وی خاطر نشان کرد: امروز مقابله با خشونت یک تکلیف و یک امتحان بزرگ راستی آزمایی برای همگان است و آنهائی که مدعی مقابله با تروریست هستند باید نشان دهند که واقعاً با هر تروریستی در هرجا مقابله کنند.
امام جمعه محترم هامبورگ ، با اشاره به وظیفه خطیر سازمان های بین المللی در اوضاع کنونی افزود: انتظار می رود سازمان های بین المللی و نهادهای ذیربط با موضع گیری و صدور قطعنامه های شدید به مقابله جدی با این جریان تروریستی پرداخته و آن را ریشه کن سازند. به طور قطع آنچه در عراق از سوی گروه تروریستی داعش رخ داده و موجب رعب و وحشت مسلمانان منطقه چه شیعه و چه سنی و از جمله زنان و کودکان بی دفاع شده است، باید با همکاری و همدلی عقلای جامعه جهانی مهار گردد وگرنه آتش این فتنه نه فقط خاورمیانه بلکه به واسطه صدور تروریسم، امنیت جهانی را نیز با مخاطره جدّی مواجه خواهد ساخت.
رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ های شیعه ادامه داد: حضور به موقع و دقیق مرجعیت باعث شد که عراق از بحران بزرگ نجات یابد. ما از همه مراجع معظّم تقلید و خصوصاً حضرت آیت الله العظمی سیستانی دامت برکاته بسیار تشکر می کنیم. بسیار روشن است که مرجعیت در طول تاریخ سردمدار جنبش های ضد استکباری، ضد استعماری و ضد تروریستی بوده است و باید از این ظرفیت و فرصت بیشتر استفاده کرد.
وی همچنین در خطبه نخست نماز جمعه به ادامه سلسه مباحث اسلام و شریعت پرداخت و ابراز داشت:
از مباحث مهمی که دربارة شریعت مطرح میباشد آنست که شریعت ـ به معنای راه و قانون ـ چه اندازه در سیر کمال انسان و به تعبیر دیگر در سیر و سلوک انسان نقش دارد؟ آیا به طور کلی بدون شریعت میتوان به کمال مطلوب انسانی رسید؟
بی شک این بحث بستگی به معنای کمالِ انسان دارد. اگر کمال و سعادت انسان فقط در امور دنیایی و اعتباری معنا شود؛ به نظر میرسد هیچ نیازی نیست که انسان پایبند به شریعت و احکام الله شود و خود را در انجام کارها محدود نماید. بسیار روشن است برای رسیدن به مقامات دنیوی راه های دیگری غیر از تبعیّت از شرع و شریعت وجود دارد. بلکه برای کسیکه می خواهد هم رنگ جماعت باشد، دشوار است که خود را به قانون الهی ملتزم سازد؛ زیرا ممکن است برای دست یابی به کمال مورد نظر ( مانند ریاست بر یک اداره یا رسیدن به مسئولیتی بالاتر در محیط کار ) ، از ابزار و وسائلی استفاده کند که در شریعت مجاز دانسته نشده است. مثلاً ممکن است شخص از دروغ یا تهمت به دیگران و یا تملّق و چاپلوسی برای رسیدن به اهداف دنیایی خود بهره جوید.
اما اگر انسان مومن و متدین با هدایت دینی جایگاه خود را بسیار برتر از امور دنیوی بداند و شأن و منزلت خود را بسیار بالا و ارزشمند بداند، کمال را در قرب و نزدیک شدن به صفات الهی همچون حکمت، علم، رحمت و رافت و مانند آن معنا میکند؛ همانطور که در قرآن کریم به این معانی اشاره شده است. مانند اینکه انسان جایگاه ولایت و خلافت الهی دارد و باید با ارزش و فضیلتهای واقعی به تدریج خود را به آن کمال مطلوب برساند.
بر این اساس برای رسیدن به کمال مطلوب انسانی، شریعت به عنوان راه و قانون الهی یکی امر ضروری است و انسان بدون شریعت امکان ندارد که خود را به آن کمال حقیقی برساند. بلکه تا لحظه مرگ باید به شریعت پایبند و ملتزم باشد و لذا مناسب و بلکه ضروری است که نقش شریعت در سیر و سلوک و کمال انسانی را مورد بررسی قرار دهیم.
از مباحث گذشته روشن گردید که شریعت در اسلام برای اینست که هر مسلمانی وظیفه خود را هر مرحله از زندگی فردی و اجتماعی به درستی تشخیص دهد و در شناخت راه حیران و سرگردان نباشد. در حقیقت با شریعت الهی، امور معاش و معاد مردم سامان مییابد و موجب آن میشود که انسانها به کمال لایق خود دست یابند. به همین جهت همه مسلمانها از عوام و خواص تا آخر عمر برای سعادت دنیا و آخرت به شریعت به عنوان راه زندگی و راه سیر و سلوک نیازمندند و در هیچ زمانی نمیتوانند خود را از آن بی نیاز بدانند. البته نتیجه عمل و پایبندی و التزام به شریعت از دیدگاه اسلام، حفظ کرامت واقعی انسان از هر جهت میباشد؛ به این معنا که او با عبودیت و بندگی خدای متعال نشاط و طراوت و آسایش و آرامش و امنیت را تجربه خواهد نمود.
البته گرچه در مسیر بندگی با مشکلاتی مواجه میشود، اما همه آنها را برای نتیجه مطلوبش میپذیرد؛ زیرا به این باور رسیده است که فقط خدای متعال به عنوان خالق یکتا، عالِم به سعادت واقعی انسانها است و هر آنچه را به عنوان قانون و راه مشخص کرده، بدون شک انسان را به سعادت و خوشبختی واقعی میرساند. او میداند که خداوند، غنی و بی نیاز مطلق بوده و به عبادت کسی محتاج و نیازمند نیست و قطعاً نتیجه بندگی و امتثال فرامین الهی به نفع و سود فرد و جامعه است.
انسان به مرور در انجام هر عملی احساس نورانیت و معنویت خاصی به خاطر انس با خدای متعال به دست میآورد و با ایجاد همین زمینهها، مقدمات ظهور و بروز صفات الهی برای او حاصل میگردد. و از این رو مقام محمود که در آیه شریفه آمده: « وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً »[1][1] بیان شده، پس از انجام شب زنده داری و انجام فریضه شب به دست میآید. یعنی به دلیل آنکه پیامبر الگوی جهانیان هستند، خداوند به ایشان فرمان داده است خداوند برای الگو بودن پیامبر(ص) به آن حضت امر و فرمان داده است تا نماز شب را بر پا دارد. البته انجام هر فریضه و واجب به عنوان مطلوب الهی این ویژگی و خصوصیت را دارد که انسان را به مقام و رتبهای میرساند. لذا با دقت در هر قانون الهی به عنوان سلوک انسانی، زمینه قرب الهی که غرض آفرینش انسان است فراهم میگردد.
از دیگر نتایج تبعیّت از شریعت الهی، تربیت بعد مادی و غیر مادی انسان است؛ زیرا با التزام به شریعت، همه قوای انسانی در مسیر فضیلت انسانی و حق قرار میگیرد. لذا قرآن این نکته را یادآوری کرده است که خدای متعال به آنچه که انسان را وسوسه میکند و از مسیر منحرف میسازد آگاه است و تنها راه کنترل و نظارت آن وسوسهها، رعایت حدود و قوانین الهی است:
« وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ»[2][2]
اگر همه احکام الهی مورد دقت و مطالعه قرار گیرد و آداب و اسرار آن به دست آید، این نتیجه قطعی حاصل خواهد شد که راه رسیدن به حق و حقیقت و راستی و هر مقام حقیقی از طریق تبعیّت از شریعت ممکن خواهد بود. البته روشن است که هر چه مقام انسان بالاتر رود، نیاز او به شریعت بیشتر خواهد بود و اینگونه نیست اگر به یک جایگاه معنوی و الهی رسیده باشد خود را از شریعت مستغنی بداند؛ زیرا هر چه صعود از پلهها بیشتر باشد، مراقبت هم بیشتر خواهد بود. از این رو عالمان و فقها و حکماء و عرفای واقعی، نیازشان به شریعت و احکام الهی بیشتر خواهد بود؛ زیرا گمراهی آنها باعث گمراهی بسیار زیادی از انسانها خواهد شد.
چه اینکه در روایت آمده است: « زَلَّةُ الْعَالِمِ كَانْكِسَارِ السَّفِينَةِ تَغْرَقُ وَ تُغْرِق؛ و با لغزش عالم- كه بسان شكستن كشتى است- هم خودش غرق مىشود و هم سرنشينان كشتى را به غرقاب مىسپارد»[3][3] البته فساد و لغزش عالم زمانی است که از التزامش به شریعت کاسته شود.
در نتیجه شریعت برای هر انسانی در هر طبقهای، زمینه کمال را فراهم خواهد ساخت و بدون آن هیچگاه به کمال مطلوب راه نخواهد یافت و هر چه پلههای کمال را بیشتر طی نماید، نیازش بیشتر خواهد بود. و این مطلب حتی نیاز شامل پیامبران و امامان نیز خواهد بود. به همین دلیل است که پیامبر اسلام با همه آن جایگاه و مرتبهای که داشت، همواره با خدای خود مناجات میکرد و او را عبادت مینمود و میفرمود: « مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَ مَعْرِفَتِكَ ».[4][4]
[1][1]. الإسراء(17)؛ آیه: 79
[2][2]. ق(50)؛ آیه: 16
[3][3]. بحار الأنوار؛ ج:2: ؛ ص:58
[4][4]. بحار الأنوار؛ ج:68 ؛ ص:23