خبرگزاری حوزه | از جمله شاخصههای تفاوت انقلاب اسلامی و حکومت پهلوی، رویکرد معنویتگرایی و اخلاقمداری است و امروز با توجه به هزینهی سنگین دشمن در عرصهی فرهنگی و ایجاد فضاهای مجازی و ماهوارهای ضداخلاق یک جنگ تمام عیار را با انقلاب اسلامی ترتیب داده است.
اگرچه در این عرصه ما تلفات و خساراتی داشتهایم اما روح معنویتگرایی به برکت انقلاب در کشور گسترده است.
دشمن گرچه یک جنگ تمام عیار فرهنگی با سرمایهگذاری زیاد را علیه انقلاب ترتیب داده است؛ اما انقلاب اسلامی در عرصهی معنوی با توجه به تهاجمات فرهنگی بسیار دشمن، نتیجهی قابل قبولی بدست آورده است.
مانند حضور حداکثری در لیالی قدر و اعتکاف، حضور میلیونی در بقات متبرکه و حرم معصومین، شرکت میلیونی در راهپیمایی اربعین و ...
دینداری و ترویج فرهنگ معنویتگرایی در میان مردم یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی به شمار میرود؛ بهطوریکه معنویت مهمترین وجه تمایز میان نظام اسلامی و حکومت پهلوی است.
آنچه از لابهلای صفحات تاریخ میتوان بدان دست پیدا کرد این است که هدف اصلی حکومت پهلوی، مبارزه با دین و دینداری و گرایش مردم به سمت غرب و تفکر سکولاریستی بوده است؛ ولی در مقابل، هدف اصلی نظام جمهوری اسلامی، ترویج اسلام ناب محمدی است.
حکومت پهلوی با تمام توان، فحشا و ابتذال را ترویج و از مشروبفروشیها، کابارههای فحشا، قمارخانهها، حمایت جدی میکرد. از طرفی با برنامههایی که از طرف دربار پهلوی تبلیغ و اجرا میشد، میتوان به این نتیجه دستیافت که ترویج بیبندوباری و فحشا در تفکر فرهنگی پهلوی موجود بوده و برای آن سرمایهگذاری از طرف شاه و ملکه انجام میگرفت با هرگونه شعار دینی و برگزاری مجالس سیدالشهدا مخالف میشد که ازجمله این موارد میتوان به این امور اشاره داشت:
در سال ۱۳۱۶ شمسی طی اطلاعیه محرمانه وزارت داخله، بهطورکلی روضهخوانی ممنوع شد، در این اعلامیه هدف از ممنوعیت روضهخوانی خارج کردن مردم از خرافات و آشنا کردن مردم به تمدن آن روز بهعنوان وظیفه اساسی دولت در امور داخلی دانسته شده بود. [۱] همچنین حاکم یزد در اعلامیه شهربانی این شهر نوشت، «منسوخ نمودن روضهخوانی حتی در خانهها از وظایف اولیه بوده و مخصوصاً مأمورین دولت وظیفهدار هستند که موهومات را از سر مردم خارج و آنها را به اجرای تمدن امروزه آشنا سازند. [۲]
اوج شاهکار رضاشاه در محرم سال ۱۳۱۹ اتفاق افتاد، دولت رضاخانی به سران اصناف و بنگاهها دستور داده بود تا همزمان با ماه محرم، کارناوال شادی به راه بیندازند و در سال ۱۳۱۹ جشن، با ایام تاسوعا و عاشورا مصادف شد در آن شب عدهای عملهی طرب و فواحش، سوار بر کامیونهای روباز به رقص و پایکوبی در خیابانها پرداختند. [۳]
در دوران محمدرضا شاه نیز مبارزه با اسلام و ترویج اباحهگری ادامه پیدا کرد بهطور مثال فرح کنگره زرتشتیان جهان را در ماه رمضان در تهران برپا کرد و به این مناسبت مجلس پذیرایی با شامپاین (شراب فرانسوی) در کاخ سلطنتی ترتیب داد. [۴] همچنین پهلوی برای مقابله با اسلام سعی کرد تا فرقه ضاله بهائیت را تقویت کند به گفته مادرزن محمدرضا شاه، «شاه بدش نمیآمد بهاییگری در ایران رشد کند و به نیرویی در برابر اسلام تبدیل شود.» [۵] از جمله کارهای دیگری که در زمان پهلوی برای ترویج اباحهگری و بیهویتی دختران و پسران ایران انجام میگرفت، میتوان به مجله زن روز اشاره کرد که مجید دوامی از جاسوسان سازمان سیا و سردبیر این مجله، در این مجله با طرح مباحثی از قبیل ملکه زیبایی برای بیهویتی دختران و پسران میکوشید تا به آنجا که برخی از دوستانش از مجلهی زن روز بهعنوان کاباره کاغذی یاد میکردند.
