دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۸
سناریوهای ممکن برای نجات غزه

حوزه/ ۱۸ ماه از 'طوفان الاقصی' گذشت، اما فاجعه غزه ادامه دارد. جهانیان شاهد جنایات روزانه صهیونیست‌ها هستند، اما جهان اسلام چه کرده است؟ اینجا ۴ راهکار عملی برای شکستن سکوت و نجات فلسطین را بررسی می‌کنیم: از تحریم تا تشکیل دولت مستقل. آیا وقت عمل نرسیده است؟

خبرگزاری حوزه | با وجود گذشت بیش از یک و نیم سال از عملیات بزرگ «طوفان الاقصی» و در حالی که رژیم صهیونی، روزانه، جهان و جهانیان را با ارتکاب شنیع‌ترین و جنایت‌بارترین کشتارها در غزه که تصور لحظه‌ای از لحظات مردمان آن سرزمین، وجدان هر انسان آزاده و بیداری را به نهایت درد و رنج می‌رساند و رشته افکار، اوهام و تخیلات هر کسی را با اندکی تمرکز در عمق و شدت فاجعه، متلاشی می‌سازد، لکن در کمال تأسف و اندوه، ملاحظه می‌کنیم هیچ اقدام اثرگذاری لااقل اگر در جهت کاهش تألمات این مردم ستمدیده تاریخ معاصر صورت نمی‌گیرد، اقداماتی برای تشفی و آرامش قلوب جریحه دار و روح آزرده و سراسر ماتم‌زده بشریت صورت پذیرد و اینگونه نباشد که مشاهده ترازدی جنایت های مداوم و شبانه‌روزی صهیونیست‌های ضدتمدن و ضدانسانیت، برای‌مان حکم سریال‌های تلویزیونی را پیدا کنند.

آنچه که در پی می‌آید پرداختی اجمالی به برخی مسائل مطرح در موضوع فلسطین می‌باشد و تلاش می‌شود فضای رسانه‌ای و خبری، از این پرداخت‌ها به خاطر اشتغال به مسائل ظاهرا مهم مانند برخی تعاملات و مذاکرات و رفت و آمدها، غافل گردد. در ابتدا به بیان برخی راه‌حل‌ها در خصوص توقف کشتار مردم غزه که اولی به همه مسائل این حوزه می‌باشد خواهیم پرداخت.

پیشنهاد برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در تتمه این قسمت از یادداشت، مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعد، به طرح برخی اقدامات به منظور جبران آسیب‌های احتمالی حادث شده در محور مقاومت بعد از شهادت برخی از سران و فرماندهان بزرگ آن پرداخته می‌شود.

تاکتیک مهم و کارسازی که در صورت تحقق حتی نسبی آن، موفقیت عظیمی برای جبهه مقاومت و کشورهای حامی آن، رقم خواهد کرد و حتی فراتر از موضوع فلسطین و غزه، در موضوعات و تعاملات مهم منطقه‌ای، تأثیر شگرف خود را نشان خواهد این است که بتوانیم با انجام اقدامات پیچیده و برنامه‌ریزی شده حتی زمان‌بر، بین رژیم کودک‌کش و جانی صهیونی و حامیانش، شکاف ایجاد کنیم.

بنابراین یکی از محورهای بحث را به همین موضوع اختصاص دادیم و البته تلاش شده است که همه مباحث به صورت سرفصل‌وار و برای ایجاد فضای گفتگو و مباحثه بیشتر، ارائه گردد. در نهایت آنچه که آرزو و خواسته حقیقی و به حق مردم مظلوم فلسطین در طول دهها سال گذشته بوده است یعنی تشکیل کشور مستقل فلسطینی، مورد نظر می‌باشد.

نگارنده هم با مخاطب هم‌نظر می‌باشد که چه بسا، قسمت عمده‌ای از این اقدامات و راهکارها، مجال تحقق نخواهد یافت ولی نمی‌توان به این دلیل از طرح آنها نیز عقب نشست و قطعا تشدید فضای روانی و رسانه‌ای با محتواها و مطالبات متقن و شدید در تقلیل کمی و کیفی تصمیمات و اقدامات جنایتکارانه رژیم پلید صهیونی مؤثر خواهد بود و فضل الهی یاریگر و نتبجه‌بخش نیت‌های خالصانه و تلاشهای ناشی از شفقت و دیانت می‌باشد( ان الله لایضیع اجر المحسنین).

۱. راهکارهای توقف کشتار مردم غزه

تلاش‌های دیپلماتیک در عرصه بین‌المللی:

به عنوان یک اقدام به رسمیت‌شناخته شده در تعاملات بین‌المللی و منظور انجام تمهیدی برای نیل به هدف مورد نظر و توقف جنایات رژیم صهیونی، بایستی اقداماتی را در قالب‌های دیپلماتیک به انجام رساند و در این راستا با پیگیری‌های مداوم و مکرر و فشار آوردن بر مجمع عمومی سازمان ملل برای تصویب قطعنامه هایی در محکومیت و توقف اقدامات جنایت‌بار اسرائیل، عرصه بین‌المللی را علیه رژیم تنگ‌تر کرد. اگرچه می‌دانیم با توجه به حمایت‌های بی‌منطق ایالات متحده به عنوان یک عضو دارای حق وتو، چنین تلاش‌هایی ممکن است وتو گردد لکن تعاملات شکل گرفته وتو شده هم در رساندن ما به مقصد، بی‌تأثیر نیست.

لازمه انجام چنین تعاملات و فعالیت‌هایی در سطح سازمان ملل، تشکیل ائتلافی میان کشورهای حمایت‌کننده فلسطین می باشد که فشار را بر رژیم، مضاعف خواهد کرد. طرح پیشنهاداتی چون تعلیق اسرائیل در نهادهای بین‌المللی مانند یونسکو و سازمان تجارت جهانی، اگرچه می‌دانیم منجر به این نتیجه عینی نخواهد شد اما هدف از طرح چنین موضوعاتی، تجمیع و پمپاژ فشارهای ذوابعاد به این رژیم جعلی و جنایتکار می‌باشد.

پیگیری‌های حقوقی:

جنایات جنگی اسرائیل هم به لحاظ گواه اذهان بین‌الملل و حافظه جهانی و هم به لحاظ مستندات، چنان قویم و ضخیم می‌باشد که می‌توان با تمرکز بر هر بخش از جنایت‌های رنگارنگ آن، پرونده‌های نتیجه‌بخش و مؤثری را در جهت ایجاد پیگردهای بین‌المللی برای هرکدام از مرتکبین امری و مباشرتی جنایت‌ها، تشکیل داد. همچنین با استفاده از برخی ظرفیت‌های قضائی داخلی کشورهای عضو سازمان ملل، می‌توان دادگاه‌هایی را در کشورهای حامی فلسطین در محاکمه سران جنایت‌کار رژیم و ارتش خونخوار آن تشکیل و احکام قاطعی را علیه آنان صادر کرد و لو اینکه از ضمانت اجرایی و اراده جدی برای پیگیری و اجرا نداشته باشد قطعا در ممانعت از تداوم جنایات مرتکبین آمر و مباشر مؤثر خواهد بود.

مکانیزم تحریم:

اگر آمریکا و متحدان غربی‌اش می‌توانند علیرغم همه معاهدات بین‌المللی و به منظور محروم کردن کشورهای مستقل از حقوق مسلم خود، تحریم‌هایی را تصویب و اعمال نمایند چرا کشورهای حامی فلسطین از این مکانیزم تحریم برای تحت فشار گذاشتن رژیم صهیونی استفاده نکنند؟! کشورهای حامی فلسطین می‌توانند در شکل‌دهی تعاملات اقتصادی و مبادلات تسلیحاتی و کانال‌های تأمین انرژی رژیم که توسط برخی کشورهای منطقه صورت می‌گیرد مؤثر واقع شوند و تعاملات خود را به نحوی تنظیم نمایند که این کشورها در روابط اقتصادی و نظامی خود با اسرئیل تجدیدنظر نمایند. از پتانسیل رسانه در جهت نکوهیده کردن و رسوا جلوه دادن چنین تعاملات مذبوحانه‌ای می‌توان به خوبی بهره‌برداری نمود و با تولید اخبار و مستندات پرتیراژ، فضای رسانه‌ای جهانی را برای انجام معامله‌های «قاچاق انسانیت و شرافت» سیاه و تنگ‌ نمود.

فشار مردمی:

همچنین می‌توان با راه‌اندازی حرکت‌های مردمی و خودجوش، کالاهایی را که مستقیم یا غیرمستقیم، منافعی را نصیب اسرائیل و شرکت‌های حامی آن می‌کند تحریم نمود و با تلاش‌های پرتعداد خبری و افشای سرمایه‌گذارانی که به نفع رژیم و در داخل سرزمین‌های اشغالی، سرمایه‌گذاری می‌کنند از هرگونه سرمایه گذاری در اسرائیل ممانعت نمود. تاکتیکی کشورهای غربی و آمریکا، به منظور تحت فشار گذاشتن کشورهای مستقل، دهه‌های متناوب داشته‌اند. در همین راستا ناامن‌سازی اسرائیل و یا ناامن‌نشان دادن آن می‌تواند اثربخش باشد به عبارت بهتر، باید کاری کرد که نقطه حیات اقتصادی اسرائیل به نقطه ممات آن تبدیل گردد و این کار با ناامن نمودن اسرائیل برای هرگونه سرمایه‌گذاری میسر خواهد بود همانطور که در مجالی دیگر گفته شد در موضوع مهاجرپذیری رژیم نیز، نقطه حیاتش را به نقطه مماتش باید بدل کرد و با ناامن‌سازی و ناامن‌نمایی، به جای مهاجرپذیری به مهاجرگریزی رسید.

در این بخش از یادداشت، تلاش داریم این موضوع را به فعالان عرصه سیاسی کشور و نیز حامیان محور مقاومت، یادآوری کنیم که چرا با وجود در میان بودن موضوع بسیار مهم و حیاتی کشتار دهها هزار نفری مردم فلسطین و غزه، به ضمیمه انواع فشارها و توحش‌هایی که بر مردم مظلوم غزه تحمیل می‌گردد چرا هیچ تلاش و اقدام مؤثری برای تشکیل و برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی یا اجلاس علمای بلاد صورت نمی‌گیرد؟؟؟!!!

کنفرانس سران کشورهای اسلامی

چرا سازمان همکاری اسلامی نتوانست کنفرانس سران برای حمایت از غزه برگزار کند؟

با تشدید بحران انسانی در غزه پس از عملیات «طوفان الاقصی» (اکتبر ۲۰۲۳)، عدم برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در حمایت از مردم فلسطین، پرسش‌ها درباره کارایی این سازمان را برانگیخته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد اختلافات ژئوپلیتیکی، وابستگی برخی اعضا به غرب، و ساختار تصمیم‌گیری ضعیف، مانع اصلی اقدام جمعی بوده است.

به نظر می‌رسد وضعیت ایجاد شده بعد از عملیات بزرگ طوفان الاقصی و جنایت‌های مداوم رزیم منحوس صهیونی، اهمیت برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی را صدچندان کرده باشد اما در کمال تأسف، شاهد بی‌عملی در خصوص موضوع خطیر و کشتار وحشتناک مردم غزه که همه جهانیان را در بهت و حیرت فرو برده است می‌باشیم. این سؤال پیش می‌آید که چه موانع و چالش‌هایی ممکن است وضعیت بی‌عملی موجود را رقم زده باشد.

عدم برگزاری کنفرانس سران، بازتابی از شکاف‌های عمیق در جهان اسلام و چالش‌های ساختاری این سازمان است. با این حال، فشار افکار عمومی، دیپلماسی فعال کشورهای پیشرو (ایران، ترکیه، قطر) و اصلاحات داخلی می‌تواند مسیر را برای اقدامات جمعی هموار کند. موفقیت سازمان کنفرانس اسلامی در گرو اولویت‌دادن به «وحدت اسلامی» بر «منافع فردی» می‌باشد.

در این قسمت، با اذعان به غیرقابل جبران بودن ثلمه بزرگ شهادت بزرگمردانی همچون سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه و دیگر ابرمردان تاریخ‌ساز، پرداختی اجمالی به این موضوع خواهیم داشت.

۲. چگونه و با چه رویکردها و راهکارهایی می‌توان ضعف ناشی از شهادت سران جبهه مقاومت را تا حدی جبران نمود؟

تکثر قطب‌های کاریزماتیک و مدیریت در سطوح رهبری جنبش‌ها و حرکت‌های آزادی‌بخش و ضد اشغال‌گری، یکی از راهکارهای مقابله با رویکرد حذفی و ترور رهبران حرکت‌ها و جنبش‌ها می‌باشد اگرچه شاهد وقاحت رژیم در ترور و حذف سریالی رهبران حزب‌الله و حماس بودیم ولی این موضوع منطقا منتفی‌کننده رویکرد تعدد و تکثر سطوح مدیریت و رهبری جنبش‌ها نمی‌باشد.

طبعا با وجود همه تمهیدات امنیتی در تعاملات عینی و نیز در عرصه سایبر، وجود نقاط نفوذ و خلاهایی که دشمن بتواند راه نفوذ خود را هموار سازد دور از ذهن و واقعیت نیست لکن بازسازی شبکه و تطهیر آن در جهت امن‌سازی هرچه بهتر و بیشتر، از دیگر اولویت‌هاست که قطعا مدنظر میدان‌داران عرصه جهاد و مقاومت بوده و خواهد بود.

از دیگر عوامل بسیار مؤثر و کارساز در تقویت هرچه بیشتر جبهه مقاومت می‌توان به مکانیزم رهبری جبهه‌های مختلف مقاومت در کشورهای منطقه با فصل مشترک‌های مدیریتی و راهبری، اشاره نمود و تحقق این مکانیزم دائرمدار وجود قهرمانانی مطاع و مقبول در همه محورها و هسته‌ها و جبهه‌های مقاومت می‌باشد فرماندهانی بزرگمرد همچون سردار و سپهسالار ایرانی و فرمانده سپاه قدس سردار حاج قاسم سلیمانی!

تأمل در خصوص ایجاد زمینه‌هایی برای پدافند هوایی و تسلیح محور مقاومت در خط دفاع هوایی، باید مانع‌زدایی شود و زمینه‌های لازم برای آن ایجاد گردد. این تصور که تا ابد قرار شده است که یک باند تبهکار، هر آن که اراده کند کشورهای هم‌جوارش را مورد هجمه شدیدترین بمباران‌ها قرار دهد و آنها حق پدافند نداشته باشند؟؟!!

۳. ایجاد شکاف بین اسرائیل و حامیانش

در بخش سوم توجه‌ها را به این موضوع ظاهرا غیرقابل دستیابی معطوف می‌سازم که عبارت باشد از تلاش و ایجاد رویکردها و برنامه‌ریزی‌ها و برنامه‌سازی‌ها در جهت ایجاد فاصله و شکاف میان رژیم اسرائیل و کشورهای حامی آن؛ و این اتفاق اگرچه در بدو نظر ممکن است ناشدنی و خیال‌پردازانه بنماید لکن از باب (و قلوبهم شتی) بایستی برای تحقق نسبی آن، سرمایه‌گذاری نمود.

در همین راستا، هدف‌گیری اختلافات داخلی در آمریکا (مخالفت جناح چپ دموکرات‌ها با کمک‌های نظامی به اسرائیل، افشای جاسوسی اسرائیل از متحدانش و فعال نگه داشتن چنین موضوعاتی در عرصه اذهان بین‌المللی و رسانه‌ای و پروپاگاندا حول چنین نقاط شقاق‌انگیز، انتشار گسترده گزارش‌های نقض حقوق بشر در غزه با کمک سلبریتی‌ها و رسانه‌های غربی و دامن زدن به فشار افکار عمومی و جهت‌دهی هوشمندانه آن می‌تواند ثمربخش باشد.

بریدن حلقه‌های همکاری‌های اقتصادی و ورود فعال و مبتکرانه در تعاملات اقتصادی، نظامی رژیم با کشورهای دیگر به این معنا که تا حد ممکن، با پوشش دادن مطالبات شرکای رژیم، او را به گوشه رینگ انزوا و فشار بین‌المللی برانیم.

۴. تشکیل دولت مستقل فلسطینی

از لوازم غیرقابل اجتناب تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی، اتقان و اتحاد داخلی نیروهای مبارز فلسطینی و جلب حمایت توده مردمی از آن می‌باشد و جنبش‌های مهم و مؤثر در محور مقاومت و ضداشغال‌گری مانند فتح و حماس، نقش مهمی می‌توانند ایفا نمایند. استفاده از فضای اقبال بین‌المللی در مورد دموکراسی و حق انتخابات آزاد و پرتیراژ کردن چنین مطالبه‌ای، اثر غیرقابل انکاری در رسیدن به اهداف خواهد داشت.

به انضمام تحرکات و برنامه‌های راهبردی داخلی برای مدیریت نیروها و تشکل‌های مؤثر سیاسی و مبارز، بایستی در عرصه بین‌الملل هم به دنبال گسترش مشروعیت‌زایی برای کشور فلسطین بود و به منظور بازسازی ویرانی‌های گسترده، در جهت جلب کمک‌های بین‌المللی برآمد.

جمع‌بندی

موفقیت این راهکارها نیازمند همبستگی بی‌سابقه در جهان اسلام، حمایت افکار عمومی جهانی و ایجاد هزینه‌های سنگین برای اسرائیل و حامیانش می‌باشد.

هر اقدام باید مبتنی بر استراتژی بلندمدت، مقاومت مدنی و دیپلماسی هوشمندانه باشد. تشکیل دولت فلسطینی مستقل تنها با تبدیل «حقوق» به «واقعیت» از طریق فشار سیستماتیک و پایبندی به حقوق بین‌الملل محقق می‌شود. قطعا طرح خواسته‌های مشروع مردم فلسطین و استیفای حقوق حقه آنان، زمانی که از زبان سران و حاکمان کشورهای اسلامی و متحدان‌ سیاسی و اقتصادی آنان صورت گیرد و این مطالبات در پهنه سرزمینی جهان اسلام و به عنوان مطالبه همه شهروندان مسلمان در سراسر جهان تبدیل گردد بی‌شک ثمرات ارزشمند خود را نشان خواهد داد و در نهایت با پیروزی حق بر باطل و نابودی هرگونه توسعه‌طلبی، نژادپرستی، اشغال‌گری و جنایت‌پیشگی یک باند تبهکار بین‌المللی صهیونی، آرامش وصلح واقعی به جهانیان رخ خواهد نمود.

همچنانکه مقام معظم رهبری در دیدار مدیران ارشد قوای کشور، حلقه مفقوده مدیریتی را «پیگیری» بیان فرمودند در تحقق اهداف ترسیم شده فوق، موضوع پیگیری و زنده و پویا نگه داشتن موضوعات و برنامه‌ها، نقش بسزایی به خود اختصاص می‌دهد همچنانکه بخشی از روند کند و شاید واپس‌گرایانه دهه‌های اخیر، محصول عدم پیگیری‌ها و عادی‌شدن یا پرداخت‌های مقطعی و احساسی و بدون راهبرد کلان و درازمدت بوده است.

خدابخش عبدلی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha