به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اصفهان، تفاوتهای فرهنگی در ازدواج، موضوعی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و دلیل آن هم کاملاً واضح است. با جهانی شدن جوامع و افزایش مهاجرتها، شاهد ازدواجهایی هستیم که ریشه در فرهنگهای مختلف دارند. این تفاوتها، که گاهی بسیار ظریف و گاهی کاملاً آشکارند، ریشه در آداب و رسوم، باورها، ارزشها و حتی سبک زندگی متفاوت دارند و میتوانند چالشهای قابل توجهی را برای زوجها ایجاد کنند. از یک سو، ازدواج با کسی از فرهنگی دیگر میتواند تجربهای غنی و پر از یادگیری باشد؛ فرصتی برای آشنایی با دیدگاههای جدید و گسترش افقهای فکری. اما از سوی دیگر، همین تفاوتها میتوانند منشا سوءتفاهمها، کشمکشها و حتی احساس بیگانگی در زندگی مشترک شوند.
تصور کنید، دو نفر که هر کدام در خانوادهای با مجموعهای متفاوت از ارزشها و باورها رشد کردهاند، تصمیم به تشکیل زندگی مشترک میگیرند. در ابتدا، شور و اشتیاق عشق ممکن است این تفاوتها را کمرنگ نشان دهد، اما با گذشت زمان و در مواجهه با مسائل روزمره زندگی، این تفاوتها خود را نمایان میکنند. این تفاوتها، به مرور زمان و به شکل ناخواسته، میتوانند به اختلافاتی عمیق تبدیل شوند و احساساتی ناخوشایند را به دنبال داشته باشد.
حجتالاسلام مصطفی میرزایی از کارشناسان و مشاور حوزه علمیه اصفهان در گفتگو با خبرنگار حوزه در اصفهان، در این گفتگو با نگاهی دقیقتر به این چالشها، نه تنها به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته اند، بلکه راهکارهایی عملی و کاربردی برای مدیریت این اختلافات و ساختن یک زندگی مشترک موفق و شادتر ارائه داده است.
در ابتدا تعریفی اجمالی از مقوله فرهنگ و تفاوت فرهنگی در مسئله ازدواج داشته باشید؟
فرهنگ مجموعهای از باورها، ارزشها و هنجارهایی است که فرد از دوران کودکی با آنها مواجه میشود و ملزم به پیروی از آنها میگردد. این فرهنگ تأثیر زیادی بر نگرش و رفتار فرد دارد و نقش بسزایی در شکلگیری شخصیت او ایفا میکند.
زمانی که دو نفر با هم ازدواج میکنند و دچار اختلافات فرهنگی هستند، ممکن است در اعتقادات، باورها، سنتها، آداب و رسوم، زبان و نگرشهای خود دچار سوگیری و سو برداشت شوند. این اختلافات میتواند باعث شود که آنها نتوانند به درستی یکدیگر را درک کنند. به عنوان مثال، برخی کلمات در یک فرهنگ ممکن است توهینآمیز نباشند، در حالی که در فرهنگ دیگر به عنوان توهین تلقی شوند.
آیا ازدواج با فردی که دچار اختلافات فرهنگی با ماست، درست است یا اشتباه؟
به طور کلی، هرچه اشتراکات مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی ما بیشتر باشد، زندگی مشترکمان راحتتر خواهد بود. اما در عین حال، اگر با فردی از فرهنگی متفاوت ازدواج کنیم، این انتخاب میتواند چالشهای خاص خود را به همراه داشته باشد.
اگر دو نفر با اختلافات فرهنگی با یکدیگر ازدواج کنند، این اختلافات چه تأثیراتی میتواند در زندگیشان داشته باشد؟ آیا این تفاوتهای فرهنگی بر روند زندگی آنها تأثیرگذار است؟
اختلافات فرهنگی و آداب و رسوم میتوانند تأثیر زیادی بر زندگی زناشویی داشته باشند. این تأثیرات به عوامل شناختی، روانشناختی، خانوادگی و اجتماعی نیز بستگی دارد و هر یک به نوبه خود میتواند این پازل را تکمیل کند. در مواجهه با این مشکلات، نوع واکنش ما بسیار مهم است. اگر با هوشمندی و درک نسبت به اختلافات فرهنگی برخورد کنیم، میتوانیم از بروز مشکلات جدی جلوگیری کنیم.
آیا اختلافات فرهنگی در مسئله ازدواج لزوما همیشه معایب دارند؟
البته نگاه ما به این اختلافات بسیار مهم است. اگر به این موضوع به عنوان یک چالش نگاه کنیم، میتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم. ازدواج با فردی از فرهنگی متفاوت میتواند مزایا و معایب خاص خود را داشته باشد. از جمله مزایای آن، آشنایی با فرهنگ جدید و یادگیری از سبک زندگی متفاوت است که میتواند به تجربههای ما افزوده و افقهای جدیدی را برایمان بگشاید.
با این حال، در طول زندگی مشترک، ممکن است با چالشهایی مواجه شویم. یکی از معایب این اختلافات، سوگیری و سو تعبیر در ارتباطات بین زوجین است. این موضوع میتواند منجر به عصبانیت، ناامیدی و احساس تنهایی شود و در نهایت کیفیت زندگی را کاهش دهد.
چه راهکارهایی برای حل اختلافات فرهنگی بین زوجین بعد از ازدواج وجود دارد؟
اختلافات جزئیتر معمولاً با راهکارهای مناسب قابل مدیریت هستند و میتوانند به زوجین کمک کنند تا کمترین آسیب را در زندگی زناشویی خود تجربه کنند و مشکلات را به حداقل برسانند.
برای کاهش آسیبهای ناشی از اختلافات فرهنگی، زوجین میتوانند از پنج راهکار زیر بهرهمند شوند:
آگاهی از فرهنگ یکدیگر: زوجین باید از آداب و رسوم، سبک زندگی و فرهنگ یکدیگر آگاه شوند. این شناخت میتواند به تقویت ارتباطات اجتماعی و خانوادگی آنها کمک کند.
پذیرش تفاوتها: پس از آگاهی از فرهنگ یکدیگر، باید به تفاوتها احترام گذاشته و تلاش نکنیم که فرهنگ طرف مقابل را تغییر دهیم. پذیرش تفاوتها میتواند به سازگاری بیشتر کمک کند.
گفتگو و مذاکره: برقراری ارتباط کلامی و غیرکلامی برای حل اختلافات فرهنگی ضروری است. باید زمانی را برای گفتگو و رسیدن به توافقات مشترک اختصاص دهیم.
مشاوره پیش از ازدواج: مراجعه به مشاوران متخصص میتواند به شناخت بهتر از یکدیگر کمک کند و از بروز مشکلات جلوگیری کند.
تمرکز بر اشتراکات مذهبی و اعتقادی: در مواجهه با اختلافات فرهنگی، باید به اشتراکات مذهبی و اعتقادی توجه کنیم و از آنها به عنوان مبنایی برای حل مسائل استفاده کنیم.
در ادامه این چالشها که تفاوت فرهنگی بین زوجین به وجود میآورد، مشکلاتی متفاوت برای کودک است، برای این چالش چه راهکارهایی دارید؟
یکی از مولفههای فرهنگ به عنوان نقشهراه انسان در دوران کودکی، احترام به دیگران است و احترام به تنوع فرهنگی و علایق و عقاید مختلف.
وقتی زوجین در محیط خانواده به این بینش برسند که باید به اختلافات فرهنگی نیز احترام بگذارند، فرزند نیز این فرهنگ را یاد میگیرد. او مشاهده میکند، تکرار میکند و به عنوان یک الگو میپذیرد. البته بچه نباید در دام اختلافات پدر و مادر بیفتد. او بهطور غیرمستقیم یا مستقیم درک میکند. وقتی تعارض و تناقضی در رفتار پدر و مادر وجود داشته باشد، دعوا و درگیری در بستر تربیتی بچه غالب میشود و او احساس ناامنی و اضطراب خواهد کرد. این احساس ناامنی ممکن است به اضطراب، استرس و حتی وسواس منجر شود و در پی آن، احساس گناه و شرم نیز بروز کند.
وقتی بچه نتواند رفتاری انجام دهد که مطابق با فرهنگ پدر و مادر نیست و دچار طرد شدگی شود، این احساس گناه و اضطراب سراغش میآید. بنابراین، پدر و مادر باید برای اینکه بچه دچار اضطراب، استرس و اختلالات روانشناختی نشود، به یک جمعبندی برسند و انتظارات خود را به یکدیگر بگویند و به سراغ اشتراکات فرهنگی بروند و از موضوعاتی که باعث تنش میشود، دوری کنند.
در نهایت، میتوان گفت که اختلافات فرهنگی میتوانند تأثیرات مثبت و منفی بر زندگی مشترک داشته باشند. اگر به این اختلافات به عنوان چالشی برای رشد و یادگیری نگاه کنیم و بر اشتراکات تمرکز کنیم، میتوانیم زندگی خوبی را تجربه کنیم. پذیرش تفاوتها و تلاش برای سازگاری، کلید موفقیت در زندگی زناشویی است.
چگونه میتوان به کودکانی که در چنین محیطی رشد میکنند کمک کرد تا تفاوتهای لهجه و زبان را درک کنند و چگونه میتوان توافقات پدر و مادر درباره زبان و لهجه کودک را تنظیم کرد؟
بحث لهجه به توافقات پدر و مادر بستگی دارد. اگر آنها توافق کنند که به یک زبان مشترک صحبت کنند و یادگیری بچه بر اساس این توافقات و اشتراکات باشد، مشکلی به وجود نخواهد آمد. این زبان مشترک میتواند زبان فارسی باشد که در هر فرهنگ و قومیتی مورد پذیرش است. همچنین، بستگی به این دارد که آیا پدر و مادر قبول کنند که با لهجهای که دارند، صحبت کنند یا خیر. مسئلهای نیست که بخواهیم بهعنوان معضل به آن نگاه کنیم. بنابراین، ما باید نقشهراهی تنظیم کنیم که در تربیت بچه مؤثر باشد و موجب شود که تربیت موفقی داشته باشیم، طوری که فرزند دچار تعارضات و تناقضات نشود.
در نهایت، میتوان گفت که اختلافات فرهنگی میتوانند تأثیرات مثبت و منفی بر زندگی مشترک داشته باشند، اگر به این اختلافات به عنوان چالشی برای رشد و یادگیری نگاه کنیم و بر اشتراکات تمرکز کنیم میتوانیم زندگی خوبی را تجربه کنیم، پذیرش تفاوت ها و تلاش برای سازگاری، کلید موفقیت در زندگی زناشویی است.
نظر شما