جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
حجت الاسلام قاسم خانجانی

حوزه/ استاد حوزه بیان کرد: تعداد قابل توجهی از برجسته ترین اصحاب و شاگردان امام عسکری(ع)   ایرانی هستند.

حجت الاسلام والمسلمین قاسم خانجانی در گفت وگو با خبرگزاری «حوزه»، با عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن عسکری(ع) گفت: یکی از وجوه مغفول در خصوص حضرت امام حسن عسکری(ع) مباحث علمی و ارائه معارف الهی از سوی ایشان است.

وی افزود: آنچه اکثر شیعیان از ایشان می دانند آن است که ایشان پدر امام زمان(عج) است و اکثرا در زندان بنی عباس بوده اند و امام زمان(عج) را نیز معرفی کرده ودر سن جوانی هم در گذشته اند.

استاد حوزه بیان کرد: اما جالب است دانسته شود که علاوه بر تفسیر قرآن کریم منسوب به آن حضرت در برخی منابع رجال و کتابشناسی تدوین چند کتاب را به امام عسکری(ع) نسبت داده اند.

وی بیان کرد:  اولین این کتب، کتاب تفسیری منسوب به امام عسکری(ع) است که شامل تفسیر سوره حمد و قسمتی از سوره بقره است؛ به نظر می‌رسد این کتاب غیر از تفسیر مشهور منسوب به امام عسکری(ع) باشد.

خانجانی بیان کرد: این کتاب از ابتدای طرح آن در محافل علمی از قرن چهارم تاکنون مورد قضاوت‌های گوناگونی قرار گرفته است؛ شماری از عالمان آن را از آثار امام دانسته و احادیثی نیز از آن نقل کرده‌اند.

وی با بیان این مطلب که برخی کتابت آن را ساختگی برشمرده اند، گفت: بخشی از این قضاوت‌ها متکی به سند کتاب است؛ زیرا دو نفر به نام­های یوسف بن محمد بن زیاد، و محمد بن سیّار، اساس روایت آن هستند و واسطه این دو و شیخ صدوق، یک نفر با نام محمد بن قاسم استرآبادی است، گرچه بر اساس روایت ابن شهر آشوب، حسن بن خالد برقی نیز راوی این تفسیر است.

خانجانی افزود: افزون بر ابهام و اشکالاتی که در هویت افراد فوق به جز خالد بن حسن وجود دارد، در کیفیت سند و نیز این که آیا این دونفر خود راوی کتاب هستند یا پدرانشان، صحت انتساب آن به امام(ع) را زیر سؤال می‌برد؛ از برخی از این اشکالات پاسخ‌هایی داده شده ‌است.

وی تصریح کرد: اشکال دیگری که بر کتاب وارد شده این است که در آن روایاتی نقل شده که از نظر محتوی جداً قابل انتقاد و ایراد بوده و گاهی به صورتی آمیخته با خرافات است که به هیچ وجه نمی‌توان آن را به امام(ع) نسبت داد، چنانکه علامه تستری چهل مورد از این نمونه‌ها را ارائه داده است؛ از میان مخالفین، ابن الغضائری، علامه حلّی، علامه بلاغی و آیت الله خوئی(قده) را می‌توان نام برد.

وی با بیان این مطلب که در برابر، شماری دیگر سخت با نسبت آن به امام موافقند، یادآورشد: از جمله این عالمان می توان به شیخ صدوق، طبرسی صاحب احتجاج، کَرَکی، مجلسی اول و دوم و شیخ حرّ عاملی اشاره کرد؛ برخی دیگر از علما موضعی میانه برگزیده و نظر داده‌اند که این تفسیر، مانند کتب دیگر می‌تواند مورد انتقاد قرار گرفته و روایات صحیح آن پذیرفته شود؛ علامه بلاغی ضمن رساله‌ای در نقد آن، مواردی را که موجب سلب اعتبار آن تفسیر می‌شود، برشمرده است.

این استاد حوزه یادآورشد: نکته مهم این است که علی بن ابراهیم قمی و محمد بن مسعود عیاشی از مفسران متقدم شیعه، هیچ کدام در تفسیرهای خود، روایتی از این کتاب نقل نکرده‌اند. این مسأله می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در قضاوت در باره این تفسیر داشته باشد.

وی به کتاب «المقنه»   به عنوان یکی از کتبی که به امام منسوب شده است، اشاره کرد و گفت: کتاب دیگری که ابن شهر آشوب به امام منسوب کرده، کتاب المقنعه است؛ کتاب مزبور در نسخه‌ای از مناقب با عنوان «کتاب المنقبة» ضبط شده و صاحب ذریعه نیز تحت همین عنوان از آن یاد کرده است.

خانجانی در ادامه به کتاب اصلی تفسیر منسوب به حضرت نیز اشاره کرد تصریح کرد: تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)؛ یکی از فعالیت های علمی بسیار با ارزش و ماندگار امام عسکری(ع) تفسیر آیاتی از قرآن کریم است که امروزه مجموعه این روایات را با عنوان تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) می شناسند

تربیت شاگردان و اصحاب

وی گفت: در زمان امام حسن عسکری(ع) اختناق شدیدی وجود داشت و آن حضرت به شدت تحت نظر به سر می‌بردند  از این رو ارتباط ایشان با دیگران به آسانی صورت نمی‌گرفت و آن حضرت نمی‌توانستند آزادانه با یاران و شاگردانشان ارتباط داشته باشند.

