چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
نشست

حوزه/ در نشستی علمی ترویجی، باحضور جمعی از پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی عرصه اقتصاد، حجت الاسلام ایمان شکیبایی به تبیین اساسی‌ترین راهکارهای عدالت اقتصادی با محوریت نهج‌البلاغه پرداخت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در نشستی علمی ترویجی که با حضور جمعی از پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی عرصه اقتصاد برگزار شد، حجت الاسلام ایمان شکیبایی به تبیین اساسی ترین راهکارهای عدالت اقتصادی با محوریت نهج‌البلاغه پرداخت.
این استاد حوزه در ابتدا به اهداف عدالت اقتصادی اشاره کرد و گفت: عدالت اقتصادی به منظور از بین بردن فقر مطلق و تعادل نسبی بین اقشار اجتماعی برقرار می شود. درجامعه ای که عدالت اقتصادی برقرار نباشد، رابطه محسوس میان تلاش افراد و میزان درآمد و رفاه وجود نخواهد داشت و گروهی با دسترسی به موقعیت های خاص و بهره مندی از امتیازات انحصاری و ویژه خواری، بخش قابل توجهی از منابع را به خود اختصاص خواهند داد و بدین طریق، فاصله بین اقشار اجتماعی با شتاب روز افزونی بیشتر خواهد شد؛ اما وقتی عدالت اقتصادی برقرار باشد، عامل عمده تعیین کننده درآمد و رفاه، تلاش صادقانه ی افراد خواهد بود و موقعیت ها و فرصت های یکسان در اختیار همه قرار خواهد گرفت تا افراد برحسب میزان تلاش و پشتکار خود، درآمد و رفاه داشته باشند؛ از طرف دیگر، مراعات عدالت و حقوق ضعفا و محرومان باعث خواهد شد فقر مطلق در جامعه از بین برود و کسی به خاطر عدم رفع نیازهای اساسی اقتصادی آسیب نبیند.
وی افزود: برای بررسی و پژوهش حول موضوع عدالت اقتصادی، کتاب شریف نهج‌البلاغه، منبعی پرمحتوا می باشد.
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت: امیرالمؤمنین(ع) برای اجرای عدالت اقتصادی در زندگی شخصی کاملاً ساده زیستی و بی پیرایگی را مدنظر خود قرار داده بود و می کوشید تا سطح زندگی خود را با اقشار کم درآمد و پایین ترین طبقات جامعه هماهنگ کند.

حجت الاسلام شکیبایی ادامه داد: شالوده اندیشه های آن حضرت در چگونگی سطح زندگی یک زمامدار عادل در فرازی از نامه ۴۵ آن حضرت به «عثمان بن حنیف انصاری» کاملاً نمایان است؛ آن جا که می فرماید: «فَوَاللَّهِ مَا کَنَزْتُ مِنْ دُنْیَاکُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِی ثَوْبی طِمْراً وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شبْراً وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا کَقُوتِ أَتَانٍ دَبرَةٍ، » «به خدا قسم! من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته ام و از غنیمت های آن چیزی ذخیره نکرده ام. بر دو جامه کهنه ام جامه ای نیفزودم واز زمین های تحت حکومت یک وجب برای خود نگرفتم وجز اندکی از غذاهای دنیا استفاده نکردم»
این کارشناس نهج‌البلاغه در ادامه گفت: آن حضرت بر این باور بود که یک زمامدار عادل نمی تواند به احقاق حقوق شهروندان و اجرای کامل عدالت بپردازد، مگر این که خود را با پایین ترین طبقات جامعه یکسان بداند و زندگی اش را با محرومین همگون سازد. همچنین حضرت در خطبه ٢٠٩ فرمود:«ان الله تعالی فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم یضعفه الناس کیلا یتبیع بالفقیر فقره» (خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که سطح زندگی خود را با ضعیف ترین افراد جامعه یکسان کنند تا فقر وتنگدستی برتهیدستان وبینوایان فشار نیاورد وآنان را نگران نسازد).
این استاد حوزه افزود: امیرالمؤمنین(ع) به خاطر همدردی با گرسنگان و بی پناهان جامعه، دست خود را به سوی چرب و شیرین زندگی دراز نمی کرد و در نامه ۴۵ فرمود: «ولو شئت لاهتدیت الطریق، الی مصفی هذا العسل، ولباب هذا القمح، ونسائج هذا القز. ولکن هیهات ان سغلینی هوای، ویقودنی جسنحی الی تخیر الاطعمه ولعل بالحجاز او الیمامه من لاطمع له فی القرص، ولا عهد له بالشبع- او ابیت مبطاناً وحولی بطون غرئی و اکباد حری» «اگر می خواستم می توانستم با عسل خالص و مغز گندم وبافته های پرنیان زندگی کنم، اما هرگز امکان ندارد که هوا و هوس بر وجود من غالب شود و حرص وطمع مرا به گزینش غذاهای لذیذ وادارد، درحالی که شاید در حجاز یا یمامه کسانی باشند که به قرص نانی دسترسی ندارند ودر عمر خویش با شکم سیر سر بر بالش نگذاشته اند، آیا من با شکمی انباشته از انواع طعام ها و نوشیدنی ها بخوابم ودر اطراف من شکم های گرسنه وجگرهای تشنه باشند!».
این پژوهشگر حوزوی ابراز داشت: امیرالمؤمنین(ع) آن چنان عدالت را در زندگی خصوصی خود و حکومت برمسلمانان به مرحله عمل آورده بود که همگان را تحت تاثیر اعمال خود قرار داده بودند؛ همچنین روایت شده است که: شبی امیرالمومنین(ع) وارد اتاق بیت المال شد تا تقسیم بندی و معیشتی آن ها را در دفتر حساب بنویسد. در این هنگام طلحه وزبیر وارد شدند.حضرت چراغی را که مقابلش بود خاموش کرد و فرمود چراغ دیگری را از خانه اش بیاورند. میان دو چراغ، چه فرقی است؟ فرمودند: روغن این چراغ از بیت المال است، در روشنی آن نشستن و با شما در غیر بیت المال سخن گفتن، درست نیست. خطبه ٢٢۴ را ملاحظه بفرمایید و ببینید چگونه حضرت با امتیازخواهی برخورد می کرده اند. روزی معاویه از عقیل پرسید: داستان آهن تفتیده چیست؟ عقیل گفت: هنگامی که روزگار اقتصادی ام سخت شد و از فقر و تهیدستی جانم به لب رسید، پیش خود اندیشیدم که برادرم به حکومت رسیده است و اموال زیادی در اختیار دارد، پیش او بروم ویاری بخواهم، با این نیت، در تاریکی شب به کمک یکی از فرزندانم به خانه علی(ع) رفتم.او به پسرم گفت که ما را تنها بگذارد و از اتاق خارج شود. وقتی اتاق خلوت شد، امیرالمؤمنین(ع)گفت: بیا نزدیک!با یک دنیا حرص وطمع به گمان این که کیسه ای طلا به من خواهد داد، به سرعت دستم را دراز کردم، ولی ناگهان آهن سرخ شده ای را به دستم داد که از شدت سوزش وحرارت فریاد کشیدم و آن را به زمین انداختم. درآن حال، علی(ع) به من فرمود: مادرت به عزایت بگرید!این حرارت آهن است که انسانی آن را با آتش دنیا داغ کرده است. پس در فردای قیامت به من و تو چه خواهد گذشت، اگر ما را به رشته زنجیر آتشین دوزخ بکشند!«اتئن من الاذی ولا ائن من لظی)، آیا تو از آزار کوتاه مدت ناله می کنی، اما من از آتش سوزان دوزخ ننالم!»واین آیه را تلاوت کرد:«اذ الاغلال فی اعناقهم و السلاسل یسحبون» «در آن هنگام که غلها و زنجیرها برگردن آنان قرار می گیرد وآن ها را می کشند» سپس فرمود:«لیس لک عندی فوق حقک الذی فرضه الله لک الا ما تری فانصرف الی اهلک» «جز آن چه که خداوند برای تو تعیین کرده است، حقی از بیت المال در نزد من نداری، برو پیش خانواده ات!» معاویه درتعجب فرو رفت و گفت:« هیهات هیهات عقمت النساء ان یلدن مثله»افسوس، افسوس، دیگر زنان نمی توانند فرزندی مثل علی را به دنیا تحویل دهند!»
حجت الاسلام شکیبایی گفت: یکی از اهداف اصلی نظام اقتصادی اسلام، بهره مندی همگانی در چهارچوب عدالت است و عدالت بدین معنی است که همه افراد جامعه از آسایش و رفاه زندگی برخوردار باشند و تفاوت ها و اختلافات طبقاتی از میان آنها برداشته شود. در حکمت ۴٣٧ فردی از امیرالمؤمنین(ع) سوال کرد «عدالت» برتر است یا «جود»؟ امام فرمود: «العدل یضع الامور مواضعها والجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عام والجود عارض خاص فالعدل اسرفهما وافضلهما» «عدل» جریان ها را در مجرای طبیعی خود قرار می دهد و«جود» آن را از مجرای خود خارج می سازد.«عدالت» قانون عام و مدبر و مدیری است که شامل همه اجتماع می شود.اما «جود» این گونه نیست.پس عدالت برتر است؛ پس می توان به این نتیجه رسید که امام علی(ع)عقیده دارند که عدل از بخشش بالاتر است؛به دلیل این که مفهوم عدالت این است که استحقاق های طبیعی و واقعی درنظر گرفته شود وبه هر کس مطابق آن چه برحسب کار واستعداد لیاقت دارد، پاداش داده شود. پس عدل هر چیزی را در جای خود قرار می دهد و برتر است.
وی یادآور شد: از نظر امام علی(ع)آن اصلی که می تواند تعادل اجتماعی را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد و به اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد، عدالت است.

این استاد حوزه گفت: در نظام عدل امیرالمؤمنین(ع) هیچ یک از مسئولین و کارگزاران حق ندارند که برای خود امتیازات ویژه قائل شوند. شیوه عدل امیرالمؤمنین(ع) در ابتدای حکومتش همگان را متعجب ساخت، چون تمام اموال و ثروت های کلانی را که از سوی خلفای پیشین به اشخاص بخشش وعطا شده بود به طور کلی مصادره کرد. این یکی از مهمترین وصریح ترین روش های عدالت خواهانه آن حضرت بود امیرمؤمنان(ع) در نامه خود به مالک اشتر سفارش می فرماید: «وایاک ولاستئثار بما الناس فیه سوآء» «بپرهیز از آن که چیزی را به خود مخصوص بداری که بهره همه مردم درآن یکسان است».

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت: فساد و تقلب اقتصادی و اختلاس در سیستم هر کشور، باعث انحطاط و سقوط جامعه در رشد و توسعه ی آن می شود و عدم مقابله با آن، نظام یک جامعه را از درون از هم فرو می پاشد. امام (ع) خطاب به فرماندهان لشکر، در نامه ٧٩ پس از به دست گرفتن خلافت می فرمایند: «فانما اهلک من کان قبلکم انهم منعوا الناس الحق فاشتروه ، واخذوهم بالباطل فاقتدوه.» (آنان که پیش از شما بودند، تباه شدند، چون حق مردم را ندادند تا آن که مردم را به رشوه خریدند وآنان را به راه باطل بردند و آنان نیز پیرو باطل گردیدند.)

حجت الاسلام شکیبایی گفت: امیرالمؤمنین(ع) نهایت قاطعیت را در برابر متخلّفان و قانون گریزان پیاده می کردند و قاطعانه با آنان برخورد می کردند؛ چون لازمه بقاء و دوام هر حکومتی پیش گیری از تخلّفات است که امام(ع) این روش پیش گیری را در جامعه در نحوه انتخاب مدیران و کارگزاران جامعه دنبال می کرد.
وی افزود: این موضوع را می توان در اغلب نامه هایی که حضرت به والیان خود ارسال می فرمودند مشاهده کرد. هنگامی که حضرت متوجه خیانت (زیادبن ابیه) جانشین حاکم بصره (عبداله بن عباس) می شوند نامه ای تهدیدآمیز خطاب به وی می نویسند: «به خدا سوگند می خورم، سوگندی به راستی که اگر به من خبر دهند که تو در حق مسلمانان خیانت کرده ای چه کم و چه زیاد-چنان برتو سخت گیرم که فقیر و در مانده از مخارج زندگی و در هزینه عیال، درمانده وخوار و سرگردان شوی» وهنگامی که درباره ی عبدالله بن عباس-پسری عموی حضرت واز اصحاب پیامبر(ص) وفردی صاحب نفوذ که از نزدیکان حضرت نیز به شمار می رود واز سوی امام(ع)به عنوان حاکم یکی از مناطق منصوب شده بود به حضرت خبر می رسد که وی مرتکب خلافی شده حضرت خطاب به وی نامه ای تند وتهدید آمیز می نویسند: «من تورا در امانت خود شریک داشتم و از هر کسی به خویش نزدیک تر پنداشتم و هیچ یک از خاندانم برای یاری ومددکاری ام چون تو مورد اعتماد و امانتدار من نبود، آن هنگام که دیدی روزگار بر پسر عمویت سخت گرفته ودشمن به او هجوم آورده و امانت مسلمانان تباه گردیده، و امت اختیار از دست داده و پراکنده شدند.پیمان خود را با پسر عمویت دگرگون ساختی، وهمواره با دیگرانی که از او جدا شدند فاصله گرفتی تو هماهنگ با دیگران دست از یاری اش کشیدی، وبا دیگر خیانت کنندگان خیانت کردی، نه پسر عمویت را یاری کردی، ونه امانت ها را رساندی…ای کسی که در نزدما (درشمار خردمندان بودی)! چگونه نوشیدن وخوردن را برخود گوارا کردی، درحالی که می دانی که حرام می خوری و حرام می آشامی و کنیزکان می خری و زنان می گیری …؛ پس از خدا بترس و اموال این مردم را باز گردان که اگر نکنی وخدا مرا یاری دهد تا بر تو دست یابم، کیفری دهمت که نزد خدا جوابگو و عذر خواه من گردی و با شمشیری بزنمت که کسی را بدان نزدم…. حضرت علی(ع) خود در استفاده از بیت المال و رعایت حقوق مردم چنان رفتار می کرد که جای هیچ شبهه ای را باقی نمی گذاشتند.
وی افزود: دستور تراشیدن نوک قلم (برای کم مصرف کردن جوهر)، رعایت فاصله خطوط (برای کم مصرف کردن کاغذ) و گذاشتن چراغ شخصی در کنار چراغ بیت المال در اتاق کار خویش، بسنده کردن به حداقل زندگی، بلکه کم تر از آن، همه از واقعیت های مسلّم تاریخی هستندکه دوست ودشمن برآن اتفاق دارند.
حجت الاسلام شکیبایی در پایان خاطرنشان کرد: مسئولین اجرایی کشور علی الخصوص ریاست محترم جمهور مجاهدانه و مخلصانه در میدان عدالت اقتصادی گام برداشته اند و به تعبیر عضو محترم خبرگان رهبری، آیت الله خاتمی، رئیس جمهور محترم دارد از آبرویش مایه می گذارد، پس مسئول محترم اجرایی کشور در میدان است، سزاوار است که مردم هم مثل همیشه صبوری به خرج دهند تا إن شاء الله مشکلات اقتصادی مرتفع شود و عدالت اقتصادی در کشور حاکم شود. به تعبیر بعضی از کارشناسان محترم اقتصادی، در حال حاضر دولت در حال جراحی اقتصادی است که طبیعتاً جراحی بدون درد نمی شود و فعلاً علاج آن بالابردن آستانه تحمل و صبوری است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • لبیک IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۷
    0 0
    نمی دارد ترازوی عدالت سنگ کم صائب گذارد هر که دندان بر جگر صاحب گهر گردد
  • یاحسین IR ۱۱:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۷
    0 0
    سلام علیکم احسنتم
  • کریمه IR ۱۱:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۷
    0 0
    باسلام و احترام خدمت شما در گزارش بالا به ۵ راهکار در زمینه عدالت اقتصادی اشاره شده که بسیار خوب و دقیق مطالب تبیین شده است ولی بصورت کلی جالب توجه است از بررسي مجموع خطبه ها، نامه ها و حکمت هاي نهج البلاغه مي توان اين گونه استنباط نمود که مهم ترين وظايف عملي دولت شامل: اجراي عدالت اقتصادي، حمايت از فعالان اقتصادي، ايجاد امنيت اقتصادي، ايجاد رفاه معيشتي و اقتصادي براي عموم مردم و بازيابي جايگاه زهد در ساختار اقتصاد است. باتشکر فراوان
  • امام IR ۰۷:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۸
    0 0
    امیدوارم به معنای واقعی کلمه عدالت اقتصادی در این کشور پیاده شود و دخل و خرج ها همخوانی پیدا کند و دیگر نگویند درآمد زیر 10 میلیون زیر خط فقر هستند! و به بیان دیگر إن شاء الله در کشور فقر ریشه کن شود نه فقیر!