چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024
اینستاگرام

حوزه/ فراتر از رویکردهای صرفاً منتقدانه به وضعیت فرهنگ به خصوص اوضاع نابسامان فضای مجازی و از جمله اینستاگرام، می بایست بر اساس دغدغه انقلابی و دینی، پاسخی ایجابی به شرایط فعلی داشت.

به گزارش خبرگزاری حوزه در شرایط فرهنگی و رسانه ای اخیر که لایوهای مبتذل اینستاگرامی، زمینه دغدغه مندی و نگرانی بیش از پیش بسیاری از اقشار جامعه از جمله طیف متدینین را فراهم کرده، جای این سوال مطرح است که در مواجهه با چنین شرایطی آن هم با توجه به اقتضائات روزگار "زندگی در فضای مجازی" چه باید کرد و به راستی راه حل چیست!؟

نکته ای که به ذهن حقیر می رسد این که به نظر می رسد بسیاری از ما گویا زنده ایم به نقد کردن و برای مرحله پسانقد، چندان راه حل و یا راهکاری نداریم مگر حرف های تکراری که به صورت مصداقی راهکاری را فرارویمان قرار نمی دهد.

البته این سخن بدان معنا نیست که قائل به رها بودن و آزادی مطلق بستر جولان بی عفتی ها و بی حیایی ها در بستر اینستاگرام و غیره پهن باشد، بلکه غرض طرح این مساله است که در کنار اتخاذ راهکارهای قانونی برای نظارت و ساماندهی این قبیل امور، از بُعد فرهنگی و اجتماعی، چه راه حل های ایجابی برای این گونه شرایط داریم و چگونه می توانیم به ترازِ مدیریت مطلوب و کم هزینه فضای مجازی و پالایش آن از منجلاب بی اخلاقی ها و ابتذال ها، نزدیک و نزدیک تر شویم.

نکته حائز اهمیت بعدی این است که نباید در این زمینه دچار افراط و تفریط شویم به این معنا که نه مثل برخی افراد ظاهر الصلاح، چنین حُکم کنیم که باید صرفاً این شرایط و وضع را نظاره گر بود و هیچ نگفت و نه این که از آن سو، قائل به حداکثر محدودیت ها باشیم تا آن جا که به این نقطه برسیم که چشممان را هم بر صورت مساله ببندیم.

به هر حال واقعیت های زندگی مدرن این مسایل و موضوعات را هم در پی دارد و مهم در این میان، نوع مواجهه ما با این شرایط جدید است.

از آن جا که بسیاری از این قبیل نوشته ها، در درون خود ممکن است باعث سوء برداشت شود باید متذکر شوم که اشتباه نشود، ما انتقاد جدی به مسئولان دولتی از جمله وزیر ارتباطات و ایضاً وزیر ارشاد بابت ضعف ها و قصورها و تقصیرهایشان داریم از این بابت که گویا برنامه ای برای نظارت و کنترل ندارند اما خودمان نیز به هر حال در این باره به سهم خود مسئولیم، از حیث که واقعاً چه محتوای تولیدی مناسبی را عرضه کرده ایم و این که به هر حال به این نقطه برسیم که برای عبور از معضلات و بحران های فرهنگی و اخلاقی، چه می توانیم بکنیم، گذشته از این که صرفاً اعتراضی  نموده و نقدی کنیم که همین هم بودش از نبودش به مراتب بهتر است و گرنه به جماعتی خنثی و صرفاً نظاره گر تبدیل می شویم که اگر سیل ضدفرهنگی از بستر رسانه و فضای مجازی، هویت جامعه را از بین ببرد، ککمان هم نمی گزد!

از سوی دیگر، سال هاست که به درستی بر لزوم بصیرت افزایی و ارتقای سواد رسانه ای تأکید می کنیم اما بسیاری از ما – از جمله خود نگارنده – فقط تا همین جا پیش می رویم و بعد از این نقطه، برای جذب افراد و ارتقای سواد رسانه ای و بصیرت آن ها کار چندانی نکرده و یا نمی کنیم و این را می توان تعمیم داد به بسیاری از ارگان ها و نهادهایی که اصل شکل گیری شان در سال های پس از انقلاب برای تحقق همین مقاصد بوده است.

نه این که بی دغدغه باشیم بلکه اتفاقاً دغدغه هایی پاک و انقلابی داریم و مشاهده این وضعیت ناراحتمان می کند، اما باید ببینیم که در گام دوم انقلاب در عرصه فرهنگ و به خصوص با واقعیت مسلمی چون فضای مجازی چه باید بکنیم!؟

مسأله مهم بعدی که شاید در این سال ها تا حدودی از آن غفلت شده، ناظر به بحث آزاداندیشی و تحلیل های علمی و منطقی درباره این قبیل قضایاست بی آن که لزوماً این مباحث رسانه ای و چالش برانگیز شود باید کارشناسان دینی، اجتماعی، فرهنگی، و نیز صاحب نظران رسانه ای و تحلیلگران عرصه سیاست و اقتصاد و ... در همفکری و نشست های کاربردی متعدد، شرایطی را رقم بزنند که خروجی آن پیشنهاد راهکارهایی سازنده برای مدیران تصمیم گیر جامعه و کشور شود.

از این حیث حتی شاید لازم باشد در طلیعه دهه پنجم انقلاب و در دوران کرونایی که بیشتر خانه نشین هستیم تا گرفتار نشست ها و همایش ها و غیره و ذلک، بیشتر بیندیشیم و این تأمل و اندیشه قطعاً به مدد ما خواهد آمد اگر نیت خالصانه به دنبال آن باشد.

ثمره چنین اندیشه ای انشاالله تحلیل درست خواهد بود و از پیِ آن راهکارهایی که می تواند در صورت پخته شدن بر اساس اقتضائات روز- بی آن که گرفتار مصلحت سنجی های محافظه کارانه شود- در وادی فرهنگ به داد انقلاب و مردم انقلابی ما برسد.

سید محمد مهدی موسوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha