جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024
دومین پیش نشست همایش فلسفه عرفان

حوزه/دومین پیش نشست تخصصی همایش ملی فلسفه عرفان با موضوع «درآمدی بر فلسفه عرفان» امروز دوشنبه ۲۲ آبان ماه جاری در مدرسه عالی امام خمینی(ره) وابسته به جامعه المصطفی العالمیه در قم برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در ابتدای این نشست علمی حجت الاسلام فضلی دبیر این نشست در سخنانی با ذکر این مطلب که کار برگزاری این همایش از دو سال پیش آغاز شده است گفت: این همایش با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار می شود و  با توجه به اهمیت و جایگاه فلسفه عرفان این همایش با رویکرد اندیشه های اندیشههای آیتالله العظمی جوادی آملی برگزار می شود.

وی با ذکر این مطلب که پیام تصویری منویات معظم له در این همایش که دوم آذرماه در قم برگزار می شود پخش خواهد شد گفت: در این همایش همچنین از صاحب نظران متعدد حوزه و دانشگاه نیز برای حضور در این مراسم و همچنین ارسال مقالات علمی دعوت شده است.

دبیر این نشست علمی بیان کرد: تا کنون بیش از 30 مقاله در دو جلد تولید شده است؛ اگر بخواهیم مبحث فلسفه عرفان را از بعد روش شناختی تحلیل کنیم، باید آن را مبتنی بر عناصر متعلقه تعریف و تجزیه کنیم.
وی یادآورشد: در این بین عملا یک روش شناسی بوجود می آید که اگر میخواهیم در عرصه فلسفه عرفان ورود کنیم یا باید بر پایه روش شناسی و یا برپایه محیط شناختی و در معرفت شناختی ورود کنیم.
حجت الاسلام فضلی اظهارکرد: برخی بیان می کنند که فلسفه را به ماهو فلسفه بنا به سنت فلسفی در تمام فرهنگ ها که پشتوانه آن عقل است تفسیر کردهاند؛ اگر میخواهیم فلسفه را حاصل پرسش های عقل محض قرار دهیم باید بگوییم که فلسفهای که با پرسشهای عقل محض به مباحث عرفان نظر می کند به دو شکل به مبانی و مبادی عرفان توجه دارد.
حجتالاسلام والمسلمین گرجیان به عنوان اولین ارایه دهنده بحث به مباحث مورد بحث در زمینه فلسفه عرفان پرداخت و از پژوهشگران نیز خواست که این موارد را مورد کنکاش علمی قراردهند.

وی فلسفه عرفان را علمی نوپا خوند و گفت: امیدواریم این همایش شروع خوبی برای پیگیری مباحث علمی در این عرصه باشد؛ فلسفه عرفان به عنوان علمی نوپدید اذهان بسیاری پژوهشگران و اساتید را به خود متوجه کرده است.

دومین پیش نشست همایش فلسفه عرفان


عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: فلسفه عرفان نگاه درجه دومی به یک علم است؛ این بحث را میتوان از زوایای مختلفی مورد توجه قرار داد؛ یکی از این موارد حجیت آموزههای عرفانی است؛  عدهای بیان کرده‌اند که حدود ثمانیه عرفان را فلسفه عرفان گویند و برخی دیگر نیز نگاه فیلسوفانه به عرفان را فلسفه عرفان گویند؛ برخی دیگر نیز ارزیابی مبانی و زیرساختها و یا نگاه کلی و بیرون نگر و فراگیر را فلسفه عرفان مینامند.
حجت الاسلام والمسلمین گرجیان بیان کرد: ساختار فلسفه عرفان نیز بسیار مهم است و مباحث جسته و گریخته بسیاری در این عرصه وجود دارد که باید به بحث ساختاری در عرصه فلسفه عرفان پرداخت، افزون به اینکه در عرصه غایت، ماهیت و ظرفیت فلسفه عرفان قابل بحث است باید آن را در مسایل دیگر نیز جستجو کرد.
وی یادآورشد: مفهوم شناسی، قلمرو عرفان، معناشناسی، تناقض نماهای داخل در مبانی عرفانی، ساخت گرایی، جاودان گرایی، ارزش کشف و شهود عرفانی،معرفت عرفانی و وحی ،اثبات پذیری، جایگاه معرفت شهودی و.. در بحث فلسفه عرفان مورد بحث قرار میگیرد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: ساحتهای بسیاری در عرصه فلسفه عرفان مورد بحث قرار می گیرد که شاید در نگاه اول شاید به بحث فلسفه مرتبط نباشد ولی اگر دامنه آنها را بپگیری کنیم این موارد در فلسفه عرفان مورد
بحث قرار می گیرد.
وی گفت: یکی از مباحث مهم عرفان، بحث شهود و کشف است؛ معرفتی که مطلوب عارف است، معرفت حضوری و شهودی است و معرفت مفهومی و اصولی که ندایی از دور خواهد داد، به نحوی اگر اکتفایی به آن شود حجابی بیش نخواهد بود.
استاد حوزه و دانشگاه در تقسیم بندی وجوه مختلف تجربه عرفانی نیز اظهارکرد: تجربه عرفانی که مورد
عنایت داریم، به دو قسم تجارب سلوکی و معرفتی مورد تحلیل است؛ تجربه سلوکی به عرفان عملی و تجاربت معرفتی مرتبط به عرفان نظری است و بر همین اساس خطاهایی که رخ می دهد را نیز باید به دو قسم تقسیم کرد و خلط بین این دو مشکلات عجیبی رابه بار میآورد که فرد در زمان تحلیل دچار مشکل خواهد شد.
وی گفت: زمانی که به جایی می رسیم که ذهن و حواس ذهن سالم نیست افرادی به جایی می رسند که یک سری مسایل را می بینند ولی باید سوال کرد که آیا این جهاز ادراکی می تواند حقایق را نشان دهد یا آنچه او می بینند حقایق نیست.
استاد حوزه و دانشگاه یادآورشد: شهود وجه همت عارف است ولی آیا این شهود قلبی است ویا حسی است چون شهود شامل سه عرصه قلب و عقل و حس است؛ شیخ اشراق بیان می‏کند که مشهودات حسی از علوم حضوریه محسوب میشود؛ بزرگان دیگری چون علامه نیز علم غیر حضوری و حصولی را شبه علم نامیدهاند.
وی یادآورشد: مهمترین مطلب برای عارف، شهود قلبی است که آن به اضافه شهود روحی یا احدی است و گاهی نیز شهودی قلبی است که عارف آن را به صورت تفصیلی مورد عنایت قرار می دهد.
حجت الاسلام والمسلمین گرجیان بیان کرد: شهود قلبی به دو عرصه شهود کشف صوری و معنوی تقسیم می شود؛ شهود در جایی به کار می رود که عمدتا صورت در آنجا مانع و مطرح نباشد؛ مثال کشف صوری مناماتی است که انسان در خواب می بیند؛ در بخش شهود قلبی معنوی به دو عرصه عین الیقینی و حق‏الیقینی بر میخوریم.
وی گفت: گاهی اوقات شرحیاتی مطرح میشود مرتبط به آنکه شخص عارف یافتههایی ار بیان می کند که زبان او غنای واژگانی ندارد؛ گاهی اوقات، زبان توان دارد ولی کسی که کشف و شهود کرده است از غنای واژگانی برخوردار نیست؛ گاهی نیز قدرت بیان مافی الضمیر را ندارد و به همین دلیل گاهی اوقات از الفاظ دارای مشکل استفاده میکند.
حجت الاسلام والمسلمین گرجیان اظهارکرد: گاهی اوقات شخص عارف آنچنان غنای معرفتی ندارد که بتواند آن را در ساختار بریزد ولی گاهی دارای غنای واژگانی و معرفتی و بیانی دارد ولی مخاطب توان
درک ندارد که این مساله نیز مشکل زا است.
در ادامه بحث نیز حجتالاسلام والمسلمین کیاشمشکی از مدرسان و اساتید و پژوهشگران حکمت و فلسفه اسلامی گفت: اصل چیستی فلسفه عرفان و اینکه معرفت و دریافتهای عرفانی جنبه شناختی دارد یا خیر و یا با چه ابزاری می‏توان دریافت های معرفتی شناختی را تبیین کرد در این عرصه باید بحث شود.

دومین پیش نشست همایش فلسفه عرفان


وی افزود: در عرصه چیستی فلسفه عرفان باید گفت فلسفه در غرب با فلسفه اسلامی یک تفاوت گوهرین و بسیار مهم دارد؛ به خصوص با مطرح شدن مباحثی چون اصالت وجود از سوی صدرالمتالهین تفاوت اندیشه اسلامی با غربی مشهودتر شد.
وی گفت: در اینجا باید دو فلسفه عرفان غربی و اسلامی را برابر با سنت فلسفه تعریف کنیم؛ تعریف فلسفه عرفان در مفهوم غربی قابل نگرش است زیرا لفظ فلسفه عرفان از زایش های اسمی غربی است؛ مباحث بوعلی سینا در اواخر اشارات، از جمله مباحثی است که در عرصه فلسفه عرفانی مطرح است با این نگاه که خود بوعلی سینا نیز این مباحث را با نیت فلسفه عرفان ذکر نکرده است ولی در کل این مباحث را باید در عرصه فلسفه عرفان بارشناسی کرد.
استاد فلسفه و حکمت اسلامی حوزه بیان کرد: جنس مباحثی که بوعلی مطرح می کند که تحت تاثیر فلسفه اسلامی است ولی ماهیت آن، فلسفه عرفان است؛ ماهیت مباحث بوعلی با فلاسفه عرفان غربی کاملا متفاوت است.
وی گفت: پس از بوعلی سینا بزرگانی چون سهروردی در مباحث خود به تحلیل فلسفی دریافت های عرفانی می پردازد که این مباحث در رویاهای صادقه و عوالم انبیا رخ می دهد؛ وی نیز ذیل مباحث حکمی این بحث را مطرح کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین کیاشمشکی بیان کرد: ملاصدرا در شواهدالربوبیه و اسفار به مباحث فلسفه عرفان می پردازد؛ فلسفه عرفان در سنت ما ذیل مباحث مابعدالطبیعه قرار میگیرد و با همین الگو نیزباید به سراغ فلسفه عرفان برویم.
وی گفت: در غرب ماجرا، کاملا متفاوت است و تحولاتی که در ماهیت فلسفه رخ داده است داستان را عوض میکند؛ پس از کانت روح فلسفه در غرب متحول شد که به سمت معرفت شناسی رفت زیرا پیش از کانت وجودشناختی مرسوم بود.

وی افزود: رسالت فلسفه و غایت و مباحث فلسفه تحت تاثیر چرخش های متوالی در غرب قرار گرفت و به تبع ماهیت فلسفه های مضاف نیز تغییر کرد؛ مابعد الطبیعه در سنت ما تاملاتی در باب وجود است؛ اصولا حکمت ما بعدالطبیعه موضوع وجود به ماهو موجود را مورد بحث قرار میدهد.

این محقق حوزوی گفت: موضوع فلسفه مطالعه وجود است و علوم دیگر به مباحث ماهیتها می‏پردازد؛ مابعدالطبیعه به وجود تعلق دارد و مرکز ثقل تمام عناصری که به مابعدالطبیعه می پردازد با وجود سروکار دارد؛ ملاصدرا از ماهیت به عنوان اینکه وجهی از وجود وجود است بحث می‏کند؛ ملاصدرا در خصوص جسم نیز تعریف وجودی می رسد؛ همه عناصر در فکر ملاصدرا از حیث وجودی به آن میپردازد.
استاد فلسفه و حکمت اسلامی حوزه یادآورشد: فلسفههای مضاف ما نیز با همین رویکرد تاملی در باب وجود هستند؛ فلسفه اخلاق رویکردی ماهیت شناسی دارد، ولی فلسفه اخلاق در فلسفه اسلامی فلسفه ای وجودی است.
حجت الاسلام والمسلمین کیاشمشکی اظهارکرد: فرق بین علم و فلسفه در غرب در نوع پرسش هایی است که مربوط به ظواهر ماهیت یا وجوه تجربه پذیر ماهیت است؛ زمانی که فلسفه عرفان از روانشناسی عرفان متمایز می شود بازهم از حیث ماهیتی آن را تغییر نمی دهند؛ فیلسوف با عقل و عارف با قلب و شهود به کشف وجود می
پردازد؛ فیلسوف ما با شناسایی مفاهیمی خاص به بحث مرتبط به وجود میرسد؛ به همین دلیل باید گفت که حکمت متعالیه عرفان الوجود مفهومی است.
وی اظهارکرد: حوزه مفاهیم عقلی، حوزه حصولی است که در غرب نیز همین مفهوم مدنظر است یعنی وقتی از عقل محض سخن میگویند عقل با مفاهیمی کار می کند که عقل تجربی نیست؛  عنصر ممیزه ما با غرب مفاهیم وجودی و ماهوی است؛ عقل محض و پیشاتجربی در غرب نیز عقل ماهوی است وبا مفاهیمی کار می کنند که می توانند عاری از وجود نیز معنی شوند.
این استاد حوزه واقع گرایی را مشکل امروز و بزرگ فلسفه غرب دانست و گفت: معظل امروز فلسفه غرب واقع گرایی است که در عرصه های مختلف فلسفه های مضاف نیز آنها را درگیر کرده است؛ آنها متوجه شده اند که مطالعات و فلسفی آنها سیستم، معقول و منسجم است ولی می توان آن را فرض کرده که این سیستم واقعی نباشد.

وی ادامه داد: همه فیزیکدانان ساختار طبیعت را که بر اساس فیزیک انیشتین و نیوتن و کوانتوم است را قبول دارند ولی بیان می کنند که ممکن است که واقعیت نداشته باشدY مساله زمانی فجیع تر می شود که الهیات ناواقع گرا در غرب نیز امروزه به شدت مطرح است؛ یعنی دستگاههایی از باورهای دینی وجود دارد، ولی واقعی نیست.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha