پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
حاج قاسم سلیمانی

حوزه/ روزی فرمانده حشد الشّعبی لباس های مخصوص جیش الشّعبی یعنی ارتش عراق را بین بسیجیان حشدالشّعبی تقسیم می کند. علت این بود که آمریکا فشار آورده بود که حشد الشّعبی نباید در جبهه حضور داشته باشد و قرار ما این بوده که تنها جیش الشّعبی در منطقه جنگی حضور داشته باشد. یکی از این بسیجی ها نزد من آمد و گفت ...

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام نصرالله سخاوتی در یادداشتی به شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخته که بدین شرح است:

سردار دل‌ها شهید سلیمانی در چند جبهه با دشمنان مشغول مبارزه بود. جبهه اول که همه ما با آن دست‌به‌گریبان هستیم، جبهه جهاد با نفس است که به نظر بنده او در این جبهه پیروز بود؛ چراکه در غیر این صورت نمی‌توانست در جنگ سخت با دشمنان به پیروزی‌های منحصربه‌فرد دست پیدا کند.

امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «أشجع النّاس من غلب هواه/ شجاع‌ترین مردم کسی است که بر هوای نفس خود غالب بیاید».

همه ما در این جبهه دشمنی به نام نفس داریم و این وظیفه هر مسلمانی است که کنترل نفس خود را به دست بگیرد و شاید تلخ‌کامی‌ها و شکست‌هایی را هم تجربه کند.

جبهه دوم مبارزه ایشان، مبارزه با استکبار جهانی و آمریکا بود و بنده خاطراتی از این نبرد را خدمت عزیزان عرض می‌کنم.

وقتی ایشان می‌خواستند بر ضد داعش که دشمن نیابتی در عراق و سوریه بود عملیاتی انجام بدهند، مانعی بزرگ‌تر بر سر راه داشتند که استکبار و آمریکا بود.

بنده توفیق داشته در آزادی شهر فلّوجه عراق از وجود داعش باشم  و در توپخانه مدفعیّة البدریّة متعلق به حشد الشّعبی یا بسیج عراق حضور داشتم.

دوستانی از شهر مقدس قم را هم آنجا ملاقات می‌کردیم. روزی فرمانده حشد الشّعبی لباس‌های مخصوص جیش الشّعبی یعنی ارتش عراق را بین بسیجیان حشدالشّعبی تقسیم می‌کند. علت این بود که آمریکا فشار آورده بود که حشد الشّعبی نباید در جبهه حضور داشته باشد و قرار ما این بوده که تنها جیش الشّعبی در منطقه جنگی حضور داشته باشد.

یکی از این بسیجی‌ها نزد من آمد و گفت من ۲۲ سال است که محاسن خود را کوتاه نکرده‌ام و آلان به من  فشار آورده‌اند که باید محاسن خودت را کوتاه کنی. من به او گفتم اشکالی ندارد و لازم است که این کار را انجام بدهی. بنابراین می‌بینید که جبهه دوم مبارزه، جبهه‌ای بسیار سنگین بود و مانعی بزرگ به نام آمریکا در آن وجود داشت و سردار باید در هر عملیاتی ابتدا این مانع بزرگ را از سر راه برمی‌داشت تا بتواند کار خودش را انجام بدهد.

در این حین پیامکی برای من آمد که در جلسه‌ای در ایران و در شهر قم حضور پیدا کنم. بنده تصور نمی‌کردم شهید سلیمانی خودشان به این جلسه تشریف بیاورند؛ اما ایشان خودشان آمدند و صحبتی بسیار طولانی داشتند که تا نزدیک اذان ظهر طول کشید. این جلسه در روز سوم خرداد مصادف با نیمه شعبان برگزار شد. ایشان بسیار خونسرد و بدون هیچ تعجیلی جلسه گذاشتند، در حالی که به فاصله ای اندک بنده در اول رمضان به جبهه فلوجه رفتم و دیدم تمام اطراف فلوجه تا ۵ الی ۱۵ کیلومتر به شهر مانده تمام مناطق آزاد شده بود و بسیجیان عراقی روی تابلو نوشته بودند التّحریر فی خمسة عشرة شعبان، یعنی این مناطق در نیمه شعبان آزاد شده است.

یعنی در نیمه شعبان در اطراف فلوجه عملیات بوده اما سردار با خونسردی کامل در شهر قم جلسه گذاشته و سخنرانی طولانی داشته‌اند. یعنی ایشان با این کار خود مانع بزرگ آمریکا را گیج کرده و فریب داده و از سر راه برداشته بودند تا بتوانند با داعش روبرو بشوند.

آمریکا ادعا می‌کرد که مشغول جنگ با داعش است؛ در صورتی که حامی داعش بود. بنده در فلوجه صدای هواپیماهایی را می‌شنیدم و از فرمانده حشد الشعبی سؤال می‌کردم که این هواپیما متعلق به کجاست؟ او می‌گفت قرار بوده که پروازهای روز متعلق به ارتش عراق و پروازهای شب متعلق به ارتش آمریکا باشد، اما آلان یقین دارم که این هواپیما آمریکایی است.

باوجود چنین مانع بزرگی سردار سلیمانی ایستاد و جنگید و سه ماه مانده به پایان داعش اعلام فرمود که تا سه ماه دیگر خبری از داعش نخواهد بود و ریشه آن‌ها کنده خواهد شد.

مبارزات شهید سلیمانی در سه جبهه مبارزه با هوای نفس، استکبار جهانی و دشمنان نیابتی نظیر داعش بسیار قابل توجه است.

نقل‌های زیادی از مبارزه ایشان با هوای نفس می‌شود که نشان می‌دهد ایشان در این جبهه به مراتبی رسیده بودند. برخی از نقاش یزدی نقل می‌کنند که من یازده صورت از شهید کشیده بودم که صورت دوازدهم جلوی درب باغ حضرت زینب(س) بود که هنوز به تصویر نکشیده بود. با خودم می‌گفتم این تصویر متعلق به کدام شهید خواهد بود که یک‌باره شهید سلیمانی از راه رسید و قصد داشت وارد حرم بشود که به من گفت اینجا را داشته باش که صاحب آن پیدا خواهد شد و چند روز بعد ایشان به شهادت رسیدند و من متوجه شدم تصویر ایشان را کجا باید نقاشی کنم. ازاین‌دست مسائل زیاد در زندگی ایشان نقل می‌شود. به‌هرحال من می‌دیدم که ایشان درنبرد با این سه جبهه بسیار موفق بودند و پیام ایشان برای مردم منطقه مقاومت، مقاومت و مقاومت بود.

در حقیقت مکتب شهید سلیمانی مکتب مقاومت است. در ایام سالگرد شهادت ایشان به این فکر افتاده‌ام که وقتی مقابل خدا می‌ایستم و نماز می‌خوانم، سوره حمد را که قرائت می‌کنم در درخواست از خدای متعال می‌گوییم اهدنا الصراط المستقیم و بعد که می‌گوییم صراط الذین أنعمت علیهم، این چه صراطی است؟ صراط مستقیم که صراط أنعمت علیهم است برای چه افرادی است؟ مصداق آن‌ها شهیدانی مانند حاج قاسم سلیمانی، شهید همدانی و شهید محسن حجی هستند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha