به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر نوایی، استاد حوزه علمیه خراسان، امروز یکشنبه ۲۴ فروردینماه، در پیشنشست حوزوی همایش بینالمللی الهیات مقاومت با موضوع گفتمان الهی عدالتخواهی که در مؤسسه و مرکز تخصصی حوزوی جبلالصبر برگزار شد، به تبیین جایگاه بنیادین عدالت در اندیشه اسلامی پرداخت.
وی با تأکید بر اینکه بحث عدالت از مهمترین مفاهیم دینی و مبنای اساسی مقاومت به شمار میرود، اظهار کرد: در ترم گذشته، این موضوع را در قالب حدود بیست جلسه با عنوان حکمرانی عدالت مورد بررسی قرار دادم که خروجی آن، در قالب کتابی با عنوان فقه حکمرانی عدالت در دست آمادهسازی برای چاپ است.
عدالت، رکن اساسی در فلسفه اجتماعی و سیاسی اسلام
استاد حوزه علمیه خراسان با اشاره به پیوند مفهومی عدالت و مقاومت از منظر فکری و دینی افزود: عدالت در تمامی ابواب فقهی، آموزههای دینی، فلسفههای اجتماعی و سیاسی بهویژه فلسفههای سیاسی مبتنی بر دین، یک اصل، رکن، قاعده، مبنا، معیار و شاخص کلیدی است. اگر بخواهیم جوهره و اساس احکام اسلامی و رسالت انبیا را در یک واژه خلاصه کنیم، آن واژه عدالت خواهد بود.
وی با بیان اینکه اخلاق، حقوق و حتی فقه، همگی در تحلیل نهایی خود به عدالت بازمیگردند، تصریح کرد: فقه اسلامی نیز جهتگیری خود را در مسیر عدالت تنظیم کرده و احکام خود را با محوریت آن تشریع و قانون گذاری کرده است.
وی خاطر نشان کرد: عدالت نهتنها در نظام اسلامی، بلکه در تفکر دینی ما، بهویژه در مبانی تفکر اسلامی، اصلالاصول و قاعدهالقواعد است؛ بهطوریکه میتوان گفت قاعده اخلاق، قاعده حقوق و حتی قاعده تفکر سیاسی در اسلام، همه بر مدار عدالت میچرخند.
حکومت اسلامی بدون عدالت، فلسفه وجودی ندارد
حجتالاسلام و المسلمین نوایی با استناد به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) در جلد دوم کتاب البیع، صفحات ۴۵۸ و ۴۵۹، خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) فرمودهاند که اسلام، حکومت است و احکام و قوانین اسلامی، ابزاری در خدمت حکومت و اجرای عدالت هستند. در این نگاه، فلسفه تشکیل حکومت در اسلام، بازگشت به عدالت است و اجرای احکام دینی نیز برای تحقق همین اصل است.
وی با تأکید بر اینکه عدالت مفهومی بنیادین در منظومه معارف اسلامی است، گفت: در تحلیل مفاهیم اسلامی، میتوان گفت مفاهیم پایهای چون توحید و عدالت در رأس هستند و سایر مفاهیم دینی تابعی از این دو مفهوم محسوب میشوند؛ همانطور که فلسفه رسالت، امامت و دیگر آموزههای دینی در امتداد این دو اصل معنا پیدا میکند، نهایت آنها نیز در معاد متجلی میشود.
استاد حوزه علمیه خراسان تصریح کرد: اگر عدالت نباشد، هیچیک از احکام اسلامی معنا و فلسفه نخواهند داشت؛ بنابراین شناخت، تحلیل و تبیین عدالت باید در کانون توجه حوزویان، پژوهشگران و اندیشمندان دینی قرار گیرد، زیرا بدون آن، امکان تحقق گفتمان مقاومت و حاکمیت اسلامی فراهم نخواهد شد.
وی با تأکید بر جایگاه بنیادین عدالت در ساختار فکری اسلام، اظهار داشت: مفهوم عدالت از ابعاد مختلف هستیشناختی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی برخوردار است و بهعنوان یک حقیقت تعیینکننده، در مرکز منظومه معرفتی دینی قرار دارد.
وی با بیان اینکه عدالت یک بحث مبنایی و ریشهای در تمدن اسلامی است، تصریح کرد: عدالت اساس حرکت انبیای الهی و استمرار همان راه در سیر حرکت اسلامی ماست. اگر امروز از مقاومت سخن میگوییم، این مقاومت نیز در بستر عدالت معنا پیدا میکند و از دل آن برمیخیزد.
مفهوم عدالت؛ نخستین مؤلفه در ادیان توحیدی و حکمت فلسفی
حجتالاسلام نوایی در ادامه افزود: عدالت، نخستین مفهوم در ادیان الهی است. اگرچه ممکن است واژه «عدالت» صریحاً در همه آیات نیامده باشد، اما حرکت انبیاء چون حضرت موسی (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت نوح (ع) و حضرت عیسی (ع) همگی برای تحقق عدالت در برابر ظلم و بیعدالتی بوده است.
وی افزود: بنابر آیه شریفه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ… لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، مردم باید به مرحلهای از تربیت برسند که خودشان خواستار اجرای عدالت باشند و قیام به قسط را از درون پیگیرند.
استادحوزه علمیه خراسان در ادامه با اشاره به جایگاه عدالت در حکمت و فلسفههای سیاسی گفت: اگر نگاهی به تاریخ فلسفه سیاسی از یونان باستان تا امروز بیندازید، خواهید دید که جانمایه همه مکاتب فلسفی، عدالت است؛ فلسفه سیاسی بدون عدالت، اصلاً فلسفه سیاسی نیست. بهویژه در میان فلاسفه اسلامی چون فارابی، ملاصدرا، سهروردی، کندی، خوارزمی و دیگران، عدالت همواره یکی از مفاهیم محوری و بنیانساز بوده است.
حجت الاسلام و المسلمین نوایی افزود: فارابی در آثار خود چون «تحصیل السعادة»، «آراء اهل المدینة الفاضلة» و «السیاسة المدنیة» محوریت عدالت را بهخوبی تبیین کرده است؛ حتی فلاسفه غرب چون کانت، جان رالز، هابز و لاک نیز نتوانستند فلسفه سیاسی خود را بدون حضور عدالت سامان دهند.
عدالت، زیربنای توسعه و گفتمان فطری بشر
وی با تأکید بر اینکه عدالت پایه ادبیات توسعه و گفتمان فطری بشر است، خاطرنشان کرد: بدون عدالت، توسعه معنایی ندارد؛ میشل فوکو نیز بر این باور است که انسانها با گفتمانها زندگی میکنند و یکی از مهمترین این گفتمانها، گفتمان عدالت است که در سطوح و لایههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی باید تبیین و نهادینه شود.
وی افزود: علما و اندیشمندان اخلاق نیز عدالت را اشرف فضایل دانستهاند. بهعنوان مثال، مرحوم نراقی در کتاب «جامع السعادات» عدالت را فضیلت اول و معیار سنجش سایر فضایل مانند حکمت، شجاعت و عفاف میداند.
فقه عدالتمحور، نیاز امروز حوزههای علمیه
این پژوهشگر دینی با نقد ساختار موجود قواعد فقهی گفت: از دوران شیخ مفید تا امروز، کتابهای زیادی در زمینه قواعد فقهی نگاشته شده است، اما جای قاعده عدالت در رأس آنها خالی است.
وی تأکید کرد: اگر قاعده عدالت بهعنوان «قاعده القواعد» در فقه در نظر گرفته شود، سایر قواعد چون لاضرر، اتلاف، غرر، سلطنت و غیره نیز باید در راستای تحقق عدالت تفسیر شوند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از دلایل غفلت از عدالت در فقه این است که شیعه تا پیش از انقلاب اسلامی صاحب حکومت نبود و همیشه در وضعیت تدافعی و «سپر به دست» عمل کرده است. اکنون زمان آن فرا رسیده که فقه ما فقهی مجاهد، پویا و درگیر با مسائل واقعی جامعه باشد.
حجتالاسلام نوایی در ادامه عدالت را مفهومی میانرشتهای دانست و گفت: عدالت تباری قرآنی، روایی، سیرهای، فقهی، حقوقی، سیاسی و حکومتی دارد و همچون گُلی است که در همه جا میروید، هرچند گاه پژمردهاش کردهاند.
وی تأکید کرد: برای درک صحیح بسیاری از مفاهیم دین همچون عدالت، باید از ظرفیت استعارهها، تشبیهات نظری، تمثیلات، کنایهها و نمادهای رمزی بهره برد؛ ابنسینا نیز در رسائل خود از «حکمت رمزی» سخن گفته و حتی تأکید کرده که کسانی که این رمزها را درک نکنند، راهی به ملکوت الهی نخواهند یافت.
حجتالاسلام والمسلمین نوایی در ادامه به تبیین نظریه تعمیم عدالت اشاره کرد و افزود: عدالت در همه تشبیهات، استعارهها، کنایهها، نمادها، امثال و تمثیلها، به عنوان اصل و جانمایه شناخته میشود. لذا عدالت صرفاً به معنای یک ملکه راسخ در نفس نیست، بلکه این معنا تنها بخشی از حقیقت عدالت است.
حجت الاسلام و المسلمی نوایی ادامه داد: برخی عبارات، از جمله تعبیر حضرت امام خمینی در کتاب شریف چهل حدیث، تأملاتی پیرامون این موضوع دارند. امام نیز تأکید میکنند که در این معنا باید تاملات بیشتری صورت گیرد. این همان مطلبی است که بنده نیز بدان اشاره کردهام.
عدالت، کلیدواژه همه نظامهای اخلاقی، دینی و سیاسی
وی افزود: یک مسئله اساسی میرسیم و آن، مفهوم گسترده و بااهمیت عدالت است؛ مفهومی که در همه عرصهها حضور دارد و مورد اهتمام جدی ادیان، فلسفهها، مکاتب سیاسی، حکما و علمای اخلاق قرار گرفته است.
استاد حوزه علمیه خراسان با اشاره به دیدگاه ملاسید نراقی در جامع السعادات بیان کرد: در آنجا نیز آمده است که افضل فضایل، عدالت است و همه مباحث اخلاقی در نهایت به آن باز میگردد.
وی افزود: حضرت امام خمینی نیز در فرمایشاتشان، اجرای عدالت و گسترش آن را از امور عالیه و والای نظام اسلامی میدانند. از این رو ما به نظریهای تحت عنوان نظریه تعمیم عدالت در تفکر اسلامی میرسیم.
وی ادامه داد: نظریه تعمیم عدالت یعنی عدالت نهادینهشده و عمومیشده در سراسر جامعه، از کودک گرفته تا پیرمرد، جامعهای که کودکانش در خانواده با عدالت پرورش یابند.
حجت الاسلام و المسلمین نوایی تأکید کرد: اگر بخواهیم نظریه تعمیم عدالت را توسعه دهیم، میتوانیم به آثار اندیشمندان بزرگی چون قطب راوندی، شهید اول، مقدس اردبیلی در زبده البیان و محقق کرکی در جامع المقاصد اشاره کنیم.
وی گفت: این بزرگان نیز به عدالت به عنوان یک مفهوم عام و فراگیر نگریستهاند؛ مفهومی که باید در ذهن و رفتار همه آحاد جامعه، از امام و رهبر گرفته تا قاضی و حتی فردی که در کوچه مسئول نظافت است، حضور داشته باشد.
عدالت امام کافی نیست؛ مردم نیز باید عادل باشند
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم عدالت را بازنشانی کنیم، نخست باید به عدالت امام و حاکم بپردازیم. اما عدالت امام به تنهایی کفایت نمیکند. هرچند اصل، مبنا، فصلالخطاب و جهتدهنده است، اما کافی نیست.
وی افزود: حتی اگر امام عادلی مانند امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در رأس جامعه باشد، اما مردم و جامعه عادل نباشند، عدالت او مظلوم واقع میشود.
وی با اشاره به نظریه هرموار فارابی در کتاب تحصیل السعاده گفت: فارابی برای جامعه یک ساختار هرمی ترسیم کرده است. در بالای این هرم، امام جامعه قرار دارد؛ در مراتب بعدی علما، کارگزاران، پویندگان راه و در نهایت سطوح مختلف جامعه است.
حجت الاسلام و المسلمین نوایی ادامه داد: نکته مهم در نظریه فارابی آن است که حتی مخالفان حکومت در این نظام اسلامی باید آنقدر مزه عدالت را چشیده باشند و با مفاهیم عدالت مأنوس شده باشند که خود نیز بگویند: این نظام، نظام خوبی است و ما هم باید اینگونه باشیم.
وی تأکید کرد: در جامعهای که مخالف نیز به عدالت اذعان کند، عدالت تحققیافته و نهادینهشده است. این در حالی است که فاصله بسیاری با چنین جامعهای داریم.
نوایی با استناد به خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه بیان کرد: حضرت علی (علیهالسلام) در این خطبه به روشنی تأکید میکنند که امام مسلمین نباید به بیتالمال همچون مال شخصی نگاه کند.
وی گفت: متأسفانه امروز در برخی مجموعهها، ثروتها و امکانات عمومی به صورت اختصاصی و شخصی بهرهبرداری میشود، در حالی که در صف اول نماز جماعت هم حضور دارند.
فاصله ما با عدالت علوی، فاصله زمین تا عرش است
وی ادامه داد: فاصلهای که میان وضعیت کنونی و عدالت علوی وجود دارد، فاصلهای میان زمین و عرش است. اینجا وظیفه حوزه علمیه است که خود را پوستاندازی کند و برای تحقق عدالت حرکت جدیدی آغاز کند.
استادحوزه علمیه خراسان خاطرنشان کرد: حضرت امام خمینی نیز در جلد دوم آثار خود تأکید کردهاند که علم و عدالت شرط اساسی برای امام و ولیّ امر مسلمین است؛ امام خمینی تصریح میکند کسی که مرجع احکام و امور مسلمین است، باید عالم به قوانین و عادل در اجرای احکام باشد.
وی تصریح کرد: مسئله ولایت فقیه نیز بر پایه همین معیار بنا شده است؛ یعنی فقیه عادل است که صلاحیت ولایت بر جامعه را دارد؛ این مسئله یک واجب کفایی است، اما واجب کفاییای که ممکن است در یک جامعه صدمیلیون نفر، بر چهل میلیون نفر واجب باشد که قیام کنند. اگر از میان هزاران روحانی، تنها پانصد نفر مجتهد وجود داشته باشند، این واجب بر همه آنها تعلق میگیرد و کسی که قیام نکند، از قاعدین است؛ حتی اگر فقیه باشد.
فقیهی که قیام نکند، از قاعدین است
وی افزود: عدالت در مرجعیت، قضاوت، شهادت، امامت جماعت و دیگر جایگاههای حساس، شرط اصلی است؛ جامعهای که میخواهد عدالت را نهادینه کند، باید مربیانی عادل داشته باشد. عالمی که عدالت را نچشیده و بویی از آن نبرده، نمیتواند جامعهای عادل تربیت کند.
وی با بیان اینکه نهاد حاکمیتی جدیدی در جامعه ما بر مبنای دین شکل گرفته است، گفت: این نهاد پس از قرنها انتظار، فرصت ظهور و بروز یافته و اکنون راهی برای تجلی مبانی الهی باز شده است. در این فضا، دشمنان داخلی شکست خوردهاند و دشمنان خارجی نیز مأیوس شدهاند. مبانی قدرت دینی روز به روز در حال تجلی است.
حجت الاسلام و المسلمین نوایی با اشاره به ظرفیت بالای میدانی کشور افزود: اکنون زمین دست ماست و باید از این فرصت بهره ببریم. حوزه علمیه باید با تمام ظرفیت وارد میدان شود. لازم است هزاران طلبه و همه علما به این عرصه وارد شوند و افراد توانمند برای بیان این مبانی گمارده شوند.
وی با اشاره به ضرورت توجه جدی به مسأله تربیت عدالتمحور گفت: ما دچار درد بیدرمانی هستیم. برای درمان این درد، دو گروه باید تحت تربیت عدالتمحور قرار گیرند؛ یکی خواص و دیگری عموم مردم. در این مسیر، تلاشهای ارزشمندی در مراکزی مانند مؤسسه حاجآقای طباطبایی صورت گرفته که شایسته تقدیر است.
خواص؛ عناصر کلیدی در هدایت و تولید فرهنگ و قدرت
وی خواص را دارای مرجعیت اجتماعی دانست و گفت: این افراد فصلالخطاب جامعهاند. جامعه با حرکت آنها حرکت میکند و با توقف آنها متوقف میشود. آنان در رأس هرم جامعه، عنصر اصلی تولید فرهنگ، قدرت و عزتاند و باید متولی هدایت و رهبری جامعه باشند.
حجت الاسلام و المسلمین نوایی با نقد منبرهای سطحی که در کشور رایج شده، افزود: هدایت جامعه با این منبرهای بیمحتوا محقق نمیشود. باید پوستاندازی در پروژه تربیت رخ دهد و جهتدهی جامعه در قالب تربیت نمادین صورت گیرد. متأسفانه با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی، هنوز حوزه علمیه در پوسته اولیه خود باقی مانده است.
لزوم ایجاد هستههای تربیتی عدالتمحور در حوزه علمیه
حجتالاسلام نوایی پیشنهاد کرد: در حوزههای علمیه هستههایی تربیتی معطوف به عدالتمحوری شکل بگیرد تا این مسئله بهصورت عملی پیگیری شود.











نظر شما