛ احوال و آثار خواجه نصیر الدین طوسی ص 7-12، مقدمه استاد مجتبی مینوی بر اخلاق ناصری ص 31؛ و تفصیل بیشتر بحث را در « مجموعه مقالات مقاله اسماعیلیه»: «خواجه نصیر الدین طوسی و اسماعیلیان» ببینید و مطلب را دنبال کنید .خواجه از اینکه مجبور بوده است در قلعه اسماعیلیه به سر ببرد، از جهات مختلفی رنج می‌برد و لذا مخفیانه نامه‌ای برای علقمی وزیر شیعی معتصم عباسی ارسال کرد تا او در زمینه رهایی وی از قلاع اسماعیلیه فراهم آورد؛ اما علقمی حسادت کرد و ترسید که با آمدن خواجه به دربار عباسی، منزلت خودش نزد خلیفه تنقیص شود، لذا بر عکس خواسته خواجه قضیه را به محتشم، امیر اسماعیلی گزارش داد و تاکید کرد که از خواجه بیشتر مراقبت کند، محتشم نیز او را حبس کرد .

* معاصرین خواجه چه کسانی بودند ؟

 خواجه با بزرگان زیادی معاصر بوده است؛ خواجه وزیر و شخصیت علمی بود و در مراغه کتابخانه و رصدخانه‌ای تاسیس می‌کند؛ علمای زیادی از شیعه و سنی را به آنجا دعوت می‌کند؛ مؤیّد الدّین عرضی دمشقی که در مراغه بوده است می‌گوید : با اینکه خانواده ما در دمشق بودند، اما انس با خواجه برای ما آنقدر لذت بخش بود که فقدان زن و فرزند را حس نمی‌کردیم .

* همانطور که اشاره کردید: نقطه مجهول دیگر زندگی خواجه، زندگی علمی ایشان است و گفتید : برای ما مشخص نیست ایشان نزد چه کسانی درس خوانده است؛ از چه کسی تأثیر پذیرفته است ؟ لطفا این مطلب را بیشتر توضیح دهید ؟

 من بیش از چند استاد و شاگرد برای ایشان نمی‌شناسم، البته خواجه نسبت به برخی از شاگردانش نسبت استادی و شاگردی دارد، مثلا خواجه از ابن میثم بحرانی فقه و او از خواجه علوم عقلی آموخته است یا علامه حلی استاد فقه خواجه هست و خواجه استاد ریاضیات و علوم عقلی علامه می‌باشد .

* مهم‌ترین شاگردان خواجه چه کسانی بودند؟

 او در رشته‌های مختلف شاگردان زیادی تربیت کرده است؛ فضلا و محققان برای فهم مطالب علمی در محضر او فروتنانه می‌نشستند، بزرگان و فحول علم رای کسب مسائل فقهی و اصولی در حضورش پیشانی ادب به درگاهش می‌گذاشتند که مهم‌ترین ایشان قطب الدین شیرازی، علامه حلی، و ابن میثم بحرانی را می‌توان نام برد .

* مهمترین آثار کلامی خواجه نصیر الدین طوسی را نام ببرید ؟

خواجه نصیرالدین گذشته از مقامات علمی که داشته و تصانیف گرانبهائی که در علوم مختلف پرداخته است ‚ وجودش منشاء خدمت بسیار مهمی به معارف بشری بوده است، بدین شرح که : به مناسبت نفوذش در دربار هلاکوخان مقدار معتنابهی از کتب نفیس عهد خویش را که در معرض دستبرد و در شرف تلف شدن بود فراهم آورد و در کتابخانه ای نگهداری کرد. تعداد کتبی را که در این کتابخانه به سعی و همت خواجه فراهم آمده بود تا چهارصد هزار مجلد نوشته اند. همچنین نفوذ و منزلت وی باعث نجات جان بسیاری از فضلا و علمای عهد‚ از تیغ خونریز مغول شد. اما عمده ترین آثار کلامی او عبارتند از : تجرید الاعتقاد، فصول النصیریه، تلخیص المحصل، قواعد العقائد، آغاز و انجام، رسالة الامامة، رسالة اقل ما یجب الاعتقادیة، رسالة العصمة، رسالة برهان فی اثبات الواجب، رسالة افعال الله بین الجبر و التفویض و ...

* روش خواجه در مباحث کلامی چگونه بود ؟

روش او در مباحث کلامی و فلسفی روش تازه و نویی است، تا قبل از خواجه دو روش را شاهد بودیم «الف» روش نص گرایی شیخ صدوق و پیروانش «ب» روش عقل گرایی شیخ مفید و پیروانش، اما خواجه رویکرد سومی را تاسیس کرد.

" خرد گرایی فلسفی " یا "کلام فلسفی " از نو آوری‌های خواجه می‌باشد؛ شیخ مفید عقل گراست، اما فلسفی نیست و در واقع موسس کلام فلسفی خواجه است، البته مشهور این است که کلام در نزد اهل سنت توسط غزالی و فخر رازی زودتر فلسفی شد، اما نظر درستی نیست، خواجه نصیر «کلام فلسفی» را مدون کرد و بعد از او همه تحت تأثیر روش خواجه می‌باشند .

* آیا اصطلاح کلام فلسفی صحیح است ؟

کلام فلسفی یعنی استفاده از قواعد و مبانی فلسفی در انجام وظائف کلامی؛ خواجه تجرید را نوشت و در مقصد اول و دوم مبانی فلسفی را آورد و از آن مباحث در مقصد سوم استفاده کرد و گفت : وجوب الوجود یدل علی......و از همین مطلب بیست و چهار صفت اثباتی و نفیی برای حق متعال اثبات می‌کند . لذا خواجه کلام را فلسفی کرد و قبل از او این امر سابقه نداشت، لذا خواجه عقل گرایی قبل در کلام شیعه را با استفاده از قواعد و مبانی فلسفی و کشف و شهود تلطیف کرد .

* آیا خواجه اشراقی مشرب نبود ؟

بعید نیست؛ خواجه مرید ابن سینا است او از حکمت ابن سینا دفاع می‌کند، اما خود او اشراقی است .

* اصول فکری خواجه را بیان کنید ؟

یکی از اصول فکری خواجه شریعت مداری است، از دیگر اصول فکری خواجه رهبر مداری معصوم است، لذا خواجه نمی‌تواند شیعه اسماعیلیه باشد و بر همین اساس بحث امامت را بیان می‌کند، نگاه کاربردی به دین از دیگر اصول فکری خواجه می‌باشد : خواجه چون در دربار حاکمین بوده است، ابعاد اجتماعی اسلام را ملموس‌تر درک کرده و در تالیفاتش نشان داده است از جمله خواجه در شرح تجرید بحث ضرورت بعثت انبیا را مطرح می‌کند، آیت الله جوادی آملی در کتاب "نیاز بشر به دین" با همین کلام خواجه، مطلب خود را شروع کرده است، لذا از اصول فکری خواجه، نظام کارکردی به دین است .

* از خدمات علمی و فرهنگی خواجه نصیر الدین طوسی چند نمونه ذکر کنید ؟

خواجه با کارهای بزرگی که انجام داده است، به جهان اسلام خدمات زیادی نمود؛ نخست فلسفی کردن کلام که چند فائده دارد، اول برهانی شدن کلام : امروزه برخی معتقدند «کلام» جدلی است نه «برهانی» و می‌گویند : «عقل کلامی»، عقل جدلی است و این حرف درستی نیست، بلکه کلام شیعه برهانی است، البته از جدل هم استفاده می‌کنیم، خواجه با برهانی کردن کلام؛ کلام فلسفی و برهانی شیعه را نهادینه کرد . به یاد داشته باشیم در عصر خواجه حیات شیعه و سنی در جامعه در هم تنیده شده بود و اینکار در جهان اهل سنت در حال انجام بود لذا خواجه کار کرد تا کلام بیش از آنچه بود برهانی شود، دوم اینکه خواجه نفوذ و تأثیر معتزله را در تشیع از بین برد . و این مطلب را باید نشان دهیم، البته معتزله امتیازات و اشکالاتی دارد، اگر به کتب کلامی قبل از خواجه سری بزنید کتاب‌های کلامی ما تمایل به معتزله دارد، مثلا محقق حلی کتابی به نام " المسلک " دارد و در ابتدای کتاب خود می‌نویسد دیدم روش معتزله از همه روش‌ها بهتر است و من کتاب خود را بر اساس نهج معتزله پیش رفتم و خواجه روشی تاسیس کرد که نفوذ معتزله را قطع کرد، سوم تأثیر بر کلام اهل سنت : خواجه تجریدی نوشت که بعد از او اهل سنت از روش او پیروی کردند یا بر کتاب او حاشیه و شرح نوشتند و باعث شد کلام شیعه هیمنه ای پیدا کند . چهارم اینکه خدمت جهانی خواجه احیا و ابقا تفکر کلامی و فلسفی است، در زمانی که در جهان اسلام اشاعره دمار فلسفه را در آورده بودند و امثال غزالی و فخر رازی و شهرستانی علیه فلسفه کتاب‌های«تهافت الفلاسفه»؛ «مصارعة الفلاسفه» و «شرح فخر بر اشارات» را نگاشته بودند؛ خواجه بر کتاب شهرستانی کتاب «مصارع المصارع» را نوشت و نقد کلام فخر شرح بر شرح فخر رازی بر اشارات و المحصل نوشت و تفکرات فلسفی فخر رازی را نقد کرد، پنجم تنظیم جدید علم کلام : قبل از خواجه کتاب‌های کلامی ما نظم مشخصی ندارد، خواجه در تجرید چینش منظمی را ایجاد کرد و نوع کتاب‌های کلامی متاثر از روش کلامی خواجه هستند .

* به برخی از نوع آوری‌های خواجه در علم کلام اشاره‌ای داشته باشید ؟

 خواجه متکلم و فیلسوف است و نوآوری‌های زیادی دارد و با مبانی خود بسیاری از اشکالات کلامی را رفع کرد، از آثار ارزشمند و ماندگار خواجه رساله کوتاهی درباره امامت است، او با سبک ابتکاری که برخاسته از روش منطقی – فلسفی است، مباحث امامت را در پنج مسئله تنظیم و طرح کرده است، متکلمان بعدی و حتی معاصرینش از او الگو گرفتند البته اجمال این قضیه در «الاقتصاد» شیخ طوسی است، اما نه با این تنظیم و خواجه فلسفه امامت را در این رساله بسیار عالی نوشته است، این رساله در پنج محور " ما الامام " تفسیر و شرح معنای امام از نگاه عرف و اصطلاح؛ " هل الامام " ضرورت وجود همیشگی امام، "لم الامام "چرایی و چیستی وجود امام " کیف الامام " ویژگی و شرایط امام و " من الامام " تعیین شخص امام در شریعت اسلام پرداخته است . ‌

تهیه و تنظیم: حمید کرمی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha