شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
تصاویر/ آغاز کرسی درس خارج آیت الله العظمی وحید خراسانی

حوزه/ کاری کنید که در این سفر هر جا هستید، عمرتان را در سه جمله صرف کنید. اول: تبلیغ احکام، مسایل حلال و حرام و نماز؛ دوم: اصول عقاید؛ سوم: تهذیب اخلاق. مستند هم قرآن و روایات باشد...

به گزارش خبرگزاری«حوزه» حضرت آیت الله وحید خراسانی در جمع روحانیون اعزامی به مناطق محروم  کشور، توصیه هایی داشتند که متن سخنان این مرجع تقلید به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین

برنامه سفر تبلیغی

این سفر بزرگترین نعمتی است که خدا نصیب شما کرده، اگر قدر بدانید و درک کنید عظمت مطلب را.

سفر، ثمرش چیست؟ غایت، امر به معروف و نهی از منکر است. این دو کلمه همان دو کلمه ایست که سید الشهداء‌ فرمود:" إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ". این سفر همچو سفری است.

دعوت مردم به بهترین کلمات

" وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا ". دعوت به خدا احسن الاقوال است. ائمه هدی ابواب خدا هستند. کاری کنید که در این سفر هر جا هستید، عمرتان را در سه جمله صرف کنید. اول: تبلیغ احکام، مسایل حلال و حرام و نماز؛ دوم: اصول عقاید؛ سوم: تهذیب اخلاق. مستند هم قرآن و روایات باشد. مواعظ بحار را ببینید. برای مردم آنچه را ائمه فرموده اند، طرح کنید. در هر جا که هستید، سعی کنید از آنجا که بیرون آمدید مردم را به چهارده معصوم آشنا کنید. این اثر زندگی با برکت شماست. احسن از اقوال ‌این است، از افعال این است، از اخلاق این است. نتیجه این است. عصاره سفر: تحکیم عقائد مردم، تعلیم احکام، تهذیب اخلاق .

اجرت دعوت مردم به خدا

اما اجر، به قدری مهم است که خدا به موسی بن عمران وحی فرمود: یا موسی! هل أدلک علی عملین؟ - کلیم الله! موسی بن عمران! وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا . همچو کسی! مخاطب این است. مخاطِب خداست. ناطق، او و مسمتع، این. دو عمل.- هر عملی افضل از صد سال قیام کل لیالی و صیام کل الایام . موسی مبهوت! چه عملی است که افضل از صد سال قیام لیل، صیام نهار کلیم الله است؟! خطاب آمد؛ عمل اول: أن ترد ‌آبقا إلی مولاه. عمل دوم: أن ترشد ضالا. پرسید: بارالها! تفسیر این دو کلمه چیست؟ خطاب آمد : رد آبق به مولا این است که عبد گنهکار مرا توبه بدهی، از گناه برگردانی، اقبال به من محقق بشود . ارشاد ضال کدام است؟ معرفت امام زمان است.

این برنامه سفر. دو مطلب: رد آبق. سعی کنید گنهکارها را توبه بدهید. دوم، مردم را به امام زمان آشنا کنید. افسوس که عمر گذشت! ما آنچه می توانستیم از این زندگی بهره نبردیم. صد سال قیام لیالی، صیام ایام مائة سنة برابر با این است که در این سفر یک گنهکار را توبه بدهی و برگردانی به خدا. دوم: مردم را به ولی عصر آشنا کنید. این برنامه سفر شماست.

قهرا نتیجه چیست؟ اسمتان در دفتر اصحاب سیدالشهدا ثبت است.

إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ. این دو کلمه ثمره سفر است.

دوم مردم را به عظمت عاشورا، قیام سیدالشهداء آشنا کنید. اجرتان لا یدرک ولا یوصف.

در سوگ شهادت سیدالشهدا علیه السلام بر کائنات چه گذشت؟

ما نشناختیم او را. أَشْهَدُ أَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِي الْخُلْدِ ؛ خون تو در خلد ساکن شد. این اول. این مطلب شرحی دارد. شرح این است: مردم روز دهم محرم ناگهان دیدند صدای شیون و غوغا از خانه ام سلمه بلند است. هجوم آوردند، چه اتفاقی افتاده است برای ام المؤمنین؟ بعد پرسیدند. گفتنی نیست. گفت: دیدم الان در رؤیا خاتم النبیین را سر برهنه ، پا برهنه، غبار آلود. گفتم: یا رسول الله! چه خبره؟ جواب داد: خدا مرا مأمور کرد ، این قاروره را از عرش به من ‌داد، بروم در گودال قتلگاه، خون گلوی پسرم را بگیرم و به عرش ببرم. امام ششم فرمود. آن قائمه ای که این شیشه در آن قائمه گذاشته شده، تا قیامت می لرزد. عظمت این است. آیا چه شد؟ أَشْهَدُ أَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِي الْخُلْدِ.

وَ اقْشَعَرَّتْ لَدمکُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ مع أَظِلَّةُ الخلائق. قشعریره لرزه خاک است. همه اظله عرش ، ارکان عرش خدا ، کرسی، لوح و قلم ، ظهر روز عاشورا لرزید در مقابل این خون. بعد دوم: اقشعرت لک ارواح الخلائق. الخلائق جمع محلی به ال است . مفید عموم است بالوضع، ‌نه بالاطلاق . تمام ارواح و آفریدگان همه برای سر بریده او لرزید.

بعد جمله سوم: بکی علیه ما یری و ما لا یری. بهت انگیز است. بعد گریه کرد آنچه دیدنی و آنچه نادیدنی است. آیا چه شد ؟ ‌که بود؟

رسول خدا صلی الله علیه وآله در شب معراج چه دید؟

ما نشناختیم. نفهمیدیم چه خبر است. خاتم النبیین شب معراج... . به قدری مهم است که خدا خودش را برای این قضیه تسبیح کرده؛ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى . رفت تا آنجا، از آنجا به ملأ اعلا، رسید به" دَنَا فَتَدَلَّى". وقتی واصل شد به "قاب قوسین"، دو کلمه آنجا دید. کلمه اول: ان الحسین مصباح الهدی . کلمه دوم: و سفینة النجاة . شرح این دو کلمه دو کتاب لازم است. جمله اولی: جنبه علمی، مصباح الهدی. چراغ هدایت سربریده اوست. این حیث عمل: سفینة النجاة. کشتی نجات همه درماندگان محشر، وجود مقدس اوست. این حدیث صحیح السند است.

کشتی نجات در روز محشر کیست؟

روز قیامت که می شود " وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ "؛ " وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ". عظمت چقدر است؟ این نص قرآن است. فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ. همه انبیاء مسئول اند؛ همه باید حساب پس بدهند. آیا موسی، عیسی، نوح، ابراهیم؟! این نص قرآن است: " فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ ". بعد همه بیچاره می شوند. روایت معتبر است پنجاه هزار سال مردم همه سرپا ایستاده اند. وقتی نفسها قطع می شود انبیاء، درمانده و اولیاء بیچاره. ناگهان هودجی ظاهر می شود. ظاهرها رحمت الله و باطنها عفوالله. در این هودج چه خبره؟ ظاهرش رحمت بی منتهاست باطنش عفو خداست.

از هودج صدیقه کبری بیرون می آید. جمیع عرش می ایستند. ختم محشر اینجاست. ناگهان یک پیرهن کهنه غرقه به خون بیرون می آورد، روی سرش می اندازد. جبرییل نازل می شود، می گوید: خدا به تو سلام می رساند. هر چه می خواهی بخواه، رد شدنی نیست. آنجاست که می گوید: یا رب شیعتی. ختم محشر پیراهن کهنه غرقه به خون اوست. " ان الحسین مصباح الهدی ". این جهت علمی.

جهت عملی: " سفینة النجاة ". یک روایتی است، شما اهل علم اید، بشنوید. اما فکر کنید. ما من ملک مقرب و لا نبی مرسل الا این که یک آرزو دارد. یک حاجت دارد. آن آرزو و آن حاجت این است که خدا به آنها اذن بدهد بروند به زیارت قبر سیدالشهدا .

درخواست حضرت موسی از خدا دیدار مضجع حضرت سیدالشهدا علیه السلام

ابوحمزه ثمالی از حواریین امام چهارم است، گفت: در زمان حکومت آل مروان رفتم به زیارت قبر سیدالشهداء؛[از ترس عمال بنی مروان] شبها می رفتم، روزها استراحت می کردم. رسیدم به حائر. خواستم مشرف بشوم. یکی جلو آمد گفت: امشب این حرم قرق است. بار دوم رفتم، ظاهر شد گفت: امشب این حرم قُرق است. بار سوم. پرسیدم: من گرفتار آل مروان هستم. گفت ما مأموریم، امشب این حرم خاص کلیم الله موسی بن عمران است. موسی حاجتی از خدا داشته، مدتهاست درخواست کرده. امشب به موسی رخصت داده، بیاید در کنار این قبر.

آیا امام حسین را کسی شناخت ؟ یک عده عوام پیدا می شوند [و می گویند] این عزاداری ها افراط است. این قدر شعور ندارند، هر چه بشود برای او، تفریط است. عقل نیست. سیدالشهدا شناخته نشد.

روز اول پر گشود او تا فلک *** بال و پر بگرفت از فرّش ملک

روز آخر در گذشت از ما سوی *** رفت با سر تا حریم کبریا

از همه کون و مکان دامن کشید *** خود خدا داند کجا او آرمید.

" يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ".

ان شاء الله ایام عاشورا توفیق پیدا کنید، مردم را به عظمت سیدالشهدا آشنا کنید. اجرتان در این حدیث معتبر است: من بکی أو أبکی لما أصابنا وجبت له الجنة. نتیجه چیه؟ أن یکون معنا في الدرجة العلی . این هم نتیجه سفر.

اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه وعلی آبائه، في هذه الساعة وفي کل ساعة وليا وحافظا وقائدا وناصرا ودليلا وعينا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فيها طويلا.

اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلیمن و لا تفرق بیننا و بین الحسین ابدا فی الدنیا و الآخرة

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha