یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 354941
۳۰ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۹
نهنگ عنبر

حوزه/ بحث اصلی ما مفهوم و مضمون فیلم است که به هیچ وجه شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست. فیلم نهنگ عنبر نوعی اثر ضد اخلاقی است که در آن قبح برخی رفتارهای زشت که در همه دنیای ناپسند است را می‌شکند.

به گزارش خبرگزاریحوزه»، سامان مقدم کارگردانی است که، فیلمسازی را با دستیاری مسعود کیمیایی در فیلم «رد پای گرگ» آغاز کرد. اولین کار وی در سینما نیز فیلم «سیاوش» بود. این کارگردان در پرونده کاری خود فیلم پرحاشیه کم ندارد. آثاری چون «مکس»، «پارتی» و «صد سال به این سال‌ها» مدتهاست اجازه اکران پیدا نکرده مثال‌هایی روشن در این زمینه هستند. فیلم اخیر وی نیز که فروش خوبی در گیشه دارد، حاشیه‌های بسیاری را به خود اختصاص داده، به‌نحویکه حوزه هنری، حاضر نشده این فیلم را در سینماهای خود به نمایش بگذارد، حال با این توضیحات ارزیابی اجمالی از «نهنگ عنبر» خواهیم داشت.

 در این مطلب به هیچ وجه قرار نیست تا بحثی فنی درباره فیلم را مد نظر قرار دهیم، چون این کار هم مثل دیگر کارهای این فیلمساز در بحث ساختار و مسائل فنی سینما توانسته به استانداردهای لازم نزدیک شود، اما بحث اصلی ما مفهوم و مضمون فیلم است که به هیچ وجه شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست. فیلم نهنگ عنبر نوعی اثر ضد اخلاقی است که در آن قبح برخی رفتارهای زشت که در همه دنیای ناپسند است را می‌شکند.

 برای این ادعا به چند مثال اشاره می‌کنیم. در قسمت نخست این فیلم می‌بینیم که مادر قهرمان فیلم که نقشش را «رضا عطاران» ایفا می‌کند در آتلیه عکاسی در کنار فرزند و شوهر خود، جذب عکاسی که از آنها عکس می‌گیرد می‌شود! و بلافاصله هم می‌بینیم که خانواده را ترک کرده و به همراه وی عازم کشوری دیگر می‌شود.  این نگاه به زندگی خانواده ایرانی به هیچ وجه متناست با اصول دینی و ملی ما نیست، البته این ادعا را نداریم که اینگونه مسائل در جامعه وجود ندارد، اما این توقع نیز نمی‌رود که به واسطه فیلمی طنز بخواهیم قبح خیانت را از بین بریم.

 در جایی دیگر فیلم می‌بینم با برخی رفتارهای انقلابی که در دهه 60 وجود داشت برخوردی طعنه آمیز می‌شود این نحو که ایست بازرسی‌های که توسط نیروهای کمیته انقلاب اسلامی انجام می‌شد را به سخره گرفته، رفتاری بدوی تصویر می‌کند. این اتفاق برای جوانانی که آن دوران را تجربه نکرده‌اند بسیار گمراه کننده بوده و تصویری نادرست از رفتارهای انقلابی برای آنها مجسم می‌کند. چنین اتفاقی را در برداشتی دیگر هم شاهد هستیم آنهم رفتار نیروهای کمیته با برخی جوانان است که باز هم به سخره گرفته می‌شود.

 باز هم می‌توان از این دست مثال‌ها درباره فیلم ذکر کرد، زیرا در فیلم فراوان وجود دارد، اما این مهم را نباید از یاد برد در این فیلم تنها چیزی که اهمیت ندارد سبک زندگی اسلامی ابرانی است، چون خانواده در این فیلم، شکلی از هم پاشیده داشته و به نوعی خانواده ایرانی به شکلی ترسیم شده که در خفا هر کاری می‌کند، اما در ظاهر می‌خواهد خود را مبادی اخلاق نشان دهد. «نهنگ عنبر» جدا از این معضلات، نگاه بسیار زشت دیگری را هم رواج می‌دهد. آن نیز این است که یک زوج جوان هر گاه که خواستند می‌توانند برای رسیدن به دیگری از یکدیگر جدا شوند! این شاخص‌ترین رفتاری است که در سبک زندگی غربی وجود دارد و «نهنگ عنبر» به نوعی در پی رواج آن است.

 در این بخش باید به استفاده از موسیقی لس‌انجلسی در فیلم هم اشاره داشته باشیم. در جای جای این فیلم از و ترانه‌های خواننده‌های فراری رژیم گذشته استفاده می‌شود، حتی پا را فراتر نهاده، از تصاویر آنها هم استفاده می‌کنند، حال با این وضعیت، بهتر است سوال شود نهادهای نظاراتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چگونه اجازه نمایش این فیلم‌ها را صادر می‌کنند،؟ آیا این قبیل تصاویر که با حرکات موزون زن و مرد در فیلم همراه شده به نظر آنها جای هیچ توجیحی را دارد؟

 در این یاداشت باید به موضوع دیگری هم توجه داشت، آن نیز نحوه اکران فیلم است. این فیلم همانطوری که پیشتر گفته شد در سینماهای حوزه هنری به نمایش در نیامده، اما دیگر سینماهای موجود که اتفاقا تعدادشان کم هم نیستند دربست در اختیار این کار بودند، حتی نمایش‌های تک سانس فیلم قرآنی «یاسین» نیر به این کار اختصاص داشت. با این وضعیت آیا شعارهایی که مسئولان سینمایی در ارتباط با حمایت فیلم‌های ارزشی سر می‌دهند را باور کرد‌؟

 ذکر نکته دیگر را هم در این بحث ضروری می‌دانم. آن نیز اینکه سیاست‌های هدایتی سازمان سینمایی در قبال تولیدات سینمایی به هیچ وجه موفقیت آمیز نبوده، نباید فیلم‌هایی چون «گینس»، «نهنگ عنبر» پرچمدار فروش باشند. این گفته را هم اینگونه برداشت نکنیم که ما با سینمای طنز مخالفیم، چون در همین سینمای آشفته نیز فیلم‌های خوبی چون «کتاب قانون»، «لیلی با من است» و... تولید شده‌اند که هم ساختاری طنز دارند و هم اینکه در آنها نگاه به موضوعات دینی اولویت اول است.

 مطلب پایانی که نباید آن را فراموش کرد فروش فیلم است که در گیشه توانسته رقم خوبی را به خود اختصاص دهد! این مسئله برای عده ای دست آویز شده تا بگویند این قبیل فیلمها خواست و سلیقه مردم است. برای این گفته غیر منطقی دو جواب وجود دارد. اول اینکه این مردمی که آنها از آن نام می‌برند چند درصد جامعه را در بر می‌گیرد و اصولا چند درصد از مردم به سینما می‌روند؟ وقتی به این پرسش پاسخ داده شد، می‌توان دریافت که بخش عظیمی از مردم کشورمان که اتفاقا دینمدار نیز هستند به خاطر نمایش فیلم‌هایی چون «نهنگ عنبر» با سینما قطع رابطه کرده‌اند. جواب دیگر اینکه قرار نیست سینما مطابق نظر گیشه سیاست‌گذاری شود، چون در یک کشور اسلامی هنر هفتم باید در خدمت ترویج آموزه‌های اسلامی باشد؛ هدفی که برای رسیدن به آن شهیدان زیادی را داده‌ایم، پس امیدواریم در این آشفته بازاری که بر سینمای ما حاکم شده دیگر شاهد کارهایی چون «نهنگ عنبر» نباشم. آرزویی که با توجه به فضای موجود در سینما رسیدن به آن محال می‌نماید!

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha