جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
امامزاده

حوزه/ هر زيارتگاهي، منسوب به امامان عليهم السلام نيست؛ لذا شايسته است شجره نامه و عناوين آنان (صحابي، محدث و غيره) براي زائران و گردشگران معرفي شود.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، شناخت دین یکی از وظایفی است که به عهده هر مسلمانی بوده که این راستا در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی از مباحث دینی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* امامزاده کیست

شناسايي «امامزادگان» و نكوداشت آنان در علم رجال از مباحث مفيد و ضروري است.

واژة «امامزاده» مركب از واژگان: «امام» و «زاده» است.

منظور از امام، پيشوايان دوازده گانة تشيع مي باشد كه بر اساس نص و نصب از سوي خداوند انتخاب شده و تعداد آنها 12 نفر معصوم هستند.[1]

مقصود از «زاده»، فرزندان بي واسطه و با واسطة آن ها مي باشند. البته نام بانوان «بانوان سادات» معمولاً با ضميمة واژگان سيّده, بي‌بي و خاتون, مورد خطاب و ياد قرار مي گيرد؛ همچون: «سيّدة نفسيه» در شهر قاهره (مصر).

امامزادگان را مي توان به چند گروه تقسيم كرد:

1. امامزادگان بي واسطه؛ فرزندان بلافصل امامان عليهم السلام هستند تعداد اين گروه، اندك بوده و بخش مهمي از آرامگاه آنان در عراق، عربستان، ايران و سوريه واقع شده است؛ همانند: آرامگاه حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ در قم و حضرت شاه چراغ (سيد احمد) و برادرش ( سيد محمد ) در شيراز. اين سه بزرگوار، فرزندان امام كاظم ـ عليه السلام ـ مي باشند.

2. امام زادگان با واسطه؛ بسياري از سادات جليل القدر كه در كشورهاي گوناگون داراي آرامگاه و پايگاه معنوي هستند، در واقع جزو اين دسته مي باشند. برخي از آنان با يك يا دو واسطه به معصوم ـ عليه السلام ـ مي رسند؛ اما تعداد بي شماري نيز با چندين واسطه انتساب دارند.

امام زادگان از جهت فضائل و امتياز هاي معنوي، در مرتبه هاي متفاوتي قرار دارند:

الف) بعضي مراحلي از عصمت را دارند؛ مانند: حضرت زينب و حضرت فاطمه معصومه ـ عليهما السلام ـ و حضرت ابوالفضل – عليه السلام- و ...

ب) برخي مورد توجه ويژة امام يا امامان بوده اند؛ مانند: حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ كه از سوي امام هادي ـ عليه السلام ـ در شهر ري «وكالت و نيابت» داشته، و ثواب زيارت مرقد شريفش بسان پاداش زيارت مزار مقدس امام حسين ـ عليه السلام ـ شمرده شده است.

ج) عده اي در سلسله نسب، به چند معصوم پيوند و بستگي دارند؛ مثل : سادات موسوي و طباطبائي

د) بعضي نيز به علت تأثير گذاري در گسترش اسلام و تشيع، حائز اهميت و رتبة والاتري هستند.

هـ) گروهي به فيض «شهادت» رسيده اند.

و) تعدادي از آنان به جهت هم عصر بودن با دورة زندگي معصومان ـ عليهم السلام ـ افزون بر امتياز خدادادي «سيادت»، جزو اصحاب و شاگردان ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز بوده و احاديثي از آن بزرگواران نقل كرده و از علماي بزرگ محسوب شده اند.[2]

در برخي از متون تاريخي و عرف براي امامزاده ها عناوين ذيل اطلاق شده كه نمايانگر ملجا و مركز معنويت بودن آن ها براي مردم مي باشد.

1. امامزاده؛

2. امامزاده سيد؛

3. امامزاده سلطان؛

4. امامزاده شاه؛

5. امامزاده شاه زاده؛

6. سلطان؛

7. سلطان سيد؛

8. شاه؛

9. شاه سيد؛

10. شاه زاده؛

11. شاه زاده سيد .

12.حضرت.[3]

علت ناميده شدن امام زادگان با اين القاب و عناوين را مي توان چنين توجيه كرد:

الف) سلطان، شاه و شاهزاده، در كشوري چون ايران، به عنوان بالاترين نهاد رسمي كه قادر به حل تمام مشكلات مردم باشد قدرت شاهان بوده لذا ايرانيان «سادات جليل القدر» را مصداق واقعي شكوه و حكومت دانسته كه در رفع مشكلات مادي و معنوي به آنها مراجعه مي كرده اند.

و به سخن ديگر، از ديرباز ايرانيان نام نامي امام علي ـ عليه السلام ـ و امام رضا ـ عليه السلام ـ را با عناوين: شاه مردان، شاه عرب و عجم، سلطان دين، شاه خراسان، سلطان طوس و غيره بيان كرده اند. لذا فرزندان و نوادگان ائمه ـ عليهم السلام ـ را شايستة عناوين فوق مي دانند؛ همانند: شاهزاده (شهزاده) علي اكبر ـ عليه السلام ـ و شاه عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ از جهتي چون مردم آنها را صاحب حقيقي قدرت و حكومت مي دانسته اند و استعمال اين عناوين را در ديگران مجاز مي شمرده اند به آن حضرات القابي چون سلطان و شاه و ... اطلاق مي كردند و برخي گفته اند:

گرچه آرامگاه مردان و زنان صالح از سلسله سادات، مزار و مطاف فرشتگان و مؤمنان است؛ ليكن ناميدن همة زيارتگاه ها به «امام زاده»، صحيح نخواهد بود. چرا كه اگر در سلسله نسب به يك يا چند امام اتصال نداشته باشند، نامگذاري به اين عنوان، امري خلاف واقع و مصداق «تحريف» است. از باب نمونه: پسران و دختران پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ (قاسم، عبدالله، ابراهيم، زينب و ...) پيامبر زاده هستند نه امام زاده!

همچنين برادران و برادرزادگان امام علي ـ عليه السلام ـ، همانند: جعفر طيار، عبدالله بن جعفر و مسلم بن عقيل، علي رغم برخورداري از مقامات و مناقب والا، فقط از سادات و خويشاوندان امامان عليهم السلام شمرده مي شوند.

به عبارت ديگر: هر زيارتگاهي، منسوب به امامان عليهم السلام نيست. لذا شايسته است شجره نامه و عناوين آنان (صحابي، محدث و غيره) براي زائران و گردشگران معرفي شود.

درفرهنگ تشيع عناويني چون: «سيد» و «امامزاده» از قداست و جايگاه والايي برخوردار است. لذا اطلاق اين اسامي مشروط به شرايطي است؛ به گونه اي كه عده اي از دانشمندان نسب شناس، شجره نامة سادات و امام زادگان را تدوين كرده و براي انتساب افراد به هر يك از خاندان هاي سيادت، شرايط ويژه اي قرار داده اند.[4] چرا كه منسوب بودن به امامان ـ عليهم السلام ـ دستاورد و مزاياي گوناگوني (ديني، اجتماعي، اقتصادي و سياسي) به همراه دارد. از اين رو، ممكن است افراد دغل و نا اهل براي بهره مندي از موقعيت و امكانات، خود را جزو «سادات» معرفي كرده و خسارات مختلفي به وجود آورند. بنابر اين، گواهي كتبي نسب شناسان و علماي نسابه، يكي از مهم ترين دلايل ثبوت «سيادت» است.

همان گونه كه بيان شد، فرزندان و نوادگان ائمه ـ عليهم السلام ـ افرادي وارسته، پارسا، غيور، شجاع، مبارز و صالح بودند.

برخي از آنها نيز تحت تأثير احساسات خاص مثل حسادت، حب جاه و مقام، گرايش به دنيا و ماديات، همنشين بد و ... لذا ارتباط معنوي و عقيدتي آنها با «خاندان وحي» دچار گسستگي شده و نام و مدفن شان، ستودني و ارزشمند نخواهد بود.[5] البته گاهي همين ها نيز توبه نموده و از گذشته ي خود اظهار پشيماني نموده اند.

پسر نوح بابدان بنشست // خاندان نبوتش گم شد

باقيات الصالحات (توفيق آسماني؛ خدمتي ماندگار)

 

آرامگاه سادات در مرحله نخست، توسط شيعيان و بازماندگان مورد تجليل و عمران قرار گرفته و سپس با تشكيل دولت ها و حكومت هاي شيعي، به گسترش و توسعه رسيده است. از آنجا كه گسترة جغرافيايي و زماني «حكومت صفويه» بيشتر از ساير دولت مردان شيعي بوده، زيارتگاه ها و قبور مطهر شخصيت هاي ديني و مذهبي توسط شاهان صفوي مورد بازسازي قرار گرفته است. بنابر اين، زيبنده تر خواهد بود كه مسئولان حكومت «جمهوري اسلامي ايران»، مراجع، دانشمندان و نيكوكاران، در نكوداشت علمي و فرهنگي و نيز توسعه و آباداني آرامگاه مقدس امام زادگان، بيش از گذشته، توفيق «خدمت» داشته باشند تا مصداق كلام آسماني باشند كه:

« اَلَّذينَ إنْ مَكَّنّاهُمْ فِي الْارْضِ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ اتَوُا الزَّكوهَ وَ اَمَروُا بِالْمَعروُفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلهِ عاقِبَةُ الْاُموُر»[6]

هشدار به ...! (پرهيز از افراط و تحريف؛ انگيزه هاي ناصواب)

بي شك وجود آرامگاه امام زادگان در هر سرزميني (كشور، شهر و روستا) بركات گوناگوني به همراه خواهد داشت؛ اما اين مسئله، دليل بر اين نمي شود كه فرد يا افرادي ـ خارج ازمقررات شرعي و قانوني ـ در منطقة زندگي خود، قبري را بازسازي كرده و به عنوان «امام زاده» براي آن، ضريح، بارگاه و نذوراتي تدارك ببينند كه صحيح نيست و با خواب ديدن هر كس نمي توان امام زاده بنا كرد و زيارتگاهي تأسيس نمود. در اين گونه امور بايد به اهل علم و خبرگان ديني مراجعه كرد و تا سندي معتبر بر اين مطالب دلالت نكند اعتباري نخواهد داشت.

ستايش و نيايش

امامزادگان؛ سفيران هدايت و ستارگان پرفروغ ايمان و ميهمانان خوش يمن و ميزبانان پر سخاوت و پل ارتباطي امام است و واسطة مستحكم آسمان و زمين هستند.

آرامگاه آنان؛ طور سيناي نيايش و چشمه سار فضيلت و دانش است. بارگاه آنان؛ قطعه اي از بهشت و ياد آور مزار معصومان و برگزيدگان و آستان ملكوتي آنان؛ زيارتگاه فرشتگان و كعبه دلهاي شيدا است که با ديدار از آنها و زيارتشان معنويت سرشار و ياد خدا و توحيد و حمد الهي در دل زنده مي شود.

پس اي زائر وادي قدس!

بكوش تا با هر زيارتي به «حريم معرفت» نزديك تر شوي و به قرب الهي برسي.

محمد ابراهيم احمدي- مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. برار آگاهي بيشتر ر. ك: آيه الله ابراهيم اميني، بررسي مسائل كلي امامت، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم.

[2]. براي آگاهي ر. ك: منتهي الآمال، شيخ عباس قمي، بخش «فرزندان و نوادگان هر يك از ائمه ـ عليهم السلام ـ»؛ اختران تابناك، شيخ ذبيح الله محلات، ج 1 و 2.

[3]. ر. ك: لغتنامة دهخدا؛ تربت پاكان قم، عبدالحسين جواهر كلام، ج1, ص 161 ـ 131، انتشارات انصاريان، قم، اول، 1382 ش.

[4]. برجسته ترين نسابة معاصر، آيه الله العظمي مرعشي نجفي ـ رحمه الله ـ مي باشد كه به نگارش آثاري ارزشمند مثل «مشجرات آل رسول ا لله الأكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ پرداخته است.

[5]. ر. ك: فرازهاي برجسته از سيرة امامان شيعه ـ عليه السلام ـ ، محمد تقي عبدوس ـ محمد محمدي اشتهاردي، ج2، ص 86 ـ 68، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1372 ش.

[6]. حج/ 41

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha