شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۲
سلطه سینمای کمدی و خطر تهدید فرهنگ عمومی

سلطه بیش از حد فیلم های کمدی بر سینمای ایران که در بین آن ها آثار سخیف نیز کم نیست، در کنار اوضاع نامطلوب آثار اجتماعی، بی شک تبعات و پیامدهای منفی گسترده ای برای فرهنگ عمومی ما به همراه دارد که نباید از آن ها غفلت کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، گویا در همچنان بر همان پاشنه می چرخد؛ صحبت از میزان و کیفیت فروش سینمای ایران است و این که بررسی آمار فروش آثار سینمایی تنها در همین دو سال اخیر به وضوح نشان از سلطه‌ی ژانر کمدی بر گیشه دارد و این در حالی است که به زعم برخی کارشناسان و منتقدین، در این گیر و دار، فیلم های اجتماعی و جدی تر عملاً به حاشیه رانده شده اند.

بد نیست بدانیم که سال گذشته، مجموع فروش سینمای ایران به حدود ۱۹۰۵ میلیارد تومان رسید که نسبت به سال ۱۴۰۲، البته رشد قابل‌توجهی داشته است، با این وجود نگاهی دقیق‌تر به جزئیات این فروش حاکی از تمرکز شدید بر ژانر کمدی است، به این معنا که همه ده فیلم پرفروش سال، همگی در دسته‌بندی آثار کمدی قرار گرفته اند و این ها به‌تنهایی ۸۷ درصد از کل فروش را به خود اختصاص داده‌اند.

جالب و تأمل بر انگیز این که ۵۰ فیلم باقی‌مانده، تنها ۱۳ درصد سهم فروش را به خود اختصاص داده اند، با این توضیح که بسیاری از آنها حتی به مرز ۱۰ میلیارد تومان فروش نیز نرسیده‌اند.

به عنوان مثال اگر بخواهیم نکته ای را متذکر شویم فروش فیلم اجتماعی "بی بدن" آن هم علیرغم نقدو نظرهای مثبت نسبت به این اثر، حدود ۴۷ میلیارد تومان بوده و این رقم چیزی در حدود ۱۴درصد فروش فیلم کمدی "هفتاد سی" است.

این مساله موجب شده که عملاً بسیاری از فیلمسازان و سرمایه‌گذاران به سمت تولید آثار کمدی گرایش پیدا کنند، با این توجیه که به هر حال بازگشت سرمایه در این ژانر بسیار سریع‌تر و مطمئن‌تر است.

واقعیت های سینمای ایران طی یکی دو سال اخیر حاکی از آن است که تولید یک فیلم کمدی به طور میانگین با بودجه ۳۰ میلیارد تومانی، حداقل ۱۵۰ میلیارد تومان سود خالص ایجاد می‌کند و حال آن که فیلم اجتماعی با همان بودجه، به ‌طور متوسط تنها ۴۵ میلیارد تومان بازدهی دارد و لذا به همین خاطر است که در این اوضاع و احوال، بسیاری از فیلمسازان آثار جدی‌تر خود را به شبکه نمایش خانگی منتقل کرده‌اند.

البته نیک می دانیم که در کیفیت و محتوای همین آثار به اصطلاح جدی در بستر شبکه نمایش خانگی نیز حرف و حدیث بسیار است کما این که به عنوان مثال، سریالی همچون «تاسیان» با وجود برخی قوت های فرمی و قصه گویی خود دست به تغییر و تحریف تاریخ زده و مشخصاً در پیِ سفیدنمایی از ساواک و عوامل رژیم پهلوی بوده است.

از سوی دیگر دسته ای از فیلم های اجتماعی که به اصطلاح با شاخصه های جشنواره پسندی تولید شده و در خارج از ایران بعضاً با روی خوش مواجه می شوند، در زمره فیلم های بدون مجوز و به قول معروف فیلم های زیرزمینی قرار می گیرند.

تشدید این وضعیت در رابطه با فیلم های اجتماعی از یک سو و قدرت نمایی فیلم های کمدی در سینما، بی شک تبعات و پیامدهای منفی گسترده ای برای فرهنگ عمومی ما به همراه دارد که البته در یادداشت های گذشته بارها به آن اشاره شده است.

از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که احتمال تکراری شدن سوژه‌ها و افت خلاقیت در تولیدات کمدی نیز مشهود خواهد بود و از سوی دیگر به هر حال سینما و مخاطبان آن نیازمند دریافت آثاری در ژانرهای گوناگون هستند به نحوی که پیام های صادره از این آثار سلایق و نگاه های متفاوت و متکثر را هم تأمین کند.

سید محمدمهدی موسوی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha