دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
ازدواج

حوزه/ حضرت آیت الله مکارم شیرازی در کتاب «احکام خانواده در پرتو فقه اسلامی» به سؤالاتی پیرامون عقد ازدواج پاسخ دادند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «احکام خانواده در پرتو فقه اسلامی» اثری از آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی است که در آن به احکام شرعی موضوعات مختلف زندگی اشاره شده و «حوزه نیوز» به انتشار این احکام در شماره‌های گوناگون خواهد پرداخت.

بخش پنجم: شرایط مجاز و غیر مجاز عقد ازدواج

* کلیات و شرایط لازم در عقد ازدواج

سوال ۳۵۰. شرایط عقد ازدواج کدام است؟

جواب: عقد ازدواج شرایطی دارد از جمله:

الف) احتیاط آن است که صیغه آن به عربی صحیح خوانده شود، ولی در صورتی که مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند می‌توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکیل برای خواندن صیغه به زبان عربی واجب نیست، ولی باید لفظی بگویند که معنی همان صیغه عربی را بفهماند.

ب) کسی که صیغه را می‌خواند باید قصد انشا داشته باشد یعنی قصدش این باشد که با گفتن این الفاظ همسری در میان آن دو برقرار گردد. زن، خود را همسر مرد قرار دهد و مرد این معنی را قبول کند، وکیل نیز باید چنین قصدی را داشته باشد.

ج) کسی که صیغه عقد را می‌خواند باید عاقل و احتیاطاً بالغ باشد هر چند از طرف دیگری وکیل باشد.

د) ولی یا وکیل در اجرای صیغه عقد باید زن و شوهر را معین کند، بنابراین اگر کسی چند دختر دارد نمی‌تواند به مردی بگوید: «زَوَّجْتُکَ اِحْدی بَناتی» (یکی از دخترانم را به همسری تو درآوردم).

ه) زن و مرد باید از روی اختیار به ازدواج راضی باشند ولی اگر یکی از آن دو ظاهراً با کراهت اجازه می‌دهد، امّا می‌دانیم قلباً راضی است عقد صحیح است.

و) صیغه عقد باید صحیح خوانده شود و اگر طوری غلط بخوانند که معنی آن را عوض کند عقد باطل است، امّا اگر معنی عوض نشود اشکالی ندارد.

سوال ۳۵۱. آیا صیغه عقد فضولی صحیح است؟

جواب: اگر عقد زنی را برای مردی بدون اجازه آنها بخوانند و بعداً آنها راضی شوند و اجازه دهند عقد صحیح است.

سوال ۳۵۲. زن و مردی یا یکی از آن دو را مجبور به ازدواج نمایند ولی بعد از خواندن عقد راضی شوند، عقد صحیح است؟

جواب: اگر زن و مردی یا یکی از آن دو را مجبور به ازدواج نمایند ولی بعد از خواندن عقد راضی شوند و اجازه دهند احتیاط واجب آن است که صیغه عقد را از نو بخوانند.

سوال ۳۵۳. آیا پدر و جدّ پدری می‌توانند برای فرزند نابالغ یا دیوانه خود ازدواج کنند؟

جواب: پدر و جدّ پدری می‌توانند (در صورت ضرورت) برای فرزند نابالغ یا دیوانه خود ازدواج کنند و بعد از آن که طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل گردید بنابر احتیاط واجب نباید آن را به هم زد.

سوال ۳۵۴. آیا دختری که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، می‌تواند بدون اجازه خانواده ازدواج نماید؟

جواب: دختری که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد چنانچه باکره باشد باید با اجازه پدر یا جدّ پدری ازدواج نماید ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و به تأیید بزرگان فامیل پدر بدون دلیل مخالفت کند اجازه او شرط نیست، همچنین اگر به پدر یا جدّ پدری دسترسی نباشد و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد و همسر مناسبی برای دختر پیدا شود می‌تواند با اطلاع بزرگان فامیل ازدواج کند، یا این که دختر قبلاً شوهر کرده باشد که در این صورت اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.

سوال ۳۵۵. مرد مقلّد مرجعی است که مثلاً تعدد موجب و قابل را شرط می‌داند و زن از مجتهدی تقلید می‌کند که اتّحاد موجب و قابل را کافی می‌داند، در این جا طبق نظر کدام یک از این دو مرجع باید عمل کرد؟

جواب: در چنین مواردی احتیاط آن است که مطابق فتوای مرجعی که تعدد را شرط می‌داند عمل کنند.

سوال ۳۵۶. به دختری گفتند مهریه شما ۱۵ هزار روپیه هندی است و او به این مهریه راضی شد ولی در عقد نامه ۱۰ هزار نوشته شد، وکیل بعد از خواندن عقدنامه، بر مهریه نوشته شده صیغه جاری کرد، آیا این صیغه (ازدواج دائمی) صحیح است؟

جواب: احتیاط آن است که صیغه عقد را مجدّداً با مهریه مورد توافق جاری کنند.

سوال ۳۵۷. اگر زن، مرد را وکیل در اجرای عقد دائم کند و مرد مدعی اجرای عقد موقّت باشد (آن هم بعد از چند سال) حکم عقد، مهر و توارث بین زن و شوهر و فرزندان چیست؟

ج واب: چنانچه یقین داشته باشد که مرد راست می‌گوید و عقد موقّت خوانده است، عقد باطل است و زن و مرد از هم ارث نمی‌برند ولی فرزندان آنها از آنها ارث می‌برند مگر این که مرد عالم بوده به بطلان عقد بوده باشد، که در این صورت فرزندان، تنها از زن ارث می‌برند نه از مرد و حدّ زنا بر مرد جاری می‌شود و در هر حال باید مهرالمثل زن را بپردازد.

سوال ۳۵۸. آیا یک نفر می‌تواند عقد را به فارسی یا عربی اصالتاً از طرف خود و وکالتاً از سوی طرف مقابل اجرا کند؟

جواب: مرد می‌تواند از طرف زن وکیل شود و عقد را بخواند و از طرف خودش قبول کند مثل این که بگوید: موکله خودم فلان کس را به عقد موقّت خودم در فلان مدّت به فلان مبلغ مهر در آوردم سپس بگوید قبول کردم، در صورتی که عربی بتواند، به عربی بخواند و اگر نتواند به فارسی بخواند و زن هم می‌تواند از طرف مرد وکیل شود.

سوال ۳۵۹. کسی که بدون انقضای عقد موقّت، عقد دائم اجرا کند و بعداً متوجّه شود، آیا عقد دائم او باطل است؟

جواب: احتیاط واجب آن است که مجدّداً عقد را بخواند ولی اگر قبلاً فرزندانی به وجود آمده باشند، حلال زاده اند.

سوال ۳۶۰. آیا تعدّد وکیل از سوی مرد و زن در اجرای عقد لازم است؟

جواب: تعدّد وکیل در اجرای عقد احتیاط مستحب است.

سوال ۳۶۱. همان گونه که مستحضرید در احکام عقود از قبیل بیع و اجاره و نکاح و… طرفین عقد (یا وکیل آنها) به منظور ایجاب و قبول باید صیغه بخوانند مخصوصاً در عقد ازدواج و منظور از صیغه کلمات و جملات به هر لفظ و زبانی که باشد، البتّه مقصود و مطلوب بالذّات، معانی و مفاهیم و مفاد کلمات و جملات می‌باشد، بنابراین عقل و منطق حکم می‌کند که صیغه به زبانی باشد که طرفین ازدواج و شاهدان قضیه و حضّار مجلس با آن زبان آشنایی داشته باشند؛ سوال این است که برای غیر عرب چه لزومی دارد که این صیغه به عربی باشد در حالی که هر شخصی با زبان مادری و رسمی خودش بهتر می‌تواند مطلبی را بیان و تفهیم و یا تفهّم نماید؟

جواب: اجرای صیغه به هر زبانی که برای طرفین مفهوم باشد جایز است، فقط در نکاح و طلاق احتیاط اجرای صیغه به زبان عربی است مشروط بر این که معنای آن را بدانند بنابراین اگر مجری صیغه آشنا به عربی نباشد می‌تواند آن را هم به زبان خودش اجرا نماید.

سوال ۳۶۲. اگر صیغه به زبان غیر عربی خوانده شود، آیا عبارتی که خوانده می‌شود، باید حتماً مطابق عبارت عربی باشد

جواب: همین مقدار که زن به مرد برای خواندن عقد وکالت دهد، و مرد بگوید: «این زن را برای همیشه، یا برای فلان مدّت، به فلان مبلغ مهریه به عقد خود درآوردم» و بعد بگوید: «از سوی خودم قبول کردم»، کافی است.

سوال ۳۶۳. آیا اجرای صیغه عقد دائم، یا غیر دائم از طریق مکالمه تلفنی و امثال آن، توسّط مرد و زن، یا وکیل آن دو صحیح است؟

جواب: هرگاه شرایط رعایت شود، اشکالی ندارد.

سوال ۳۶۴. نظر شریفتان راجع به عقد معاطاتی نکاح چیست؟ منظور این است که معیار حلّیت در نکاح، آیا صرفاً لفظ «انکحت» و مانند آن می‌باشد، یا این که فقط نیت و قصد انشا و رضایت قلبی طرفین کفایت می‌کند؟ اگر ملاک روح توافق و قصد انشای طرفین است، در این فرض چه لزومی به ادای الفاظ مخصوص است؟ بویژه آن که به جای آن الفاظ مخصوص، می‌توان به وسیله حرکات نیز از قصد و رضایت طرفین مطّلع شد.

جواب: اوّل این که درست است که عقد نکاح از نظر قرارداد مانند سایر عقود است؛ ولی اجماع علمای اسلام بر این است که در نکاح باید صیغه عقد خوانده شود و روایات نیز شاهد بر اعتبار صیغه است؛ بلکه در میان عقلای اهل عرف نیز همیشه در عقد نکاح نوعی قرارداد لفظی یا کتبی وجود داشته و دارد و این نشان می‌دهد که نکاح وضعی مخصوص به خود دارد.

دوم این که معروف در میان فقها این است که نکاح به عبادات شبیه‌تر است تا به معاملات؛ منظور این است که نکاح در شرع مقدّس قیود تعبّدی زیادی دارد که آن را شبیه به عبادات می‌کند که جنبه توقیفی دارد.

سوال ۳۶۵. بعضی از سردفتران ازدواج به گمان این که چون لفظ «انکحت و زوّجت» گاهی بنفسه و گاهی به حروف «مِن» و «باء» متعدّی می‌شود، در جواب «أنکحت موکلتی فلانه من موکلک فلان» این طور می‌خوانند «قبلت النکاح من موکلی، و یا قبلت التزویج بموکلی» با این که به آنها تذکر داده می‌شود که این عبارت غلط است و باید گفته شود «قبلت النکاح یا قبلت التزویج لموکلی» باز به اشتباه خود ادامه می‌دهند. خواهشمند است مرقوم فرمائید در صورت غلط بودن چنین صیغه‌ای، آیا عقد صحیح است؟

جواب: اجرای عقد با صیغه مزبور اشکالی ندارد؛ هرچند بهتر است که صیغه بطور صحیح‌تر، طبق موازین ادبیات عرب خوانده شود.

سوال ۳۶۶. آیا عقد نکاح دائم، الفاظ معینی دارد، یا با هر لفظی که معنا و مفهوم آن را برساند جاری می‌شود؟

جواب: عقد را با هر عبارتی که مفهوم آن را به وضوح برساند می‌توان جاری نمود؛ ولی اگر انسان به عربی آشنا باشد، احتیاط آن است که صیغه را عربی بخواند.

سوال ۳۶۷. در اجرای صیغه عقد دائم، زوج باید مقدّم شود، یا زوجه؟

جواب: تفاوتی نمی‌کند؛ ولی تقدّم زوجه بهتر است.

سوال ۳۶۸. «نَکحَ» در لغت چندین معنا دارد، و از الفاظ مشترکه است. هنگام قصد انشا، کدام معنا را باید قصد کنیم؟ در حالی که «به زنیِ دائمی دادم…» از معانی لغویه آن نیست؟

جواب: معنای مشهور نکاح همان عقد ازدواج است؛ و اگر زمان خاصّی در آن قید نشود، ظهور در عقد دائم دارد.

سوال ۳۶۹. نکاح دائم چند رکن دارد؟ آیا صداق نیز از ارکان آن است؟

جواب: صداق از ارکان عقد دائم نیست؛ و اگر ذکر نشود باید مهرالمثل پرداخت شود.

سوال ۳۷۰. آیا در عقد نکاح، تقدّم ایجاب بر قبول لازم است؟

جواب: لازم نیست؛ ولی بهتر است ایجاب مقدّم شود.

سوال ۳۷۱. اگر روحانی سُنّی عقد نکاح پسر یا دختر شیعه را بخواند، حکمش چیست؟

جواب: در صورتی که شرایط معتبر نزد شیعه در آن رعایت شود اشکالی ندارد.

سوال ۳۷۲. صیغه محرمیت بین زن و مرد نامحرم (صیغه برادری و خواهری) چگونه است؟

جواب: چیزی به نام صیغه برادری و خواهری نداریم. و صیغه محرمیت یا به وسیله ازدواج دائم، و یا ازدواج موقّت حاصل می‌شود؛ (البتّه با شرایطش) و غیر آن ممنوع است.

سوال ۳۷۳. اگر دختر باکره بدون اجازه پدر و یا جدّ پدری شوهر کند شرعاً تکلیف چیست؟

جواب: احتیاط آن است که دختر اجازه پدر را به دست آورد.

سوال ۳۷۴. طبق فتوای علما در صورتی که پدر و یا جدّ پدری غایب باشد و دختر باکره احتیاج به شوهر داشته باشد، اجازه ساقط می‌شود، معنای احتیاج داشتن به شوهر چیست؟

جواب: منظور این است که به سنّی رسیده باشد که اگر شوهر نکند به زحمت یا به خطر می‌افتد.

سوال ۳۷۵. آیا برای ازدواج با دختر باکره، اذن پدر یا ولی لازم است؟ آیا در این مسأله، ازدواج موقّت با دائم فرق دارد؟

جواب: واجب است که اجازه بگیرند و تفاوتی میان ازدواج موقّت و دائم نیست.

سوال ۳۷۶. دختر جوانی بدون اذن پدر و مادر خود به خانه کسی می‌رود و به درخواست پسر و دختر عقد نکاح بدون رضایت پدر خوانده می‌شود و اعمال مترتّب بر نکاح انجام می‌گیرد، در حالی که اگر دختر با پدر مشورت می‌کرد مانعی هم وجود نداشت، در این دو صورت (تحصیل رضایت پدر بعد از عقد و عدم تحصیل رضایت)، حکم عقد چیست؟

جواب: بهتر این است که بعداً رضایت پدر را جلب نماید.

سوال ۳۷۷. دختری قبل از نه سالگی به عقد شخصی در آمده است در حالی که دختر از موضوع خبر نداشته و عقد را پدر دختر جاری کرده است و در ضمن، فاصله سنّی بین این دختر و آن مرد حدود ۲۵ سال است و آن مرد زن دیگری نیز دارد و حتی دخترش با این زن دوم هم سن است. وقتی دختر بالغ می‌شود عدم رضایت خود را از این عقد اعلام داشته و اصرار می‌کند که این ازدواج به مصلحت من نیست و من طلاق می‌خواهم ولی مرد حاضر به طلاق نمی‌شود، آیا این عقد درست است و باید به این عقد ملتزم باشد یا می‌تواند با کسی دیگر ازدواج کند با توجّه به این که دختر به حدّی رسیده که احتیاج به شوهر کردن دارد؟

جواب: چنانچه این عقد به مصلحت دختر نبوده، باطل است و دختر می‌تواند بدون طلاق شوهر کند ولی اگر دختر بعد از بلوغ رضایت داده نمی‌تواند آن را به هم بزند.

سوال ۳۷۸. اگر دختری با پسر هم شأن شرعی و عرفی خود قصد ازدواج داشته باشد، آیا اذن پدر ساقط است؟

جواب: در فرض مسأله اگر به تأیید بزرگان فامیل پدر بدون دلیل مخالفت کند اذن او ساقط می‌شود.

سوال ۳۷۹. برای خاله بنده خواستگارهای زیادی آمده که بیشتر آنها افرادی متدین بوده اند ولی پدر ایشان آنها را رد کرده، و می‌گوید فقط با فامیل من باید ازدواج کند تکلیف او با چنین پدری چیست؟

جواب: هرگاه خواستگاران با او تناسب داشته اند و کفو شرعی و عرفی بوده اند، او حق نداشته آنها را رد کند همچنین حق ندارد اصرار بر ازدواج با فامیل کند و اجازه و اذن او در این صورت‌ها ساقط است، در عین حال اگر بتواند رضایت پدر را به دست آورد کار خوبی کرده است.

سوال ۳۸۰. اگر مرد، مقلّد مرجعی باشد که معتقد است ازدواج موقّت دختر باکره بدون اجازه پدرش جایز است ولی دختر مقلّد کسی است که می‌گوید اجازه پدر لازم است، آیا آن مرد می‌تواند این دختر را بدون اجازه پدرش عقد کند؟

جواب: دختر نمی‌تواند بدون اجازه پدر ازدواج کند.

سوال ۳۸۱. آیا شرایط نکاح باید در متن عقد ذکر شود، یا در خارج عقد؟

جواب: شرایط باید در متن عقد باشد؛ مگر این که قبلاً بر آن توافق شود و عقد را مبنی بر آن شرایط بخوانند.

سوال ۳۸۲. با توجّه به این که طبق بند ۳ مادّه ۱۵ کنوانسیون محو اشکال تبعیض علیه زنان، کلّیه قراردادها و اسناد خصوصی که در جهت محدود کردن اختیارات و اهلیت قانونی زنان است ملغی اعلام می‌شود، آیا زن و مرد هنگام ازدواج می‌توانند شروطی را در ضمن عقد بگنجانند که مفاد آن محدود کردن اختیارات همسر باشد؟

جواب: در بعضی از موارد می‌توان از طریق شرطی حقّ همسر را محدود کرد، مانند حقّ سکنی و امثال آن؛ امّا در مواردی که شرط بر خلاف کتاب و سنّت یا مقتضای عقد باشد جایز نیست، خلاصه موارد مختلف است.

سوال ۳۸۳. اگر مردی قبل از جاری شدن صیغه عقد، و به هنگام گفتگوهای مقدّماتی ازدواج، توافقنامه‌های شروط ضمن عقد کتبی با دختر امضا کند، که متضمّن شروط رفتاری و فعلی باشد. یعنی در زندگی این کار را بکند یا نکند، و مخالف مقتضای عقد هم نباشد. از جمله «با دار و ندار شوهر بسازد» و «تا قبل از بچّه دار شدن و سر و سامان گرفتن زندگی، ما بقی مهریه را از او مطالبه نکند» و دختر پس از گفتگو و مطالعه آنها، کتباً بنویسد: «من با تمام آنها موافقم» و امضا کند. ولی این شرط در ذیل قباله رسمی نوشته نشود. آیا این شروط اعتبار و سندیت دارد؟ اگر زن جهت فریب و جلب رضایت مرد آنها را قبول کرده، ولی پس از ازدواج تخلّف و عهد شکنی کند، و آنها را به تمسخر بگیرد، و سه ماه بعد از عروسی مهریه خود را به اجرا بگذارد، با توجّه به این که با عدم قبول شروط، عقد واقع نمی‌شد، وضعیت این عقد چگونه است؟ آیا زوجه تدلیس کرده است؟ آیا وی می‌تواند علی رغم این که سه دانگ از منزل مسکونی به نام وی شده، و مبالغ هنگفتی طلاجات و جواهرات و بقیه اقلام مهریه خود را گرفته، بقیه آن را طلب کند؟ آیا منزل مسکونی و محلّ کسب شوهر از مستثنیات دین و مهر زوجه محسوب می‌شود؟

جواب: هرگاه قبلاً توافق بر شروطی شده و طرفین آن را امضا کرده اند، سپس عقد خوانده شده، این شروط لازم الاجراست و به اصطلاح فقهی از قبیل شروط مبنیّ علیها العقد است.

سوال ۳۸۴. آیا کسی که دستور زبان عربی را نمی‌داند می‌تواند عقد را بخواند؟

جواب: کسی که دستور زبان عربی را نمی‌داند ولی کلمات عقد را صحیح ادا می‌کند و معنی آن را نیز می‌داند عقد او صحیح است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha