جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
سیده شبنم فاطمی

کارشناس و متخصص مسایل شهری و مسئول انجمن"شهر" با تأکید بر این که همه طرح ها و برنامه های شهری در قم باید با محوریت توسعه زیارت باشد، تصریح کرد: بی شک تحول گرایی در امر ساماندهی مسایل و معضلات شهری، زمینه نشاط و شادابی شهروندان را فراهم خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، با توجه به توسعه روزافزون شهرها، به مرور زمان شهر و مسایل مرتبط با آن اهمیت خاصی پیدا کرده تا آن جا که امروزه در نظام تصمیم گیری کشورها و جوامع، بخش قابل توجهی به حوزه مدیریت شهری و مباحث راجع به آن اختصاص یافته است.

در گفتگو با سیده شبنم فاطمی، کارشناس و متخصص مسایل شهری که همچنین مسئول انجمن مردم نهاد "شهر" است، به برخی از اصلی ترین مسایل و موضوعات مرتبط با شهر مقدس قم البته از منظر فرهنگی، اجتماعی و تا حدودی دینی پرداخته ایم. آن چه در ادامه ملاحظه می فرمایید، مشروح این گفتگوی صریح و بی پیرایه است؛

با توجه به جایگاه و اهمیت مقوله زیارت در شهر و استان قم و تأکید همیشگی مسئولان در این باره، به نظر شما چگونه می توان زمینه رشد و توسعه زیارت و گردشگری مذهبی را فراهم نمود؟

هر چند که معمولاً مسئولان در صحبت های خود عنوان می کنند که گردشگری مذهبی جزو اولویت های اصلی ماست اما گاه در مقام عمل این گونه نیست. به عنوان مثال وقتی ما می گوییم گردشگری مذهبی و مساله زیارت، اولویت استان قم است یعنی باید همه ی امکانات و ظرفیت های شهرداری و استانداری و به تبع آن دیگر ادارات و ارگان ها در این راستا باشد.

بنده در خصوص بحث زیارت و بایسته های آن بارها با شخص آقای یونس عالی پور، معاون محترم هماهنگی امور زائرین استانداری قم جلسه داشته و تأکید کرده ام که به هر حال شما مسئول اصلی زیارت در استان قم هستید و لذا همه برنامه ها و طرح ها باید با هماهنگی و نظارت شما باشد تا در نهایت بدانیم فلان طرح و برنامه به سود زیارت و توسعه گردشگری مذهبی است یا خیر و حال آن که بنده در سطح شهر و استان به معنای واقعی کلمه این نگاه و رویکرد را یا نمی بینم یا بسیار کمرنگ مشاهده می کنم.

این در حالی است که اگر دغدغه زیارت و توسعه این مسأله مطرح باشد، در بحث نظام عمران و آبادانی شهر و استان و نظام مهندسی و ... نباید وضع نامطلوب فعلی را شاهد باشیم.

پیشنهاد و راهکار شما به طور مشخص و ملموس چیست؟

یکی از راهکارها این است که ما فکری جدی برای بازسازی پیرامون حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) داشته باشیم.

بنده احساس می کنم که وضعیت فعلی اطراف حرم به گونه ای است که مساله زیارت آن چنان که باید و شاید مورد احترام نیست و لذا باید فکری برای ساماندهی اوضاع ساخت و سازها صورت گیرد و از سویی در اطراف حرم، فضای شلوغ و پرازدحامی را شاهد هستیم که بعضاً زمینه ساز ناامنی و ناهنجاری را فراهم می کند، ضمن آن که وضعیت ظاهری مغازه ها و نوع برخورد فروشندگان با زوار و مجاوران باید به نحوی باشد که به معنای واقعی کلمه در شأن و جایگاه یک شهر مذهبی و زیارتی باشد.

یکی دیگر از مسایل مهم که حتماً باید مورد توجه قرار گیرد، لزوم ساماندهی اوضاع ترافیکی است که البته با ایجاد باغ راه ها در اطراف حرم سعی شده تا حدودی این وضعیت بهتر شود اما اکتفا به همین میزان نباید باشد، بلکه طرح های بهتری باید در دستور کار قرار گیرد تا در نهایت شاهد تسهیل در رفت و آمدها باشیم.

در همه این مسایل لازم است که از ظرفیت نخبگانی تشکل های مردم نهاد و نسل جوانی که تخصص و تعهد دارد، به خوبی بهره برداری شود؛ کم نیستند در این شهر و استان افرادی که ادعایی ندارند و چیزی هم نمی خواهند اما متاسفانه فضایی برای طرح صحبت آن ها و انعکاس نظراتشان به شکل مطلوب وجود ندارد و روی سخن این است که حداقل امکان ابراز وجود و ارایه سخن به آن ها بدهیم.

در باب راهکارها نکته مهم دیگری که به نظرم می رسد این است که برای برون رفت از وضع نابسامان موجود، صداقت و شفافیت با مردم یک امر ضروری است و از سویی هم این که حقیقتاً افراد شایسته و کاردان بر سر کار باشند تا برآیند تصمیمات مدیریتی آن ها به اصلاح امور منتج شود.

در شرایط امروز کشور متأسفانه عده ای دانسته یا نادانسته چنین القا می کنند که گویا برای اصلاح امور و مقابله با ضعف ها و نقصان ها، اُمیدی وجود ندارد. به نظر شما برای مقابله با پمپاژ یأس و نومیدی از سوی برخی افراد و جریان ها چه باید کرد؟

در هیچ شرایطی نباید نااُمید بود و این یک اصل است، هر چند که البته بنده از ساختارهای دولتی تا حدود زیادی نااُمید هستم، اما معتقدم که اگر یک بسیج عمومی در جامعه به سمت تحول خواهی و تحول گرایی صورت گرفته و همان طور که مقام معظم رهبری نیز فرمودند از ظرفیت جوانان مؤمن و انقلابی و کارآمد استفاده مناسبی شود، شاهد دستاوردهای چشمگیری خواهیم بود.

نکته مهم دیگر این است که باید بدانیم که به صرف یک سری اصلاحات شکلی و ظاهری به نتیجه مورد نظر نمی رسیم بلکه باید عمیقاً تحول را دنبال کرد، ضمن آن که ما خارج از فضای اداری و دولتی مرسوم می توانیم با کمک یکدیگر به تدریج به سمت تحول مطلوب حرکت کنیم و لازمه اش هم این است که هر یک از ما به عنوان شهروند جامعه اسلامی در هر جایگاه و حرفه ای که قرار داریم اولاً کار خود را به درستی انجام دهیم و ثانیاً هم این که درست عمل کردن را هم از باب امر به معروف و نهی از منکر از دیگران بخواهیم.

اگر این طور شد، خواهیم دید که نااُمیدی ها جای خود را به اُمید و نشاط خواهد داد و چیزهای به ظاهر نشدنی رنگ حقیقت و واقعیت به خود می گیرند.

به عنوان یک کارشناس مسایل اجتماعی و شهری، تعریف شما از شهر چیست!؟

ببینید از نگاه بنده، شهر، در و دیوار و خانه و اداره و آهن و بتون و مصالح و ... نیست، بلکه در یک کلمه شهر، همین مردم هستند با رفتارهایی که در آن اتفاق می اُفتد. در واقع شهر به معنای خلاصه، یعنی رفتارها و رویدادهایی که در آن رخ می دهد و لذا بستر و هویت یک شهر را فرهنگ تشکیل می دهد.

شما حتی اگر به لحاظ مکانی، بهشت برین بسازید اما وقتی در آن دزدی صورت بگیرد، دیگر آن شهر مطلوب و خوب نیست، چرا که شهر خوب بر اساس رفتارهای شهروندان و رویدادهایی که در آن صورت می گیرد، از شهر بد متمایز می شود و از نگاه من، این تعریف بسیار مهمی است.

گاهی اوقات دوستان ما در شهرداری فکر می کنند خدمت به شهر یعنی مثلاً خیابان و پل ساختن که البته این کارها هم باید صورت گیرد اما مهم چیز دیگری است که در این تعریف وجود دارد یعنی حرکت به سمت اصلاح رفتار شهروندان.

در واقع ما به جای این که صرفاً به دنبال ساخت خیابان و پل و دوربرگردان و زیر گذر و روگذر و غیره باشیم، باید به فرهنگ سازی در جامعه اهمیت بدهیم تا مثلاً افراد متقاعد شوند که برای داشتن شهری بهتر باید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کرد نه این که شاهد تردد خودروهای تک سرنشین به هر قیمت و بهانه ای باشیم. یا این که شهر خوب وقتی محقق می شود که همه قاعده مند و قانون مدار باشند و این ها البته در درازمدت و میان مدت نیاز به تغییر نگاه ها و رویکردها دارد.

طبعاً وقتی شهر را فقط راه و معابر و بتن و آجر و مصالح ببینیم آن رویکرد اجتماعی و فرهنگی به مفهوم شهر، خواه ناخواه کمرنگ تر می شود و حال آن که شهر یعنی من و شما و این که بتوانیم به راحتی در آن با هم به گفتگو بپردازیم و در صورت نیاز، رفتار ناصواب مسئولان و مدیران شهری را البته بر اساس قاعده عدل و انصاف، نقد کنیم.

با توجه به این که سالیانی است یکی از معضلات شهری جامعه ما مربوط به بحث حاشیه نشینی است، از نگاه شما برای کاستن از آفات و آسیب های این مساله چه باید کرد!؟

قبل از هر چیز باید از خود بپرسیم که چرا حاشیه نشینی رخ می دهد و در جواب به طور خلاصه باید گفت چون رفتارهایی را در این مناطق شاهد هستیم که ناپسند و زشت است. درست است که در ایجاد مناطق حاشیه ای شهرها بحث اقتصادی مهم بوده و عده ای که فقیر و کم درآمد بوده اند از شهر به روستا مهاجرت کرده و در کنار شهرها جایی را درست کرده اند که به آن ها حاشیه می گوییم اما بر اساس همان تعریفی که بنده از شهر خدمتتان عرض کردم، بد بودن حاشیه نشینی به خاطر رفتارهای ناپسند و ناهنجاری هایی است که در آن رخ می دهد و لذا ما باید برای این مساله فکری کنیم و گرنه صرف موقعیت جغرافیایی ملاک نیست.

از سویی در جوامع حاشیه نشین باید مشکلات را ریشه یابی کنیم، چرا که بدون اطلاع و شناخت دقیق نمی توانیم کار مفید و مؤثری انجام دهیم، ضمن آن که باید توجه داشت علیرغم برخی حرف ها و ادعاها، حاشیه نشینی را نمی توان در کوتاه مدت و میان مدت جمع کرد.

البته در این سوی ماجرا، یکی از محاسن حاشیه نشینی این است که یک حلقه ی قومیتی و خویشاوندی و یا هم زبانی در این مناطق شکل می گیرد که این لزوماً بد هم نیست به این معنا که افرادی که اشتراکاتی با هم دارند در یک محله به هم پیوسته می شوند و حتی به نظرم این نقطه قوت اتفاقاً باید تقویت شود چرا که مردم در حاشیه شهر به جهت اشتراکات تعاملات خوبی با هم دارند و در برخی مشکلات، حامی هم بوده و پشت هم هستند.

از این حیث بنده معتقدم، ما باید کارهای جمعی را در این مناطق تقویت کنیم مثلاً در قالب هیئت، انجمن خیریه، تشکل مردمی و ... از ظرفیت های موجود در این مناطق به درستی استفاده کنیم کما این که در جریان مواسات و همدلی مؤمنانه پس از شیوع ویروس نحس کرونا، اتفاقات خوبی در این مناطق صورت گرفت.

همچنین می توان از ظرفیت مردم استفاده کرده و بازی های گروهی، جشنواره های بومی در آن مناطق راه اندازی کرد و از حیث نیروی انسانی نیز ما افرادی داریم که توانایی انجام این کارها را دارند.

مشکل اصلی در حاشیه نشینی، معضلات رفتاری در این مناطق است که باید برای این قضیه فکری کنیم، چرا که اگر این ها رفع شود، کمبود زیرساخت ها را نیز به نوعی می توان مرتفع ساخت و به نتیجه مطلوب نزدیک تر شد.

در باب این که چه باید کرد اول از همه کار فرهنگی ضروری است و در وهله بعد این که حل مشکلات اقتصادی این مناطق در اولویت کاری مسئولان قرار گیرد. البته باید این دو کار باید به موازات هم جلو بروند اما از باب اهمیت، مساله فرهنگی مهم تر است.

ایجاد و توسعه کارگاه های کوچک در این مناطق یکی از راهکارهاست به شرطی که حمایت واقعی و هدفمندی از آن ها به عمل آید، ضمن آن که افراد ساکن در مناطق حاشیه ای، خودشان می توانند ارکان اقتصادی را ایجاد کنند اما مهم اصلاح رفتارهای آسیب پذیر و نابهنجاری هاست که نیاز به فعالیت های فرهنگی مستمر و مؤثر در این باره داریم

از سویی باید توجه داشت که برای تحول فرهنگی صرف فعالیت اقتصادی کافی نیست بلکه معتقدم اصلاح رفتاری لازمه تحول عمیق فرهنگی است.

مسئولان نه فقط در خصوص مناطق حاشیه ای و آسیب پذیر بلکه در همه جای شهر باید شرایط زندگی را تسهیل کنند، نه این که روز به روز شاهد افزوده شدن گرهی بر گره انبوه مشکلات باشیم. ان‌شاءالله با بهره گیری از همه ظرفیت ها و مشارکت دادن شهروندان در تصمیمات ریز و کلان شهر، بتوان قدم های خوبی در مسیر تحول مطلوب در امور شهر را شاهد باشیم.

گفتگو از: سمیرا مرادی چشمه ماکانی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha