به گزارش خبرگزاری «حوزه» آیت الله علوی بروجردی در دیدار مدیر عامل بانک مسکن و رؤسای شعب استان قم با تأکید بر ضرورت مدارا کردن بانکها با توده مردم و صنعتگران، اظهار داشت: شما برای دیگر بانکها حجت هستید؛ یعنی وضعیتی که مردم کشور ما، مخصوصاً از زمان تحریم و پس از آن دارد، بیپناه بوده و مشکل دارند.
متأسفانه اغلب بانکها نهتنها مشکلی از دوش مردم برنمیدارند؛ بلکه به مشکلات آنها اضافه میکنند. گاهی هم ارباب صنعت نزد ما آمده و گلایه می کنند که مبلغی از بانک گرفته و سه برابر آن پس دادهاند و همچنان از آنها سود و جریمه دریافت میشود. بانکها راضی نمیشوند با این قشر هم راه بیایند؛ در حالی که چنین کسی وثیقه گذاشته و بانک به او وامی با سود مشخص داده است؛ ولی سود و جریمهای از او طلب میکنند که نمیتواند بدهد؛ چون نمیتواند از حق کارگرش بگذرد و به بانک بدهد.
بانک باید به ارباب صنعت مهلت بیشتری بدهد، خصوصاً وقتی دوران رکود است. من حتی به رئیسجمهور پیشنهاد کردم که 3-4 سال به کسانی که از بانک وامهایی برای بخش صنعت، کارخانهها، تعویض دستگاهها و ... گرفتهاند مهلت بازپرداخت بدهید؛ نه اینکه مدام سود و جریمه به اصل پولشان اضافه کنید و فشار مضاعف بر آنها وارد آورید. از این اشخاص تعهدی بگیرید و بعد از 4 سال اگر محصولشان استاندارد بالایی داشت و صادرات تقویت شد مبالغ را پس بگیرید.
وام برای آن است که چرخه صنعت خوب بچرخد. دولت باید سرمایه بانکها را تأمین کند. متأسفانه بانکهای ما در وضعیت دشوار مردم به داد آنها نرسیدند. ما با بانکها مشکلات عجیب و غریبی داریم. بانکها مردم را همراهی نمیکنند. بسیاری از بانکها خودشان بنگاههای اقتصادی بزرگی شدهاند و با بنگاههای کوچک رقابت میکنند و چون امکاناتشان زیاد است آنها را زمین میزنند. فلسفه وجود بانک اصلاً چنین چیزی نیست. متأسفانه ما در کشور خودمان با چنین وضعیتی مواجهیم.
*ضرورت مشارکت بانکها در تأمین مسکن
نکته دیگر اینکه مسکن واقعاً در زمره نیازهای ضروری است. در بسیاری از کشورها برای همه افرادی که توان ندارند حق مسکن در نظر میگیرند. در کشور ما هم این مسئله در قوانین پیشبینی شده است. از همان ابتدا که بانک رهنی تأسیس شد، این امتیاز را داشت که به افراد اجارهنشین که اندک پساندازی داشتند سرمایهای میداد تا خانه بخرند و به جای مبلغ اجاره، قسط خانه را در طول چندین سال بدهند. بسیاری از مردم به همین ترتیب خانهدار میشدند. مسکن حق اساسی مردم است. مسئولان در قبال مردم مسئولیت دارند که امکانات و زمینههای لازم را فراهم کنند، هرچند فاصله ما با استانداردی که در دنیا هست زیاد است. یعنی مثلاً در آمریکا و اروپا اگر شخص یکدهم قیمت مسکن را خودش داشته باشد، مابقیاش را بانک میدهد و بعد هم اقساط آن به گونهای است که با درآمد شخص انطباق دارد و به شخص فشاری وارد نمیشود؛ اما در کشور ما وضعیت اقتصادی به هم ریخته است. نه بانکها چنین سرمایهای دارند که بتوانند این کار را بکنند و نه مردم آنقدر درآمد دارند که بتوانند مبلغی پسانداز کنند.
در چنین وضعیتی کارکردن دشوار است؛ لذا فعالیتهایی که در بخش مسکن مهر و غیر آن و نیز در بخش مسکن طلاب میشود و مشارکتی که مرکز خدمات حوزههای علمیه، در تهیه مسکن طلاب دارند، ارزشمند است و مجاهدت محسوب میشود. سرمایهای که بانک دارد از پول مردم و سپردههای آنهاست. در وضعیت دشوار امروز، اقتصاد در حد استانداردی نیست که بتوان بهسهولت مانند کشورهای پیشرفته کارکرد و مسکنی به اقشار ضعیف عرضه کرد که در آن تناسب درآمد و قسط مسکن لحاظ شود؛ لذا بانکهایی که علیرغم این دشواریها همچنان فعالیت داشته و به مردم خدمت میکنند واقعاً در حال مجاهدتاند؛ یعنی ترجیح دادهاند به جای بنگاهداری به مردم خدمت کنند.
*لزوم پایبندی بانکها به سود بانکی مصوب
متأسفانه گاهی از خود دستاندرکاران بانکها میشنویم که وقتی کسی وامی گرفته و معوقه دارد و برای پرداخت معوقه با بانک مذاکره میکند تا قراردادی بنندد و بدهیاش را تسویه کند، بانک ترجیح میدهد به جای اخذ بدهی، وثیقه را بهروز قیمتگذاری کند و طلب خودش را بردارد. با این عملکردها بانک را بدنام میکنند. گاهی بانکها به کسبه و غیرکسبه فشارهای نامتعارفی وارد میکنند. این عملکردها سبب بدنامی بانکها میشود. حرف ما این نیست که باید پول بانک را خورد. پول بانک هم پول مردم است و باید برگرداند. سود بانکی هم باید باشد، هرچند آرزو داریم مثل ژاپن ما هم به سود صفر درصد برسیم. این آرزوی ماست؛ اما به هر حال بانکها و حتی صندوقهای قرضالحسنه هم باید حقوق کارکنانشان را پرداخت کنند؛ لذا کارمزد و سود معقول لازم است. متأسفانه گاه شکوههایی شنیده میشود که خیلی از بانکها این سود را رعایت نمیکنند؛ چه در سپرده و چه در وام.
خوشبختانه مسئولان دولت فعلی، هم جناب آقای دکتر سیف و هم جناب آقای دکتر طیبنیا، اهل فناند و به بانکداری تسلط دارند و میکوشند سود بانکی را قدم به قدم پایین بیاورند. باید بانکها طبق همین ضابطه دولت عمل کنند و به سود مصوب متعهد باشند؛ در این صورت منصفانه عمل خواهیم کرد.
*ضرورت ایجاد اشتغال و افزایش وام مسکن و ازدواج
مسئله دیگر اینکه بانک مسکن نمیتواند خودش را بهتنهایی و بدون کمک دولت اداره کند. سپردههای مردم کافی نیست. دولت باید اعتباراتی اختصاص دهد. وقتی قیمت مسکن افزایش پیدا کرده است اعتبارات هم باید افزایش پیدا کند. خصوصاً در شهرهای بزرگ وامهای مسکن کافی نیست و باید افزایش پیدا کند؛ البته منابع درآمدی دولت هم محدود است و ما متوجه آن هستیم. باید دولت و بانکها این مشکلات را تدبیر کنند؛ البته خدمات بسیار شایستهای دارند. درباره وام ازدواج هم همین مسئله صادق است. با توجه به تورم، وامها پاسخگو نیست. در اثر بیکاری و همین مشکلات اقتصادی سن ازدواج دختر و پسر افزایش پیدا میکند و اعتیاد، فحشا، خلاف و دزدی شایع میشود. حال آنکه انسان زنده زندگی میخواهد. باید چیزی بخورد، لباسی بپوشد و جایی بخوابد. اگر اینها را برایش فراهم نکنیم از راه خلاف وارد میشود.
در فقه آمده است که اگر کسی حتی تکه نانی هم از درب مغازه نانوایی بدزدد، حدش میزنند؛ اما اگر گرسنه باشد و در وضعیت اضطراری نان را بدزدد، حدش نمیزنند. باید در این وضعیت اقتصادی ازدواج را تسهیل کرد؛ البته مقدم بر آن اشتغال است که باید بیشتر شود. دولت هم در این زمینه تلاشهای خوبی کرده و تا حدی هم کار پیش رفته اما انصافاً نابسامانی اقتصادی آنقدر زیاد است که ایجاد اشتغال دشوار است.
آقای دکتر روحانی در سفری که به قم داشتند در پاسخ به آیت الله استادی که فرمودند وضعیت اخلاقی جامعه تنزل کرده و فحشا بیشتر شده، گفتند ما یک مشکل اساسی داریم که همان اشتغال است. اگر اشتغال به حد کافی ایجاد شود بخش اعظم مشکلات حل خواهد شد. این سخن تا حد زیادی درست است.
*ضرورت جذب سرمایه و تسهیل سرمایهگذاری
لازمه ایجاد اشتغال سرمایه است. بدون سرمایه اشتغال ایجاد نمیشود. سرمایه را هم باید یا سرمایهگذار داخلی بیاورد یا سرمایهگذار خارجی. دولت هم در وضعیت فعلی نقدینگی ندارد. بانکها در وضعیت فعلی نمیتوانند به امید اعتبارات دولتی باشند. چون دولت حتی نمیتواند بهراحتی پول نفت را به چرخه اقتصاد کشور وارد کند و زمان زیادی میبرد. سرمایهگذار هم وقتی وارد بازار میشود که اندک اعتمادی به ثبات اقتصادی داشته باشد. سرمایهگذار خارجی هم به دنبال جای امن است.
أخیراً در پیامی که به سمیناری که در سواحل مکران در منطقه چابهار با مساعدت برخی از بانک ها برگزار شده بود، دادم به آنها نکتهای را گفتم و آن اینکه شما برای سرمایهگذار خارجی زمینه سرمایهگذاری را فراهم میکنید. یعنی از مالیات معافش میکنید تا سودش تضمین شود. اصل سرمایهاش را هم بانک تضمین میکند. چرا این کار را برای سرمایهگذار داخلی نمیکنید؟ چرا به سرمایهگذار داخلی چنین فرصتی نمیدهید که مجبور شود به دبی و ترکیه برود و اقتصاد آنها را رونق بدهد؟ با اینکه دبی بسیار کوچک است ایرانیان بیش از 12-13 هزار شرکت در آنجا ثبت کردهاند. این سرمایهها باید به داخل کشور بیاید و به آنها اطمینان دهیم که به اندازه سرمایهگذاران خارجی تضمین میشوند. بسیاری از این سرمایهگذاران به ایران علاقه دارند و ترجیح میدهند در کشور خودشان کار کنند. چون مثلاً وقتی میخواهند در کشوری مثل دبی سرمایهگذاری کنند باید به نام کسی باشد که اهل دبی است. لذا کفیل میخواهد. بازار اقتصادی ترکیه هم برای خودش دزدبازاری است. بالأخره سرمایهگذاران ایرانی در کشور خودشان راحتترند. آب و خاکشان همین جاست.
همه ما باید جهاد عظیمی را در پیش بگیریم. این جهاد در مرحله اول فکری است. یعنی باید بیندیشیم که دقیقاً میخواهیم از نظر اقتصادی چه بکنیم و سیاستهای اقتصادی ما چیست. سرمایه بد نیست؛ سرمایهدار هم زالو نیست. سرمایهدار منحرف زالوست؛ سرمایهداری که پولش را برخلاف منافع مردم به کار میگیرد، زالوست. وقتی سرمایهداری که میتواند پولش را در بانک سپرده بگذارد و سودش را بگیرد و بدون مالیات از آن استفاده کند، میآید و سرمایهاش را صرف تأسیس کارخانه میکند و شغل ایجاد میکند، نباید با مالیات و بیمه و ... بساطش را بر هم زد؛ از آن بدتر، وقتی میخواهد جنسش را عرضه کند و سود ببرد همان کالا را از چین وارد کنیم یا مانع قاچاق نشویم تا تولیدکننده داخلی ورشکست شود. یکی از تولیدکنندگان به من میگفت: من هیچ سودی از مجموعهای که دارم نمیبرم؛ اما فقط چون عدهای دارند از آن نان میخورند، تعطیلش نمیکنم؛ در حالی که همین شخص میتوانست سرمایهاش را در بانک بگذارد و سود آن را ببرد. چنین اشخاصی را باید تشویق کرد. چنین سرمایهداری زالو نیست؛ باید قدردان او بود.
*ضروت سپردهگذاری مردم در بانکهایی که به مردم فایده می رسانند
من امیدوارم اوضاع مملکت تغییر کند و اقتصاد بر مبنای تدبیر بچرخد. کار بانک هم نوعی کار محاسباتی است. ما باید مردم را تشویق کنیم که پولهایشان را در خانه نگه ندارند و به بانک ببرند. وقتی هم به بانک میبرند هدفشان صرفاً سود نباشد؛ بلکه در جایی بگذارند که برای دیگران هم فایده داشته باشد، و این کار را برای خدا بکنند.
اگر بانک هم میتواند سود کمتری بگیرد درصدی را که صرف نظر میکند به حساب خدا بگذارد و آن را عبادت محسوب کند. امیدواریم گشایشی در کار بانکها ایجاد شود و امکانات بیشتری برایشان فراهم گردد تا بتوانند خدمات بهتری به مشتریانشان عرضه کنند.
به هر حال از شما عزیزان تشکر میکنم که بهخصوص در استان قم خدمات ارزشمندی داشتهاید. کاری که میکنید واقعاً مجاهدت بزرگی است و برای خداست. خدمت به مردم بزرگترین عبادت است. باید قصد قربت کنید و آن را بزرگترین توشه خودتان برای آخرت قرار دهید. مردم محروم سزاوار خدمتاند. همین مردم برای امام حسین (علیه السلام) سنگ تمام میگذارند؛ با اینکه خودشان اوضاع و احوال اقتصادی مساعدی ندارند بساط امام حسین (علیه السلام) را میچرخانند. وقتی هم جنگی به پا شود همین مردم به میدان میآیند و جوانانشان را فدا میکنند. در قبال چنین مردم نجیبی، وظایف سنگینی داریم. ما مدیون این مردمیم. باید به آنها خدمت کنیم. خداوند به شما توفیق داده است که توانستهاید منشأ این خدمات و آثار باشید.