دربار پهلوی برای ابتذال و اباحهگری تنها به همایشها و اجلاسها و مجلات بسنده نکرد بلکه در سال ۱۳۳۷ اولین فرستنده تلویزیونی را در ایران راهاندازی کرد که متأسفانه این رسانه نیز با پخش برنامههای سطحی و مبتذل باعث انحراف مخاطبان خود گردید.
باری روبین تحلیلگر آمریکایی نوشته است:
«در دوران سلطنت پهلوی در عرضه و معرفی فرهنگ و تمدن غربی به مردم ایران بدترین و مبتذلترین جنبههای این فرهنگ انتخاب شد که ضربه حاصل از آن برای جامعه مذهبی و سنتگرای ایران، قابلتحمل کردن نبود. فیلمهای آمریکایی که بیشتر از انواع مبتذل آن بودند بیش از ۳۰ درصد برنامههای تلویزیونی و پردههای سینما را اشغال کرده بود و آیتالله خمینی(ره) با اشاره به همین فیلمها سینما و تلویزیون را عامل اشاعه فساد و فحشا در ایران معرفی میکرد. [۶]
اما در مقابل، آنچه از انقلاب اسلامی میتوان بدان دستیافت اینکه محوریت حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، اشاعهی معنویت در جامعه و راهبری فضای عمومی جامعه به سمت معنویت و اخلاق است.
امام خمینی(ره) در دیدگاههای اجتماعی خود، ورود به جامعه را از کانال و مسیر عبودیت بیان میدارند، بدین معنا که وقتی افراد جامعه به هر میزان انگیزه و چهرهی توحیدی بیشتری در اعمال، رفتار و نیات خود داشته باشند از انحرافات دورتر و کارها تأثیرات و ماندگاری بیشتری خواهد داشت.
«اگر از راه عبودیت خدا انسان وارد شد در جامعه یا نظر انداخت به امور، از این راه و از این کانال وقتی واقع شد، وارد شد، کارهایش همه الهی میشود. انسان اگر عبودیت خدا را فقط، بندگی خدا را فقط بپذیرد و از عبودیت سایر چیزها یا سایر اشخاص احتراز کند، از کانال عبودیت خدا در دنیا وارد بشود، در طبیعت وارد بشود، از کانال عبودیت خدا مدرسه برود، در وزارتخانه وارد بشود، در جامعه وارد بشود؛ هر کاری که انجام بدهد عبادت است، برای اینکه مبدأ، عبودیت خداست.» [۷]
زیربنای اصلی فرهنگ و اندیشه یا گفتمان معنویتگرایی امام خمینی(ره) را اعتقادات و باورهای معنوی تشکیل میدهد. ایمان به باورها و اعتقادات است که زمینه لازم را برای ظهور و بروز ارزشها در فرد و جامعه اسلامی ایجاد میکند و ارزشهای معنوی را که متاثر از اعتقادات معنوی میباشند در سطوح مختلف علمی آموزشی و تربیتی جامعه و درنهایت در محیط فعالیتهای اجتماعی ترویج مینماید.
ترویج ارزشهای معنوی در سطح جامعه منجر به پیدایش هنجارهای معنوی میشود که هرکدام از آنها یکسو ریشه عمیق در ارزشها دارد و از سوی دیگر تسهیلکننده رفتارهای معنوی در جامعه هستند.
در همین زمینه شاهد هستیم که امام از همان ابتدای انقلاب اسلامی بر رسانهها و اموری که تاثیر در معنویتگرایی جامعه دارند تاکید میکردند.
۱ـ رادیو، تلویزیون و سینما
یکی از مراکز ایجاد و اشاعهی معنویت و اخلاق تلویزیون، رادیو و سینما است. امام خمینی(ره) در این مورد میفرمایند:
«این آدم [محمدرضاشاه] بهواسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده. تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیواش- بسیاریاش- فحشاست... سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگهداشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کیْ مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟» [۸]
امروز بهجرات میتوان گفت: صداوسیمای کشورمان، سالمترین تلویزیون و رادیو در جهان است که در آن از هرگونه فساد و فحشا دوری کرده و از جمله کارهای آنها تهیهی برنامههای فرهنگی و سالم برای ایجاد فرهنگسازی و اخلاقمداری در جامعه است؛ لذا با وجود شبکههای مختلف سیما و رادیو اگر عملی خلاف اخلاق و عفت انجام بگیرد با عکسالعمل مردم مواجه میگردد.
۲ـ مدرسه و دانشگاه
در اندیشهی امام خمینی(ره) نقش و جایگاه مدرسه و دانشگاه در ایجاد و تربیت افراد با نگاهی معنوی و عبودیت گرا بسیار مهم است.
«دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش ...» [۹]
«بر اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان و قدرت، در شناسایی عوامل فساد کوشش کنند و محیطهای آموزشی و پرورشی را از لوث وجود آنان پاک نمایند.» [۱۰]
لذا شاهدیم با بعضی از معاهدات و اسنادی که مخالف این نوع نگاه اخلاق مدارانه باشد، مانند سند۲۰۳۰ مخالفت و ممانعت به وجود میآید.
پس باید توجه کنیم که این انقلاب آغازگر عصر جدید در جامعه بشری به سمت افقهای نو و ایجاد انعطاف و گشایش راه جدید و شکستن انسداد تاریخی بود که رنسانس و بلوکهای قدرت ماده ایجاد کردند.
با این وجود میتوان ادعا داشت انقلاب اسلامی عیار معنویت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بهگونهای چشمگیری افزایش داده است؛ البته واضح است که شاخصهای معنویت مانند خداباوری، اسلام تنها مسیر رشد و تعالی، ایثارگری، اخلاص و استقامت در کشور ما رشد کرده است. البته شاهدیم بعضیها میگویند که کشور ما در عرصه معنویت عقبگرد داشته است این حرف قطعاً اشتباه است، اگر درجاهایی هم شاهد تلفات و قربانی هستیم نباید سرمایهگذاری و برنامهریزی دشمن را دستکم بگیریم و بدانیم امروز انقلاب اسلامی در جبهههای اقتصادی، سیاسی، نظامی و همچنین فرهنگی در یک میدان و جنگ عظیم بوده است و همچنین بعضی از تصمیمات مدیرانی که گرایش به غرب داشته و در بدنهی این انقلاب نفوذ کردهاند تصمیماتشان روی زندگی مردم موثر واقع میشود و از سوی دیگر عرصه فضای مجازی و هزاران کانال ماهوارهای و بقیه چیزهایی که میدانیم یا نمیدانیم درگذشته نبود و کارها را بسیار بیش از پیش سخت کرده است و البته در مقابل این هجوم، معنویت در نسل جوان رشد کرده و درک و بصیرتشان بالا رفته است لذا ما شاهدیم که عناصر معنوی در کشور مانند برگزاری ادعیه دستهجمعی مانند شبهای چهارشنبه در جمکران یا برگزاری مراسم باشکوه شبهای قدر و ایام محرم و فاطمیه با این عظمتی که این سالها در حال برگزاری است و همچنین شاهد برگزاری فوقالعاده راهپیمایی اربعین میتوان به اثرات معنویتگرایی توسط انقلاب اسلامی پی برد.
پینوشت:
۱). مدیریت پژوهش انتشارات و آموزش سازمان اسناد ملی ایران، خشونت و فرهنگ اسناد محرمانه کشف حجاب، (۱۳۱۳ـ ۱۳۲۲)، ص ۱۹.
۲). همان، ص ۳۱۷ـ ۳۱۸.
۳). حسین مکی تاریخ ۲۰ ساله، ۱، ص ۴۵۲.
۴). ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز خاطرات دو سفیر، ص۲۹۰.
۵). فریده دیبا دخترم فرح، ص۳۲.
۶). باری روبین، جنگ قدرتها در ایران، ص ۱۹۴.
۷). صحیفه امام خمینی، ج۱۴، ص ۳۷.
۸). صحیفه امام خمینی، ج۶، ص۱۴.
۹). همان، ج ۱۳، ۴۱۷.
۱۰). همان، ج۱۵، ۲۴۴.
۱۱). همان، ج ۶، ص ۳۴۳.
کاظمیان