شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۸
فتح الفتوح ۳ خرداد در قاب سینما و تلویزیون

حوزه/ برخی از فیلمسازان و سریال سازان در آثارشان ادای دِینی کرده اند به حماسه بزرگ سوم خرداد و در آثارشان از فتح خرمشهر گفته و سکانس های جذاب و خاطره انگیزی ساخته اند که تماشای آن ها هنوز هم برای مخاطب عام و خاص، جالب و جذاب است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در تحلیل چرایی و چگونگی فتح خرمشهر که به تعبیر رسای رهبر معظم انقلاب، نماد پیروزی حق بر باطل بود و از نگاه امام راحل این شهر خاطره انگیز را در حقیقت خدا آزاد کرد، می توان گفت که بر اساس حساب و کتاب دنیای مادی، رزمندگان و قوای نظامی ما نمی توانستند در سوم خرداد ماه سال ۶۱ موفق به فتح خونین‌شهر شوند اما حقیقتاً اراده خدای متعال چیزی فراتر از اراده طواغیت بوده و سنت الهی چنین است که اگر در مسیر حق گام برداریم، نصرت بزرگترین و کامل ترین قدرت عالم نصیب ما می شود.

گذشت ۴۳ سال از این فتح الفتوح عظیم باعث نشده که خاطره شیرین آن از ذهن ملت مقاوم ما پاک شود. در این میان سینما و تلویزیون نیز تا حدودی به این واقعه بزرگ ادای دِین کرده که در ادامه این گزارش به برخی از این آثار اشاره ای کوتاه می کنیم؛

بلمی به سوی ساحل

اولین فیلم سینمایی که در ارتباط با خرمشهر تولید شد کاری بود به کارگردانی مرحوم رسول ملاقلی‌پور با عنوان «بلمی به سوی ساحل» که سال۶۴ به اکران عمومی درآمد.

نکته جالب توجه این که ملاقلی‌پور در مقام عکاس در ماجرای مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر حضور داشت و این فیلم هم داستان تکاورانی است که یک روز پس از سقوط شهر به آنجا می‌رسند و تصمیم می‌گیرند وارد حلقه محاصره شوند.

کیمیا

احمدرضا درویش یکی دیگر از فیلمسازان معروف و کاربلد حوزه سینمای دفاع ‌مقدس است و جالب این که بیشتر شهرت کاری مربوط به تولید سه فیلمی است که همگی به ماجرای خرمشهر مرتبط هستند. نخستین نسخه از این سه‌گانه «کیمیا» است که یکی از بازی‌های مهم و درخشان مرحوم خسرو شکیبایی در آن دیده شد. کیمیا درباره مردی است که روز اول جنگ همسر باردارش را از دست می‌دهد و خودش اسیر می‌شود. او پس از آزادی می‌فهمد که دخترش زنده مانده و خانمی که در خرمشهر پزشک بود، این دختر را به مشهد برده و بزرگ کرده و نامش را کیمیا گذاشته است.

سرزمین خورشید

عنوان دومین فیلم از سه‌گانه درویش با موضوع خرمشهر «سرزمین خورشید» است که در سال ۷۵ به اکران سینماها رسید.

ماجرای این فیلم هم مثل کیمیا به خرمشهر در روزهای آغاز جنگ تحمیلی بازمی گردد و از بیمارستانی شروع می‌شود که مورد تهاجم بعثی‌ها قرار گرفته است.

محمد جهان‌آرا در این فیلم می کوشد مجروحان و پزشکان را با یک آمبولانس و لندرور به دنبال جیپی که از عراقی‌ها غنیمت گرفته و در آن رزمندگان راه را باز می‌کنند، از بیمارستان خارج کند. این رزمندگان شهید می‌شوند و ماجرای نجات‌یافتگان آمبولانس که شامل چند نفر با شخصیت‌های متفاوت می‌شوند، اینجا هم مثل فیلم کیمیا با نوزادانی که زنده باقی مانده‌اند و والدین آنها در جنگ مفقود شده‌اند، پیوند می‌خورد.

دوئل

دوئل سومین اثر از سه‌گانه احمدرضا درویش با موضوع خرمشهر است و مثل کیمیا و سرزمین خورشید باز هم روایت آن با روزهای آغازین حمله عراق به خرمشهر شروع می‌شود. ماجرا درباره مردی است به اسم زینال که یک صندوق حاوی مدارک محرمانه و استراتژیک را تحویل می‌گیرد تا از شهر در حال محاصره خارج کند. او به اسارت عراقی‌ها درمی‌آید و ۲ سال بعد که آزاد شد بابت جاسوسی برای دشمن مورد شک مقامات امنیتی واقع می‌شود. در ادامه مشخص می‌شود که آن گاوصندوق حاوی اسناد محرمانه نبوده و پر از شمش‌های طلاست و ماجراهای دیگری هم موازی با این قضیه رخ می دهد که طبعاً علاقه مندان به هنر سینما در جریان داستان این فیلم قرار دارند.

روز سوم

داستان فیلم «روز سوم» که سال ۸۵ بر اساس مستندی به همین نام تولید شد، ماجرای جالبی را روایت می کند که رنگ و بوی عاشقانه دارد با این حال حس وطن دوستی در آن بسیار پررنگ تر است.

محمدحسین لطیفی، کارگردانی این فیلم را بر اساس فیلمنامه‌ای از مهدی سجاده‌چی انجام داد. این فیلم روایتگر داستان خواهر و برادری است که در خرمشهر مانده‌اند و مقاومت می‌کنند. سمیره پایش شکسته و در روزهای منتهی به سقوط شهر نمی‌تواند فرار کند. برادرش او را در چاله‌ای درون حیاط خانه مخفی می‌کند تا شب‌هنگام برای نجاتش بیاید، در حالی که عراقی‌ها همین منزل را تبدیل به محل استقرار خودشان می‌کنند.

ایستاده در غبار

این فیلم تحسین برانگیز که سال ۹۴ تولید شد در واقع اولین فیلم بلند سینمایی محمدحسین مهدویان است که به شرح زندگی حاج احمد متوسلیان از هنگام تولد تا لحظه مفقودی‌اش در لبنان می‌پردازد. افراد مختلفی به عنوان راویان فیلم در آن صحبت می‌کنند که تصاویر مربوط به صحبت‌های آنها بازسازی شده و روی صداها پخش می‌شود.

اساساً درباره اینکه آیا ایستاده در غبار را باید یک فیلم داستانی دانست یا مستند، بحث‌های مفصلی وجود داشته و دارد اما به هر حال احمد متوسلیان یکی از چهره‌های موثر در مساله فتح خرمشهر بود و این قضیه به سکانس کلیدی و اصلی این فیلم تبدیل شده است. تنها در ۲ صحنه از این فیلم به جای صدای راوی، صدای خود احمد متوسلیان پخش شده و بازیگر، به جای او لب می‌زند.

مهم ترین این سکانس‌ها جایی است که متوسلیان با بیسیم صحبت می‌کند و در عملیات فتح خرمشهر گوشی را در میان گرد و غبار خمپاره‌ها بالا می‌گیرد تا کسی که آن طرف خط است، صحنه را درک کند. نام فیلم و پوستر اصلی آن هم از همین صحنه برگرفته شده است.

۲۳ نفر

این فیلم که سال ۹۷ در جشنواره فجر پخش شد، برپایه خاطرات ۲۳ نفر از رزمندگان نوجوان ایرانی که سال ۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند و بین ۱۳ تا ۱۷ سال سن داشتند، ساخته شده است. «۲۳ نفر» نخستین فیلم بلند مهدی جعفری بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت و این کارگردان از آن روز تا به حال تمام آثارش را در ارتباط با دفاع ‌مقدس کارگردانی کرده است.

البته موضوع فیلم مستقیماً به فتح خرمشهر ارتباط ندارد و شرحی طنازانه از مقاومت این نوجوانان غیور در اسارت است اما نقطه عطف فیلم و به نظر بسیاری از کارشناسان، مهم‌ترین سکانس آن مربوط به سوم خرداد و آزادی خرمشهر می‌شود. این نوجوان‌ها قبل از پیروزی عملیات بیت‌المقدس اسیر شده‌اند و بعثی‌ها در زندان اجازه نمی‌دهند که آنها از مساله آزادسازی خرمشهر آگاه شوند اما مترجم آنها که مردی ایرانی است، در سکانسی بسیار زیبا، طوری خبر فتح خرمشهر را می‌دهد که مخاطب فیلم هم ناگهان غافلگیر شده و شادمانه از جا می‌پرد.

دسته دختران

«دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی که سال ۱۴۰۰ از آن در جشنواره فجر رونمایی شد، چیزی بود که رفتن به سراغ موضع آن را خیلی‌ها از مدت‌ها پیش انتظار می‌کشیدند اما خود فیلم نتوانست مطابق انتظارات باشد. یگانه، وجیهه، سیمین و فرشته که که نیکی کریمی، پانتها پناهی‌ها، فرشته حسینی و هدی زین‌العابدین نقش آنها را بازی می‌کنند، ۴ زنی هستند که در روزهای ابتدایی حمله بعثی‌ها به خرمشهر در جریان مقاومت شرکت دارند و برای خودشان گروهی درست می‌کنند به اسم دسته دختران. فیلم به وضوح تین‌ایجری است و لحن روایت آن به این می‌ماند که کافه‌نشین‌های پایتخت را برای اطفای هیجانات‌شان به بازی پینت‌بال بُرده باشند.

خاک سرخ

«خاک سرخ» عنوان اولین سریال ابراهیم حاتمی‌کیاست که وقتی سال ۸۱ از شبکه اول سیما پخش شد، کارگردانش فیلمساز شناخته‌شده‌ای در حوزه دفاع ‌مقدس به حساب می‌آمد. دختری به نام لیلا که سال‌های قبل از انقلاب از خانواده‌اش جدا شده، شب عروسی‌اش می‌فهمد پدر و مادرش افراد دیگری هستند. او سراغ آنها را می‌گیرد و تا خرمشهر که در آن جنگ شده، می‌رود. در میانه راه، همسرش با بمباران جنگنده‌های عراقی کشته می‌شود و او تنها به شهری غریب می‌رود. در آنجا مادرش را می‌یابد اما پدرش اسیر عراقی‌ها می‌شود و فقط می‌توانند از بین دیواری، همدیگر را ببینند.

غیر از بازی بازیگران و بعضی ویژگی‌های فنی در کار کارگردانی این سریال، یکی از جلوه‌های محبوب و ماندگار آن موسیقی متن کار است. موسیقی این سریال که یک اثر ۱۲ قطعه‌ای از محمدرضا علیقلی بود، یکی از ماندگارترین نواهای مرتبط با سینمای دفاع ‌مقدس به‌ حساب می‌آید.

در چشم باد

در این سریال معروف که یکی از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین پروژه‌های تاریخ تلویزیون به شمار می رود به وقایع سیاسی و اجتماعی ۳ بخش از تاریخ ایران در سال‌های ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ در بستر زندگی فردی به نام بیژن ایرانی، با بازی پارسا پیروزفر می‌پردازد. بخش اول، دوره قیام جنگل و آغاز زمامداری رضا شاه پهلوی را پوشش می‌دهد، بخش دوم، جنگ دوم جهانی و بخش سوم، بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق را دربر می‌گیرد. این سریال حدود ۲۵۰۰ دقیقه زمان دارد و مسعود جعفری‌جوزانی که یکی از فیلمسازان مطرح سینمای ایران است، کارگردانی‌اش را انجام داده است. این روایت از فرازهای مختلف تاریخ معاصر عبور می‌کند و آخر سر کار را به جایی می‌رساند که قهرمان اصلی قصه پس از سال‌ها دوری به ایران برمی‌گردد و در جست‌وجوی پسرش تا خرمشهر که در آستانه آزادی است پیش می‌رود. وقتی بیژن ایرانی به خرمشهر می‌رسد، شهر آزاد شده و رزمنده‌ها در اطراف مسجد جامع مشغول شادی هستند.

نکته جالب توجه این که بازسازی مسجد خرمشهر برای ضبط سکانس‌های مربوط به آن در این سریال، حدود ۸ ماه طول کشید که این بازسازی هم در خود مسجد اصلی انجام شد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha