خبرگزاری حوزه | رهبر حکیم انقلاب اسلامی سالها پیش، با نگاهی راهبردی، نه فقط به امروز که به فردای ایران اندیشیدند؛ آنجا که با صراحت فرمودند:
ما حداقل به بیست هزار یا سی هزار مگاوات برق ناشی از انرژی هستهای نیاز داریم؛ این را از راه دیگری نمیتوان بهدست آورد یا مقرون به صرفه نیست.
این سخن، صرفاً یک توصیه فنی یا تذکر تخصصی نبود؛ بلکه نقشه راهی ملی و تمدنی بود برای کشوری که در آستانه جهشهای صنعتی، رشد جمعیت، توسعه شهرنشینی و افزایش نیازهای فناورانه قرار دارد. اما با تأسف، تاریخ بار دیگر سناریوی تکراری غفلت از ولیّ جامعه اسلامی را رقم زد؛ مسئولانی که یا سخن را نفهمیدند، یا فهمیدند و جدی نگرفتند.
خاموشیها، نماد خاموشی اندیشهها
امروز، برق رفتنهای مکرر در شهرها و روستاها، نه فقط نتیجه کاهش ذخایر سدها یا فرسودگی شبکه نیست، بلکه نتیجه یک فاجعه مدیریتی مزمن است: بیاعتنایی به هشدارهای ولیفقیه، عدم برنامهریزی بلندمدت، و وابستگی فکری به انرژیهای محدود و فسیلی.
در همان زمانی که مقام معظم رهبری، توسعه انرژی هستهای را نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت قطعی اعلام کردند، برخی مسئولان با ذوقزدگی کودکانه از مذاکرات وین، شیر راکوردهای سانتریفیوژ را بستند، قلب راکتور اراک را با بتن پر کردند و به امید لبخند غرب، کلید آینده کشور را به دست دشمن دادند.
آیا عبرت نگرفتیم؟
امروز که نیاز کشور به برق روزافزون است، آیا باید در خانه آمریکا برویم؟ آیا باز هم دست نیاز به اروپا دراز کنیم؟ همین کشورهایی که دیروز برای چند پیچ و مهرهی راکتور، ما را تحریم کردند، آیا امروز خیرخواه ما خواهند شد؟
رهبر انقلاب هشدار داده بودند که انرژی هستهای، برای کشور ما تنها یک مسئله فنی نیست، بلکه مسئلهای راهبردی، حیثیتی و تمدنساز است. انرژی هستهای، رمز استقلال آینده و مانع سلطهی آینده است.
سؤال بزرگ اینجاست:
آیا مسئولانی که دل در گرو توافق با غرب داشتند، امروز پاسخگوی خاموشی خانهها، رکود کارخانهها و رنج مردم هستند؟ آیا به مردم خواهند گفت که اگر به توصیه رهبر انقلاب توجه میشد، امروز به جای واردات برق از ترکمنستان، صادرکنندهی برق از راکتورهای بومی خود بودیم؟
باید تاریخ این تجربه تلخ را با خط درشت بنویسد:
جایی که جامعه به فرمان نایب امام خود گوش ندهد، خاموشی نهتنها در برق، که در آینده و عزت آن رخ خواهد داد.
امروز نه فقط سیمهای برق، بلکه افقهای استقلال ما زیر خطر خاموشیاند. باید بازگشت. باید جبران کرد و باید بدانیم که راهحلهای فردا، فقط از دهان سیاستمداران غربزده بیرون نمیآید؛ بلکه از قلبِ نورانی مردی برمیخیزد که آینده را با چشم بصیرت میبیند.
موسی آقایاری










نظر شما