یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 371347
۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۱
امت امام

حوزه/ اگر كسي كاري كند كه هم فكر امّت بودن را در مردم و هم فكر امام بودن را در رهبران احيا كند، او مثل اعلاي «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» است و امام راحل (ره) اوّلين كسي بود كه در قرون اخير به اين مقام منيع بار يافت.

خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت فرارسیدن دهه فجر گوشه ای از ابعاد شخصیتی امام خمینی را منتشر می کند.

كاري كه امام امّت (قدّس سرّه) انجام داد، در طيّ اين قرون ‌بي‌ سابقه بود. قرآن كريم بر عنصر «ابتكار» تكيه مي‌ كند، چنان كه اگر موادّ فكري وجود داشت، و يك نفر بيش از ديگران و پيش از آنها قيام كرد و رهبري فكري و فرهنگي امّت را به عهده گرفت، ديگران همتاي او نيستند.

وقتي قرآن كريم كارهاي اعجاز انگيز را بازگو مي‌ كند، روي سبقت و حقّ تقدّم آن انگشت مي‌ گذارد. اكنون بنگريد، ببينيد قرآن كريم در جريان پيروزي حجاز چه مي‌ گويد. در طليعۀ سورۀ مباركۀ حشر به مسلمان ها مي ‌فرمايد: «هُوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ»؛ تنها قدرت حجاز، يهوديان زردار و زورمند بودند؛ نه شما از نظر انديشه فكر مي كرديد كه آنها رفتني هستند و نه كاخ هاي محكم آنها اجازه مي ‌داد كه آنها فكر كنند كه متواري مي ‌شوند، ولي قدرت غيبي حق، براي نخستين بار همۀ مقتداران باطل گراي شبه جزيرة العرب را از سرزمين اسلامي به دور انداخت و آنها را متواري‌ كرد.

*قدرت اسلام و شکست یهودیت

خداي سبحان در همين بخش از سورۀ مباركۀ حشر سه نكته را بازگو كرد. فرمود: اوّلين بار به وسيلۀ قدرت «اسلام» يهوديّت شكست خورد؛ يعني ممكن است در آينده كساني بيايند كه قدرت يهوديّت را در هم بشكنند، ولي اوّلين بار، «اسلام» اين كار را كرد. ممكن است سياست ‌مداران ديگر بيايند و بر اسرائيل فايق آيند، ولي اوّلين بار «ما» بر آنان پيروز شده و آنها را متواري كرديم: «هُوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ».

بنابراين اگر در آينده ديگران بيايند و چنين كاري انجام دهند، آنها از ما فرا گرفته ‌اند و اگر سياست ‌مداران ديگر آنها را شكست دادند، راه پيروزي را از ما آموختند. ما معلّم ظفر و آموزندۀ پيروزي ديگران هستيم؛ زيرا براي اوّلين بار به دست اسلام اين كار انجام گرفت.

نكته دوّم و سوّم اين كريمه آن است كه فرمود: نه دوستان باور مي ‌كردند كه اسلام پيروز مي ‌شود، نه دشمنان باورشان مي ‌شد كه شكست بخورند: «ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ»؛ شما كه دوستان بوديد، فكر نمي ‌كرديد كه قرآن پيروز شود و از سوي ديگر يهوديان زورمند نيز فكر نمي‌ كردند كه با داشتن همۀ قدرت هاي نظامي و غير نظامي متواري شوند، امّا بر خلاف معادلاتِ دوستان و محاسباتِ دشمنان، ما براي اوّلين بار، اسلام را در حجاز زنده كرده ‌ايم.

بنابراين قرآن كريم روي پيروزي اوّل و ابتكار در ظفر تكيه مي ‌كند. در طيّ اين چهارده قرن، ما مظلوم بوديم و براي ما مظلوميّت رقم زده شده بود و باور مي ‌كرديم كه بايد ستم پذير باشيم، ولي اين سليل رسول خدا حضرت امام خميني (عليهما آلاف التّحيّة) براي اوّلين بار كاري كه نه دوستان فكر مي ‌كردند و نه دشمنان مي ‌انديشيدند، انجام داد. لذا اگر بعداً رهبري بيايد و اين راه را ادامه دهد و بيگانگان را در كشورهاي ديگر متواري كند، او به عنوان «امّت» امام خميني خواهد بود. اگر انقلاب اسلامي سودان، مصر و الجزائر به ثمر برسد، اگر مردم فداكار افغانستان و فلسطين به ظفر نايل آيند و اگر مسلمانان دورترين نقطۀ بشرنشين موفّق به غلبه بر مستكبران شوند، هم افراد عادي و هم رهبران آنها جزء «امّتِ» امام راحل هستند. آن كه براي اوّلين بار، معادلات دوست و دشمن را به هم زد، او برندۀ جايزۀ امامت قرآن كريم است.

*تکریم خداوند از مبتکران پیروزی

لذا ذات اقدس اله بعد از اين كه ابتكار خود را به عنوان اوّلين بار بازگو كرد، از كساني كه مبتكر ظفر و پيشگامان پيروزي هستند، با عظمت ياد مي ‌كند و از مهاجرين به عنوان «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ..» با تكريم سخن مي ‌گويد، چنانكه در سورۀ مباركۀ حديد بين انقلابيون قبل از انقلاب و پيوستگان به انقلاب بعد از انقلاب، فرق گذاشته، چنين مي ‌فرمايد: «لا يَسْتَوي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير» همان طوري كه بين عالم و غيرعالم فرق است: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ»؟، و بين قاعد و قائم امتياز است: « فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً عَظيماً»

بين انقلابي ‌هاي قبل از انقلاب و انقلابيون بعد از انقلاب نيز مِيز كامل است. لذا در سورۀ مباركۀ حديد فرمود: آنان كه در زمان غُربت اسلام، تلاش و كوشش نموده و از نثار مال و ايثار جان دريغ نكردند، با كساني كه بعد از پيروزي به انقلاب بسته شدند، يكسان نيستند. اين تفاوت تنها در سَبْقِ زماني نيست؛ زيرا سبق زماني آن هنر را ندارد كه قرآن كريم روي آن تكيه كند.

اگر مسجدي به روي همۀ نمازگزاران باز باشد و آن كه راهش نزديك‌ تر بود، زودتر و آن كه راهش دورتر بود، ديرتر به مسجد آمد، گرچه بين اين دو تفاوت هست، امّا تفاوتي نيست كه قرآن كريم روي آن تكيه كند. اين گونه از سبق ‌هاي زماني معيار شرف نيست.

آن سبق زماني معيار مجد است كه اگر كسي اهل تشخيص و با شهامت باشد، زودتر از ديگران مكتب حق را مي ‌فهمد و مي ‌پذيرد. اين كه در تمام احتجاج ها از سبق اسلام حضرت علي (عليه‌ السلام) سخن به ميان مي ‌آيد و امير بيان (عليه ‌السلام) مي ‌فرماید: روزي كه من اسلام آورده بودم، شما هنوز كافر بوديد، يا نبيّ اكرم در فخر علي (عليهماالسلام) مي‌ فرماید: «إنّ عليّاً أعظمُ المسلمين علي المسلمين بعدى حقّاً و أقدمهم سِلماً»، يا اهل بيت (عليهم ‌السلام) به اين مي ‌بالند كه: «علىٌّ أقدمهم سلماً»، يا صحابۀ خاصّ مي ‌نازند كه: «علي أقدمهم سلماً»؛ يعني روزي كه هنوز مسئلۀ پذيرش اسلام براي ديگران مشكوك بود، براي حضرت علي (عليه ‌السلام) حل شد. روزي كه اسلام داشتن، نثار مال و ايثار جان مي ‌طلبيد، حضرت علي (عليه ‌السلام) مسلمان بود. آن روز كه سخن اسلام مايۀ زحمت بود، حضرت علي (عليه ‌السلام) مسلمان بود، آن روز كه كنار سفرۀ چرب كفر و نفاق نشستن رواج داشت، حضرت علي (عليه ‌السلام) مسلمان بود. لذا جملۀ «علىٌّ أقدمهم سلماً» مايۀ احتجاج اهل بيت (عليهم ‌السلام) است.

نتيجه اين كه صدها رهبران ثوره و انقلاب؛ خواه در خاور دور و نزديك، خواه در خاورميانه، خواه در باختر دور و نزديك، به عرصۀ هستي عرضه شوند، امام رحيل ما (قدّس سرّه) امام همۀ آنهاست. زيرا اگر كسي كاري كند كه هم فكر امّت بودن را در مردم و هم فكر امام بودن را در رهبران احيا كند، او مثل اعلاي «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» است و امام راحل (قدّس سرّه) اوّلين كسي بود كه در قرون اخير به اين مقام منيع بار يافت «طوبي له و حُسنُ مَآبٍ».

منبع: کتاب «بنيان مرصوص» اثر آيت الله العظمي جوادي آملي، ص232

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • کاظم IR ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۴
    0 0
    سلام عنوان خبر درست درج نشده است به جای (امام امت) نوشته اید (امت امام)