استاد حوزه افزود: از این رو برخی از شاگردان ایشان به بهانه روغن فروشی و مانند آن در اجتماع حضور می یافتند و علاوه بر ارتباط با امام عسکری(ع) آن چه را که لازم بود از ناحیه آن حضرت به شیعیان و جامعه منتقل شود انتقال می‌دادند.

وی با ذکر این مطلب که بر این اساس بخشی از فعالیت های فرهنگی امام عسکری(ع) به تربیت یاران و شاگردان اختصاص دارد، تصریح کرد: اما باید توجه داشت که تربیت شاگردان امام عسکری(ع) به روش رایج و مرسوم نبوده است.

خانجانی اظهاکرد:در حقیقت وضعیت سیاسی و اجتماعی زمان امام عسکری(ع) به هیچ وجه اجازه نمی‌داد که عده­ای به شکل آشکار و در چارچوب تعلیم و تعلم و آموزش معارف دینی و علمی در خدمت آن حضرت شاگردی کنند و به عنوان شاگردان آن حضرت شناخته شوند.

استاد حوزه در ادامه یادآورشد: از این رو در منابع موجود، تعدادی از اصحاب و یاران امام عسکری(ع) معرفی شده اند که برخی از آنان شاگردان آن حضرت نیز بوده‌اند.

وی با ذکر این مطلب که شیخ طوسی از حدود ۱۰۳ تن از اصحاب و شاگردان امام عسکری(ع) نام برده است، تصریح کرد: برخی از آنان صاحب تألیف و دارای کتاب های بسیار ارزشمندی هستند؛ اما برخی از محققان معاصر با استفاده از منابع دیگر و با معرفی هر کسی که کمترین ارتباطی با امام عسکری(ع) داشته است حتی اگر آن حضرت را ندیده باشد و با واسطه تنها نامه یا نوشته‌ای به آن حضرت داده یا دریافت کرده باشد در شمار اصحاب و راویان آن حضرت آورده اند، از این رو تعداد آنان را ۲۱۳ تن دانسته‌اند.

وی افزود: البته به نظر می‌رسد این آمار از دقت کافی برخوردار نباشد؛ هر چند بر اساس آمار رجال شیخ طوسی تنظیم شده است؛ زیرا کسانی چون حضرت عبدالعظیم حسنی را که زمان امامت امام عسکری(ع) را درک نکرده، از اصحاب آن حضرت شمرده‌اند، در حالی که ابراهیم بن هاشم را، که دست کم یک روایت از امام عسکری(ع) نقل کرده است، در شمار اصحاب ایشان نیاورده است.

وی اظهار کرد: همچنان که برخی بدون توجه و استناد به منابع، حسین بن سعید اهوازی را از اصحاب برجسته امام عسکری(ع) شمرده اند، در حالی که هیچ یک از منابع، حسین بن سعید  را در شمار اصحاب آن حضرت نیاورده‌اند.

استاد حوزه با ذکر این مطلب که اصحاب امام عسکری(ع) در یک تقسیم بندی به چهار دسته تقسیم می شوند، گفت: دسته اول کسانی که تنها از اصحاب و شاگردان امام عسکری(ع) نبودند بلکه دو یا چند امام معصوم را درک کرده‌اند. برخی از این افراد بعد از شهادت امام عسکری(ع) نیز در قید حیات بودند و چنان جایگاه برجسته‌ای داشتند که در شمار نایبان خاص امام عصر(ع) در دوره غیبت صغری نیز درآمدند؛ مانند عثمان بن سعید عَمری.

وی گفت: دسته دوم کسانی که از نژاد عرب نبودند و عجمی و به ویژه فارسی به شمار می‌آمدند؛ تعدادی از یاران تأثیرگذار و مهم آن حضرت از این دسته بودند؛ مانند فضل بن شاذان نیشابوری، احمد بن اسحاق اشعری قمی و محمد بن خالد برقی.

استاد حوزه یادآورشد: دسته سوم افرادی بودند که نه تنها از امام عسکری(ع) روایت نقل کرده‌اند بلکه دارای کتاب و تألیف نیز بودند و در برخی از موارد کتابشان به نظر امام عسکری(ع) رسیده و مورد تأیید و تمجید ایشان قرار گرفته است.

وی گفت: دسته چهارم افرادی هستند که نه از امام عسکری(ع) روایت دارند و نه کتابی تألیف کرده‌اند و در حقیقت تنها آن حضرت را دیده اند و به این اعتبار در شمار اصحاب آن حضرت درآمده‌اند.

وی در ادامه با ذکر این مطلب که تعداد قابل توجهی از برجسته ترین اصحاب و شاگردان امام عسکری(ع)   ایرانی هستند، یادآورشد: و این حکایت از آن دارد که در نیمه قرن سوم هجری نقاط مختلف ایران به ویژه نیشابور، ری، اهواز و از همه بیشتر قم در این زمان از مهمترین پایگاه‌های تشیع به شمار می‌آمده است که هم به لحاظ کمیت و هم از نظر کیفیت، برجستگی و تأثیرگذاری، اصحاب ایرانی امام عسکری(ع) نقش مهمی در حفظ، تقویت و انتقال معارف اهل بیت(ع) داشته اند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha