خبرگزاری حوزه/ گفتن از بزرگمردی همچون میر حامد حسین هندی، گفتن از جهاد و رشادت و علم و عمل است.
گفتن از امید و تکاپو و معنویت و ایمان است.
گفتن از عزم راسخی است که در طوفان بلاها و مصائب و مشکلات، بر خود نمی لرزد و برای رسیدن به حقیقت ولایت از هیچ رنجی ابا ندارد.
حتی از این همه موقعیت مظلومانه و تنهایی و زجر و رنج در راه رسیدن به آرمان بلندی که اثبات ولایت ائمه اطهار(ع) بود.
این عالم ربانی و مرد روحانی و قائد عظیم الشأن به سال ۱۲۴۶ ه.ق در میرتهه هند پا به عرصه گیتی نهاد. با نام «مهدی» که پیشوند شهرتش به میرحامد حسین هندی شد آنطور که پدر می گوید «پیش از آنکه خبر تولد فرزندش را بشنود، در خواب جد خود «سید حامد حسین» را دیده بود.»
او نیز بسان بسیاری دیگر از علمای سلف و فخرآوران شرف در هفت سالگی به مکتب رفت و بعد از اتمام مقدمات دروس ابتدائی، مقامات حریری و دیوان متنبی را نزد سید برکت علی صاحب و نهج البلاغه را نزد سید عباس شوشتری فراگرفت.
آنگاه سید مرتضی خلاصة العلماء و سید محمد سلطان العلماء و سید حسین سید العلماء برادرش به او علوم معقول و منقول را آموختند.
اما آنچه نام و مرام میر حامد را شهره جهان اسلام و افتخار عالم تشیع کرد کتاب عظیم الشأن عبقات الانوار فی مناقب الائمة الاطهار(ع) بود.
مهم ترین و ارزنده ترین اثر ماندگار و جاودانة سید میرحامد حسین موسوی هندی نیشابوری که این کتاب را در موضوع «مناقب ائمهٔ اطهار علیهمالسلام» و در رد کتابِ «تحفه اثنا عشریه» نوشتهٔ عبدالعزیز دهلوی به رشته تحریر درآورد.
گرچه کتابهای دیگر و آثار ارجمندی همچون کشف المعضلات فی حل المشکلات استقصاء الافحام، اسفار الانوار، الدرر السنیه فی المکاتیب، شوارق النصوص نیز از باقیات الصالحات این مرد بزرگ و عالم شیعه است که چون ستارگان پرفروغی در آسمان علم و معرفت می درخشند.
اما عبقات الانوار که با رنج و مرارت و مشکلات بزرگی به رشته تحریر درآمد و خاطرات خطیر سالهای تکاپوی طلبگی اش در راه احیای امر ولایت ائمه(ع) در قالب این کتاب، خود حدیثی دیگر است در نگاه بزرگان فخر و حکمت، جایگاهی بس جلیل و پایگاهی بی بدیل دارد.
علاّمه عبدالحسین امینی صاحب كتاب الغدیر، درباره عبقات میگوید:
بوی دلپذیرش در تمامی جهان پیچیده و آوازهاش از خاور تا باختر را فرا گرفته است، هر كس آن را دیده، دانسته كه كتاب اعجاز آمیز روشنگری است كه هیچ باطلی در آن راه ندارد، و من در نوشتن الغدیر از دانشهای با ارزش نهفته در آن بهره فراوان بردم.
و نیز علاّمه شیخ آقا بزرگ تهرانی پیرامون یادگارهای تألیفی میر حامد و خاصه در باب عبقات می گوید:
كتابهای با عظمت و مفید میرحامد حسین، دریای ژرف نگری و باریك بینی را پر موج گردانده است ... مهمترین و پرآوازهترین اثر او «عبقات الانوار» در مناقب ائمّه اطهار ـ علیهم السّلام ـ است ...
و میرحامد حسین تمام حقایقی را كه «دهلوی» در باب امامت منكر شده با بهرهگیری از احادیث و اخباری كه از طریق اهل سنّت نقل شده، ثابت كرده است. امام خمینی(ره) نیز در باب مراتب فضل و ارزش این کتاب شریف و نیز نگرانی خویش از عدم اتمام کامل و جامع چاپ آن در سالهایی پیش از اینکه کتاب عبقات به طور کامل به زیور طبع آراسته گردد می گوید:
« ... هر كس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا كند، باید رجوع كند به كتاب عبقات الانور سید بزرگوار میرحامد حسین هندی، كه چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف كرده و چنین كتابی تا كنون نوشته نشده و عبقات الانوار در امامت از قراری كه شنیده شده، سی جلد است و آنچه كه ما دیدیم، هفت ـ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنّت درصدد جمع این كتاب و تضییع آن هستند و ما ملّت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت كه یك چنین گنج پرقیمت و گوهر گرانبهائی از دست برود! اكنون قریب دو سال است (دو سال قبل از 1363 ق) كه به ملت شیعه به تجدید طبع این كتاب پیشنهاد شده و به خونسردی تلقی شده است. با این وصف با خواست خدا جلد غدیر در تحت طبع است. لكن بر علماء شیعه بالخصوص و دیگر طبقات لازم است كه این كتاب بزرگ را كه بزرگترین حجّت مذهب است نگذارند از بین برود و به طبع آن اقدام كنند.»
و بالاخره استاد محمد رضا حكیمی درباره عبقات الانوار مینویسد:
«و به راستی كتاب عبقات، عظیم است. آن اقیانوس بیكران و آن دریای ژرف، این كتاب است این چنین كتابی در دیگر آفاق بشری و فرهنگ ملتها نیز همانند ندارد ... كتاب «عبقات» با مجلدات بسیارش، یكی از والاترین نمونههای كار خود انسانی و پشتكار و مسئوولیت بشری است، و یكی از ارجمندترین سندهای ...»
«وقتی فرزند جوانش از دنیا رفت، مراسم كفن و دفن و تشییع و مجلس سوگواری را به دیگران واگذارد تا یك ساعت هم كه شده وقتش را جز در تألیف عبقات الانوار صرف نكند.»
«و یك وقت هم، به مصر رفت و كتابی را كه میخواست پیدا كرد و با كشتی برگشت، در كشتی مشغول مطالعه كتاب بود كه باد تندی كتاب را از دستش گرفت و به دریا افكند و سید به دنبال كتاب خود را به دریا زد و كتاب را گرفت! ... وقتی همسفران او را گرفتند و در كشتی نشاندند و سؤال كردند كه چرا خودت را به دریا پرت كردی؟ كتاب را نشان داد و جواب داد: به خاطر این كتاب! این كتاب هنوز هم دركتابخانه ناصری نگهداری میشود.»
پس آنگاه بعد از عمری تلاش و مجاهدت و رنج و سختی و البته بعد از به ثمر نشاندن برجسته ترین و والاترین مراتب علمی و عملی در راه دفاع از ارزشهای ناب شیعی و دفاع از حقانیت ولایت و امامت ائمه اطهار(ع) علامه ابوالظفر میرحامد حسین موسوی هندی، در هیجدهم صفر سال 1306، در لكهنو روی در نقاب خاک کشید و به دیار حق و دیار یار شتافت.
یادش گرامی و راه منیر و خاطر مستنیرش هماره پرتوافشان و نورباران باد و پر رهرو!